مخاطبان موسيقي سنتي ايران، كه شامگاه گذشته بيشتر صندليهاي تالار بزرگ كشور را اشغال كرده بودند، به كنسرت سهگانهي گروههاي شيدا به سرپرستي محمدرضا لطفي گوش سپردند. درحاليكه بهنظر ميرسيد در دو بخش نخست، لطفي بيشتر در مرحلهي كاشت سرمايهاي بهسر ميبرد تا در صورت تداوم و داشت آن، محصولش چند سال ديگر برداشت شود. چراكه اين نوازندهي قديمي خود ميگويد، بازگشتش در سال 1385 براي اقامت دايم در وطن، بهمنظور بازگشايي مكتبخانهي ميرزا عبدالله با توجه به شرايط آشفتهي موسيقي اصيل ايراني بوده است.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سرانجام پس از اتفاقات خبري خاصي كه در چند وقت گذشته پيرامون اين كنسرت شكل گرفته بود و انگار از رفتاري برنامهريزي شده حكايت داشت كه بخشي از آن، به حضور محمدرضا لطفي در راديو و تلويزيون پس از نزديك به سه دهه منجر شد، گروه اول تحت سرپرستي نوازنده و آهنگساز بنام موسيقي سنتي ايران در سالهاي حوالي انقلاب و پيش و پس از آن، با عنوان "گروه بازسازي شيدا" در ساعت حدود 20:40 پنجشنبه، برنامهي خود را آغاز كردند؛ آنجا كه با نوازندگي اميرحسن شريفي (تار)، ماهيار تمسکني (سنتور)، آرش غفاري (تار)، رضا پرويززاده (کمانچه)، هوشمند عبادي (ني) و احمد مستنبط (تنبک) و خوانندگي امير اثنيعشري، كنسرت "ابوعطا" را با پيشدرآمد [درويشخان بهروايت ميرزاقليخان نوروزي]، ساز و آواز [سنتور و سهتار و كمانچه لطفي]، ضربي [حبيب سماعي]، ساز و آواز حجاز، تصنيف قديمي [بهروايت عبداللهخان دوامي، شعر: سعدي]، ساز و آواز [كمانچه و سهتار]، تصنيف حجاز [از آثار قديمي، شعر: حافظ] و رنگ [حسينخان اسماعيلزاده]، بهمدت حدود نيم ساعت اجرا كردند.
حال و هواي اين بخش، كاملا يادآور موسيقي دورهي قاجار بود كه نوع خوانندگي خاص و ظاهرا دشواري را بههمراه داشت؛ تا جاييكه لطفي كه بازسازي قطعات را برعهده داشته و با ساز سهتار و نيز مواقعي كمانچه در كنار گروه حضور داشت، در بروشور برنامه، از تلاش زياد خوانندهي 24 سالهي آن در بازسازي آوازها و تصنيفها، تشكر كرده بود.
وي كه در اين گروه از شاگردان چندسالهي مجيد كياني نيز بهره گرفته، معتقد است: امر بازسازي از گذشته بايد طوري بهاجرا درآيد كه مورد توجه مردم يا حداقل شاگردان موسيقي قرار گيرد؛ نه اينكه در اثر نبود ذوق و سليقهي هنري، بدون بازار بماند.
اما در بخش دوم، گروه بانوان شيدا بودند كه بلافاصله بر روي سن حضور يافتند و درحاليكه چشم به اشارههاي لطفي داشتند، كار خود را آغاز كردند. پيشتر شايع شده بود كه لطفي در اين بخش حضور ندارند، اما او با حضور خود كه گاهي با كشيدن آرشهاي بر روي ساز كمانچه همراه بود، به گروهش اعتماد به نفس اجراي برنامه را اعطا ميكرد؛ چرا كه بويژه در دونوازي و بعضا تكنوازيهاي گروه، اضطراب برخي از اعضاي آن نمايان بود و شايد به همين دليل، برخي از تكنوازيهاي ساز و آواز اين بخش - طبق آچه بهصورت مكتوب از برنامه اعلام شده - حذف شده بود.
اما در هر صورت، کنسرت ماهور گروه بانوان با آهنگسازي محمدرضا لطفي و خوانندگي عليرضا شاهمحمدي و نيز نوازندگي بهاره فياضي (تار)، سپيده مشکي (سهتار)، ساناز ستارزاده (تار)، هنگامه مشهديالاصل (تار)، نسترن سادات هاشمي (سنتور)، بهناز بهنامنيا (عود)، نيره فخري (عود)، نفيسه طباطبايي (ني)، آزاده شمس (قيچک آلتو)، بهنوش بهنامنيا (کمانچه)، گوهرناز مسايلي (تنبک) و الميرا نصيري (دف)، با پيشدرآمد، دونوازي تار [بهاره فياضي - ساناز ستارزاده]، ساز و آواز [تار و كمانچه، شعر: سعدي]، چهارمضراب همراه با آواز، فيلي [تکنوازي سنتور نسترن هاشمي]، قطعه فيلي [با آواز از پيش ساختهشده از محمدرضا لطفي، شعر: حافظ]، ساز و آواز [تكنوازي تنبك و سهتار، شعر: كمال خجندي]، فرود، تصنيف آن دلبر من [شعر: مولانا] و رنگ، بهاجرا گذارده شد.
در پايان همين بخش، قابل دريافت بود كه لطفي برخلاف برنامههاي برخي از همكارانش در سال گذشته، ازجمله كيخسرو پورناظري، حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان، به نقشآفريني خوانندگان خود توجه ويژهاي دارد.
اما پس از پايان اين دوبخش كه بيشتر بهنظر ميرسيد بيش از آنكه نياز مخاطب باشد، نياز هدف لطفي و حركتش بود، و البته با ناهنجاري خاصي بهغير از موردي در بخش صدابرداري برنامه مواجه نشد، و نيز پش از تنفس و آماده سازي 45 دقيقهيي – كه البته 25 دقيقه اعلام شده بود -، اجراي گروه اصلي كنسرت آغاز شد.
اينرا از رفتارهاي لطفي در آغاز و پايان اجراي اين بخش و بهدست گرفتن ساز "تار" و جديتش در نوازندگي نيز ميشد حس كرد. او در بخش اجراي بانوان، تنها به نحوهي قرار گرفتن ميكروفون در برابر نوازندهي كنار دستش رسيدگي كرد، اما در ابتداي اين بخش، آهسته آهسته دور سن گشت زد و به وضعيت نشستن و ميكروفون تكتك اعضا سركشي و با امتحان وضعيت صوت، حتا يكي يكي، نحوهي كوك سازهاي اعضاي گروه در تكنوازي و همنوازي، بررسي و نارسايي ها را رفع و رجوع يا تصحيح كرد.
ساعت 23 بود كه كنسرت دشتي گروه همنوازان شيدا با نوازندگي فرخمظهري (تار ابريشم)، حميد سکوتي (سهتار ابريشم)، حميد خبازي (تار) ، پويان بيگلر (تار)، مازيار شاهي (تار)، روزبه اسديان (کمانچه)، آرش کامور (کمانچه)، حميدرضا خلعتبري (کمانچه)، فرهاد زالي (ني)، هوشمند عبادي (ني)، هادي آذرپيرا (عود)، آريا محافظ (سنتور)، احمد مستنبط (تمبک)، شهريار فاميلنظري (دف) و عيسي شکري (دايره)، خوانندگي محمد معتمدي و آهنگسازي محمدرضا لطفي، با پيشدرآمد دشتي [تکنوازي تار لطفي و ني]، چهارمضراب، ساز و آواز [سنتور و كمانچه، شعر: حافظ]، قطعه اوج [بههمراه آواز، شعر: مولانا]، ساز و آواز [تار و ني، شعر: حافظ]، تصنيف «ايران، وطنم» [با شعر محمدرضا لطفي]، ساز و آواز [دوبيتيخواني با ني، اشعار: باباطاهر]، تصنيف «مژده بده» [شعر: ه.ا.سايه] و رنگ، بهمدت حدود يك ساعت اجرا شد.
در پايان نيز درحاليكه دقايقي از نيمهشب گذشته بود، لطفي با تكتك اعضاي گروهش خوشوبش و روبوسي كرد و برخلاف كنسرتهاي اخير كه در رفتاري تكراري و قابل پيشبيني، با تشويق ممتد حاضران، گروه معمولا براي اجراي يكي از تصنيفهاي معروفش يا يكي از بخشهاي همان برنامه، دوباره در صحنه حاضر ميشود، چنين اتفاقي رخ نداد.
نكتهي قابل توجه ديگر در انتخاب شعرها بود كه برخلاف انتخابهاي برخي ديگر از گروهها از نوعي اعتراض دروني حكايت نداشت و ازسوي ديگر، در شعري كه خود لطفي براي تصنيفش تنظيم كرده بود، باز حال و هواي وطن و وطندوستي حضور داشت.
انتهاي پيام
نظرات