محسن مخملباف: قيصر امينپور آنطور که بود، شناخته نشده است
محسن مخملباف گفت: قيصر امينپور آنطور که بود، شناخته نشده است.
به گزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين فيلمساز كه روز سهشنبه در اتفاق (کانون) نويسندگان تاجيکستان سخن ميگفت، در بخشي از صحبتهايش عنوان كرد: وقتي شنيدم قيصر رفت، قبل از همه بهياد خاطرهي آن وقتها افتادم كه در حوزهي هنري بوديم. در نامهاي اسامي 15 نفر براي اخراج از حوزه رديف شده بود: قيصر امينپور، [سيد]حسن حسيني، سلمان هراتي، محسن مخملباف، [فريدون] عموزادهي خليلي، وحيد اميري، محسن و نقي سليماني و دوستاني ديگر. اين گروه از اهل شعر و ادب و سينما قلبشان براي دو آرمان انقلاب، يعني آزادي و عدالت، تپيده و اين تپش در آثارشان ثبت شده بود.
او در ادامه يادآور شد: همسرم که از تهران آمد، به من گفت، يکباره يک روز صبح عکس قيصر در مطبوعات، نه منتشر، که منفجر شد. همهجا قيصر بود. در صفحات کامل و مکرر و مطول. اما وقتي قيصر از حوزهي هنري اخراج شد، کسي به اندازهي دو بند انگشت دربارهي شاعر انقلاب ننوشت.
مخملباف تصريح كرد: ما مردم ايران مردم بزرگي هستيم، 70 ميليون جمعيت داريم؛ 70 ميليون عدد کوچکي نيست. ما مردم ايران مردم ثروتمندي هستيم، نفت داريم. ما مردم ايران مردم تحصيلکرده و باهوشي هستيم. اما ما مردم به اين بزرگي، يک عيب هم داريم و آن، مردهپرستي است.
او همچنين متذكر شد: خانم گلرخسار [شاعر معروف تاجيك] ياد کرد که قيصر، آنطور که بايد، در تاجيکستان شناخته نشده است. ميخواهم بيافزايم که حتا در ايران هم او آنطور که بود، شناخته نشده است. شاعر ايراني اگر رسمي نباشد، معمولا تا مرگش شناخته نميشود. مگر فروغ [فرخزاد] تا زنده بود، کسي او را به چيزي ميگرفت؟ مگر سهراب [سپهري] زنده را کسي حتا شاعر مي شناخت؟ نخبگان ما وقتي ميميرند، تازه به گونهاي شناخته ميشوند!
اين كارگردان سينما كه قيصر امينپور در يكي از مجموعههاي شعر اخير خود غزلي را به او تقديم كرده است، همچنين اشاره كرد: آخرينبار که قيصر را ديدم، جلو در خانهي او بود. ما با هم مؤسسهاي را براي کمک به آموزش کودکان افغانستان راه انداخته بوديم. با آنکه مريضي خود قيصر را از پا انداخته بود، اما به باسواد کردن کودکان، حتا کودکان کشور همسايه ميانديشيد. به در خانهي او رفته بودم تا او را راضي کنم که مسؤوليتش را به کس ديگري واگذار کند، بهسختي راضي شد.
مخملباف در پايان يادآور شد: وقتي شنيدم قيصر رفت، به ياد روزي که تصادف کرده بود هم افتادم. قيصر پس از تصادف چند سالي را بهسختي زيست و با درد دست و پنجه نرم کرد؛ هرچند ميتوانست شرايطي فراهم شود که او اين دوره را آسودهتر طي کند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات