بزرگداشت خسرو شكيبايي آقاي هامون سينماي ايران امسال در جشنوارهي فيلم فجر با فيلمهايش، بدون حضورش و با قاب عكسهايش برپا ميشود.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين بازيگر كه دريافت سه سيمرغ بلورين و يك ديپلم افتخار را از اين جشنواره در كلكسيون افتخاراتش دارد، در هشتمين دورهي جشنواره فجر به خاطر فيلم«هامون» سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را گرفت، سالها بعد به خاطره فيلم «كيميا» دوباره اين سيمرغ را به خانه برد و سومين سيمرغ خود را هم را براي بازي در فيلم «سالاد فصل» گرفت. از آخرين افتخارات شكيبايي هم دريافت ديپلم افتخار براي فيلم «اتوبوس شب» بود.
خسرو شكيبايي ميگفت: «مردم بدون من، هميشه مردماند؛ من اما بدون مردم، مُردهام.»
اين بازيگر سينما و تئاتر ايران در گفتوگويي سالها قبل دربارهي تماشاگران فيلمهايش اين جملات را مطرح كرد و گفته بود: «ما ماحصل نيروي ذهني و خاطرات عزيز مردم هستيم. هنر بدون مردم مثل درخت بدون ريشه است بازيگر بدون تماشاگر يعني هيچ.»
او همچنين در بيوگرافياش نوشته بود: «خسرو شكيبايي زاده خاك پاك تهرون، بزرگ شده بازارچه قناتآباد، مخلص تمام عاشقاي ايرون و همين حالاي ايرون. متولد هفتم فروردين 1323.
و الآن هم آدمي هستم ساده و معمولي. از كرم خدا و لطف مردم يك تيمچه هنري داريم پيشكش همين مردم.»
شكيبايي فارغالتحصيل بازيگري از دانشكدهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، با بازي در نقش كوتاهي در فيلم «خط قرمز» (مسعود كيميايي، 1361) اولين حضورش را در سينما رقم زد و با «هامون» داريوش مهرجويي در خاطرهها ماندگار شد.
شكيبايي در حدود 40 فيلم سينمايي حضور داشته است؛ كه از ميان آنها مي توان به «دادشاه»، «صاعقه»، «دزد و نويسنده»، «رابطه»، «ترن»، «شكار»، «عبور از غبار»، «ابليس»، «جستوجو در جزيره»، «بانو»، «پرواز را به خاطر بسپار»، «سارا»، «يك بار براي هميشه»، «بلوف»، «پري»، «درد مشترك»، «لژيون»، عاشقانه»، «خواهران غريب»، «سايه به سايه»، «سرزمين خورشيد»، «رواني»، «زندگي»، «ميكس»، «كاغذ بيخط»، «دختري به نام تندر»، «مزاحم»، «صبحانهاي براي دو نفر» ، «نسكافه داغ داغ» و«دلشكسته» اشاره كرد.
سال گذشته آنونسهاي جشنوارهي فيلم فجر با صداي خسرو شكيبايي پخش شد.
او امسال با «حيران» به كارگرداني شاليزه عارفپور در قاب سينماها حضور دارد و براي تماشاگرانش در فجر زنده است.
شكيبايي بازيگر خاطرههاي «هامون»، «مدرس»، «خانه سبز»، «روزي روزگاري» تير ماه گذشته بر اثر سكته قلبي از دنيا رفت و در رديف 144 شماره 24 قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) براي هميشه آرام گرفت.
كيومرث پوراحمد دربارهي شكيبايي گفته بود: « او بازيگري يگانه است كه براي يافتن جايگزيني براي او 30 الي 40 سال زمان لازم است.»
او مطرح كرد: «گرچه بازيگري «شكيبايي»، بيشتر غريزي و مبتني براحساس بود، اما با اين حال او داراي نوآوريهاي زيادي بود و ميتوانست ويژگيهاي متعددي را به تكتك شخصيتها تحميل كند و در فيلم «اتوبوس شب» نيز كه آخرين كار مشترك ماست، نقشي كه او ايفا كرد با آنچه در فيلمنامه و ذهن من بود، بسيار متفاوت انجام شد. »
در بخشي از يادداشت احمد بيگدلي داستاننويس معاصر در روزهاي درگذشت خسرو شكيبايي آمده است:
«سلام. اي مهربان كه نيستي حالا تا دستهاي مهربانت را بفشارم، تو ديگر به خواب ميماني: خواب خوش تمام سحرهاي مه برميخيزم تا غوغاي گنجشكها را بر درخت انار همسايه تماشا كنم.»
انتهاي پيام
نظرات