روايت خجسته كيهان از برندهي نوبل «توجه لسينگ به جامعه در انتخاب شدنش دخيل بود»
خجسته كيهان گفت: بعضيها ميگويند ادبيات نبايد به چيزهاي ديگر كار داشته باشد و عدهاي ديگر معتقدند ما در جامعه زندگي ميكنيم و نميتوان از مسائل جامعه چشمپوشي كرد. هيأت ژوري جايزهي نوبل هم در انتخاب دوريس لسينگ، نظر دوم را مورد توجه داد.
اين مترجم در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: در سالهاي اخير گفته ميشود جايزهي نوبل سياسي شده است. دوريس لسينگ كه جايزهي نوبل ادبيات را برد، هم فمينيست بود، هم دربارهي مبارزات آپارتايد آثاري خلق كرده و اين موضوع در انتخاب او بهعنوان برگزيدهي نوبل تأثير داشته است. البته او نويسندهي خوبي است و نبايد تواناييهايش را ناديده گرفت.
كيهان با ارايهي بيوگرافياي از دوريس لسينگ، گفت: لسينگ كودكي را در صومعهاي در آفريقا گذراند و تا 13سالگي به تحصيل ادامه داد؛ اما چون آن زمان تحصيل دختران مرسوم نبود، نتوانست در مدرسه ادامهي تحصيل دهد؛ هرچند خود به تحصيلش ادامه ميدهد. اخيراً گفته بود، «آدمهايي كه بچگي را بهسختي ميگذرانند، اكثرشان نويسنده ميشوند. البته من اينطور فكر نميكردم؛ فقط فكر ميكردم كه يكجور فرار كنم.»
او در ادامه يادآور شد: لسينگ سپس در لندن با آثار كساني چون استاندال، داستايوفسكي، چارلز ديكنز و... آشنا ميشود و از 15سالگي شروع به نوشتن ميكند. او در 19سالگي به عضويت حزب كمونيست درميآيد و در سال 1954 اين حزب را ترك ميكند.
كيهان با اشاره به انتشار اولين رمان لسينگ در سال 1949 با عنوان «علفها ميخوانند»، گفت: آثار لسينگ از زندگي او بسيار مايه گرفتهاند. او تجربههايي را كه از آفريقا داشته، همچنين خاطرات كودكياش و مسائل سياسي را در آثارش منعكس كرده است. همچنين دربارهي برخورد تمدنها، نژادپرستي و بيعدالتي نسبت به سياهان كتاب نوشته است.
اين مترجم يكي ديگر از وجوه كارهاي لسينگ را پرداختن به عناصر روانشناسي دانست و افزود: لسينگ همچنين دربارهي اينكه در وجود شخص چه عناصر متضادي ميتوانند باشد، يعني روانشناسي افراد هم كتاب نوشته است.
كيهان در ادامه گفت: رمانهايي كه او دربارهي آفريقا نوشته است، به دهههاي 1950 و 1960 بازميگردند. در سال 1956 از ورود لسينگ به زيمباوه و آفريقاي جنوبي بهخاطر گفتههايش عليه آپارتايد، ممانعت كردند.
او در ادامه به مطرح كردن مسائل اخلاقي توسط لسينگ كه در قرن 19 در رمانها وجود داشت، اشاره كرد و يادآور شد: لسينگ بعدها به رمانهاي قرن 19 علاقهمند شد و از آنها بسيار الهام گرفت، و بخصوص مسائل اخلاقي را كه در اين رمانها مطرح بودند، براي قرن 20 مطرح كرد. در سال 1962 تحولي در كار نوشتن او پيدا شد و «دفترچهي طلايي» معروفترين اثرش را نوشت، كه قهرمان آن، يك زن است. لسينگ در اين اثر دربارهي وضعيت معاصر زنان مينويسد و بعد از نوشتن اين رمان، خيليها او را به اين متهم ميكنند كه كاري زنانه نيست و ميگويند اين قهرمان سعي ميكند آزادياش مردانه باشد. آن زمان اين رمان بسيار جلوتر از زمان خودش بود.
كيهان همچنين تحول ديگر لسينگ را در داستاننويسي، ورود او به حيطهي رمانهاي علمي - تخيلي دانست و تصريح كرد: در سال 1970 دوباره وارد حيطهي تازهاي ميشود و رمانهاي علمي - تخيلي مينويسد، كه «خاطرات مردي كه زنده ماند» از جملهي آنهاست.
خجسته كيهان در پايان به پارهاي از كارهاي لسينگ اشاره كرد و گفت: او به جز رمان، آثار ديگري در حوزههاي داستان كوتاه، مقاله، شعر، فيلمنامه و نمايشنامه نوشته است. همچنين دو كتاب با نام مستعار جين سامرز نگاشته است. «تروريست خوب»، «اگر سالخوردگان ميتوانستند»، «دوباره عشق» و «مأمور احساساتي در امپراتوري وولين» از جمله آثار اين نويسندهاند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات