*با پيشكسوتان جهاد و شهادت* يك جانباز آزاده: دشمنان ميدانند ايمان مردم ايران به نظام و باورهايشان تا پاي جان استوار است
محسن مصلحي،40 ساله و معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي استان اصفهان است. اولين بار كلاس سوم راهنمايي بود كه مثل بسياري ديگري از سربازان كوچك آن روزگار در شناسنامه خود دست برد و همچون مردان بزرگ زمان خود عازم جبهههاي نبرد حق عليه باطل شد.
در عملياتهاي والفجر 4 و 8 شركت كرد تا اين كه در تاريخ 65/10/4 در حالي كه در كلاس سوم دبيرستان تحصيل علم و دانش ميكرد به عنوان غواص در عمليات كربلاي 4 بعد از مجروحيت شديد به اسارت دشمن درآمد.
او اكنون مدرك ليسانس در رشته مديريت دارد و پس از سپري كردن 4/5 سال در اسارتگاههاي دشمن بعثي و در حالي كه 13 سال از آزاديش گذشته است در گفتوگو با خبرنگار سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اصرار بر اين كه نبايد بنويسم او جانباز چند درصد است زيرا به دنبال سود و زيان درصدش نيست از نحوه اسارت و بعد از آن ميگويد.
قرار بر اين بود كه در عمليات كربلاي چهار جزيره برجانيه را تصرف كنيم. من جزو نيروهاي غواص بودم كه بايد فاصله سه كيلومتري شلمچه تا جزيره برجانيه را شنا كرده به ساحل دشمن رفته، جزيره را بگيريم تا نيروهاي خاكي به ما ملحق شوند كه بعدا متوجه شديم عمليات از ابتدا توسط ستون پنجم و منافقين كه در ما نفوذ كرده بودند لو رفته است.
ما خط دشمن را شكستيم نيروهاي خاكي با قايق آمدند به خط دشمن زدند و تا صبح با جنگي تن به تن مقاومت جانانهيي را از خود به نمايش گذاشتند. چون حركت ما در آب بيسيمها را از كار انداخته بود نميتوانستيم با پشت خط ارتباط داشته باشيم به همين دليل از زمان عقبنشيني كه بين ساعت يك تا دو شب صادر شده بود را دريات نكرديم و تا صبح طبق برنامه قبلي عمل كرديم تا جايي كه نوار ساحلي جزيره كاملا در اختيار ما بود.
ساعت پنج يا شش صبح بود كه متوجه شديم بايد عقبنشيني كنيم معمولا ارتش عراق به دليل عدم توانايي رزم شبانه، در ساعات اوليه صبح وارد عمل ميشد و به همين خاطر در جزيرهاي كه به طور كامل در محاصره دشمن بود با تك نيروهاي بعثي مواجه شديم و شايد در مجموع ده نفر بوديم كه در جنگي نابرابر تا ساعت 8 و 9 صبح در برابر عراقيها ايستاديم. من به آب زدم تا با ورود به اروند به آبهاي فاو يا خرمشهر برسم.
در حين حركت در آب به سمت عقب به سنگر كمين دشمن خوردم. شروع به تيراندازي كردند و من از ناحيه سر، دست و پاها زخمي شدم. بعداز مجروحيت، عراقيها پيكر نيمه جان مرا كه روي آب شناور بود گرفتند.چند روز بعد كه چشم باز كردم ديدم كه پيش عموحسين هستم.به «صدام» ميگفتيم عموحسين. احساس صميميت نبود اگر به اين باور ميرسيديم كه براي اهداف ارزشمند آنجا هستيم به غربت احساس تعلق خاطر ميكرديم تا يك زمان حتي يك ذره احساس خستگي نكنيم.
همه اسارت خوب بود نميدانم از كجا و چه وقت آن بايد به عنوان سختي ياد كنم؟. يك جمله از حضرت امام (ره) را در تمام اسارت سرلوحه ذهن و قلب خود كرده بودم و تا آخرين لحظه اسارت را با اعتقاد و اعتماد به آن تحمل كردم. امام (ره) فرمودند: «ملتي كه شهادت دارد اسارت ندارد» و شاهد اين مدعا اين كه رزمندگان اسلام و فرزندان ملت تا آخرين فشنگ خود را شليك كرده و بعد سلاح خود را به سمت دشمن پرتاب ميكردند و بعد از آن به راحتي جنگ تن به تن ميكردند تا شهيد شوند اما اسير دست دشمن خير! عراقيها نيروهاي ايراني را در حالي به اسارت ميبردند كه زخمي و نيمه جان بودند.
كساني هم كه اسير ميشدند صبورانه و زيبا همه چيز را تحمل ميكردند. من چيزي نديدم جز زيبايي. زيرا به عنوان يك دانشآموز كلاس سوم راهنمايي انتخابي كرده بودم و دوست نداشتم كشورم اسير دست دشمن شود. من در خيل عظيم ايثارگران ايراني با دستاني خالي در برابر دشمن مجهز صفآرايي كردم كه اگر فقط به نيروي سلاح اتكا ميكرديم كار ما مثل تيراندازي با تفنگ ساچمهيي به ديواري از فولاد بود. اما بچههاي ايران نيروي ايمان داشتند مردم ايران بايد محك ميخوردند و چه زيبا و با افتخار در پايان در برابر جهانيان سربلند شدند و اجازه ندادند يك وجب از خاك ايران در اشغال دشمن بماند.
بزرگان دنياي امروز در مناسبات سياسي به اين نتيجه رسيدهاند كه با سلاح نظامي نميشود با ايران مقابله كرد.
من اين را نتيجه كاركرد فعالان سياسي و به حساب مسئولان سياسي كشور نميگذارم. اين را نتيجه خون شهدا،رنج اسرا و جراحت و درد جانبازان ميدانم. آنان بودند كه با صبر و مقاومت، دشمن را به جايي رساندند كه ديگر هوس تجاوز به ايران را نكند. دشمنان خوب ميدانند ايمان مردم ايران به نظام و باورهايشان تا پاي جان استوار است. ميدانند كه مردم ايران به راحتي جان بر سر باورها و اعتقادات خود ميگذارند.
وقتي يك طرف جنگ با جان بركفي حاضر به دفاع از ارزشهاي خود باشد طرف ديگر چه چيز گران بهاتر از جان ميتواند بياورد كه برايش همه گونه ايثار كند؟ جرات صراحت كلام امروز در خصوص انرژي هستهيي را قطعا بچههاي ديروز به ما دادند.
مردم ايران سختيهاي اقتصادي زمان جنگ را تحمل كردند تا امروز اينگونه به ديروز خود افتخار كنيم.
اگر امروز در عرصههاي بينالمللي به راحتي بر سر منافع مردم ايران مذاكره نميشود به دليل اين است كه مردم هنوز تا پاي جان به اين نظام تعهد دارند؛بنابراين ميطلبد كه مسؤولان نسبت به مشكلات ايثارگران، اعم از خانواده شهداء، جانبازان و آزادگان تلاشي روزافزون داشته باشند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات