سوار بر سرويس دانشگاه به سمت خوابگاه حركت ميكنم، باز شدن كتابها و جزوات درسي و قرار گرفتن mp3 در گوشهاي برخي دانشجويان حاكي از طولاني بودن مسير است، دانشگاه تا خوابگاه حكيميه حدود يك ساعت فاصله دارد مسافتي كه در روزهاي گرم تابستان و ساعات پرترافيك طولانيتر به نظر ميآيد.
اطراف خوابگاه اگر چه خاكي و بي سكنه است اما ساختمانهاي نيمه كاره حاكي از آن است كه تا مدتي ديگر دانشجويان همسايگاني خواهند داشت و محله براي نسلهاي آتي دانشجويي آنقدر شلوغ خواهد شد كه هراس كنوني دانشجويان براي تردد در محله در ساعات شامگاهي وجود نخواهد داشت.
از اتوبوس دانشگاه كه پياده ميشوم، با دقت اطراف را در نظر ميگيريم تا شايد با ديدن صحنه عبور چند شتر، مهر تاييد بر حرف برخي دانشجويان برنم كه ميگفتند كه در اطراف خوابگاه روزانه شترهاي باربر تردد ميكنند.
اولين چيزي كه بعد از پياده شدن به چشم ميآيد، نانوايي است كه تنها مغازه اين محله است و بربريهاي آن گاهي تنها غذاي دانشجويان در روزهايي است كه خوابگاه غذا نميدهد البته اگر حواست نباشد همان جا بعد از خريد نان، امكان دارد سقوط سهمگيني در گودالي داشته باشي كه نقش پي يك ساختمان بزرگ را دارد.
اينجا واكس زدن كفش معنا ندارد چون عبور از زمينهاي خاكي و خارها و زباله هايي كه از روي بيجايي در اطراف خوابگاه تل انبار شدهاند، كفشها را براي هميشه خاكستري و كثيف نگاه مي دارند.
خوابگاه حكيميه اگر چه يك خوابگاه بزرگ با تجهيزات در خور و مناسب است، اما در منطقهاي قرار گرفته كه روزگاري «خاك سفيد» نام داشت، محلهاي كه روزگاري از مناطق جرم خيز تهران بود و به گفته دانشجويانش هنوز هم امن نيست و زورگيران و جيببرها گهگاه سد راه دانشجويان شده و آرامش و دارايي ناچيز آنها را ميربايند.
عبور از تنها جاده آسفالتي كه در دل هكتارها زمين خاكي وجود دارد به پايان مي رسد، آرم بزرگ «دانشگاه علم و صنعت» بر سر در مجتمع خوابگاهي حكيميه نشان از وجود يك مكان فرهنگي در يكي از دورترين نقاط شهر تهران دارد و سكوت سهمگيني كه تنها همدرد دانشجويان است.
به گزارش سرويس صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خوابگاه حكيميه دانشگاه علم و صنعت با داشتن 4 بلوك، پذيراي حدود 600 دانشجوي پسر كارشناسي و كارشناسي ارشد دورههاي روزانه، شبانه و فراگير است.
محوطه خوابگاه هيچ سنخيتي با بيرون ندارد، فضاي سبز و درختاني كه قد و قامتشان نشان از تازگي كاشتن آنهاست، كيوسكهاي تلفن و دانشجوياني كه كارت به دست منتظرند تا با دو كلمه تمام دلتنگيها خود را از ياد ببرند.
دانشجويي كه در محوطه حياط خوابگاه در حال درس خواندن است، در مورد فضاي فيزيكي اين خوابگاه ميگويد: با تلاش شوراي صنفي سابق خوابگاه، زميني آسفالت مختص ورزش فوتبال و يك محوطه گل كاري شده به همراه يك حوض كوچك در حياط ساخته شد كه بسيار در شادابي فضاي خوابگاه موثر است.
وي ادامه ميدهد: مشكل اصلي اين خوابگاه، مكان نامناسبش است، خوابگاه حكيميه در نزديكي محله «خاك سفيد» قرار دارد و از نظر بافت فرهنگي در شرايط بدي به سر ميبرد به نحوي كه گاهي شاهد اتفاقاتي نظير جيب بري و آزار رساندن به دانشجويان در اطراف اين خوابگاه هستيم.
بهمن . م كه در حال خريد از بوفه خوابگاه است، به ايسنا ميگويد: پس از چند روز تعطيلي اين بوفه كه به علت تخلفاتي قراردادش با دانشگاه لغو شده بود، چند هفتهايست كه بوفه دوباره كارش را شروع كرده است.
وي ميافزايد: به علت دوري از دانشگاه و عدم توانايي دانشجويان ورودي جديد در ارائه گزارش تخلفات صورت گرفته در اين خوابگاه، نظارت كمتري در اينجا وجود دارد.
دانشجويي كه در كنار كيوسك تلفن خوابگاه در نوبت قرار دارد، نيز معتقد است: تلفنهاي اينجا از نظر صدا به دليل اتصال به سيستم داخلي خيلي ضعيف هستند و چون تلفنها مستقيم نيستند برقراري ارتباط با ما بسيار مشكل است.
به گفته وي، به طور كلي فقط 5 خط تلفن به همراه 15 خط داخلي براي استفاده حدود 500 دانشجو در نظر گرفته شده كه خيلي كم است و جوابگوي دانشجويان نيست.
وي در ادامه خاطر نشان مي كند: در خوابگاههاي دانشگاههايي نظير شريف و تهران در هر اتاق يك خط تلفن وجود دارد ولي اينجا متاسفانه اين طور نيست و تنها 5 تلفن كارتي براي دانشجويان قرار دادهاند.
ساعت 9:30 شب است و به همراه يكي از دانشجويان به سراغ «اتاق رختشويي» خوابگاه مي روم كه دانشجويان از امكانات و زمان كاريش گله مند بودند، ولي درب بسته آن به منزله تعطيلي آن در زماني بود كه دانشجويان فرصت انجام نظافت داشتند.
محمد.ع اذعان مي دارد: بارها شده كه لباسهايم را به رخت شويي بردهام ولي چون ظرفيت نبود و ماشينها پر شده بودند، لباسهايم شسته نشدند و علاوه بر نبود تنظيم وقت، اين تعداد ماشينهاي لباسشويي جوابگو نميباشند و الان هم كه به علت دير آمدن بايد لباس هايم راخودم بشويم.
زمستان حكيميه به گفته يكي از دانشجويان سختتر است و مشكلات بيشتر،
به گفته وي، از آنجايي كه اين خوابگاه نزديك كوه است از جمله سردترين نقاط تهران ميباشد كه به دليل نبود عايقهاي حرارتي بادها به راحتي به اتاقها نفوذ كرده و از طرفي ديگر از آنجايي كه شوفاژهاي اينجا در حد دست دوم هم نيستند در 2 سال گذشته 15 تا 20 مورد تركيدگي شوفاژ داشتيم.
خوابگاه حكيمه داراي سالن مطالعه است هر چند كه تعداد صندلي و ميزهاي آن كم است و همچنين به دليل مجاورت با سالن تلويزيون، در هنگام پخش فيلم يا فوتبالي كه همراه با سر و صداهاي بچهها باشد، درس خواندن در آن غير ممكن ميشود.
در كنار دو ميز پينگ پنگي كه زير پلههاي سالن يكي از بلوكها قرار دارند، سالن بدنسازي وجود دارد كه به گفته دانشجويي قبل از اين نقش آشپزخانه را داشت و هم اكنون با اينكه شكل ظاهري همان آشپزخانه را حفظ كرده ولي با استقرار وسايل بدنسازي در آن، تبديل به سالن بدنسازي شده است كه تنها 5 دستگاه در آن وجود دارد و آنها هم به طور كامل قابل استفاده نيستند.
وجود چند شير آب و امكاناتي نظير ظرفشويي در اين سالن ورزشي، خود گواهيست بر آنكه اينجا هنوز هم ميتواند آشپزخانه باشد، البته اگر اين 5 دستگاه ورزشي را بيرون ببرند.
علي.م پس از وزنه زدن در حالي كه نفس نفس ميزند، ميگويد: در اين سالن تنها يك ميله هارتر و 2 دمبل قابل استفاده هستند و دستگاههاي ديگر به روغن كاري احتياج دارند و به طور كامل، جوابگو نبودن اين فضا براي 500 دانشجو واضح است.
دانشجوي ديگري نيز ميگويد: وزارت خانه اينجا را به عنوان يك خوابگاه نوساز با امكانات عالي تحويل داد و در روز راه اندازي آن كه معاون وزير علوم نيز حضور داشت ، كامپيوتر و يخچالهايي بودند كه اكنون وجود ندارند يا خرابند.
وي با بيان اينكه طرح ساخت استخر سرپوشيده دانشگاه 15 سال است كه خوابيده، معتقد است: دانشگاه در سال گذشته فقط 120 ميليون تومان صرف گل كاريهاي فضاي دانشگاه كرده، آن وقت نميتواند يك خوابگاه جديد براي دانشجويانش بسازد.
اينجا اگر كاخ هم باشد چون دور از دانشگاه است، مناسب نيست
در كنار ساختمان دانشجويان كارشناسي دانشگاه علم وصنعت، ساختماني شامل 2 بلوك، پذيراي دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد اين دانشگاه نيز است.
كمال.ر در مورد خوابگاه دانشجويان كارشناسي ارشد دانشگاه علم وصنعت ميگويد: دانشگاه علم و صنعت بر خلاف ساير دانشگاههاي كشور و دستور وزارت علوم همچنان در قسمت فراگير پس از پذيرفتن دانشجو به آنها اسكان ميدهد.
وي ادامه ميدهد: به علت كم بودن تعداد دانشجويان ارشد و خالي ماندن اين بلوك، تعدادي از دانشجويان دانشگاه امام حسين (ع) و دانشكده وزارت بهداشت نيز در اينجا زندگي ميكنند كه اين قضيه مشكلات بسياري را بوجود آورده است .
يكي از دانشجويان خوابگاهي با بيان اينكه شايد اين خوابگاه از نظر امكانات، بهترين خوابگاه دانشگاههاي شهر تهران باشد ولي از نظر منطقه جغرافياي در بدترين شرايط به سر ميبرد، ميگويد: اگر شبي بخواهيم از خوابگاه بيرون برويم به دليل وجود اراذل و اوباش و حتي سگهاي ولگرد در اطراف اين محل، نميتوانيم پايمان را از خوابگاه بيرون بگذاريم.
به گفته اين دانشجو اگر نيمه هاي شب دانشجويي بيمار شود، حداقل چند ساعت طول مي كشد تا او را به نزديكترين بيمارستان منتقل كنند.
يك دانشجوي ارشد با بيان به اينكه چندي پيش از اداره سكونت براي نظارت به اين خوابگاه آمده بودند اذعان مي دارد: از نظر امكانات مشكل آن چناني در اينجا وجود ندارد، ولي دوري مسافت براي دانشجوياني كه براي پاياننامهها و پروژههاي خود به امكانات دانشگاه بيشتر احتياج دارند مشكل بزرگي است و بارها به دليل اينكه براي كارم در دانشگاه مانده بودم از سرويس خوابگاه جاماندم و وقتي دانشجويي از سرويس خوابگاه جا بماند، با ترس و دلهره به دليل فضاي بد اطراف خوابگاه تنها به كمك اتوبوسهاي واحد ميتواند بازگردد.
دانشجوي در ميان سخنان دوستش ميگويد: اگر اينجا كاخ سعد آباد هم باشد چون در اين منطقه و به دور از دانشگاه است، خوابگاه مناسبي نيست.
محسن.ر در مورد امكانات رفاهي اين خوابگاه ميگويد: نوارخانه و كتابخانهاي وجود دارد كه آثار و محصولات آن به روز نيست و حتي آخرين بار كه براي كتابخانه كتاب تهيه كردند، با موضوعات اجتماعي، فرهنگي و علمي – در سطح كارشناسي – بود و به جرات ميتوان گفت كه هيچ كتابي در مقطع كارشناسي ارشد در اين كتابخانه وجود ندارد.
دانشجوي ديگري ادامه ميدهد: گاهي به دليل اينكه تنها در 3 كامپيوتر برنامهاي براي نوشتن مطلب وجود دارد، براي تكميل جزوه و كارهاي درسي ديگر بايد چند ساعت در صفها منتظر بمانيم.
وي ميافزايد: علاوه بر اين مشكل، براي استفاده از اينترنت در حالي كه ما بايد براي اين كار چندين ساعت انتظار بكشيم دانشجويان كارشناسي به راحتي در آنجا چت و يا آهنگ دانلود ميكنند و بايد به مانند دانشگاههاي ديگر تعدادي كامپيوتر را به طور اختصاصي در اختيار ما قرار دهند.
سعيد.ش ميگويد: مشكل ديگر ما اين است كه گاهي براي نهار بايد 2 ساعت زمان صرف كنيم كه بيشتر آن مربوط به مسير رفت و آمد است و در صورت امكان در خوابگاه ها نيز ظهر ها بايد غذا توزيع شود.
چند ساعت نشستن پاي صحبتهاي دانشجويان خوابگاهي براي من و دانشجوياني كه هميشه به دنبال يك گوش براي شنيدن مشكلاتشان بوند آنقدر شيرين بود كه گذشت زمان را متوجه نشدم، ساعت 23 بود، شايد بهتر بود حرف دانشجويان گوش ميكردم و شب را در آنجا سپري ميكردم تا براي خروج مجبور نميشدم حدود يك ساعت منتظر آژانس باشم، با خود فكر ميكردم كه اگر نيمه شبي دانشجويي بيمار و بدحال شد، چند ساعت بايد درد بكشد كه اورژانس برسد و به دردش خاتمه دهد.
انتهاي پيام
نظرات