• سه‌شنبه / ۱۴ آبان ۱۳۸۷ / ۱۴:۲۳
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8708-08507
  • خبرنگار : 71127

مفاهيم مهندسي آبياري/4 اقتصاد آب

مفاهيم مهندسي آبياري/4
اقتصاد آب

 اشاره:
آن‌چه كه درپي مي‌آيد ويرايش سومين بخش از مقاله‌ي «آشنايي با مفاهيم آبياري» از متون آموزشي «آشنايي با مفاهيم مهندسي كشاورزي»، ويژه‌ي خبرنگاران سياستي و سياست‌پژوهان كشاورزي است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
در سياست‌هاي كلان نظام در بخش كشاورزي آمده‌است:
ارتقاء ضريب بهره‌وري از آب در توليد محصولات كشاورزي و استفاده علمي و بهره‌برداري بهينه از ساير نهاده‌هاي توليد؛ اين درحالي است كه به دليل محدوديت‌هاي اجتماعي و فرهنگي، مشكلات اقتصادي، محدوديت‌هاي طرف تقاضا، محدوديت‌هاي برنامه‌اي، عدم جامعيت قوانين و آيين نامه‌هاي تهيه شده مرتبط با منابع آب، بهره برداري غيركارآمد از سرمايه‌هاي موجود، بهره برداري بي رويه از منابع آب زير زميني، افزايش آلودگي منابع آب، نارسايي در نظام تصميم سازي، نا كارايي نظام تخصيص آب و مواردي از اين دست، به اين امر مهم توجهي نمي شود.
دراين مقاله به بررسي اهميت بخش آب در اقتصاد ايران و مشكلات اقتصادي بخش آب پرداخته مي شود.


آب و اقتصاد


1- اهميت بخش آب در اقتصاد ايران:
منابع آب قابل تجديد كشور با توجه به وضعيت بارندگي، پوشش گياهي و... به طور متوسط حدود 130 ميليارد متر مكعب در سال و حجم قابل استحصال با احتساب حجم آب‌هاي برگشتي حدود 126 ميليارد متر مكعب برآورد مي شود. در حالي‌كه متوسط حجم كل منابع آب كشور رقم ثابتي است، تقاضا براي آب به علت رشد نسبتا بالاي جمعيت، توسعه كشاورزي و صنعت درحال افزايش است.
درحال حاضر ميزان مصرف آب  در بخش‌هاي مختلف حدود 3/93 ميليارد مترمكعب برآورد شده است. كه حدود 3/86 ميليارد متر مكعب به بخش كشاورزي و 7 ميليارد مترمكعب به بخش شرب و صنايع اختصاص دارد. اين درحالي است كه  كشورايران با حدود 3/7 ميليون هكتار كشت آبي  پس از كشورهاي هند، چين، آمريكا و پاكستان داراي بيشترين مساحت زيركشت آبي درجهان است.
علي‌رغم سرمايه‌گذاري‌هاي كلان انجام گرفته درسال‌هاي گذشته، خشكسالي‌ها، برداشت‌هاي اضافه از ذخايرآب‌هاي زيرزميني  و تخريب كيفيت منابع آب از طريق آلودگي‌هاي صنعتي و شهري، كودها و سموم شيميايي برنگراني ناشي از محدوديت كمي و كيفي منابع آب افزوده است. اين درحالي‌ است كه عدم توازن بين منابع و مصارف آب در بسياري از نقاط كشور به ويژه در هنگام خشكسالي، مشكل كم‌ آبي را به بحران تبديل مي كند.


عملكرد بخش آب در برنامه‌هاي اول، دوم، سوم: 
دراولين برنامه‌ي‌ توسعه‌ي بعد از انقلاب اسلامي 18 درصد اعتبارات عمراني به بخش آب اختصاص يافته كه در برنامه‌هاي دوم اين رقم به حدود 13 درصد كاهش يافته است(1).
پرداخت‌هاي قطعي فصل آب در بودجه‌ي عمومي دولت در سال‌هاي اول برنامه‌ي سوم، 1379، 1380، 1381 به ترتيب، 2945، 3317، 7672 ميليارد ريال بوده است. ملاحظه مي‌شود اختصاص اين بودجه در 3 سال اول، از نرخ رشد 38 درصدي برخورداراست. نسبت بودجه‌ي فصل آب از بودجه‌ي عمومي دولت (پرداخت‌هاي قطعي فصل آب از محل پرداخت‌هاي قطعي بودجه) حدود 13 درصد و سهم ارزش افزوده‌ي فصل آب از توليد ناخالص داخلي در سال 1380، 40 درصد (به قيمت جاري) بوده است(2).
طبق برآورده‌هاي انجام شده در دفتر اقتصاد آب سازمان مديريت منابع آب، سهم ارزش آب و خدمات منضم به آن در توليد ناخالص داخلي بدون نفت1/8 درصد و در بخش كشاورزي 3/18 درصد برآورد شده است(3).
در سال 1380 بيش از 30 ميليارد مترمكعب آب در سدها ذخيره و نزديك به 50 ميليارد مترمكعب از منابع زيرزميني آب برداشت شده، درهمين سال براي مصارف كشاورزي 1/88 و براي مصارف شهري و صنايع7/6و در مجموع 8/49ميليارد مترمكعب آب بهره‌برداري شده است. اين درحالي‌ست كه حجم كل قابل استحصال آب درهر سال 126 ميليارد مترمكعب برآورد مي ‌شود(4).
از مهم‌ترين عملكردهاي دوره‌ي  برنامه سوم توسعه مي توان به تنظيم 5156 ميليون متر مكعب آب از طريق احداث سدهاي مخزني، احداث شبكه‌هاي آبياري زهكشي اصلي و فرعي به ترتيب در سطح 343 هزار هكتار و 41 هزار هكتار از اراضي و انتقال 1755 ميليون متر مكعب آب براي مصارف شرب اشاره نمود.
 در سال‌هاي 1379-1383 عملكرد اعتبارات فصل آب در ميانگين رشد اعتبارات فصل منابع آب دوره 1379 ـ 1383 به طور متوسط 3/22 درصد بوده است. كل اعتبارات مصوب 43202 ميليارد ريال مي‌باشد كه 9/78 درصد تخصيص و معادل 34111 ميليارد ريال هزينه شده است. 


 وضعيت بخش آب در سياست‌هاي كلي برنامه چهارم توسعه:

 بند 12:
تلاش در جهت تحقق جامعه‌اي برخوردار از سلامت، رفاه، امنيت غذايي، فرصت هاي برابر، توزيع مناسب درآمد، بهره‌مند از محيط زيست مطلوب.
در اين خصوص بخش آب با توسعه بهره‌برداري بهينه از منابع آب كشور در هر يك از حوضه‌هاي آبريز با رعايت ظرفيت تحمل اكوسيستم و سازگاري با شرايط اقليمي، نقش ويژه‌اي در توسعه پايدار، امنيت غذايي و سلامت افراد بر عهده دارد.

بند 19 از ماده 18:
آمايش
سرزمين:
بخش آب به دليل نقش اساسي و تعيين كننده آب در توسعه ساير بخش‌ها ودر تعادل و توازن منطقي كشور براساس

 ماده 18 برنامه چهارم توسعه(از مضامين دوازده‌گانه):
 
محيط زيست و توسعه پايدار:
بخش آب با راهبرد حفاظت و تعادل بخشي كمي و كيفي منابع و مصارف در حوضه‌هاي آبريز كشور و استقرار مديريت ريسك در راستاي حفظ محيط زيست و توسعه پايدار گام برخواهد داشت. 

بند 35:
فراهم نمودن زمينه‌هاي لازم براي تحقق رقابت‌پذيري كالاها و خدمات كشور در سطح بازارهاي داخلي و خارجي و ايجاد سازوكار مناسب براي رفع موانع توسعه صادرات غير نفتي :
اين سياست از طريق مبادله آب با كشورهاي همجوار براساس  منافع ملي و صادرات آب بسته‌بندي را در طول برنامه چهارم تعقيب خواهد شد. همچنين توسعه بازارهاي محلي آب نقش مهمي در تقويت ارزش اقتصادي آب و رقابت ‌پذيري آن  خواهد داشت.

بند 37:
ايجاد سازوكار مناسب براي رشد بهره‌وري عوامل توليد( انرژي، سرمايه، نيروي كار، آب، خاك و...):
در برنامه چهارم توسعه، اين سياست از طريق راهبرد استقرار مديريت توامان عرضه و تقاضا، به منظور بهره‌برداري بهينه و افزايش كارايي و بهره‌وري آب پيگيري خواهد شد. 

بند 40:
- توجه به ارزش اقتصادي، امنيتي، سياستي و زيست محيطي آب در استحصال، عرضه، نگهداري و مصرف آن:

اين سياست كلي با سياست‌هاي اجرايي زير در بخش آب پيگيري خواهد شد:
- تعيين ارزش اقتصادي آب با ملاحظات مورد اشاره و همچنين در چارچوب دستورالعمل‌هاي توسعه پايدار
- اعمال سياست‌هاي نرخ‌گذاري مناسب و قابل اجرا در كشور
- اهميت بخشيدن به اقتصاد آب و تقويت بازار آب

 - مهار آب‌هايي كه از كشور خارج مي شود و اولويت استفاده از منابع آب‌هاي مشترك:
با اختصاص 2 درصد از اعتبارات طرح‌هاي تملك دارايي‌هاي سرمايه‌اي جهت احداث سازه‌ها و تاسيسات آبي لازم براي توسعه بهره‌برداري از آب‌هاي مرزي و مشترك اين مهم در برنامه چهارم به حد مناسبي محقق خواهد شد.

بند49:
توجه و عنايت جدي بر مشاركت عامه مردم در فعاليت‌هاي اقتصادي كشور:
اين سياست با تقويت مشاركت مردمي در كليه مراحل تصميم سازي، اجراو مديريت ساخت، بهره ‌برداري و نگهداري تاسيسات و سازه‌هاي آبي پيگيري خواهد شد. اين مشاركت مي تواند گامي موثر در تنوع‌بخشي مالي در طرح‌هاي توسعه منابع آب و درعين  حال بستر مناسبي جهت ايجاد اشتغال مولد و كاهش نرخ بيكاري و حذف تصدي گري دولت باشد(بند 34 سياست‌هاي كلي برنامه چهارم توسعه).

اهداف كمي بخش آب در برنامه چهارم توسعه:
منابع اعتباري توسعه بخش آب در برنامه چهارم توسعه معادل 7/149533 ميليارد ريال (به قيمت جاري سال 1381) طي سال‌هاي برنامه  از بودجه عمومي كشور اختصاص مي يابد. اين اعتبار براي سالهاي 1384، 1385، 1386، 1387، 1388 به ترتيب 6/15860، 3/21703، 6/28581، 3/36648، 9/46739 
ميليارد ريال  است.
اختصاص اعتبارات مذكور باعث مي شود كه منابع آب قابل تامين و استفاده از 3/93 ميليارد متر مكعب در كشور افزايش و به صورت زير به مصارف گوناگون اختصاص يابد.


نقش و جايگاه بخش آب در تحقق اهداف چشم انداز:
با توجه به ويژگي‌ها و ماموريت‌هاي اساسي بخش آب، اين بخش نقش مهمي در تحقق اهداف چشم‌ انداز به ويژه در ارتباط  با رشد مستمر و پايدار بخش‌هاي مرتبط همچون بخش كشاورزي و صنعت به همراه خواهد داشت. درهرحال نقش كليدي بخش آب در تامين و انتقال نهاده اصلي بخش كشاورزي، صنعت و آب مورد نياز شرب و بهداشت غيرقابل  انكار است.
براي تامين نيازهاي مذكور اقدامات زير ضروري به نظر مي‌رسد:
- اصلاح ساختار تامين منابع و الگوي مصارف آب
- حذف كيفيت منابع آب و محيط زيست
- ملاحظات اقتصادي و بهره‌وري و بهره‌برداري و مصرف آب
- استحصال و توزيع پايدار منابع جديد آب‌هاي سطحي
- توجه ويژه به جامع‌نگري و مديريت يكپارچه منابع آب
- اولويت به جلب مشاركت مردم در استحصال و بهره‌برداري از منابع آب
- اولويت بخشي به مهار آب‌هاي مرزي
- توجه به بازار و تبادل آب در منطقه

2- مسائل بخش آب از ديدگاه‌هاي اقتصادي:
بخش آب با مسائلي روبروست كه توسعه و بهره‌برداري از منابع آب را با چالش‌هاي جدي مواجه ساخته است، برخي از اين مسائل به شرح زير است:

2-1- نارسايي در نحوه‌ي تطبيق و تعادل عرضه و تقاضاي آب:
جمعيت ايران درحال افزايش است، بنابراين تقاضا براي غذا، خدمات بهداشتي، مسكن، كالاهاي بادوام مصرفي و سرمايه‌اي نيز بالا مي‌رود. توسعه‌ي بخش‌هاي كشاورزي، صنعت، ساختمان و خدمات به سهم خود تقاضا براي آب را افزايش مي‌دهند. اگر اين افزايش در حجم تقاضا به شكل صحيحي مديريت نشود، ممكن است بخش آب با افزايش تقاضاي اضافي مواجه و ناچار با تعارضات و مشكلات مرتبط با تخصيص آب به‌شكل گسترده‌تري روبرو شود. بديهي‌ست كه اين رويداد مانع توسعه‌ي پايدار بخش آب مي‌شود.
افزايش تقاضا تاكنون با افزايش عرضه‌ي آب تأمين شده است. بخش خصوصي به استحصال آب از منابع زيرزميني پرداخته و بخش عمومي به احداث سدهاي مخزني، انحرافي و شبكه‌هاي انتقال آب اقدام كرده است. منابع زيرزميني بيشتر از جريان تغذيه‌ي طبيعي خود مورد بهره‌برداري قرار گرفته‌اند. به‌دليل برداشت بيشتر از حد مجاز در 176 دشت از حدود 620 دشت ايران، حفرچاه جديد ممنوع شده است(5). اضافه‌ي برداشت در مناطقي مانند كرمان باعث تخريب مخازن زيرزميني آب و نشست سطح زمين شده و در گرگان به‌دليل تخليه‌ي سفره‌هاي آب شيرين و كاهش فشار آب آن‌ها، آب شور دريا به سفره‌هاي مزبور نفوذ و آب باقي‌مانده را شور كرده است. بر اثر حفر چاه‌هاي متعدد و تجاوز به آب‌خوان‌هاي قنات‌ها، بسياري از آن‌ها خشك شده و زمين‌هاي مشروب آن‌ها از يك جريان پايدار آب محروم گشته‌اند.
از سوي ديگر مكان‌هاي مناسب براي احداث سد در طول رودخانه‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند. لازم به يادآوري است احداث سدهاي جديد نيازمند به‌كارگيري مكان‌هاي نامناسب‌تر و صرف هزينه‌ي بيشتر است.
بنابراين عرضه‌ي آب اضافي از منابع سطحي و يا منابع زيرزميني با هزينه‌هاي فزاينده‌اي در آينده همراه خواهد بود. با اين وصف مديريت عرضه آب در آينده از طريق استحصال آب‌هاي جديد از منابع سطحي يا زيرزميني و يا از طريق تصفيه‌ي پس‌آب‌ها و آب‌هاي آلوده بسيار پرهزينه خواهد بود. بنابراين به نظر مي‌رسد چالش‌هاي تقاضاي آب را از طريق مديريت تقاضا و توجه به عواملي كه بر تقاضاي آب مؤثر است مي‌توان مرتفع كرد.

2-2- قيمت ناچيز آب كشاورزي:
درسال 1380 حدود 93 درصد آب‌هاي استحصال شده در بخش كشاورزي مصرف شده است. علي‌ رغم  تقاضاي بسيار زياد اين بخش، قيمتي كه كشاورزان براي مصرف آب مي‌پردازند بسيار ناچيز است، تحقيقات انجام شده  در ارتباط با اندازه‌گيري ارزش آب كشاورزي، بيان‌گر اين موضوع است(6).«درحال حاضر آب بهاي دريافتي تنها 12 درصد هزينه‌ي تأمين آب را پوشش داده، شايان ذكراست برآورد اوليه نشان مي‌دهد كه متوسط  آب‌بها در شبكه‌هاي مدرن آبياري حدود 3 ريال در مترمكعب مي‌باشند، اين درحالي‌ست كه قيمت تمام‌شده هر مترمكعب آب در اين شبكه‌ها حداقل 10 ريال و حداكثر 54 ريال و به‌طور متوسط 25 ريال است» (1). در حالت تعادل، قيمت آب بايد با افزايش در ارزش محصول از يك سو و افزايش در هزينه‌ي استحصال آب از سوي ديگر برابر باشد.
در بيشتر مناطق كشور، سهم آب در قراردادهاي عرفي ميان تأمين‌كننده آب و كشاورز حدود يك ‌سوم ارزش زراعت صيفي و يك‌ پنجم ارزش زراعت شتوي مي‌باشد. طبق يك برآورد، ارزش هر مترمكعب آب در توليد چغندرقند در خراسان 60 ريال مي‌باشد(2).
عدم پرداخت قيمت متعادل ممكن است به متقاضي القا كند كه ارزش آب واقعاً برابر همان قيمت اندكي است كه مي‌پردازد. بنابراين، ارزاني آب هيچ انگيزه‌اي براي صرفه‌جويي مصرف آب پديد نمي‌آورد. همين‌طور بنگاه‌هاي كارگزار را تشويق به سرمايه‌گذاري در منابع آب نمي‌كند، چراكه منافع حاصل از اين فعاليت بسيار ناچيز است.

2-3- تلفات آب هنگام آب‌رساني:
علي ‌رغم  تقاضاي زياد و عرضه محدود آب، فرآيند آب‌رساني و مصرف آب درهر دو بخش كشاورزي و شهري با اتلاف بسيار زياد همراه است. دربخش نخست، انتقال آب از سد به شبكه‌ها و سپس آبياري در مزارع موجب هدر رفتن 70 درصد آن مي‌شود. در بخش شهري نيز حدود 30 درصد آب ضمن انتقال هدر مي‌رود. جلوگيري از نيمي از آب تلف شده باعث صرفه‌جويي در هزينه‌هاي ساختن سدها براي تأمين آب كشاورزي و جلوگيري از قطع آب آشاميدني در شهرها مي‌شود.
به نظر مي‌رسد آب ارزان، انگيزه‌اي براي كشاورزان جهت استفاده از روش‌هاي بهتر آبياري و كاربرد وسايل و ادوات كاهش‌دهنده هرز آبي فراهم نكرده، و انحصار و شكل ديوان سالارانه عرضه آب شهري ضرورت و امكانات صرفه‌جويي در فرآيند آب‌رساني را فراهم نياورده است.

2-4- ناكارآمدي نظام تخصيص:
چنان‌كه گفته شد، افزايش تقاضا در مصارف شهري و صنعت بايد با افزايش عرضه آب به اين مصارف همراه باشد. اهميت مصارف شرب و بهداشتي آب و نيز ارزش افزوده آب در فرآيندهاي صنعتي، اولويت مصرف آن را نسبت به كشاورزي روشن مي‌گرداند. درهر صورت، بايد زمينه اختصاص آب از مصرف كشاورزي به غير آن با تمايل و رضايت كشاورزان به تدريج فراهم آيد.
درحال حاضر سهميه اوليه آب كشاورزان از آب رودخانه كرج  به تدريج كاهش يافته و بخش عمده آن به استفاده شهروندان تهراني اختصاص مي‌يابد، و تمهيداتي براي جبران ضرر كشاورزان پيش‌بيني نشده است. درموارد ديگر، به ويژه در دشت‌هاي ممنوعه، تخصيص آب كشاورزي توسط صاحبان چاه‌هاي موجود به مصارف غير كشاورزي نياز به تشريفات اداري ويژه‌اي دارد و به راحتي امكان‌پذير نيست. درنتيجه علي‌رغم اختلاف در تراكم جمعيت و نيازهاي صنعتي و خدماتي درمناطق مختلف كشور زمينه لازم براي بهترين مصرف آب، يعني كاربردي كه بيشترين نياز براي آن وجود دارد و بالاترين ارزش افزوده را ايجاد مي‌كند وجود ندارد.

2-5- الگوي كشت نامناسب:
حتي در مصارف كشاورزي نيز آب در بسياري از مناطق و دشت‌ها به بهترين مصرف اجتماعي خود نمي‌رسد، كمبود آب در دشت‌هاي خشك و گرم، ايجاب مي‌كند كه محصولاتي كشت شوند كه آب كمي مصرف مي‌كنند. براي نمونه مشاهده مي‌شود كه در خراسان چغندرقند كه نياز زيادي به آب دارد كشت مي‌شود. درخوزستان كه ذخاير آب فراهم‌تر است اين محصول به شكل فراوان كشت نمي‌شود و به جاي آن نيشكر كاشته مي‌شود كه داراي نياز آبي زيادي در دوره كم‌آبي رودخانه‌هاست. در جنوب كشور كشت برنج و مصرف زياد آب پيامدهاي اقتصادي و زيست‌محيطي بسياري فراهم آورده است.
در مجموع مشاهده مي‌شود كه در دشت‌هاي ايران از يك الگوي كشت مناسب پيروي نمي‌شود. خشك و نيمه‌خشك بودن اقليم ايران ايجاب مي‌كند كه محصولاتي زراعت شوند كه ارزش افزوده آن‌ها به ازاي هر واحد آب حداكثر باشد. به نظر مي‌رسد كه كشاورزان درحال حاضر بهره مالكانه يا ارزش افزوده زمين را بيشينه مي‌كنند. بديهي است كمبود آب و فراواني زمين در ايران ايجاب مي‌كند از الگويي براي كشت استفاده شود كه در آن ارزش افزوده عامل كمياب كه آب است به حداكثر برسد و نه عامل فراوان‌تر كه زمين مي‌باشد. يكي از دلايل به‌كارگيري الگوي كشت نامناسب، كم بودن قيمت آب كشاورزي است كه ضرورت صرفه‌جويي در مصرف آن را آشكار نمي‌سازد.

2-6- مشكلات آلودگي و زيست‌محيطي:
يكي از مشكلات تأمين آب بيشتر در ايران مسئله آلوده شدن آب بسياري از رودخانه‌ها پس از يك بار مصرف آن درآبياري است. علي‌رغم تعداد محدود رودخانه‌هاي جاري در تمام ايام  سال، بسياري از كارخانجات در كنار آن‌ها تأسيس شده و فضولات خود را به داخل آن‌ها مي‌ريزند. ميزان فاضلاب‌هاب شهري و صنعتي به حدود 3 ميليارد مترمكعب در سال 1400 برسد (3).
آب‌هاي خوزستان، علي‌رغم فراواني، به علت آلودگي براي بسياري از مصارف قابل استفاده نمي‌باشند. در اغلب مناطق ديگر كشور نيز آب نشت كرده از مزارع به رودخانه‌ها به كودهاي شيميايي و سموم كشاورزي آلوده مي‌باشد.
همچنين بسيار مشاهده مي‌شود زمين‌هاي كه به دليل احداث سد مشروب، به زودي براثر آبياري شور مي‌گردند. طبق يك برآورد 29 درصد زمين‌هاي مشروب شده دچار درجات مختلف شوري شده است (6). ارزان بودن قيمت آب و ملزم نبودن آلوده‌كنندگان به پاك‌سازي آن موجب وارد شدن خسارت زيست‌محيطي فراواني به بوم و اقليم كشور شده است.

2-7- كمبود منابع مالي:
يكي ديگر ازچالش‌هاي بخش آب، فراهم نشدن منابع مالي براي سرمايه‌گذاري جهت تأمين آب است. درحال حاضر اغلب طرح‌هاي آبي از طريق بخش عمومي تأمين مالي مي‌شود.
بنابراين ايجاد زمينه براي سودآورشدن سرمايه‌گذاري‌هاي بخش خصوصي و خود گردان شدن سرمايه‌گذاري بخش عمومي يكي از مهم‌ترين پيش‌نيازها  تامين و متنوع شدن منابع مالي براي سرمايه‌گذاري در اين بخش است. عدم تنوع منابع مالي به معني كاهش مشاركت بخش خصوصي و اختصاص پس‌اندازهاي آنان به سرمايه‌گذاري براي توسعه منابع آب است. محدوديت بزرگي كه نوآوري مالي و بالطبع مديريت عرضه آب را با چالش روبه‌رو مي‌كند، قيمت پايين آب كشاورزي و درآمد حاصل از سرمايه‌گذاري در طرح‌هاي آب است.

2-8- مشاركت بخش خصوصي و نحوه‌ تقسيم وظايف ميان اين بخش و بخش عمومي:
مشكلات ذكر شده نشان مي‌دهد براي مديريت عرضه و تقاضاي آب تقسيم كار و فعاليت به صورت مناسبي ميان دو بخش خصوصي و عمومي صورت نگرفته است، به طوري كه  درهر بخش انجام اين مديريت اقتصادي و مالي با سازوكار و سامان‌دهي شايسته‌اي همراه نمي‌باشد. ضمناً بخش خصوصي با خطرعدم بازگشت بازدهي سرمايه‌گذاري و بخش عمومي با كمبود منابع مالي مواجه است.  به دليل  تشكيل نشدن بازار آب، جز در مناطقي محدود و مجزا، اطلاعات لازم در اختيار هيچ يك از دو بخش براي تحريكات لازم وجود ندارد.
بخش خصوصي به سرمايه‌گذاري براي بهره‌برداري از منابع زيرزميني از طريق چاه و قبلاً قنات بسنده كرده است زيرا حق بهره‌برداري از آن روشن و قابل اختصاص بوده و مقياس سرمايه‌گذاري در مقايسه با توسعه منابع آب سطحي بسيار كوچك مي‌باشد. «از حدود 10 هزار ميليارد تومان سرمايه‌گذاري به قيمت‌هاي ثابت سال 1375 كه از دهه 1340 در بخش آب صورت گرفته است، به طور ميانگين حدود 40 درصد آن مربوط به بخش غيردولتي و عمدتاً در مورد استحصال منابع آب زيرزميني بوده است» (8) برعكس، در آب‌هاي سطحي مشاركت بخش خصوصي بسيار محدود بوده است، زيرا نامشخص بودن حقوق مشتركان بالقوه از آب‌هاي مزبور، مقياس وسيع سرمايه‌گذاري و زمان زياد براي بازگشت آن و محدوديت‌هاي قانوني و عرفي براي فروش آب همه از ميل به سرمايه‌گذاري بخش خصوصي
كاسته است.
در بخش عمومي نيز احداث سد و شبكه‌هاي اصلي به عهده وزارت نيرو و توزيع آب ميان كشاورزان وظيفه وزارت كشاورزي است. هزينه‌ي بالاي مبادله و تشكل كشاورزان و انتقال آب به آن‌ها موجب گرديده  كه در بسياري از موارد سدها احداث شوند، اما شبكه‌هاي انتقال آب به مزارع ساخته نشوند. در نتيجه علي‌رغم تحمل مخارج ساختمان سد، آب اضافه با تاخير زياد در اختيار اراضي نوآباد قرار مي‌گيرد.
خوشبختانه اخيراً همكاري‌هاي بيشتري ميان دو وزارت نيرو و كشاورزي  به عمل مي‌آيد. اما نياز براي تقسيم بهينه كار ميان ايشان از يك سو و ميان ايشان و كشاورزان از سوي ديگر به اندازه‌اي است كه هنوز فرصت‌هاي بدون استفاده زيادي باقي مانده است.
شركت‌هاي آب و فاضلاب كه آب شهري را عرضه كرده و شركت‌هاي آب منطقه‌اي كه در بخش كشاورزي چنين مي‌كنند هر دو شكل حقوقي شركت را پيدا كرده‌اند، و يك دستگاه اداري صرف نيستند. شركت آب و فاضلاب شكل انحصار را پيدا كرده است و علي‌رغم تبعيض قيمت هنگام فروش آب با كارايي مطلوب براي آب‌رساني، توزيع و جلوگيري از اتلاف آب فاصله دارد. شركت‌هاي آب منطقه‌اي به علت محدوديت قيمت آب كشاورزي قادر به كسب درآمد براي سرمايه‌گذاري جز از طريق بودجه عمومي و ارائه خدمات بيشتر نيستند.
تقسيم مجدد كار ميان دو وزارت نيرو و جهاد كشاورزي از يك سو و شركت‌هاي ياد شده و بخش خصوصي از سوي ديگر مي‌تواند به توسعه فعاليت آب‌رساني و افزايش كارائي مصرف آب منجر شود.

2-9- قوانين مشخص كننده حقوق و امتيازات ناشي از مالكيت آب:
يكي ديگراز مشكلات موجود برسر راه توسعه و بهره‌برداري بهينه از منابع آب كمبود قوانين مشخص‌كننده‌ي حقوق و امتيازات تملك و برداشت و دادوستد آب است. راهكارهاي  قانوني كه به حقابه‌داران از رودخانه‌ها و چاه‌ها اجازه دهد كه به هر شكل و براي هر مدتي كه دل‌خواه آنان است حق خود را به ديگران منتقل كنند بسيار محدود است.
اخيراً قانون تشويق سرمايه‌گذاري در طرح‌هاي توسعه منابع آب توسط سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي به تصويب رسيد. پيش از اين چنين فعاليت‌هايي در انحصار بخش عمومي بود. همچنين تلاش‌هاي زيادي براي تهيه سند آب صورت گرفته است. به نظر مي‌رسد كه علاوه برحقوق و قوانين رسمي، با توجه به عرف و رسوم محلي براي داد و ستد آب و همچنين شخصيت‌هايي كه آن‌ها را تسهيل يا تأييد مي‌كنند، بايد تمهيداتي انجام شود، كه اين نوع داد و ستدها نيز به رسميت شناخته شوند و نهادهايي كه آن‌ها را تصويب و تأييد مي‌كنند تشكيل گردد. 


منابع:
1- نظام‌هاي نرخ‌گذاري آب كشاورزي، گزارش ارائه شده در نخستين نشست عمومي اركان كميسيون تعرفه‌هاي آب، معاونت برنامه‌ريزي، دفتر اقتصاد آب، سازمان مديريت منابع آب، وزارت نيرو 1381.
2- حسين‌زاد، جواد و حبيب ... سلامي «برآورد ارزش اقتصادي نهاده‌هاي آب، زمين و نيروي كار خانوادگي در توليد چغندرقند»، مطالعه موردي استان خراسان.
3- مديريت اقتصادي آب، دفتر اقتصاد آب، سازمان مديريت منابع آب.
4- آب و فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري، نمايشگاه بين‌المللي آب، وزارت نيرو 1381.
5- گزارش دشت‌هاي ممنوعه كشور، دفترحفاظت و بهره‌برداري از آب‌هاي زيرزميني، سازمان مديريت منابع آب ايران، نشريه شماره 158، اسفند 1380.
6- سلطاني، غلامرضا، كارايي اقتصادي آب با تاكيد بر تبصره (1) ماده 106 قانون برنامه سوم، معاونت برنامه‌ريزي، دفتر اقتصاد آب، سازمان مديريت منابع آب، وزارت نيرو 1381.
7- سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشور، مجموعه اسناد ملي توسعه در برنامه چهارم توسعه، جلد چهارم، 1385 
   

تدوين: مهندس حميد بابايي دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي آبياري دانشگاه تهران
خبرنگارمهندسي كشاورزي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha