جشنواره فجر

  • شنبه / ۵ مرداد ۱۳۸۷ / ۱۰:۲۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 8705-02209
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

فرماندهان دفاع مقدس و نبوغ نظامي؛ امير سرلشکر شهيد منصور ستاري فرمانده نيروي هوايي ارتش

دفاع مقدس هشت ساله، جنگ ايمان، نبوغ نظامي و خلاقيت نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران عليه پيشرفته‌ترين تجهيزات جنگي اهداء شده به رژيم عراق از طرف استعمارگران شرق و غرب بود که در نهايت به پيروزي ايمان و نبوغ نظامي انجاميد. نبوغ نظامي و خلاقيت را در مراحل مختلف نبرد فقط در افرادي خاص و عده معدودي از فرماندهان مي‌توان يافت و در اين راستا شرحي اجمالي از زندگي حرفه‌اي شهيد امير سرلشکر منصور ستاري از اميران سرفراز ارتش اسلام بررسي مي‌شود که به مدد نبوغ نظامي منشأ خدمات بسياري در نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بوده است. بدون شک ادعاي نبوغ نظامي در مورد اين شهيد بزرگوار سخني مبالغه‌آميز نيست و هر آنکس که با زندگي حرفه‌اي اين امير دلاور ارتش اسلام آشنايي داشته باشد، پذيرش اين موضوع برايش سهل و آسان خواهد بود. در اين راستا سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) نگاهي دارد به نبوغ نظامي يكي از اميران سرافراز ارتش اسلام، شهيد منصور ستاري. ارديبهشت ماه 1361، نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران يک آتشبار کامل موشک هاک را در 23 کيلومتري آبادان، بين جاده ماهشهر – آبادان مستقر کرده بود. با آغاز عمليات بيت‌المقدس که منجر به آزادسازي خرمشهر شد، اين سايت مورد بهره‌برداري قرار گرفت و نيروها و رزمندگان مستقر در آنجا را زير پوشش دفاعي خود قرار داد. بعد از گذشت چند ساعت در حالي که عمليات به اوج خود رسيد، ناگهان سيستم خنک کننده اتاق کنترل موشک از کار افتاد و با اينکه متخصصان حاضر در آنجا تلاش زيادي را براي راه‌اندازي آن انجام دادند، ولي موفق نشدند و در آن شرايط سخت، سايت غيرقابل استفاده گرديد. شهيد ستاري که به عنوان فرمانده در بخشي ديگر حضور داشت، وقتي از اين موضوع مطلع شد خود را به آنجا رسانيده و طرحي ابتکاري ارائه داد و مشکل را برطرف كرد. سرهنگ نعمت الله شعتي کريمي در خاطراتش طرح شهيد ستاري را چنين بيان مي‌کند: «شهيد ستاري از ما سؤال کرد، حداکثر چه مدت مي‌توانيد اتاق کنترل موشک را به صورت فعال نگه داريد؟ با توجه به حرارت زيادي که دستگاه‌ها توليد مي‌کردند گفتيم: حداکثر 5 تا 6 دقيقه، بيش از اين ممکن است دستگاه‌ها بسوزند. شهيد ستاري مقداري فکر کرد و سپس به طرف آنتن رادار رفت، روي اين دستگاه، اسکوپ (صفحه نشان دهنده رادار) که متخصص تعمير دستگاه فقط براي تنظيم آنتن رادار از آن استفاده مي‌کند قرار دارد. سپس شهيد ستاري در پشت اسکوپ قرار گرفت که فاصله شان تا اتاق کنترل موشک حدود 80 تا 90 متر بود. ايشان در آنجا به محض ديدن هواپيما در اسکوپ رادار به شخصي که در کنارشان بود اطلاع مي‌دادند، آن شخص نيز به ما علامت مي‌داد و ما بلافاصله سيستم اتاق کنترل را براي چند دقيقه روشن مي‌کرديم و هواپيما را در کنترل گرفته و مورد اصابت موشک قرار مي‌داديم. با خلاقيت و ابتکاري که شهيد ستاري از خود نشان داد توانستيم به همين طريق در ظرف يکي دو ساعت، سه فروند از هواپيماهاي دشمن را که قصد حمله به لشکرهاي منطقه را داشتند منهدم سازيم. تعدادي از رزمندگان که از موضوع اطلاع داشتند با ديدن سرنگون شدن هواپيماهاي دشمن، تکبيرگويان به داخل سايت آمدند و در حالي که از خوشحالي اشک شوق مي‌ريختند، بچه‌هاي سايت را در آغوش کشيدند و به آنها تبريک گفتند. در اينجا شهيد ستاري دو خصيصه مهم نبوغ نظامي را که فقط در افراد با نبوغ نظامي بالا يافت مي شود از خود به نمايش مي گذارد. 1 – ذکاوت و هوشياري: هرچه توانايي ذهني و قدرت فکري، هوشياري و آمادگي ذهني فرد بالاتر باشد، در اتخاذ تصميم و ارائه خلاقيت کاربردي و ابتکار عملي موفق‌تر خواهد بود. فرماندهي که ذکاوت و هوش بالايي نسبت به ديگران دارد، مسلماً خيلي مؤثرتر از ديگر يکان‌ها عمل مي‌کند و روش‌هاي بهتر و دقيق‌تري به کار مي‌گيرد. اتکينسون مي‌گويد: هوش هر فرد بايد از حد متعارفي فراتر باشد تا آثار خلاقيت در او آشکار شود و به عنوان فردي خلاق دست به ابتکار و خلاقيت بزند. 2 – سرعت عمل و عکس العمل در اجراي ابتکارات: انجام واکنش سريع و اتخاذ تدابير لازم در كمترين زمان ممكن در ابتکار عمل، بسيار اهميت دارد. تصميماتي موجب خلاقيت مي‌شوند که با حداکثر سرعت و کمترين مقدار اتلاف زمان همراه باشند، زيرا خلاقيت در بستر زمان محقق مي‌شود. در ميدان نبرد و مبارزه که هر آن دشمن منتظر غفلت و اشتباه ماست، اگر درنگ کرده و تعلل نماييم و در هدف و عمل خود سستي نشان دهيم، دشمن از فرصت استفاده کرده و ما را تهديد مي‌کند، اما اگر فرمانده با تصميمات مبتکرانه سريع و ضرب‌الاجل خويش ابتکار عمل را از دشمن بگيرد، مي‌تواند با موفقيت جنگ را هدايت کند. همچنين در طول جنگ تحميلي، هواپيماهاي ترابري (سي – 130) به علت تحريم اقتصادي از سوي کشور آمريکا با کمبود قطعه مواجه شده بودند. از جمله اين قطعه‌ها، شاسي چرخ جلو اين هواپيما بود که براي تعمير و بازسازي به کشورهاي آلمان و انگلستان فرستاده مي‌شد و اين کار هزينه هنگفتي را به نيروي هوايي تحميل مي‌کرد. زماني که شهيد ستاري به فرماندهي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران منصوب مي‌شوند، دستور مي‌دهند که کارکنان متخصص فرماندهي لجستيکي نيروي هوايي بايد خودشان اين شاسي‌ها را بسازند. ايشان براي اينکه اين باور را در متخصصان نيرو به وجود آورند، يک روز همه را جمع مي‌کند و طي سخناني مي گويد: اولين هدف من، خودکفايي نيروست و اين مهم به دست تواناي شما متخصصان امکان‌پذير است. بايد با توکل به خدا، دست به دست هم بدهيم و کار را شروع کنيم. کارکنان متخصص وقتي از حمايت‌هاي همه جانبه فرمانده نيرو مطمئن مي‌شوند، بازسازي را شروع مي‌کنند و پس از مدتي مي توانند اولين شاسي را ساخته و روي هواپيما سوار کنند. علي رغم آزمايش‌هاي متعددي که روي اين شاسي انجام مي‌شود، در آخرين آزمايش که هواپيما با سرعت زياد روي باند حرکت مي‌کند، شاسي تاب نياورده و مي‌شکند. دماغه هواپيما به زمين اصابت کرده و مقداري خسارت مي‌بيند. کارکنان که حاصل تلاش چند ماهه خود را بي‌ثمر مي‌بينند، افسرده و ناراحت مي‌شوند. اميرعلي غلامي در خاطراتش مي‌گويد: وقتي شهيد ستاري از ماجرا مطلع شد، دستور داد همه کارکنان را جمع کردند و با رويي گشاده، پس از احوالپرسي به شوخي گفت: براي من تعريف کنيد که چگونه توانستيد آهن به اين کلفتي را به صورت گرد ببريد. فکر نمي‌کنم کسي اين هنر شمار ا داشته باشد! کارکنان که انتظار چنين برخوردي را از فرمانده خود نداشتند خنديدند، چرا که شاسي کاملا به صورت گرد شکسته بود، اما کسي به آن توجه نکرده بود. شهيد ستاري پس از اين شوخي اضافه کرد: ناموفق بودن کار در مرحله اول نبايد شما را مأيوس کند. کار را دنبال کنيد و بگرديد ببينيد مشکلتان چه بوده؟ شهيد ستاري در موقع رفتن ضمن قدرداني، به کارکنان پاداش داد و آنها با اين حرکت فرمانده جان تازه‌اي گرفتند و با شور و شوق بيشتري کار را ادامه دادند. شاسي جديدي ساخته و روي هواپيما نصب شد و اين بار هواپيما کاملا موفق پرواز کرده و به زمين نشست. نوع و شکل رابطه‌اي که فرمانده با افراد تحت امر خود برقرار مي‌کند، در حرف شنوي، اطاعت و جان نثاري آنان در مواقع اضطراري مؤثر است و فرمانده مي‌تواند حتي در شرايط سخت و کمبود توان و تجهيزات به هرگونه ابتکار و خلاقيتي دست بزند، حتي اگر ضريب خطرپذيري آن بسيار بالا باشد. در اين قضيه، شهيد ستاري با رعايت همين نکته مديريتي، کارکنان را به سمت اميدوار شدن و پشتکار هرچه بيشتر ترغيب کرد و بدين ترتيب کاري که در بادي امر نشدني به نظر مي رسيد، عملي شد. با شروع جنگ، نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران از لحاظ تعمير و ساخت قطعات هواپيما – به دليل تحريم اقتصادي و نظامي – دچار مشکل مي‌شود، به طوري که به مرور زمان هواپيماهاي جنگي کشورمان به دليل نبود قطعات يدکي زمينگير مي‌گردند. با انتصاب شهيد ستاري به فرماندهي نيروي هوايي، ايشان به فکر مي‌افتد که هر طور شده اين قطعات در داخل کشور ساخته شود. شهيد ستاري عده‌اي از متخصصان و مهندسان نيروي هوايي را دعوت کرده و به آنها مي گويد: ما به اندازه کافي، متخصص و مهندس داريم و فقط بايد همت کنيم و توليد قطعات را شروع کنيم. با اين سخنان، کار ساخت و تعمير قطعات شروع مي‌شود، ولي در ادامه کار، متخصصان و مهندسان مشکلي ديگري را براي شهيد ستاري مطرح مي کنند و آن، اين بوده که اگر اعلام کنيم قطعات در داخل کشور ساخته شده‌اند، کارکنان متخصص تعمير هواپيما و خلبانان با اعتماد به نفس کمتري ماموريت‌هاي محوله خود را انجام مي‌دهند (چون هنوز به متخصصان داخلي اعتماد نداشته‌اند). در مقابل اين مشکل، سرهنگ حميدرضا اردستاني مي گويد: شهيد ستاري پس از كمي تفكر گفت: «مشکل خيلي راحت حل مي‌شود. شما قطعات را با برچسب خارجي بسته‌بندي کنيد. اين کار را کرديم و قطعات را با هماهنگي‌هايي که انجام داديم، برچسب خارجي زده و به انبار مي‌فرستاديم. سپس دوباره خودمان تحويل مي‌گرفتيم و روي هواپيماها نصب مي‌کرديم. بدين ترتيب خلبانان بدون اينکه از قضيه مطلع شوند پرواز مي‌کردند و هيچ مشکلي در پروازهايشان به وجود نمي‌آمد.» در اينجا نيز شهيد ستاري با سنجيدن اوضاع کشور و جنگ و عدم امکان تهيه تجهيزات و قطعات هواپيما از کشورهاي سازنده هواپيما، يکي ديگر از خصيصه‌هاي فرماندهان داراي نبوغ نظامي را از خود نشان مي‌دهد و آن تکيه بر پروردگار و اعتماد به اراده و توان نيروهاي خودي است. يعني در اينجا اعتقادات و ارزش‌هاي ديني مورد توجه فرمانده، در عمل به کمک او مي‌آيد، همان ارزش‌هايي که به او جرأت مي دهد تا جان پاک خويش را در راهشان فدا نموده و دين و کشور خود را حفظ کند. آنجا که نمي‌توان برآوردي از آينده و آن سوي تصميم‌ها به دست آورد و موفقيت و يا شکست يکان را در عمليات پيش‌بيني کرد، تنها عامل مشوق فرمانده و نيروها، اتکاء به پروردگار و اعتماد به نيروهاي خودي است. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha