• جمعه / ۳۱ فروردین ۱۳۸۶ / ۰۹:۱۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8601-08991

علي قنبري: دهه‌ي 80 دهه‌ي بسط تئوري‌هاي دهه‌ي 70 است

علي قنبري اعتقاد دارد: آن‌چه در شعر نيمه‌ي اول دهه‌ي هشتاد مشاهده شد، از جنبه‌ي توليدي، بسط و توسعه‌ي دستاوردهاي دهه‌ي هفتاد بود. اين شاعر در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متذكر شد: در دهه‌ي هشتاد به اين نتيجه رسيديم كه چيزي که آوانگارد و غيرقابل مصرف مي‌نمايد، بالأخره با تأخير فاز مي‌تواند فرصت کسب جوايز و اقبال ناشران را به‌دست آورد. مسلما هر دوره‌اي متأثر از دوره‌ي پيش از خود است؛ حال چه در همان امتداد حرکت و گستره را وسيع‌تر کند و نمودار متصلي رسم كند، و چه اين‌که وجه تقابلي به خود بگيرد و نمودار منفصلي ترسم کند. وي با بيان اين‌ مطلب كه شکاف عظيمي که بين به اصطلاح دهه‌ي هفتاد و شصت وجود داشت، بين دو دهه‌ي هفتاد و هشتاد وجود ندارد، ادامه داد: اين البته نشان‌دهنده‌ي امتياز يا تفوقي نيست؛ بلکه آن‌چه که کاملا بر همگان روشن بوده، اين است که ما در نيمه‌ي دهه‌ي هفتاد شاهد تغييرات اجتماعي شديدي بوديم. واقعه‌ي دوم خرداد، شدت يافتن جريان انديشگي و دستاوردهاي نقد ادبي قرن بيستم در غرب و انفجار اطلاعات به‌واسطه‌ي گسترش استفاده از اينترنت و اساسا توسعه‌ي افزار تکنولوژيک و مسأله‌ي بسيار مهم تداخل امر فرهنگي و امر اجتماعي در اين سال‌ها، دستاوردهاي ادبي متفاوتي را رهنمون ساخت و البته ناگفته نماند که بايد گفت در دهه‌ي هفتاد، ژانر شعر، پيش‌روترين، بالنده‌ترين و پرتپش‌ترين ژانر هنري در زمينه دستاوردهاي هنري است. اين شاعر معتقد است: در نيمه‌ي اول دهه‌ي هشتاد از منظر رسانگي با فعاليت‌هاي پرتپش و پرهيجان دهه‌ي هفتاد روبه‌رو نيستيم و در ضمن تمايل جامعه به امور فرهنگي به‌شدت کاهش يافته است و اين سال‌ها هم اهرم‌هاي غيرمستقيم، اما پرقدرت سانسور، فضاي کاملا منفعلي را در عرصه‌ي ادبيات رقم زده، تنور شعر کاملا سرد شده است و نيروي محرکه‌ي قدرت‌مندي براي تحريک مکانيزم‌هاي شعري از قبيل وجه مصرفي متوسع، جوايز ادبي، نقد و نقادي و اساسا بازخورد مناسبي در قبال توليد ادبي وجود ندارد. او در ادامه متذكرشد: اگر هم اندک فضاي پرتپشي را مشاهده مي‌کنيم، بيش‌تر از جانب جوان‌هاي نورسيده‌اي است که براي مطرح کردن خودشان وارد اين وادي شده‌اند و انگيزه‌ي دوچنداني دارند، اما بعد از چند سال دچار عارضه‌ي معمول اين سال‌ها يعني جوان‌مرگي مي‌شوند. قنبري دهه‌ي هشتاد را دهه‌ي بسط تئوري‌هاي دهه‌ي هفتاد و فراگيرشدن زبانيت و نيز مؤلفه‌ي مهم شعر پست‌مدرن يعني «عدم قطعيت» در شعر شاعراني که مخالف اين جريان‌ها بودند، دانست و ادامه داد: در اين دهه همچنين اين انديشه نيز جا افتاد که معنا، چيزي نيست جز برساخته‌ي ذهني ما، يعني چيزي که هستي‌شناسيک است، تا معرفت‌شناسيک، و شعر زبان موقعيتي را ايجاد مي‌کند که به‌واسطه‌ي آن مي‌توان واقعيت‌هاي متکثري را ايجاد کرد. او سپس متذكر شد: بعضا از گفته‌هاي بعضي شاعران هم‌نسلم (دهه هفتاد) در تعجبم که عنوان مي‌کنند ما در حال رجعت به شعر معناگرا هستيم. و فکر مي‌کنم اين‌ها درک بسيار نادرستي از معنا و معناگرايي دارند. از سوي ديگر خوش‌بختانه در دهه‌ي هشتاد اين ذهنيت يکسان‌نگري که باعث توليد انبوه مشابهي از شعرها شده بود، درهم شکست و توجه به زبان و زبانيت از منظرهاي متعدد باب شد؛ چيزي که هنوز هم توسع نيافته و جاي کار بسيار دارد. وي اعتقاد دارد: شمشير برنده‌ي شعر جوان در دهه‌ي هشتاد نسبت به دهه‌ي هفتاد، در حوزه‌ي رسانه‌ها کند شده است؛ گرچه جماعت شاعران جوان و پرقدرت با کتاب‌هاي کوچک و گه‌گاه نامه‌هاي‌شان در حاشيه، اما همچنان سکان‌دار واقعي شعرند. كتاب «بغلم کن شبلي» آتفه چهارمحاليان، اثر ارزنده‌ي نيمه‌ي اول دهه‌ي هشتاد، ازجمله‌ي اين آثار است. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha