يك كارشناس ميراث فرهنگي دربارهي انتزاع سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: اگر بحث نظارت مطرح است، مجلس بهدنبال راهكاري برود كه بدون تخريب تشكيلات بتواند نظارت كند نه اينكه آن را اينگونه مُثلِه كند.
مسعود آذرنوش در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد: اگر موضوع نظارت مطرح است كه البته حق تشكيلات قانونگذاري است، بايد بهدنبال راهي باشند كه بدون تخريب تشكيلات مربوط به ميراث فرهنگي و گردشگري نظارت كنند. مگر ميشود بر يك تشكيلات مثلهشده به آساني نظارت كرد؟
وي ادامه داد: اگر يك بيمار بهراحتي نبضاش را در اختيار پزشک معاينهکننده نگذارد، آيا پزشک براي معالجهي بيمار بايد يک دست و يک پاي او را به يک بيمارستان بفرستد و دست و پاي ديگرش را به بيمارستاني ديگر؟ آيا در آن صورت او خواهد توانست بيماري را که با پزشک همکاري نميکند بهدرستي معالجه كند؟ يا اينکه به مرگ بيمار راضيتر است تا معالجهي او؟
او تصريح كرد: ادغامي كه در گذشته بين ميراث فرهنگي و گردشگري صورت گرفت، يك اقدام غيركارشناسانه بود، زيرا اهداف اين دو تشكيلات، يعني ميراث فرهنگي و گردشگري كاملا با هم مغايرت دارند. از يك سو، سازمان ميراث فرهنگي اهداف فرهنگي، درازمدت و راهبردي را دارد؛ اهدافي كه مستلزم صرف هزينه در طرحهايي است كه ممكن است، سالها بهطول انجامد و نتايج آنها پس از مدتها در جامعه ظاهر ميشود. درحاليكه هدف تشكيلات گردشگري جذب سريع سرمايه و گردشگر است.
آذرنوش با بيان اينكه اين دو در بنيان و از نظر هدف با يكديگر تضاد دارند، گفت: حاصل آن ادغام تضعيف فعاليتهاي ميراث فرهنگي به سود گردشگري بود و البته اين مسأله طبيعي هم است، زيرا ميراث فرهنگي مقولهاي هزينهبر است، درحاليكه گردشگري اگر درست اجرا شود، ميتواند پولساز باشد و طبيعي است كه بسياري از افراد كه كمتر به جنبههاي فرهنگي و علوم انساني در جامعه توجه دارند و پيشرفت را در جنبههاي مادي فعاليتهاي اجتماعي ميجويند، بيشتر به تشويق حوزهي گردشگري تمايل نشان دهند؛ اين هم دهانپرکنتر و هم دوستسازتر است.
اين باستانشناس بيان كرد: اگر ادغام درست بود، چرا بايد اكنون آن را تغيير دهيم و اگر اشتباه بود، چرا در گذشته چنين چيزي تصويب شد؟ در اين ميان فقط فعاليتهاي پژوهشي و تحقيقاتي ميراث فرهنگي است كه از پي ادغام آسيب ديده است و احتمالا در آينده بيشتر آسيب خواهد ديد.
آذرنوش تأكيد كرد: بهعنوان يك كارشناس با اين طرح تازه هم مخالفم، زيرا اين هم تصميم بدون مطالعهي ديگري است كه با عجله صورت ميگيرد و در نهايت دود آن به چشم فرهنگ ما و افرادي كه در اين تشكيلات كار ميكنند، خواهد رفت.
وي در پايان با تأکيد دوباره بر اينكه تصميم اخير مجلس كاملا غيرمنطقي است و بايد تلاش كنيم اشتباههاي گذشته را با مديريت و ساماندهي درست به مسيري در جهت منافع کلان و تحکيم هويت ملي هدايت و پژوهشها و فعاليتهاي مربوط به ميراث فرهنگي را پويا كنيم، نه اينكه آن را بيش از پيش تخريب كنيم، گفت: در گذشته و به هنگام تصميمگيري براي ادغام ميراث فرهنگي و گردشگري در برخي از مؤسسههاي مسؤول، جلسات نظرسنجي تشكيل شدند. در اين جلسات اكثريت قريب به اتفاق كارشناسان مخالفت خود را با طرح ادغام ابراز داشتند، اما همهي نتايج آن جلسات کارشناختي نديده گرفته شد و در نهايت، طرح ادغام به تصويب رسيد. اميدوارم اين تجربهاي شود و ما را از دايرهي بسته و بيفرجام از چاله به چاه برهاند.
انتهاي پيام
نظرات