• چهارشنبه / ۶ تیر ۱۳۸۶ / ۱۳:۴۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8604-03368

با تقدير از توفيق سبحاني، همايش بزرگداشت گولپينارلي پايان يافت

با تقدير از توفيق سبحاني،
همايش بزرگداشت گولپينارلي پايان يافت

همايش بزرگداشت عبدالباقي گولپينارلي - ايران‌شناس و مولوي‌پژوه تركيه‌يي - به‌مناسبت هشتصدمين سال تولد مولانا روز گذشته در تالار علامه اميني دانشگاه تهران به كار خود پايان داد.

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، يوسف اوز - استاديار دانشگاه سلجوق - در اين مراسم درباره گولپينارلي و دو خانواده بلخي (عبدالقادر و برهان‌الدين) سخن گفت و يادآور شد: گولپينارلي همان احترام و توجهي را كه به مولانا داشته، در عين حال به خانواده بلخي نيز داشته است؛ به طوري كه زندگي‌نامه عبدالقادر بلخي را نگاشته است. گولپينارلي در آغاز كارهاي علمي خود اول به آثار عبدالقادر بلخي توجه داشته است. زندگي عبدالقادر بلخي را براي دايره‌المعارفي نوشته، و اين اثر شامل معلوماتي است كه در كتاب‌هاي زندگي‌نامه ديده نمي‌شود.

داوود وفايي - كارشناس ارشد اديان و عرفان - نيز درباره ترجمه مقالات گولپينارلي سخن گفت و افزود: عمده ويژگي‌هاي گولپينارلي، ترجمه‌هاي او، مقدمه‌اش بر كتاب «فيه ما فيه» و كتاب‌شناسي اوست. عبدالباقي بسياري از مطالبي را كه درباره‌ي عرفان اسلامي و طريقت‌هاي صوفيان نگاشته، خود چشيده و به آن عمل كرده است؛ به اين دليل مطالبي كه در آداب و رسوم صوفيان و آموزه‌هاي عرفاني مي‌نوشت، بارها تجديد چاپ مي‌شد. مي‌گفت ما آداب مولويه را از بيرون نگاه نمي‌كنيم؛ بلكه با آن زندگي و آن را درك كرده‌ايم و از احساس ذوق برخورداريم.

وي ويژگي ديگر گولپينارلي را دقت و بررسي‌هاي سودمند او ذكر كرد و افزود: او در مقاله‌اي به نام «بكتاشيه و حروفيه» ابتدا به عقايد بكتاشيه پرداخته و سپس درباره بسط حروفيه توضيح داده است.

او از ويژگي‌هاي عبدالباقي گولپينارلي را تواضع و فروتني او دانست و افزود: اگر او درمي‌يافت در مقالات خود دچار خطا شده، به راحتي درصدد برطرف كردن خطاهاي خود برمي‌آمد. ويژگي ديگر گولپينارلي، معرفي چهره‌هاي فرهنگي و زدودن پيرايه‌ها از آن‌ها بود.

وفايي درباره آخرين ويژگي اين مولوي‌پژوه و مقدمه او در كتاب «فيه ما فيه» گفت: گولپينارلي مولانا را انساني بزرگ مي‌دانست و يكي از كارهاي او مقدمه بر اين كتاب است. اين اثر دو بار به تركي ترجمه شده، كه به گفته عبدالباقي، ترجمه اول از لحاظ زباني كمي قديمي است.‌ ترجمه دوم نيز داراي اشكالات فراواني است. وي درباره ترجمه فروزانفر نوشته است، در اين چاپ خطاهاي فراوان و بسيار فراوان است. سپس به بررسي دقيق شرح فروزانفر مي‌پردازد و مي‌گويد خطاهاي اين اثر از دو نسخه قبلي بيش‌تر است، كه شايد به دليل نبود نسخه اصلي، عجله باشد.

وفايي در پايان به كتاب‌شناسي گولپينارلي اشاره كرد و يادآور شد: او اولين كتابش را بر اساس مباحث اخلاقي منتشر مي‌كند. بيش‌تر كتاب‌هاي او شرح حال شاعران ترك است، كه در اين ميان، پرداختن او به مولانا بي‌شك جايگاه ويژه‌اي دارد. با مطالعه فهرست آثار گولپينارلي درمي‌يابيم كه دغدغه اصلي او انجام كارهاي قرآني بوده، كه در ترجمه قرآن تبلور مي‌يافت.

چيچكلر - استاد دانشگاه استانبول در بخش زبان و ادب فارسي - به عنوان سخنران بعدي اين همايش درباره ترجمه آثار كلاسيك ترك و ترجمه‌هاي گولپينارلي سخن گفت.

او ابتدا به فعاليت‌هاي ترجمه از زمان عثماني تا جمهوريت تركيه و سير تطور آن پرداخت و سپس به ترجمه‌هاي گولپينارلي و سهم وي در اين زمينه اشاره كرد.

چيچكلر گفت: گولپينارلي درباره متون تصوف و طريقت آثاري نگاشته و ترجمه‌هاي ارزشمندي را از زبان فارسي برگردانده است. «تاريخ جهان‌گشاي جويني» را در قهوه‌خانه‌اي در زير درخت چناري كهن و روي ميز قديمي ترجمه كرده بود. همچنين «الهي‌نامه عطار» را نيز در قهوه‌خانه به تركي ترجمه كرده است.

اين استاد دانشگاه  افزود: او «ديوان حافظ»، «گلشن راز»، «رباعيات خيام»، «الهي‌نامه»، «فيه ما فيه» و «شرح گلشن راز» را ترجمه كرده و جدا از اين، ترجمه‌هاي ديگري نيز از او منتشر شده است. گولپينارلي چون بعضي از ترجمه‌هاي ديگر را نمي‌پسنديد، خود دوباره آن‌ها را ترجمه مي‌كرد.

سپس فروزنده اربابي - مولوي‌پژوه - درباره اهميت ارتباط فرهنگ دو ملت سخن گفت و يادآور شد: موجب خرسندي است كه هفتم مهر ماه هشتصدمين سال تولد عارفي مجذوب، مجذوبي معشوق، معشوقي عاشق و در عين زميني بودن، آسماني و در عين آسماني بودن زميني است، و به همين لحاظ الگويي در دسترس و بارقه‌اي در دسترس انديشه‌هاست؛ شاعري كه كلمات را جان داد، بادي كه نسيم خوشش خواب‌آلودگان را بيدار كرد.

او همچنين گفت: مولانا مسيحادمي حيات‌بخش و خلاصه نادره دوران‌ها، و زبده مكان‌ها گفته كه بعد از ما «مثنوي» بر جهان، شيخي كند و مي‌بينيم كه پيش‌بيني او بعد از گذشت قرن‌ها تحقق يافته و «مثنوي» شريفش بر جهان شيخي مي‌كند. در عصر حاضر بي‌شمار انسان‌هايي هستند كه كمال را دريابند و به اقيانوس حقيقت بازگردند و سماع جان‌فزا را جانشين ناله هجر سازند.

وي يادآور شد: درود بر كساني كه فهميده‌اند در دوران پرآشوب بايد عرفان حيات‌بخش را در رگ‌هاي جهان جاري سازند و شايسته است كه در هشتصدمين سال تولد مولوي با او هم‌آواز شويم و با فعال كردن ابعاد روحاني وجودمان ظرفيتي مناسب براي دريافت رمزهاي عرفاني خود بيابيم.

اربابي با بيان اين مطلب كه اگر استاداني چون فروزانفر و گولپينارلي نبودند، تشنه‌لبان عرفان مولوي را كسي آبي نمي‌داد، افزود: جا دارد كه از صميم قلب بگويم كه اين مولوي‌شناسي بر همگان مبارك باد.

محمد كايا - رايزن فرهنگي سفارت تركيه در تهران - نيز در سخناني درباره روابط فرهنگي دو كشور سخن گفت و متذكر شد: مقالاتي كه طي دو روز همايش ارايه شد، روح گولپينارلي را شاد كرد.

وي سپس به تشريح روابط فرهنگي ايران و تركيه پرداخت و گفت: اولين پروتكل فرهنگي ايران و تركيه به سال 1959 بازمي‌گردد. پس از آن نيز پروتكل‌هاي ديگري امضا شدند، كه آخرين آن‌ها به سال 2005 بازمي‌گردد. ما براي اولين‌بار در سال 2005 در چارچوب فعاليت‌هاي‌مان، زمينه برگزاري بزرگداشت شاعر آذري‌زبان، شهريار را در تركيه فراهم كرديم. همچنين قصد داريم در زمينه‌هاي ديگر هنري فعاليت‌هايي داشته باشيم. در آينده هم كارگاه مشترك نقاشان تركيه و ايران را برگزار مي‌كنيم. اين فعاليت‌ها به موضوعات خاص محدود نيست و مرتبا در فعاليت‌هاي هنري و علمي در حال تبادل دانشجو هستيم.

همچنين ناصر گلبار - دبير همايش - به ارايه گزارشي از همايش پرداخت و گفت: هدف اصلي ما از برگزاري اين همايش، معرفي و احياي ميراث مكتوب در سه حوزه عثماني، ماوراء‌النهر و ايران است. گولپينارلي نيز از كساني بود كه زندگي خود را صرف شناخت اين ميراث كرده است. او محققي است كه سعي دارد گذشته را به آينده پيوند زده و چراغي را براي آينده روشن كند.

وي يادآور شد: اين همايش قرار بود سال گذشته برگزار شود، ولي به مناسبت هشتصدمين سال تولد مولانا به امسال موكول شد.

بهاء‌الدين خرمشاهي نيز در اين مراسم درباره ترجمه قرآن گولپينارلي سخن گفت و يادآور شد: مشكل اساسي اين است كه من تركي خيلي كم مي‌دانم. همان پنج تا ده درصد دانستن تركي باعث شد كه وارد اين نسخه شوم و كلمات عربي، قرآني و فارسي را در نثر تركي به دست آورم.

او سپس فهرستي كلماتي را كه از ترجمه كولپينارلي استخراج كرده بود، براي حاضران خواند.

در پايان اين همايش از توفيق سبحاني به دليل ترجمه اثري از گولپينارلي تقدير شد و لوح تقدير دبيرخانه همايش به همراه جايزه‌اي از طرف سفارت تركيه توسط آسين چلبي به وي اهدا شد.

به گزارش ايسنا، همچنين آسين چلبي - قائم‌مقام بنياد بين‌المللي مولانا - كه بيست‌ودومين نسل از فرزندان مولانا معرفي شد، در سخناني گفت: طبيعي است كه اين مراسم باشكوه باشد. من از حاضران تشكر مي‌كنم؛ اما از شيفتگان مولانا تشكر بيش‌تري دارم.

او با اشاره به حضور محمدرضا شجريان در اين همايش گفت: افسانه‌اي است در قونيه كه سال‌هاست آن را مي‌شنويم. اين افسانه مي‌گويد سال‌ها قبل، شخصي وارد بارگاه حضرت مولانا شده و با صوتي داوودي در بارگاه او خوانده است. اين افسانه در قونيه دهان به دهان گشته و امروز مطمئن شدم كه اين افسانه درباره‌ي محمدرضا شجريان است. از ايشان مي‌خواهم همان‌طور كه در بارگاه جد بزرگ‌شان با آن صوت داوودي خوانده، اين‌جا هم براي‌مان بخواند.

در ادامه چلبي نشان منقش به بارگاه مولانا را به شجريان تقديم كرد، و استاد آواز ايران در سخناني گفت: نمي‌دانستم قرار است مرا پشت تريبون دعوت كنند، تا حضور ذهن بيش‌تري داشته باشم و حداقل يكي از اشعار مولانا را بخوانم. سپاسگزارم از برگزاركنندگان اين مراسم، مولاناشناسان و كساني كه در مولانا خلاصه شده‌اند، و با او زندگي كرده‌اند. به احترام همه‌ي آن‌ها در اين جلسه حضور يافته‌ام.

اين همايش با اجراي آواز محمدرضا شجريان از يكي از غزل‌هاي مولانا بدون همراهي گروه موسيقي پايان يافت.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha