اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد اولين بخش از گزارش عملكرد اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در سال 1386 است كه در دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد ادارهي سلامت روان تنظيم شده است.
در اين بخش پس از ارائه پيشگفتاري از دكتر محمد باقر صابري زفرقندي، مدير كل دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي؛ مقدمهاي بر سلامت روان و پارهاي از نقاط ضعف سيستم ارائه خدمات به بيماران مبتلا به اختلالات روانپزشكي؛ و در نهايت راهبردهاي اساسي در برنامههاي بهداشتي، درماني و توانبخشي مرتبط با سلامت روان در سطح كلان ارائه ميشود.
سرويس مسائل راهبردي ايران به منظور تسهيل دسترسي خبرنگاران حوزه اجتماعي، و بهداشت و درمان به اسناد سياستي و برنامههاي وزارت بهداشت و درمان با هدف فراهم آوردن زمينه تحليل و بررسي برنامهها و سياستهاي حوزه بهداشت روان در عرصهاي عمومي، متن كامل اين سند را منتشر ميكند. قابل ذكر است پيش از اين نيز گزارشي از اهداف عملكردي ادارهي مذكور در سال 1387، در اين سرويس منتشر شده است.
سرويس مسائل راهبردي ايران (psy.isna88@yahoo.com) با تقدير از اين اقدام دفتر سلامت رواني، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، در مسير انتشار اطلاعات و تعامل با دانشگاهيان و افكار عمومي، آمادگي خود را براي انعكاس پيشنهادات و انتقادات استادان، پژوهشگران، دانشجويان، فعالان بخش سلامت روان و مديران و سياستگذاران بخش به منظور بررسي اين گزارش اعلام كرده و اظهار اميدواري ميكند ايجاد يك عرصهي عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران ضمن مستندسازي تاريخ سياستگذاري و نظارت عمومي بيشتر بر فرآيند سياستگذاري عمومي، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت اين فرآيند در هر حوزه شود.
گزارش عملـكرد اداره سلامت روان
سـال 1386
تاريخ روانپزشکي در ايران به قدمت تاريخ پزشکي در اين سرزمين است. در قرون وسطي، هنگامي که در جوامع غربي برخورد با بيماري رواني عمدتاً شامل طرد و تنبيه، شکنجه و انتساب آنان به نيروهاي شيطاني بوده است؛ در دنياي اسلام به خصوص در ايران، رويکرد اصلي شامل عطوفت، مهرباني و حمايت بوده است. در آن زمان استفاده از روشهايي مانند مشاوره و تلفيق آن با دارودرماني (استفاده از گياهان دارويي) رايج بوده است.
شروع روانپزشکي نوين در ايران همزمان با تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313 و شروع آموزش روانپزشکي در سال 1316 نشانگر اهميت موضوع بهداشت روان در منظر انديشمندان اين حوزه بوده است. شواهد فوق نشان ميدهد ايران در اين ميدان نه تنها با فاصله زيادي نسبت به کشورهاي منطقه پيشقراول در امر سلامت روان بوده است، بلکه به مدد پژوهشها و دانش پزشکان و فيلسوفان خود مثل محمدبن ابوبکر رازي و ابوعلي سينا الگويي براي کشورهاي پيشرفته بوده است.
پيشرفتها و خدمات قابل تحسين کشورمان در زمينهي سلامت عموماً و ارتقاي بهداشت روان بالاخص بر کسي پوشيده نيست. متأسفانه ضعف در مستند کردن و انتشار اقدامات و تجربيات با ارزش و بعضاً ابتکاري و منحصر به فرد پيشرفتهاي علمي و فني کشور ريشهاي تاريخي دارد.
امروز نيز مستندسازي و انتشار دستاوردهاي کشور از اهميت و جايگاه واقعي خود برخوردار نيست و همين امر اطلاع از پيشرفتهاي کشور را عليرغم تلاشهاي فراوان، براي مجامع علمي و دانشگاهي با ضعف مواجه ساخته است.
متني که به همت همکاران عزيزم در اداره سلامت روان در پيشرو است خلاصهاي از برنامههايي است که در سال 86 به انجام رسيده است. شروع توجه به انتشار فعاليتها را به فال نيک گرفته و اميدوارم با بازخوردهايي که متخصصين امر به اين دفتر ارائه خواهند نمود؛ گامهاي بعدي علميتر، جامعتر و مقبول نظر دانشمندان حيطه سلامت روان باشد. بر خود لازم ميدانم از تمامي عزيزاني که عليرغم کاستيها در پيشبرد اهداف سلامت روان در کشور سهم به سزايي داشتهاند صميمانه سپاسگزاري نمايم. تلاش بي وقفه و قابل تحسين مرحوم دکتر شاه محمدي به عنوان رئيس اداره سلامت روان در سالهايي که کشور پس از جنگي نابرابر در دوران بازسازي به سر ميبرد و سپس همت و کوشش همکاران ارجمندي چون جناب آقاي دکتر ياسمي قابل تقدير و ماجور در نزد خداوند است.
در سالهاي مورد اشاره در گزارش، فعاليتهاي عالمانه جناب آقاي دکتر عمران محمد رزاقي مدير کل وقت دفتر سلامت رواني، اجتماعي و سرکار خانم آفرين رحيمي موقر رئيس اداره سلامت روان در تدوين و آغاز اجراي برنامهها ستودني است.
همچنين از جناب آقاي دکتر حاجبي رئيس محترم اداره سلامت روان و همکاران ارجمند و پرتلاش آن اداره خانمها سهيلا اميدنيا، شهناز باشتي، دکتر فيروزه جعفري، دکتر ميترا حفاظي، دکتر شهرزاد عليزادگان، دکتر مهديه وارث وزيريان به خاطر تلاش خالصانه در ادامه برنامهها و جمعآوري اين مجموعه صميمانه سپاسگزاري مينمايم. اميدوارم اين اقدام خير سنت حسنهاي باشد تا گزارش عملکرد و ريز برنامهها به صورت ساليانه به صورت جامع و علمي در معرض نظر دانشگاهها و فعالان عرصه بهداشت روان قرار گيرد. همچنين از استاد گرانقدر جناب آقاي دکتر سيد مؤيد علويان معاون محترم سلامت که راهنماييها و حمايتهاي بيدريغشان ياريگر ما بود تشکر و از خداوند منان صحت و سلامت و بهروزي برايشان آرزو ميکنم.
مقدمه:
سلامت روان براي مدتهاي مديدي در پشت پردهاي از انگ و تبعيض پنهان مانده بود و اکنون توسعهي دانش بشري بستر بيان موضوع سلامت روان و پرداختن به آن را فراهم نموده است. بزرگي، رنج و بار ناشي از ناتواني اختلالات روانپزشکي سرسام آور است. در طي سالهاي اخير، جهان از بار بالاي اختلالات روانپزشکي با شيوع حدود 450 ميليون نفري از يک سو و همچنين از منافع بالقوهي بهبود سلامت روان از سوي ديگر آگاه شده است. بنابراين همه کشورها با توجه به اهميت و تاثير بسزاي سلامت روان در سلامت عمومي و توسعه جوامع نياز دارند که در اين زمينه سرمايه گذاري نمايند.
طبق پژوهشي كه در سال 1378 جهت بررسي وضعيت سلامت روان افراد 15 سال و بالاتر در كشور با حجم نمونه بالا (35014 نفر) انجام پذيرفت، شيوع اختلالهاي رواني در جمعيت بالاي پانزده سال كشور 21 درصد برآورد شد كه در اين ميان اختلالهاي افسردگي و اضطرابي بيشترين شيوع را داشته است. با توجه به اطلاعات موجود در ايران اختلالات روانپزشکي 25/10 درصد از کل بار بيماريها را شامل ميشوند (با احتساب اختلالهاي سوء مصرف و وابستگي به مواد اين ميزان 5/14% ميباشد). با توجه به پژوهشهاي اخير، بار بيماريهاي رواني پس از حوادث غيرعمدي به طور مشترک با بيماريهاي قلبي عروقي جايگاه دوم را به خود اختصاص ميدهد و در زنان افسردگي بيش از ساير بيماريهاي جسمي و رواني، بار ايجاد کرده است.
اختلالهاي رواني با ايجاد هزينههاي مستقيم (بار مالي اقدامات تشخيصي، درماني، بازتواني و پيشگيري) و هزينههاي غيرمستقيم (كاهش توان فردي، كاهش نيروي مولد جامعه، بار خانوادگي) اثرات زيان باري بر جامعه ميگذارند و از طرفي به دليل ايجاد ناتواني معمولا افراد مبتلا به اين بيماريها بسيار فقير بوده و از سطح زندگي پاييني برخوردار هستند.
افزايش قابل ملاحظه استرسها و حوادث ناگوار ناشي از زندگي رو به افزايش شهرنشيني و مهاجرت در سالهاي اخير از قبيل: ازدحام، آلودگيهاي محيطي، فقر، تبعيض، سطح بالاي خشونت، کاهش حمايتهاي اجتماعي و بيکاري و . . . بر سلامت روان اثرات نامطلوبي گذاشته است.
مهمترين نقاط ضعف سيستم ارائهي خدمات به بيماران مبتلا به اختلالات روانپزشکي و ارائه ساير خدمات ارتقايي و پيشگيري به جامعه، در گذشته ناشي از عوامل زير بوده است:
- فقدان عزم سياسي و مديريتي براي اولويت قرار دادن سلامت روان، عليرغم بار عظيم اختلالات روانپزشکي؛
- نبود جايگاه و تشکيلات مناسب با اختيارات کافي و قدرت نظارتي مناسب در شأن سلامت روان کشور به جهت پايين بودن رتبهي تشکيلات، نيروي انساني و اعتبار مالي؛
- نبود تشکيلات مناسب براي هماهنگي و همکاري ساير دستگاهها با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي که متولي سلامت جسمي و رواني جامعه ميباشد.
- ضعف در زمينهي پيشگيري اوليه و ارتقاي سلامت روان؛
- ضعف در زمينهي پيشگيري ثانويه و ثالثيه (درمان و توانبخشي).
لکن با سرلوحه قرار دادن راهبردهاي اساسي به شرح زير در برنامههاي بهداشتي، درماني و توانبخشي مرتبط با سلامت روان در سطح کلان اميد است قدمهاي موثرتري در اين راه برداشته شود.
- قانونمندسازي و رعايت حقوق و شأن انساني آحاد جامعه در زمينه سلامت روان و بخصوص گروههاي آسيبپذير و بيماران مبتلا به اختلالهاي رواني
- الزام و پاسخگويي دولت نسبت به تأمين سلامت رواني مردم از طريق تأمين منابع مالي، انساني، عمراني و تجهيزات
- رعايت عدالت در توزيع امکانات و خدمات بين اقشار مختلف جامعه و تسهيل دسترسي به اين خدمات در مناطق مختلف کشور
- رعايت جامعيت خدمات، ادغام آن در ساير خدمات بهداشتي، درماني و توانبخشي، استمرار و تداوم ارائهي خدمات
- ارائهي فعال خدمات به شکل جامعهنگر به جاي محدود نمودن خدمات به مراکز درماني و توانبخشي
- فعالسازي مشارکت جامعه در سطوح سياستگذاري و اجرا
- تأکيد بر حمايت از برنامهها و ساختارهاي موفق قبلي براي تضمين تداوم برنامهها و پيشگيري از اتلاف منابع
- فعالسازي همکاري بين بخشي و مشارکت فعال ساير وزارتخانهها، نهادها و ارگانها در اجراي برنامههاي سلامت روان کشور
- نظارت، پايش و ارزشيابي مستمر فعاليتها و خدمات در کليهي سطوح توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي
- تأکيد بر رويکرد مبتني بر شواهد (evidence based) در سياستگذاري و اجراي برنامهها
- هماهنگ نمودن سياستهاي آموزشي و پژوهشي کشور در زمينه سلامت روان، كه با ياري خداوند و تلاش مسئولين امر برنامه بهداشت روان در طي سالهاي گذشته گسترش فزايندهاي يافته است؛ به طوري كه در پايان سال 1386، 5/79 درصد از جمعيت روستايي كشور زير پوشش برنامههاي ادغام سلامت روان در نظام شبکه قرار گرفتهاند. همچنين پس از راهاندازي شبکه بهداشتي درماني شهري و استفاده از نيروهاي داوطلب (رابطين بهداشتي) از سال 1372، برنامه بهداشت روان در اين برنامه نيز ادغام شد.
علاوه بر اين طي سالهاي گذشته خدمات روانپزشكي گسترش يافته به گونهاي كه از نظر نيروي انساني در حال حاضر نزديک به هزار نفر روانپزشك، بيش از 1500روانشناس باليني، حدود 850 مددكار و روانپرستار و از نظر امكانات بستري قريب به 8600 تخت روانپزشكي، چه به صورت بيمارستان روانپزشكي و يا در بيمارستانهاي عمومي و3600 تخت در مرکز نگهداري طولاني مدت آمادهي ارائهي خدمت به بيماران ميباشند.
اميدواريم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي در راستاي سلامت روان جامعه با تمرکز بر اهداف ذيل قدمهاي ديگري به شرح زير در اين مسير بردارد:
- بهبود كمي و كيفي خدمات روانپزشكي (درمان و بازتواني اختلالات رواني)
- ظرفيتسازي علمي براي تأمين نيازهاي كلان سلامت روان كشور
- تأمين جايگاه مناسب سلامت روان در مجموعه سياستها و قوانين كلان و بهداشتي كشور
- گسترش خدمات جامعهنگر و تشكيل نظام سطحبندي خدمات در شهرها
- ارتقاي خدمات بيمارستاني با تدوين استانداردهاي اختصاصي
- گسترش تختهاي روانپزشكي در بيمارستانهاي عمومي و راهاندازي واحدهاي روانپزشك رابط
- بازبيني و ارتقاي خدمات بهداشت روان در PHC
- برنامههاي پيشگيري از خودكشي و خشونت براي ادغام در PHC
- ارائهي حمايتهاي رواني اجتماعي پس از سوانح و بلايا
- گسترش آموزش مهارتهاي زندگي براي دانشآموزان، دانشجويان و ساير گروههاي هدف
- آموزش مهارتهاي فرزندپروري به والدين
- افزايش علاقه و توجه جامعه تخصصي به بهداشت روان كشور از طريق تشكيل كميتههاي كشوري
- افزايش مشاركت دانشگاهها و مراجع و نهادهاي علمي در مطالعه، برنامهريزي و اجراي برنامههاي بهداشت روان
- برگزاري نشستهاي دورهاي و پيشبيني تمهيدات تشويقي
- انجام تمهيدات لازم براي هماهنگ نمودن سياستهاي آموزشي و پژوهشي کشور متناسب با سياستها و نيازهاي سلامت روان در کليه سطوح پايه، ميانه و تخصصي مرتبط
- انجام تمهيدات لازم براي سوق دادن پژوهشها به سمت علل ايجاد كنندهي اختلالات و بيماريهاي روان و پژوهشهاي مداخلاتي مربوط به خدمات و سياستهاي بهداشت روان
- ايجاد شواهد براي شناسائي و تعيين «بهترين مدلها» از نظر هزينه-اثربخشي، تعيين نيازهاي مخاطبين و جامعه، پايش روند سلامت و اختلالات روان و عوامل خطر و محافظت كننده
- تجزيه و تحليل وضعيت بهداشت روان كشور مبتني بر شواهد (انجام مطالعات مروري سيستماتيك) و پيشبيني تداوم آن
- تحليل اطلاعات حاصله و به كارگيري آنها در سياستگذاري و برنامهريزي، و توزيع گسترده اطلاعات و شواهد
- تقويت روشهاي توليد و گردآوري اطلاعات و آمار خدمات بهداشت روان كشور و اطلاعات اپيدميولوژيك حاصل از برنامههاي مراقبت و پيگيري.
ادامه دارد...
نظرات