• سه‌شنبه / ۱۶ مهر ۱۳۸۷ / ۱۷:۰۰
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8707-08531

پيشينه‌ي سياست‌گذاري در صنايع نفت، گاز و پتروشيمي/8 اساسنامه شركت ملي گاز ايران مصوب سال 1356

پيشينه‌ي سياست‌گذاري در صنايع نفت، گاز و پتروشيمي/8
اساسنامه شركت ملي گاز ايران مصوب سال 1356

اشاره: 
مطالعه‌ي پيشينه‌ي سياست‌گذاري از اولين مراحل سياست‌پژوهي در هر حوزه محسوب مي‌شود. در اين زمينه، اسنادي چون: سند چشم انداز ، سياست‌هاي كلان ، برنامه‌هاي توسعه ، اسناد توسعه بخشي و قوانين مصوب مجلس از مهمترين اسناد سياستي براي مطالعه‌ي اين دسته از پژوهشگران محسوب مي شود.
آنچه در پي مي‌آيد متن كامل اساسنامه شركت ملي گاز ايران مصوب آبان ماه سال 1356 است كه به منظور تسهيل دسترسي خبرنگاران سياستي و سياست پژوهان حوزه نفت و اقتصاد انرژي منتشر مي‌شود.

 

‌اساسنامه شركت ملي گاز ايران
‌مصوب 1356.8.25 كميسيونهاي پارلماني مجلسين

فصل اول - كليات و سرمايه
‌ماده 1 - نام شركت شركت ملي گاز ايران است كه به موجب بند الف ماده 5 اساسنامه شركت ملي نفت ايران به صورت شركت سهامي تشكيل‌مي‌شود و شركت فرعي شركت ملي نفت ايران است.

‌ماده 2 - مركز اصلي شركت در تهران است و شركت مي‌تواند شعب يا نمايندگي‌هايي براي اجراي عمليات در داخل و خارج كشور تأسيس نمايد.

‌ماده 3 - مدت شركت نامحدود است.

‌ماده 4 - سرمايه شركت كه تمام آن از طرف صاحب سهام پرداخت شده است مبلغ بيست و پنج ميليارد و پانصد ميليون (25500000000) ريال‌است كه به دويست و پنجاه و پنج هزار (255000) سهم يك صد هزار ريالي بانام تقسيم مي‌گردد. كليه سهم شركت ملي گاز ايران متعلق به شركت ملي‌نفت ايران و غير قابل انتقال مي‌باشد، هر گونه افزايش در سرمايه شركت منوط به تأييد مجمع عمومي فوق‌العاده شركت و تصويب نهايي هيأت وزيران‌است.

‌فصل دوم - موضوع - وظايف، حقوق و اختيارات شركت

‌ماده 5 - موضوع شركت عبارت است از:
‌الف - تهيه و به عمل آوردن انواع گاز منجمله گاز طبيعي، گاز طبيعي مايع، گاز مايع و گاز مصنوعي و ايجاد وسائل و تأسيسات لازم براي نيل به‌اين مقصود.
ب - مطالعه و تهيه و تنظيم و اجراي طرحهاي احداث خطوط لوله و شبكه‌هاي توزيع گاز طبيعي همچنين تهيه و احداث وسائل حمل و نقل و‌توزيع و ذخيره‌سازي انواع گاز و مشتقات آن.
ج - حفاظت و نگهداري و اداره عمليات مربوط به خطوط لوله و شبكه‌هاي توزيع گاز طبيعي و تأسيسات مربوط به انواع گاز و مشتقات آن.
‌د - حمل و نقل و فروش انواع گاز و مشتقات آن.
ه - صدور انواع گاز و مشتقات آن به خارج از كشور و فروش آنها به منظور صادرات.
‌و - تنظيم مقررات مربوط به ايمني و طرز استفاده از وسائل توزيع گاز و همچنين استانداردهاي مربوط به صنعت گاز بر اساس استانداردهاي ملي‌و بين‌المللي.
‌ز - هر گونه اقدام ديگر مرتبط با صنعت گاز با موافقت مجمع عمومي.

‌ماده 6 - به منظور تأمين مقاصد و انجام عمليات مذكور در ماده 5 اين اساسنامه شركت داراي حقوق و اختيارات زير مي‌باشد:

‌الف - مشاركت با مؤسسات و شركتهاي ايراني و يا خارجي واجد صلاحيت فني و مالي براي به عمل آوردن و مايع نمودن و پخش و فروش و‌حمل و نقل و صدور انواع گاز طبيعي و مشتقات آن طبق مقررات اين اساسنامه و قوانين مربوط.
ب - ايجاد شركتهاي فرعي و شركتهاي وابسته و شعبه‌ها و نمايندگي‌ها در ايران و خارج از ايران با رعايت بند الف ماده 5. اساسنامه شركت ملي‌نفت ايران.
ج - انعقاد قرارداد با خريداران به منظور صدور و فروش و پخش و حمل و نقل انواع گاز و مشتقات آن.
‌تبصره 1 - قراردادهاي مشاركت كه به منظور توليد و پخش و حمل و نقل و صدور و فروش انواع گاز و مشتقات آن منعقد مي‌شود پس از تصويب‌مجمع عمومي شركت و با رعايت مقررات قانون جلب و حمايت سرمايه‌هاي خارجي قابل اجرا خواهد بود.
‌تبصره 2 - در مورد هر قراردادي كه در اجراي عمليات موضوع اين ماده دولت نيز علاوه بر شركت به عنوان طرف اول آن را امضاء كند شركت به‌عنوان نماينده دولت عمل خواهد كرد.
‌د - تصدي هر نوع عمل بازرگاني مربوط به تهيه و به عمل آوردن و صدور و فروش انواع گاز و مشتقات آن.
ه - دريافت وام يا اعتبار از منابع داخلي يا خارجي و اعطاي وام يا اعتبار به اشخاص حقيقي يا حقوقي اعم از داخلي يا خارجي به منظور اجراء‌مقاصد شركت با رعايت قوانين و مقررات مربوط.
‌و - خريد و اجاره و تأسيس و تكميل و توسعه و تعمير و اداره كارخانه و دستگاهها و تأسيسات و وسائلي كه براي انجام مقاصد شركت لازم باشد‌همچنين ايجاد و به كار انداختن راه‌آهن و يا بندر و انواع سرويسهاي مخابراتي باسيم و بي‌سيم و هواپيمايي و كشتيراني در مواردي كه عمليات شركت‌ايجاب نمايد مشروط به اجازه قبلي دولت.
‌ز - اقدام به هر گونه عمليات براي استفاده از زمين‌هايي كه در اختيار شركت است به منظور انجام مقاصد مذكور در اين اساسنامه با رعايت قوانين و‌مقررات مربوط.
ح - شركت مي‌تواند در حوزه عمليات و براي مصارف خود در اراضي باير متعلق به دولت يا بلامالك از آب و همچنين از هر نوع سنگ و خاك و‌شن و ماسه و سنگ آهك و سنگ گچ بدون پرداخت حقوق دولتي و با رعايت تبصره ماده 7 اين اساسنامه و قوانين و مقررات مربوط استفاده نمايد.
‌اگر عمل شركت براي استفاده از مواد مذكور موجب ضرر شخص ثالث گردد شركت بايد خسارت را جبران نمايد ولي در هر صورت شخص ثالث‌نمي‌تواند مانع عمليات شركت شود.
‌تبصره - شركت مي‌تواند با تصويب مجمع عمومي هر يك از شركتهاي وابسته را به شرط اين كه مالكيت بيش از پنجاه درصد سهام آنها متعلق به‌شركت باشد از معافيتها و مزاياي موضوع اين ماده برخوردار نمايد.
ط - اقدام به انعقاد قراردادهاي استخدام يا خدمات يا مشاوره با مؤسسات و اشخاص اعم از داخلي و خارجي.
ي - درخواست ثبت پروانه‌هاي اختراع و تملك حق اختراع با تراضي دارنده حق و تحصيل حق استفاده و هر گونه اطلاعات درباره اختراعات و‌طرحها و طريقه‌هاي مربوط به صنعت گاز و صنايع وابسته به آن در حدود قوانين و مقررات مربوط.
ك - انجام برخي از عمليات شركت در موارد مقتضي به وسيله نمايندگيها يا پيمانكاران.
ل - مقررات مواد 12 و 13 و 14 اساسنامه شركت ملي نفت ايران در مورد اراضي و اعيان مورد نياز براي انجام عمليات شركت نيز قابل اجرا است.
م - شركت مي‌تواند با تصويب مجمع عمومي بر حسب مصلحت و اقتضاء در مورد بعضي از شركتهاي فرعي و وابسته خود كه در پخش و فروش‌انواع گاز و مشتقات آن فعاليت مي‌كنند تا 99 درصد سهام متعلق به خود را طبق قانون گسترش مالكيت واحدهاي توليدي به كاركنان ايراني شركت و‌شركتهاي مزبور و يا ايرانيان ديگر بفروش برساند.

‌ماده 7 - ماليات بر درآمد شركت و شركتهاي فرعي و وابسته آن بر اساس نرخ و مقررات قانوني مربوط بر درآمد شركتهاي نفتي از سود ويژه وصول‌خواهد شد و هيچ گونه مطالبه ديگري از شركت و شركتهاي فرعي و وابسته آن تحت عنوان ماليات و يا عوارض و حقوق و غيره زائد بر آن چه طبق‌مقررات قانوني از شركتهاي نفتي قابل وصول باشد جايز نخواهد بود.
‌منافع شركت و شركتهاي فرعي و وابسته آن از فعاليتهاي غير مربوط به صنعت گاز مشمول مقررات عمومي مالياتي كشور خواهد بود.
‌تبصره - حقوق و عوارضي كه طبق قوانين از طرف مقامات دولتي يا محلي در ازاي خدمات مورد درخواست شركت يا شركتهاي فرعي و وابسته‌آن و يا خدماتي كه معمولاً براي عموم انجام مي‌شود مطالبه مي‌گردد از شركت و شركتهاي فرعي و وابسته آن نيز قابل وصول است.

‌ماده 8 - شركت مي‌تواند هزينه و تعهدات ارزي خود را در داخل و خارج كشور در حدود بودجه مصوب از درآمدهاي ارزي خود بپردازد. شركت در‌اول هر سال موافقت مقامات قانوني مربوط را براي استفاده از اعتبارات ارزي سالانه خود يكجا تحصيل و صورت هزينه‌هاي ارزي را هر سه ماه يك‌مرتبه به مقامات مذكور و خزانه تسليم خواهد نمود.

‌فصل سوم - اركان شركت

‌ماده 9 - شركت داراي اركان زير مي‌باشد:
1 - مجمع عمومي .
2 - هيأت مديره و مدير عامل.
3 - بازرسان.

‌قسمت اول - مجمع عمومي نمايندگان صاحب سهام
‌ماده 10 - نمايندگان صاحب سهام در مجمع عمومي عبارتند از:
‌نخست‌وزير.
‌وزير امور اقتصادي و دارايي.
‌وزير نيرو.
‌وزير صنايع و معادن.
‌وزير كار و امور اجتماعي.
‌وزير مشاور و رييس سازمان برنامه و بودجه.
‌يك وزير ديگر به انتخاب نخست‌وزير.
‌دو نفر از مديران شركت ملي نفت ايران به انتخاب رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت ملي نفت ايران.
‌تبصره - رياست جلسه مجمع عمومي با نخست‌وزير و در غياب نخست‌وزير با يكي از وزراي حاضر در جلسه با تعيين قبلي نخست‌وزير خواهد‌بود.

‌ماده 11 - جلسات مجمع عمومي در تير ماه هر سال براي رسيدگي به ترازنامه و در آبان ماه همان سال به منظور رسيدگي و تصويب بودجه به طور‌عادي تشكيل مي‌گردد و تا موقعي كه نسبت به موضوع مندرج در دستور جلسه تصميمي اتخاذ نشده جلسات ادامه خواهد داشت و در جلسات مذكور‌اضافه بر ترازنامه و بودجه ممكن است بر حسب پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل يا طبق نظر رييس مجمع عمومي موضوعات ديگري نيز در‌دستور مذاكرات قرار گيرد.

‌ماده 12 - دعوت براي تشكيل مجمع عمومي عادي يا فوق‌العاده از طرف رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت به عمل مي‌آيد. در صورتي كه‌رييس هيأت مديره و مدير عامل اقدام به دعوت مجمع عمومي ننمايد رييس مجمع عمومي رأساً مجمع عمومي را دعوت خواهد نمود.
‌دستور جلسه مجمع عمومي در دعوتنامه قيد مي‌شود.

‌ماده 13 - جلسات مجمع عمومي در مركز شركت در تهران با حضور رييس هيأت مديره و مدير عامل و در غياب او با قائم‌مقامي كه از طرف او‌بدين منظور تعيين و معرفي خواهد شد تشكيل مي‌شود.
‌تبصره - علاوه بر رييس هيأت مديره و مدير عامل اعضاي هيأت مديره و بازرسان شركت نيز مي‌توانند بدون داشتن حق رأي در جلسات مجمع‌عمومي شركت نمايند.

‌ماده 14 - جلسات مجمع عمومي با حضور حداقل شش نفر رسميت خواهد يافت و براي اعتبار تصميمات در هر مورد پنج رأي موافق ضرورت‌دارد.

‌ماده 15 - مجمع عمومي يك نفر را به پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل به سمت دبير مجمع عمومي انتخاب خواهد نمود. جلسات مجمع‌عمومي پس از تصويب به امضاي رييس مجمع عمومي مي‌رسد و در پرونده مخصوص نگهداري خواهد شد.

‌ماده 16 - وظايف مجمع عمومي به قرار زير است:
‌الف - رسيدگي و اتخاذ تصميم نسبت به ترازنامه و حساب سود و زيان شركت با توجه به گزارش سالانه هيأت مديره و گزارش بازرسان.
‌گزارش سالانه هيأت مديره و ترازنامه و حساب سود و زيان شركت و گزارش بازرسان بايد لااقل دو هفته قبل از تشكيل جلسه در اختيار كليه اعضاي‌مجمع عمومي قرار گيرد.
ب - بررسي و تصويب برنامه عمليات و فصول و ارقام كلي بودجه جاري و سرمايه‌اي شركت.
‌بودجه پيشنهادي بايد لااقل دو هفته قبل از تشكيل جلسه از طرف رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت براي كليه اعضاي مجمع عمومي فرستاده‌شود.
ج - اتخاذ تصميم نسبت به ميزان ذخيره‌هاي عمومي شركت به پيشنهاد هيأت مديره.
‌د - اجازه استفاده از ذخيره‌هاي شركت به پيشنهاد هيأت مديره.
ه - اتخاذ تصميم نسبت به قراردادهاي مشاركت به منظور توليد و پخش و حمل و نقل و صدور انواع گاز و مشتقات آن.
‌و - اتخاذ تصميم نسبت به تشكيل يا انحلال شركتهاي فرعي و وابسته شركت و هر گونه فعاليت صنعتي و يا بازرگاني ديگر مربوط به مقاصد‌شركت.
‌ز - پيشنهاد يك نفر از افراد واجد صلاحيت به هيأت وزيران جهت انتصاب به سمت رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت.
ح - انتخباب اعضاي اصلي و اعضاي علي‌البدل هيأت مديره به پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل.
ط - انتخاب بازرسان.
ي - تعيين حقوق رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت و اعضاي اصلي هيأت مديره و بازرسان با رعايت قوانين و مقررات مربوط.
ك - تعيين خط‌مشي عمومي شركت.
ل - اظهار نظر نسبت به هر گونه پيشنهاد راجع به اصلاح يا تغيير مواد اساسنامه شركت كه براي اخذ تصميم نهايي و تقديم به قوه مقننه به دولت‌تسليم خواهد شد.
‌پيشنهاد اصلاح يا تغيير اساسنامه بايد از طرف رييس مجمع يا رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت يا لااقل دو نفر از اعضاء مجمع عمومي به عمل‌آيد.
م - اتخاذ تصميم نسبت به افزايش سرمايه و پيشنهاد تصويب آن به دولت.
ن - اتخاذ تصميم درباره به هر موضوع ديگري كه با رعايت مفاد اين اساسنامه در دستور جلسه مجمع عمومي قرار گيرد.
س - هر گاه مجمع عمومي بازرسي قسمتي از عمليات شركت را لازم تشخيص دهد به وسيله بازرسان اقدام خواهد شد.

‌قسمت دوم - هيأت مديره و مدير عامل
‌ماده 17 -
هيأت مديره از 5 نفر عضو اصلي كه يكي از آنها رييس هيأت مديره و مدير عامل خواهد بود و دو نفر عضو علي‌البدل كه در غياب عضو‌اصلي حضور مي‌يابند تشكيل خواهد شد.
‌در غياب رييس هيأت مديره و مدير عامل رياست جلسات هيأت مديره با قائم‌مقام رييس هيأت مديره و مدير عامل خواهد بود كه قبلاً از طرف رييس‌هيأت مديره و مدير عامل از بين اعضاء اصلي هيأت مديره تعيين شده باشد.

‌ماده 18 - مجمع عمومي براي انتخاب رييس هيأت مديره و مدير عامل يك نفر از افراد واجد صلاحيت را پيشنهاد مي‌نمايد كه با تأييد هيأت وزيران‌به فرمان همايوني براي مدت شش سال به اين سمت منصوب خواهد شد. اعضاي اصلي هيأت مديره بنا به پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل و‌تصويب مجمع عمومي براي مدت سه سال انتخاب و با فرمان همايوني به اين سمت منصوب مي‌شوند. اعضاء علي‌البدل هيأت مديره بنا به پيشنهاد‌رييس هيأت مديره و مدير عامل و تصويب مجمع عمومي براي مدت سه سال تعيين مي‌شوند. رييس هيأت مديره و مدير عامل افراد واجد صلاحيت را‌براي انتخاب عضويت اصلي و علي‌البدل هيأت مديره به مجمع عمومي پيشنهاد مي‌نمايد انتخاب رييس هيأت مديره و مدير عامل و مديران قبل از‌انقضاي مدت مذكور با رعايت ترتيب مقرر در اين ماده انجام‌پذير خواهد بود.

‌ماده 19 - رييس هيأت مديره و مدير عامل و اعضاي هيأت مديره بايد ايراني باشند. رييس هيأت مديره و مدير عامل از بين كارمندان صنايع نفت و‌گاز و پتروشيمي ايران كه اقلاً 15 سال سابقه خدمت در صنايع مزبور را داشته و حداقل پنج سال عضو هيأت مديره صنايع مذكور باشد و يا از بين‌اشخاصي كه سابقه خدمات برجسته دولتي و يا اجتماعي داشته باشند انتخاب خواهد شد. اعضاي هيأت مديره از بين كارمندان صنايع مذكور كه اقلاً ده‌سال سابقه خدمت داشته و لااقل پنج سال عهده‌دار مشاغل مهمي در اين صنايع بوده‌اند و يا از بين متخصصين برجسته ديگر كه سابقه اشتغال در‌مديريت مؤسسات صنعتي مهم و يا امور مالي و اقتصادي و حقوقي داشته باشند انتخاب خواهند شد.
‌اعضاء علي‌البدل هيأت مديره منحصراً از بين كارمندان عاليرتبه شركت انتخاب مي‌شوند.
‌تبصره - لااقل چهار نفر از اعضاي اصلي هيأت مديره بايد از ميان كارمندان واجد شرايط صنايع نفت و گاز و پتروشيمي انتخاب شوند.

‌ماده 20 - انتخاب مجدد رييس هيأت مديره و مدير عامل و اعضاء اصلي و علي‌البدل هيأت مديره در پايان مدت مديريت آنها بلامانع است. در پايان‌مدت عضويت رييس و اعضاء اصلي و علي‌البدل هيأت مديره تا وقتي كه هيأت مديره جديد انتخاب نشده است، اعضاي هيأت مديره امور شركت را‌اداره خواهند كرد.

‌ماده 21 - رييس هيأت مديره و مدير عامل و اعضاي اصلي و علي‌البدل هيأت مديره موظفاً انجام وظيفه خواهند كرد و بايد تمام وقت در اختيار‌شركت باشند و هيچ نوع شغل در خارج از شركت قبول نكنند. اشتغال مديران در اموري كه صرفاً جنبه تدريس داشته باشد و عضويت در شوراها و‌مجامع فرهنگي و اجتماعي به صورت افتخاري بدون دريافت حقوق با موافقت رييس هيأت مديره و مدير عامل مجاز خواهد بود.
‌تبصره 1 - هر يك از اعضاء هيأت مديره كه از مقررات اين ماده تخلف نمايد از سمت خود مستعفي شناخته خواهد شد.
‌تبصره 2 - عضويت اعضاي هيأت مديره در هيأت‌هاي مديره و هيأت‌هاي بازرسي شركتهاي فرعي و وابسته موكول به تصويب رييس هيأت مديره‌و مدير عامل شركت خواهد بود و از اين بابت وجهي دريافت نخواهند نمود.

‌ماده 22 - آن عده از اعضاي هيأت مديره كه از بين كارمندان صنايع نفت و گاز و پتروشيمي انتخاب مي‌شوند از لحاظ بازنشستگي تابع شرايط و‌مقررات عمومي مربوط به كارمندان شركت ملي نفت ايران مي‌باشند ادامه خدمت رييس هيأت مديره و مدير عامل پس از رسيدن به سن بازنشستگي‌منوط به تصويب مجمع عمومي و تأييد هيأت وزيران و ادامه خدمت اعضاي اصلي و علي‌البدل هيأت مديره پس از رسيدن به سن بازنشستگي منوط‌به پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل و تصويب مجمع عمومي مي‌باشد.

‌ماده 23 - جلسات هيأت مديره بر حسب تشخيص و به دعوت رييس هيأت مديره و مدير عامل و يا با پيشنهاد دو نفر از اعضاي هيأت مديره‌تشكيل خواهد شد.

‌ماده 24 - جلسات هيأت مديره به رياست رييس هيأت مديره و مدير عامل و در غياب او به رياست قائم‌مقام وي با حضور لااقل سه نفر از اعضاي‌اصلي و يا علي‌البدل هيأت مديره رسميت مي‌يابد. تصميمات هيأت مديره با اكثريت سه رأي قابل اجرا مي‌باشد.
‌تبصره - صورت جلسات هيأت مديره پس از تصويب به امضاي رييس جلسه مي‌رسد و در مركز شركت نگهداري مي‌گردد. هر قسمت از مذاكرات‌كه هيأت مديره آن را محرمانه تلقي كند محرمانه بودن آن بايد در صورت‌جلسه قيد شود.

‌وظايف و اختيارات هيأت مديره
‌ماده 25 - هيأت مديره در حدود مقررات اين اساسنامه داراي همه گونه اختيار براي اجراي وظايف مصرح در اين اساسنامه از جمله وظايف و‌اختيارات زير مي‌باشد:
‌الف - اجراي تصميمات مجمع عمومي.
ب - تأسيس شعب و نمايندگي‌ها و يا برچيدن آنها در داخل و خارج از كشور.
ج - تصويب تشكيلات و سازمان كلي شركت بنا به پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل با رعايت قوانين و مقررات مربوط.
‌د - تهيه برنامه عمليات و فصول و ارقام كلي بودجه جاري و سرمايه‌اي شركت براي تسليم به مجمع عمومي.
ه - تهيه گزارش هيأت مديره و ترازنامه سالانه و حساب سود و زيان براي تصويب مجمع عمومي و پيشنهاد دستور جلسه مجمع عمومي.
‌و - تصويب بودجه تفصيلي شركت و تصويب اصلاح بودجه و اعتبارات به پيشنهاد رييس هيأت مديره و مدير عامل در حدود اختياراتي كه از‌طرف مجمع عمومي به هيأت مديره تفويض مي‌شود.
‌ز - تهيه برنامه عمليات و تعيين خط مشي و سياست كلي شركت براي تسليم به مجمع عمومي.
ح - اخذ تصميم نسبت به معاملات و قراردادها طبق آيين‌نامه معاملات شركت.
ط - اخذ تصميم نسبت به مشاركت با اشخاص و مؤسسات و شركتهاي ايراني و خارجي و پيشنهاد به مجمع عمومي براي تصويب.
ي - پيشنهاد تشكيل يا انحلال شركتهاي فرعي و وابسته به مجمع عمومي.
ك - اخذ تصميم نسبت به برنامه‌هاي شركت و هر گونه اقدام ديگري كه در حدود عمليات موضوع شركت براي اداره آن لازم باشد.
ل - دادن اختيارات براي سازش و تعيين داور در مورد اختلافات و دعاوي شركت و به طور كلي هر اقدامي كه براي حفظ حقوق شركت لازم باشد.
م - اخذ تصميم درباره كليه پيشنهادهاي هيأت مديره و مدير عامل كه براي حفظ حقوق شركت لازم و در صلاحيت هيأت مديره باشد.
ن - تصويب و اصلاح اساسنامه‌هاي شركتهاي فرعي و انجام وظايفي كه به موجب مقررات اساسنامه‌هاي شركتهاي فرعي بر عهده مجامع عمومي‌آن شركتها محول گرديده است و به طور كلي اعمال كليه حقوق شركت در شركتهاي فرعي هيأت مديره در اين موارد به عنوان مجمع عمومي شركتهاي‌فرعي اتخاذ تصميم مي‌نمايد.
س - تعيين سياست كلي فروش و پخش و صدور فرآورده‌هاي شركت.
ع - تصويب معاملات غير منقول شركت.
ف - آيين‌نامه‌ها و مقررات استخدامي، بازنشستگي، اداري، فني، حسابداري و حسابرسي، معاملاتي و مالي شركت ملي نفت ايران كه به تصويب‌مجمع عمومي آن شركت رسيده باشد در شركت ملي گاز لازم‌الاجرا خواهد بود. در مواردي كه آيين‌نامه‌ها و مقررات مزبور قابل انطباق با احتياجات و‌عمليات شركت نبوده و يا اجراي آن از لحاظ شركت ملي گاز ممكن نباشد هيأت مديره مي‌تواند پس از بررسي موضوع پيشنهادهاي لازم را براي اخذ‌تصميم به مجمع عمومي تسليم نمايد.
ض - پيشنهاد استفاده از ذخيره عمومي شركت به مجمع عمومي.
ق - تعيين حقوق اعضاي علي‌البدل هيأت مديره با رعايت قوانين و مقررات مربوط.
‌ر - اخذ تصميم نسبت به فروش انواع گاز و مشتقات آن.

‌وظايف و اختيارات رييس هيأت مديره و مدير عامل
‌ماده 26 - رييس هيأت مديره و مدير عامل بالاترين مقام اجرايي و اداري شركت بوده و بر كليه سازمانهاي تابع شركت رياست دارد و مسئول حسن‌جريان كليه امور و حفظ حقوق و منافع و اموال شركت مي‌باشد و براي اداره امور شركت و اجراي مصوبات هيأت مديره و مجمع عمومي داراي همه‌گونه حقوق و اختيارات در حدود مقررات اين اساسنامه و بودجه مصوب مي‌باشد و نمايندگي شركت را در مقابل كليه مقامات قضايي و كشوري و‌لشگري و مؤسسات و اشخاص اعم از ايراني و خارجي با حق توكيل غير خواهد داشت و مي‌تواند تمام يا قسمتي از اختيارات خود را به هر يك از‌اعضاء هيأت مديره و رؤساي قسمتهاي شركت به مسئوليت خود تفويض كند تا اداره عمليات مختلف شركت را كه به اين طريق به آنها محول مي‌گردد‌زير نظر مستقيم وي بر عهده گيرند.
‌رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت رياست مجامع عمومي هر يك از شركتهاي فرعي را نيز بر عهده خواهد داشت.
‌اختيارات و وظايف رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت شامل موارد زير مي‌باشد:
‌الف - نصب و عزل و ارتقاء و اعطاي پاداش و اضافه حقوق و مزايا و اخذ تصميم درباره كليه امور استخدامي كاركنان شركت اعم از ايراني و يا‌خارجي طبق آيين‌نامه‌هاي شركت.
ب - تعيين امضاء‌هاي مجاز و تعهدآور براي شركت.
ج - دريافت و پرداخت وجوه و باز كردن حساب ريالي و ارزي در بانكهاي داخلي و خارجي با رعايت مقررات مربوط با امضاي رييس هيأت مديره‌و مدير عامل و امضاي يك عضو هيأت مديره خواهد بود.
‌رييس هيأت مديره و مدير عامل مي‌توانند يك يا چند نفر از اعضاي هيأت مديره را به اين منظور انتخاب و معرفي نمايد. رييس هيأت مديره و مدير‌عامل و عضو منتخب مزبور مي‌توانند حق امضاي خود را به هر يك از كاركنان شركت به تشخيص و مسئوليت خود واگذار نمايند.
‌د - اعمال كليه حقوق شركت و نظارت در امور شركتهاي فرعي و وابسته و شعب و نمايندگيها با رعايت مقررات مربوط.
ه - تعيين وظائف و حدود اختيارات و مسئوليتهاي واحدهاي مختلف شركت. ‌و - اعمال نظارت‌هاي مالي و محاسباتي و حسابرسي نسبت به عمليات و معاملات و مخارج شركت و بازرسي در كليه امور شركت و شعب و‌نمايندگي‌ها و مؤسسات مربوط.

‌قسمت سوم - بازرسان
‌ماده 27 - مجمع عمومي دو نفر بازرس براي مدت يك سال از ميان اشخاص ذيصلاحيت انتخاب مي‌نمايد. انتخاب مجدد هر يك از بازرسان به اين‌سمت بلامانع است و تا زماني كه تجديد انتخاب به عمل نيامده بازرسان به خدمت خود ادامه خواهند داد.

‌ماده 28 - در صورت استعفاء يا فوت يا تغيير شغل يا بركناري از خدمت هر يك از بازرسان مجمع عمومي به طور فوق‌العاده تشكيل مي‌شود و‌جانشين او را به نحو مقرر در ماده 27 تعيين مي‌نمايد.

‌ماده 29 - بازرسان مي‌توانند به هنگام ضرورت از خدمات حسابداران و حسابرسان شركت استفاده كنند و همچنين براي انجام وظائف خود از‌كارشناسان و حسابرسان اعم از داخلي و خارجي به طور موقت استفاده نمايند. براي اين منظور بازرسان به رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت‌مراجعه خواهند نمود و رييس هيأت مديره و مدير عامل مكلف است نظر بازرسان را تأمين نمايد.

‌ماده 30 - وظايف و اختيارات بازرسان به قرار زير است:
‌الف - تطبيق عمليات شركت با بودجه مصوب.
ب - رسيدگي به ترازنامه و حساب سود و زيان شركت و تصديق مطابقت آنها با دفاتر شركت و تهيه گزارش و اظهار نظر در مورد عمليات شركت‌براي تقديم به مجمع عمومي. گزارش مزبور بايد لااقل بيست روز قبل از جلسه مجمع عمومي كه در تير ماه هر سال تشكيل مي‌شود به رييس هيأت‌مديره و مدير عامل تسليم شود كه با گزارش هيأت مديره و ترازنامه و حساب سود و زيان شركت به مجمع عمومي تقديم گردد.
ج - مطالعه گزارش سالانه هيأت مديره و اظهار نظر نسبت به مندرجات آن.
‌د - بازرسان موظف هستند عمليات مالي و محاسباتي و همچنين حساب دارايي و بدهي شركت را هر سال لااقل دو مرتبه رسيدگي نمايند و در‌صورتي كه نظري نسبت به آن داشته باشند مورد را به رييس هيأت مديره و مدير عامل گزارش دهند. هر گاه نسبت به اين گزارش اقدام به عمل نيايد‌بازرسان مراتب را به اطلاع رييس مجمع عمومي خواهند رسانيد.

‌ماده 31 - بازرسان در اجراي وظايف خود حق مراجعه به كليه دفاتر و پرونده‌ها و قراردادهاي شركت را خواهند داشت.

‌ماده 32 - اجراي وظايف بازرسان كه بر طبق مقررات اين اساسنامه تعيين شده نبايد به هيچ وجه مانع جريان عادي كار شركت گردد.
‌بازرسان مي‌توانند نظريات خود را به رييس هيأت مديره و مدير عامل اطلاع دهند و تقاضا كنند كه اطلاعات و مدارك لازم را در اختيار آنها گذاشته شود.

‌ماده 33 - بازرسان حق اشتغال موظف ديگري در داخل و يا خارج از شركت را ندارند. اشتغال غير موظف (‌افتخاري بدون دريافت حقوق) در هر‌مورد منوط به موافقت كتبي رييس مجمع عمومي خواهد بود.

‌فصل چهارم - ترازنامه و حساب سود و زيان

‌ماده 34 - سال مالي شركت از يازدهم دي ماه هر سال شروع مي‌شود و در دهم دي ماه سال بعد خاتمه مي‌يابد. كليه دفاتر شركت به تاريخ روز آخر‌سال مالي بسته مي‌شود. ترازنامه و حساب سود و زيان شركت و گزارش هيأت مديره بايد تا چهل روز قبل از تاريخ تشكيل مجمع عمومي در اختيار‌بازرسان گذاشته شود.

‌ماده 35 - تعداد انواع دفاتر محاسباتي كه بايد پلمپ شود طبق مقررات قانون تجارت از طرف هيأت مديره تعيين مي‌گردد.
‌تبصره - منظور از دفاتر محاسباتي عبارت است از دفاتر مذكور در قانون تجارت يا فرمها و وسايل ديگر نگهداري حساب.

‌ماده 36 - در ترازنامه اقلام دارايي شركت به بهاي خريد يا تمام شده پس از استهلاك منظور مي‌شود. مطالبات مشكوك به ارزش احتمالي روز تنظيم‌ترازنامه احتساب مي‌گردد. مطالبات غير قابل وصول نبايد جزو دارايي شركت منظور شود.
‌تبصره - هر گاه هيأت مديره تجديد ارزيابي تمام يا قسمتي از دارايي‌هاي شركت را لازم تشخيص دهد مي‌تواند با تصويب مجمع عمومي اقدام به‌تجديد ارزيابي بنمايد و در صورتي كه افزايش يا كاهش حاصل شود به حساب ذخيره‌هاي عمومي مذكور در ماده 38 منظور خواهد شد.

‌ماده 37 - ضوابط تعيين، ميزان استهلاك نسبت به انواع دارايي‌هاي شركت طبق اصول متداول صنعت نفت و گاز به پيشنهاد هيأت مديره تعيين و‌پس از تصويب وزارت امور اقتصادي و دارايي به موقع اجراء گذاشته خواهد شد.

‌ماده 38 - شركت مكلف است در هر سال يك درصد از سود ويژه خود را به حساب ذخيره عمومي انتقال دهد. انتقال وجوه به حساب ذخيره‌عمومي تا موقعي كه جمع آن معادل سرمايه شركت شود ادامه خواهد يافت.
‌تبصره - هيأت مديره مي‌تواند علاوه بر مبلغ فوق در هر سال كه مصلحت بداند اندوخته‌هاي ديگري به ميزان متناسب براي تأمين احتياجات‌شركت از محل سود ويژه براي انتقال به حساب اندوخته‌هاي ديگر به مجمع عمومي پيشنهاد نمايد.

‌ماده 39 - سود ويژه عبارت است از درآمد حاصل از فروش انواع گاز طبيعي و مشتقات آن و ساير عمليات پس از وضع كليه هزينه‌هاي جاري و‌استهلاك.

‌ماده 40 - شركت مكلف است كه سرمايه لازم به منظور توسعه عمليات و به طور كلي هر گونه سرمايه‌گذاري مورد نياز خود را در حدود بودجه‌مصوب از محل درآمد حاصل از عمليات خود تأمين نمايد در صورتي كه درآمد مزبور كافي نباشد مجمع عمومي از هر طريق ديگري كه مقتضي بداند‌كسري آن را تأمين خواهد نمود.

‌ماده 41 - آنچه از محل حاصل از عمليات شركت پس از وضع مبالغي كه به موجب مقررات اين اساسنامه پرداخت مي‌شود باقي بماند به صاحب‌سهام پرداخت خواهد شد.

‌فصل پنجم - ساير مقررات

‌ماده 42 - اعضاي هيأت مديره و بازرسان و كاركنان شركت نبايد اطلاعاتي را كه براي شركت جنبه محرمانه داشته باشد افشاء نمايند.
‌در صورت تخلف اگر متخلف رييس هيأت مديره و مدير عامل باشد به پيشنهاد رييس مجمع عمومي و اگر مدير يا بازرس باشد به پيشنهاد رييس هيأت‌مديره و مدير عامل و تصويب مجمع عمومي و اگر از ساير كاركنان باشد با تصويب رييس هيأت مديره و مدير عامل از خدمت بركنار خواهد شد.
‌در صورتي كه خساراتي متوجه شركت شده باشد بركناري متخلف مانع از تعقيب او براي جبران زيان وارده نخواهد بود.

‌ماده 43 - در مواردي كه كاركنان شركت مرتكب تخلفاتي در انجام امور شركت بشوند تعقيب و مجازات اداري آنها طبق آيين‌نامه‌هاي استخدامي و‌انضباطي شركت صورت خواهد گرفت هر گاه ضمن تحقيق معلوم شود كه تخلف جنبه جزايي نيز دارد رييس هيأت مديره و مدير عامل شركت مكلف‌است موضوع را به مراجع صلاحيتدار اعلام نمايد.

‌ماده 44 - كليه عمليات شركت اعم از امور مالي و استخدامي و استفاده از خدمات اشخاص و اداره اموال و انجام كليه معاملات و اقدام به هر امري‌به منظور توسعه و پيشرفت هدفهاي شركت تابع اصول بازرگاني مي‌باشد. انجام امور مزبور به تشخيص هيأت مديره و طبق مقررات شركت بوده و از هر‌گونه تشريفات و مقرراتي كه مغاير اين اساسنامه باشد معاف خواهد بود.

‌ماده 45 - در مواردي كه يكي از اعضاي هيأت مديره يا كاركنان شركت طبق ماده 19 قانون كيفر عمومي معلق مي‌شود اجراي حكم تعليق مانع‌بركناري كارمند از طرف شركت و خاتمه دادن به خدمت او طي آيين‌نامه استخدامي و انضباطي شركت نخواهد بود.

‌ماده 46 - كاركنان شركت در محل ادارات و اماكن مربوط به كار شركت حق فعاليت سياسي را ندارند و نيز نمي‌توانند در محل ادارات و اماكن مربوط‌به كار شركت بدون اجازه كتبي قبلي شركت اجتماعات تشكيل دهند، منتشر كردن هر نوع اطلاعاتي راجع به عمليات شركت بدون اجازه كتبي شركت‌ممنوع است. تخلف از مقررات اين ماده تقصير اداري و انضباطي محسوب مي‌شود.

‌ماده 47 - شركت در تهيه مسكن و تأمين رفاه و بهداشت و فرهنگ و آموزش و تفريحات سالم كاركنان خود و كمكهاي اجتماعي به آنان و حفاظت‌آنها در مقابل حوادث اهتمام به عمل خواهد آورد.

‌ماده 48 - نسبت به اموري كه در اين اساسنامه و قوانين مربوط مقرراتي منظور نگرديده باشد مقررات قانون تجارت معتبر خواهد بود.

‌ماده 49 - اين اساسنامه به استناد ماده 65 قانون اساسنامه شركت ملي نفت ايران به تصويب رسيده است قوانين و مقرراتي كه مغاير با مقررات اين‌اساسنامه باشد در حدودي كه مغايرت دارد نسبت به شركت مجري نخواهد بود.
‌اساسنامه فوق مشتمل بر چهل و نه ماده و سيزده تبصره به استناد ماده 65 قانون اساسنامه شركت ملي نفت ايران پس از تصويب كميسيون‌هاي امور‌استخدام و سازمانهاي اداري و امور اقتصادي و دارايي مجلس شوراي ملي در جلسات روزهاي سه‌شنبه و پنجشنبه 10 و 12 آبان ماه 2536.، در جلسه‌روز چهارشنبه بيست و پنجم آبان ماه دو هزار و پانصد و سي و شش شاهنشاهي به تصويب كميسيونهاي استخدام و امور اقتصادي و دارايي مجلس‌سنا رسيد.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha