• یکشنبه / ۶ خرداد ۱۳۸۶ / ۱۰:۵۹
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8603-02791
  • خبرنگار : 71091

«آب باد خاك» امير نادري 62ساله شد

«آب باد خاك»
امير نادري 62ساله شد

امير نادري كارگردان جنوبي سينماي ايران كه با ساخت فيلم‌هايي چون «دونده»، «سازدهني» و «تنگنا» از بنيان‌گذاران سينماي نوين ايران به شمار مي‌آيد، فردا ـ 7 خرداد ماه ـ62 ساله مي‌شود.

به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نادري كه از 12 سالگي با تماشاي فيلم‌هاي خارجي در سينماي آبادان به سينما و نمايش علاقه پيدا كرد و بعد در تئاتر حافظ آبادان گاه نقش‌هايي كوتاه از بچه‌ها را بازي مي‌كرد. آشنايي و پيوندش با سينما از فروش تخمه در سينما آغاز شد و با خريد و فروش بليت و بعد آپاراتچي شدن ادامه پيدا كرد. به دليل علاقه‌اش به‌عكاسي و آشنايي‌اش با عليرضا زرين‌دست به عكاس‌خانه‌ها و استوديوهاي فيلمسازي راه پيدا كرد و فعاليت در سينما را با عكاسي فيلم «قيصر»، «حسن كچل» و «پنجره» آغاز كرد.

سپس به مدت شش ماه به لندن رفت و پس از بازگشت به ايران در سال 1350 فعاليت فيلمسازي را با فيلم «خداحافظ رفيق» به عنوان كارگردان و نويسنده آغاز كرد و فيلم‌هاي «دونده»، «تنگسير»، «سازدهني»، «آب باد خاك» را در ايران ساخت و بعد از مهاجرات خود خواسته‌اش فيلم‌هاي چون «منهتن از روي شماره» (1993)، «ماراتن» (2002) و... را ساخته است.

عباس كيارستمي گفته است: من و امير نادري هر دو با هم‌كار فيلم‌سازي را شروع كرديم. اوعكاس بود و من سازنده تيتراژ، او نقش مهمي در ايجاد سينماي جديد ايران برعهده داشت. ما دلتنگ آثار او در ايران هستيم.

جعفر پناهي: نسل من به‌نسل پيشين سينماگران ايراني كه تصاوير جديدي به‌سينماي ايران عرضه كردند، مديون است. فيلم‌هاي آنان به‌ما آموخت كه چگونه واقعيات ببينيم. امير نادري سهم بزرگي در آموزش نسل ما دارد، به ويژه او به‌ما نشان داد، چگونه روي پاي خود بايستيم و مقاومت كنيم.

اين سخنان را اين دو كارگردان در برنامه‌ي بزرگداشت امير نادري در نيويورك و در سال هشتاد عنوان مطرح كردند.

مهرداد اسكويي كارگردان سينماي مستند هم در پايان‌نامه‌اش درباره‌ي امير نادري مي‌نويسد: او وقتي چشم به جهان گشود، پدرش در قيد حيات نبود، در فيلم‌هاي انتظار، ساز دهني، مرثيه، ساخت ايران، دونده و آب - باد - خاك نيز آدم‌هاي محوري پدر ندارند. نبود پدر براي آنها به‌اين معناست كه جز خود پشت و پناهي ندارند و تنها بايد به‌خود و به‌توانايي‌هاي خود متكي باشند، همچون خود نادري كه بدون پشتوانه و خود ساخته قدم به‌عرصه فيلمسازي مي‌گذارد. يكي از ويژگيهاي برخي از شخصيت‌هاي فيلم‌هاي نادري اين است كه در حالي‌كه خود به‌شدت محتاج پناه و تكيه‌گاهند اما از موجود ناتواني نگهداري مي‌كنند، خود نادري نيز در عين بي‌پناهي تنهايي و سرگرداني خود به‌عنوان والد به‌سرپرستي كودكان برادرش مي‌پرداخت، در حاليكه خودماوي و سرپناهي نداشت.

در فيلم‌هاي نادري بيشتر شخصيت‌هاي محوري، تنها به‌فكر خود و موقعيت و پيشرفت و ترقي خود هستند و به نوعي هيچ گونه وفاداري خاصي نسبت به‌ديگران ندارند. نادري شايد به‌اين دليل كه تمام زندگي يعني سرمايه و دارايي‌اش را وقف سينما كرده، نمي‌خواهد كه‌با تداوم ارتباط با افراد مختلفي كه به‌زعم او هيچ ثمره‌اي برايش ندارند، فرصتي را كه‌مي‌تواند به‌سينما بپردازد، از دست بدهد هدف‌غايي او سينماست. براي نادري مهم نيست كه آن چيزي كه ديگران دوست دارند ببينند را بنويسد به‌همين دليل‌است كه نوجوان‌هاي تنهاي داستانهاي او بكر، صميمي و دوست داشتني هستند و نيز به همين دليل است كه نوشته‌ها و فيلم‌هاي او مانند كسي نيست جز خودش. زيرا او تجربه‌هاي زندگيش را با كسي مشترك نيست. به نظر مي‌رسد كه نادري با اعتقاد به‌واقعيت زندگي كه از راه مطالعه عيني در مشاهدات و تجربه‌هاي خود به‌دست آورده، بدون آنكه دخل و تصرف عمده‌اي در واقعيت كرده باشد، آنها را به‌نوشته تبديل كرده است. نوشته‌هايي كه به وضوح تصويري است و حتي به نوعي دكوپاژ شده مي‌نمايد. در اين رابطه جمله‌هاي كوتاه و گاه ناقص و توصيف‌هاي فوري و گذران، بر هر چه تصويري‌تر شدن نوشته‌هاي او تاكيد دارد نوشته‌هايي كه گاهي ما را در لحظاتي با سادگي شيرين و غرابت دريافت‌ها و منحصر به‌فرد بودنش، شگفت‌زده مي‌كند.

در بخش پاياني پايان نامه اسكويي آمده است: نادري پس از سال‌ها فيلمسازي و تجربه اندوزي به آدمي مشهور، شناخته شده و تاثيرگذار تبديل مي‌شود. رسيدن به‌اين مرحله، ديگر زندگي‌اي آميخته با فقر و فلاكت و تنهايي، چون دوره اوليه زندگي او را بر نمي‌تابد، اما نادري خودخواسته، با بي‌وفايي‌هاي مكرر در حق دوستانش كه او را در رسيدن به اين مرحله از شهرت و محبوبيت ياري كرده‌اند و با سفر به كشوري غريب چون آمريكا، بار ديگر به تنهايي پرسه زدن در خيابانها و زندگي تلخ و پرمشقت روي مي‌آورد. گويي او چون آدمهاي محوري تنهايش، براي خود نيز فيلمنامه مي‌نويسد و همه عناصر را به شكلي در كنار هم قرار مي‌دهد كه تك افتاده و تنهايش بگذارند تا او بتواند براي ساخت آدمهاي تنهاي فيلم‌هاي بعدي‌اش كه آمريكايي هستند باز به‌خود رجوع كند.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha