محمد حقوقي ميگفت، خاك و آسمان ايران برايش رنگ ديگري دارد و ماه با آنكه همهجا يكي است، براي او اما ماه ديگري است، ماه ايران.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پروندهي زندگي اين شاعر و منتقد ادبي كه سالها شعر گفته و در نقد و شناساندن شعر معاصر ايران قلم زده بود، روز دوشنبه (هشتم تيرماه) در سن 72سالگي بسته شد و البته حاصل چند دهه فعاليت ادبي كه چندين و چند كتاب شعر و نقد است، از او به جا مانده است.
در بررسي فعاليت ادبي محمد حقوقي، تعدادي از اهل قلم و ادبيات در گفتوگوهايي با ايسنا از او گفتند و از ديدگاه بهجامانده از برخي هم كه در بين ما نيستند، استفاده شد، كه متن آن در پي ميآيد:
شايستهي عنوان بقيةالشعرا
جواد مجابي گفت: به گمان من، محمد حقوقي شايستهي عنوان بقيةالشعراست؛ به اين معنا كه او هم از بازماندگان شاعران بزرگ ايران است و هم يادآور آنهاست.
اين شاعر و منتقد در پي درگذشت محمد حقوقي تصريح كرد: حقوقي جزو شاعران قدر اول شعر ايران است؛ شاعراني مثل نيما يوشيج، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و منوچهر آتشي. حقوقي در عين حال تشريحكنندهي نظرات اين شاعران و كشفهاي آنها در شعر معاصر فارسي است.
او ادامه داد: حقوقي در زمينهي شعر از 40 سال پيش به انتشار آثارش اقدام كرد كه 16 دفتر شعر حاصل اين سالهاست. در اين كتابها سير صعودي در سخنورزي و تركيبهاي جديد شعري ديده ميشود. دغدغهي اصلي او در شعر، سخنورزي و تداعي معاني دقيق است كه ناشي از جريان تخيل مهارنشدني اوست.
مجابي همچنين دربارهي قصيدههاي حقوقي گفت: من قصايد حقوقي را همانقدر دوست دارم كه كارهاي تازهاش را. او در قصايدش شاعري مسلط به زبان فارسي است. در شعرهاي نو او نيز تخيل مهارنشدني شاعري كه ديدگاه جهاني دارد، ديده ميشود. جز اينها، او به عنوان منتقد ادبي مهمي مطرح است كه تاريخنگار ادبي است.
اين نويسنده با اشاره به مجموعهي كتابهاي «شعر زمان ما»ي حقوقي گفت: در اين مجموعه، تاريخ ادبيات معاصر ايران بررسي شده است و جاي آن داشت كه در دانشگاهها تدريس شود؛ اما متأسفانه به اين موضوع توجه نشد. حقوقي بر هشت دهه شعر معاصر فارسي اشراف داشت و آن را مورد بررسي قرار داد.
مجابي در پايان متذكر شد: غروب اين ستارگان بزرگ ادبيات كه پياپي فرا ميرسد، مايهي اندوه و دريغ است.
از تكچهرههاي نقد شعر فارسي
علي باباچاهي با بيان اينكه محمد حقوقي از تكچهرههاي نقد شعر فارسي به شمار ميرفت، نقد او را نقدي تحليلي توصيف كرد.
اين شاعر گفت: دو نقد در ادبيات معاصر ما رواج داشت؛ يكي نقد تهييجي و ديگري نقد تحليلي بود كه اينها در سپيدهدم شعر فارسي از دههي 40 به اينسو رواج يافت. در زمينهي نقد تهييجي، رضا براهني فعاليت ميكرد و در نقد تحليلي، حقوقي جاي داشت.
او در ادامه متذكر شد: نقد حقوقي در عين تحول و دقت و پيشرفته بودن، با كمي احتياط در شعر معاصر ما شكل ميگرفت.
او همچنين با اشاره به حضور حقوقي در «جنگ ادبي اصفهان» توضيح داد: حقوقي را ميتوان در «گروه اصفهان» جاي داد؛ گروهي كه كساني چون ابوالحسن نجفي، منوچهر بديعي، محمد كلباسي و ضياء موحد در آن جاي داشتند كه اينها در فضاي ادبي ايران و نقد شعر ايران مؤثر و فعال بودند.
باباچاهي افزود: حقوقي با مقالهي «كي مرده كي بهجاست» نقطهي جدي و حركت تحقيقي و تحليلي جديد خوبي را به وجود آورد كه شعر ايران را از نوعي پراكندگي احتمالي نجات داد.
او با بررسي شعر شاعراني چون سپهري، شاملو، اخوان و فروغ كار خود را پي گرفت و در بخش پاياني كتابهايش، نمونههايي را از آثار شاعران آورد كه محوريت آنها به زعم حقوقي، «شكل» بود.
اين پژوهشگر تصريح كرد: حقوقي آنچيزي را كه نيما به عنوان ساختمان شعر معاصر و شعر نو فارسي مطرح كرد، به عنوان ساختمان و شكل شعري مطرح و بر وحدت ارگانيك شعر تأكيد كرد؛ بنابراين خيلي از شاعران را معطوف به چيزي كرد كه تا آن موقع زياد موضوعيت نداشت.
باباچاهي با تفاوت قائل شدن بين ساختار و ساختارگرايي و شكل شعري كه حقوقي مطرح ميكرد با ساختارگرايي كه بارت مطرح كرد، يادآور شد: همان تعريفي كه حقوقي از شكل و از صورت شعر مطرح ميكرد، زمينهاي فراهم كرده است كه تفاوت اين دو را دريابيم. حقوقي فرصت نكرد به پساساختارگرايي بپردازد و به اين نكته برسد كه نوع ديگري از صورت را از ديد پساساختارگراها ببينند.
او در پايان متذكر شد: وجود و حضور حقوقي در عرصهي نقد فعال و مولد بسيار مؤثر بود.
مسؤولان بايد از 40 سال فعاليت حقوقي تقدير كنند
عبدالعلي دستغيب گفت: محمد حقوقي 40 سال سرگرم تحقيق و پژوهش ادبي بود و مسؤولان بايد از او تقدير كنند.
اين منتقد ادبي در پي درگذشت محمد حقوقي در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان (ايسنا)، عنوان كرد: حقوقي در جواني به دليل داشتن طرح شعر در انجمنهاي ادبي اصفهان شركت ميكرد و به سبك كهن قصيده و غزل ميگفت. در سال 1337 هر دو ما به دانشگاه رفتيم؛ او هنوز در مايهي غزلها و قصايد كهن بود و اشعاري را در اين قالبها ميسرود. اما آمدنش به تهران و آشنا شدنش با شاعران و نويسندگان مدرن فارسي چون مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو، نادر نادرپور و ديگر شاعران باعث شد در او تحولي به وجود آيد و به تدريج از آن قالبهاي اشعار كهن دور شود.
دستغيب متذكر شد: حقوقي در آن زمان تعدادي چهارپاره و اشعار موزون به شيوهي فريدون توللي و نادر نادرپور گفت و بعد با احمد شاملو و اخوان ثالث آشنايي نزديك يافت كه آنها تأثير زيادي روي او گذاشتند.
او همچنين با اشاره به «جنگ ادبي اصفهان» كه سالها پيش حقوقي آن را به همراه دوستانش منتشر ميكرد، گفت: اين مجله تأثير بسياري در آن فضا داشت. بعد از آن، كمكم حقوقي به طرف شعرهاي مدرنتر حركت كرد؛ البته بعضي از اشعار دورهي اخير او موانستي با زبان و فرهنگ ما ندارد و بيشتر ترجمهاي از شاعران آوانگارد غرب است.
دستغيب با اشاره به كتاب «شعر نو از آغاز تا امروز» حقوقي گفت: حقوقي به دليل علاقهاش به شعر، اشعار شاعران را بسيار ميخواند و صورتپردازي ميكرد. او در همان حال و هوايي كه اخوان دربارهي شعر نيما نوشته، دربارهي شعر اين شاعر نقد نوشته است. او بين شاعران، 40 يا 50 شاعر را كه در ادبيات شعري حضور يافتند، دوره به دوره بررسي كرده و دهه به دهه جلو آمده و تا شاعران معاصر امروز رسيده است. حقوقي به نظريهي ساختارگرايي در شعر توجه داشت و به اين موضوع در بررسي اشعار وفادار ماند.
اين منتقد و مترجم در پايان افزود: حقوقي مقالات متفرقهي بسياري هم نوشته كه آنها را در مجموعهاي چاپ كرده است. او علاوه بر اينها خوب هم صحبت ميكرد و سخنش بسيار دلنشين بود.
معرفي چهرههاي ادبي به جامعه
محمود معتقدي گفت: مرگ چهرهاي چون محمد حقوقي در ادبيات ايران مكث عميقي به حساب ميآيد.
اين شاعر و منتقد ادبي متذكر شد: حقوقي يك نويسنده و چهرهي ادبي بود كه هم به ادبيات گذشته تسلط داشت و هم با ادبيات امروز آشنا بود. او در حوزهي نقد از چهرههاي نامدار است؛ بخصوص در حوزهي شعر امروز از پيشروان آشنايي با نيما، فروغ، شاملو و سپهري است و مرگ او در فضاي شعر امروز يك مكث و ايستايي را در پيش دارد و شايد كمتر كسي در آينده بتواند جايش را بگيرد.
او در ادامه افزود: حقوقي علاوه بر تبحر در شعر كلاسيك، در حوزهي شعر امروز هم تبحر داشت و در كار شاعري و شناخت شعر امروز نيز تلاشهاي بسيار ميكرد كه مجموعهي «شعر زمان ما»، تلاش او بر شناخت اخوان، شاملو، نيما، فروغ و سپهري است.
معتقدي يادآور شد: حقوقي علاوه بر انتشار كتابهاي شعر و نقد از همكاران نزديك «جنگ ادبي اصفهان» بود و با بررسي شعر فروغ و شاملو توانست اين چهرهها را به اهل نظر بشناساند.
اين منتقد ادامه داد: بيشتر نقدهاي حقوقي را ميتوان در مجلاتي چون «آرش» جستوجو كرد. مهمترين كار او را بايد كتاب «شعر نو از آغاز تا امروز» دانست كه دو دهه از چهرههاي شعر معاصر را معرفي كرده است و توانسته زاويههاي شعر امروز را باز كند. در مقدمهي اين كتاب، ويژگيهاي شعر نيمايي را بررسي كرده و اينكه نيما چه تأثيري بر شعر امروز گذاشته، تا حد زيادي بررسي شده است.
معتقدي معتقد است: اگر دو چهره در شعر امروز در نقد و بررسي شعر نيما تأثير داشتند، يكي مهدي اخوان ثالث است و ديگري محمد حقوقي.
او همچنين افزود: كارنامهي حقوقي در اين فضاي هفتاد و چند سال اين است كه توانست چهرههاي ادبي را به جامعه معرفي كند. او با ذهن پربار و حافظهي قوياي كه داشت، توانست مخاطبانش را با نگاههايي كه به فضاهاي شعر مدرن داشت، آشنا كند.
وي يكي از ويژگيهاي كارهاي حقوقي را هم قصهپردازي در شعر دانست و گفت: اين موضوع نشاندهندهي آشنايي و توجه حقوقي به ظرايف شعر كلاسيك بود.
علاوه بر نقد، 16 دفتر شعر حقوقي جاي تأمل دارد
محمد كلباسي گفت: محمد حقوقي علاوه بر نقد، حدود 16 دفتر شعر دارد كه هركدام از آنها جاي تأمل دارد.
اين داستاننويس كه در سالهاي دههي 40 با محمد حقوقي در «جنگ ادبي اصفهان» همكاري داشته است، يادآور شد: از سالهاي 42 با حقوقي آشنا شدم. آن زمان هنوز ديپلم نگرفته بودم و بعد از آن قضاياي گرد هم آمدن ما در «جنگ ادبي اصفهان» بود. من، محمد حقوقي، هوشنگ گلشيري، منوچهر بديعي، ضياء موحد و ديگران دور هم جمع شديم و اين مجله را منتشر ميكرديم.
كلباسي افزود: اين مجله مقدمهاي بود براي اينكه حقوقي مجموعهي شعر «زوايا و مدارات» را آماده كند و بعد از آن، «فصلهاي زمستاني» را در اصفهان چاپ كرد.
او سپس با اشاره به فعاليت محمد حقوقي در نقد گفت: مقالاتي كه حقوقي دربارهي احمد شاملو، فروغ فرخزاد و مهدي اخوان ثالث در «جنگ اصفهان» منتشر كرد، زمينهاي براي دو كار مهم او شد؛ يكي كتاب «شعر نو از آغاز تا امروز» كه در آن كارهاي شاعران معاصر را دهه به دهه بررسي كرد و ديگري كارهاي مستقلي كه براي شاعران آماده كرد. بعدها حقوقي به تهران مهاجرت كرد و با ارتباطي كه با شاعران داشت، كارهاي شعرياش را منتشر كرد.
كلباسي در پايان گفت: حقوقي بعد از آمدن به تهران و ارتباط با شاعران معاصر در شيوهي شعرياش تغيير بسياري به وجود آورد.
توصيف آتشي از كار حقوقي به عنوان يك «درس»
منوچهر آتشي زماني از تأثير دانش محمد حقوقي در شعر كلاسيك بر شعرهاي نو اين شاعر گفته و كار او را يك «درس» توصيف كرده بود.
منوچهر آتشي در بزرگداشت محمد حقوقي كه در مراسم چهارمين دورهي جايزهي شعر امروز ايران (كارنامه) در سال 83 برپا شد، در سخناني با اشاره به دوران آشنايياش با حقوقي در زمان دانشجويي در دانشسراي عالي عنوان كرد: حقوقي آن زمان شاعر قصايد غرا و شعرهاي منسجم كلاسيك بود و چندان اقبالي به شعر نو نداشت؛ ولي به تدريج كه در جامعه و در جريان شعر نو قرار گرفت، نشان داد كه آن قويبن بودن نتيجهاش اين ميشود كه چنين شعرهايي سروده شود و اين خود يك درس است.
اين شاعر فقيد سپس با اشاره به كار نقد حقوقي و دشواري كار نقد دربارهي شعر ايران و بخصوص شعر امروز، متذكر شد: هنوز تعريف مشخصي از شعر امروز نداريم و معلوم نيست كه اين شعر چيست؛ هنوز ملاكهايمان همان شعر كلاسيك يا نيمايي است و هيچ ملاكي براي سنجيدن شعر جديدمان نداريم و نميدانيم شعري را كه به نحو ظاهرا ناهنجاري نحوشكني ميكند، چه بناميم. ما نيانديشيده به شعر فكر ميكنيم؛ در صورتي كه شعر بايد از بستر انديشه بلند شود.
در ادامه، محمد حقوقي با خواندن چند شعر منتشرنشده از خود گفت: دربارهي خودم نميتوانم حرف بزنم؛ اما دربارهي ديگران خود را موظف ميدانم تا حرف بزنم و نظراتم را بگويم. دربارهي آتشي بايد بگويم از نظر فطرت شاعري و تخيل فوقالعاده، شاعري مثل او نداريم.
او سپس با يادي از هوشنگ گلشيري به عنوان سردبير مجلهي «كارنامه» گفت: گلشيري وقتي شروع كرد، هيچ چيزي نبود؛ اما با پشتكارش به جايي رسيد كه پيشرفت زيادي كرد و نظراتش بسيار مورد استفاده قرار گرفت.
حقوقي در ادامه نيز با اشاره به جايزهي بيژن جلالي عنوان كرد: جلالي و دايياش صادق هدايت يك روح در دو بدن بودند؛ اما فرقشان با هم اين بود كه هدايت تسليم شد؛ ولي جلالي ميخواست خودش را نگه دارد و لزومي هم نميديد خودكشي كند.
شعرشناسي غريب با ذوقي سليم
هوشنگ گلشيري از محمد حقوقي به عنوان شعرشناسي غريب با ذوقي سليم ياد كرده است.
به گزارش ايسنا، گلشيري كه در زمان انتشار «جنگ اصفهان» با محمد حقوقي در معاشرت و ارتباطي نزديك بوده، در مقدمهاي كه بر مجموعهي داستان «نيمهي تاريك ماه» نوشته، دربارهي او آورده است: حقوقي از شعر كهن شروع كرده بود. وقتي ما ديديمش، داعيهي قصيدهسرايي داشت، در ادب كهن هم دستي داشت و حداقل كتابهاي معمول و دواوين را خوانده بود و مسلط به زبان بود. مدتي در تهران زيسته بود و چندتايي از اهل ادب را ميشناخت. بعدها زبان اخوان را وام گرفت و بالأخره به زباني مستقل رسيد.
اين داستاننويس همچنين از حقوقي به عنوان معلمي درخشان ياد كرده است.
انتهاي پيام
نظرات