با سخنراني علي معلم، سميعي گيلاني و ...، همايش بينالمللي هنر انقلاب بهكار خود پايان داد
روز پاياني همايش بينالملي هنر انقلاب ويژهي ادبيات، امروز در سينما فلسطين برگزار شد.
بهگزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين برنامه، كاووس حسنلي دربارهي «سنت و نوآوريهاي شعر معاصر بعد از انقلاب اسلامي» سخنراني كرد و گفت: در گونهاي از شعر امروز، امكانات، ظرفيتها و قابليتهاي تازهاي در ميدان شعر عرضه شده است. كاركردهاي زباني، زبانورزي، فرمهاي تازه، امكانات روايي نهفته در زبان، و روي آوردن به پديدههاي عيني، از امكاناتي هستند كه ميتوانند شعر امروز را ديگرگونه نشان بدهند.
اين مدرس دانشگاه افزود: در حوزهي شعر امروز همهي شاخصها و معيارهاي گذشته بههم ريخته، و هركس هرگونه كه ميخواهد، سخن ميگويد. بهنظر برخي افراد براي آشناييزدايي، هرچيز آشنا را بايد درهم شكست و براي ساخت الگوهاي تازه، هر الگويي را بايد بههم ريخت. برخي از نظريههاي نوين ادبي ظاهرا بنا بر دريافت برخي از افرد سفارش ميكنند كه «معنا را بيرون بريزيد و شعر را از دست معنا نجات دهيد!» و بسياري از منتقدان امروز هم كه از ترس اتهام سنتي بودن، جرأت انتقاد و ايراد از اينگونه سرودههايي را كه خودشان پيشرو ميدانند، ندارند، به اين خيالاند عجب ميدان مناسبي است براي تاختن و جولان دادن، و بهراحتي ميتوان وارد اين ميدان شد و هر هذياني را به اسم شعر عرضه كرد. هركس هم نفهميد، به او انگ سنتي زد كه: «فلاني! ذهن شما عادت به سنت دارد و ...». به اينگونه است كه در اين آشفتهبازار بيمعياري، صفحههاي شعر برخي از مجلهها و نشريهها و وبلاگها پر از هذيانهاي مكتوب ميشوند؛ هذيانهاي كه بهنام شعر بهچاپ ميرسند و خوانندگان را دچار تهوع و سرگيجه ميكنند و البته شعر معاصر عرب هم طبق گفتهي محمود درويش، آنجا كه مقالهاي با عنوان «ما را از شر اين شعرها نجات دهيد» مينويسد، به اين وضع دچار است.
در ادامه، احمد سميعي گيلاني با موضوع «مروري تحليلي بر روند ادبيات معاصر (شعر و قصه)» صحبت كرد.
او با اشاره به حضور چند نسل نويسنده در سالهاي انقلاب و پس از آن، گفت: اول نويسندگان حرفهيي نسل مقدم مثل اسماعيل فصيح، احمد محمود، منيرو روانيپور، سيروس طاهباز و نسل مؤخر چون ناصر ايراني، شهريار مندنيپور و محمد محمدعلي هستند. دوم نويسندگان نيمهحرفهيي هستند كه در شروع جنگ هنوز جوان بودند، مثل محسن مخملباف، ابراهيم حسنبيگي، منصور كوشان، سيدمهدي شجاعي، علي مؤذني، رضا رهگذر و سوم نويسندگان نسل جوانتر مثل محمدرضا بايرامي، حسن بنيعامري، احمد دهقان، رضا اميرخاني و ... . در پايان هم قصهنويسان كودك از جمله مجتبي رحماندوست و فريدون عموزاده خليلي.
سميعي گيلاني ادامه داد: در نگاه كلي حجم و شمار فوقالعاده آثار تا سال 1370 نزديك هزارو600 داستان كوتاه و 46 رمان و داستان بلند است. تنوع مضامين و انعكاس جهتهاي مختلف جنگ، از ويژگيهاي اين آثار است. اما شتابزدگي در خلق اين آثار قهري بود و غالب آنها گزارشگونهاي هستند كه فرصت پردازش هنري نداشتهاند. نويسنده آنچه را كه فيالحال تجربه كرده، گرماگرم نوشته است، در صورتي كه ادبيات واقعي انقلاب و جنگ سالها پس از آنها پديد ميآيد.
سخنران سوم اين همايش، رؤيا صدر بود كه با موضوع «نگاهي به روند طنز در ادبيات» سخن گفت.
او كه در مقالهاش بيشتر به بررسي طنز مطبوعاتي بعد از انقلاب پرداخته بود، با طرح اين پرسش كه آيا منتسب كردن طنز به انقلاب، از خصوصيت انتقادي آن كم نميكند و آيا ميتوان از جرياني با عنوان جريان طنز انقلاب نام برد، گفت: بله پاسخ مثبت است. طنز دورهي اول انقلاب از نظر تعدد نشريهها تنها با نشريههاي سالهاي 32 قابل مقايسه است. از نظر درونمايه، مضموني سياستزده دارد و گزنده و متمايل به هجو است. جنگ مزيد بر علت ميشود و طنز سياسي افول ميكند. طنز اين دوره اگرچه در چارچوبهاي پذيرفتهشدهي نظام جمهوري اسلامي محسوب ميشود، ولي بهعلت تجربه پراكنده و محدود، جريان طنز تلقي نميشود.
او ادامه داد: آفرينش ستون «دو كلمه حرف حساب» تعريف جديدي از طنز انقلاب، متفاوت با آثار قبلي، ايجاد ميكند. كيومرث صابري فومني از پايهگذاران طنز انقلاب است، كه به طنز نگاهي ادبي دارد.
بهگزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين همايش، بخشي از شعرهاي علي معلم و برخي داستانهاي نوشتهشده با موضوع انقلاب خوانده شدند. سپس نشست تخصصي مسائل نظري نقد و سبك، نظريههاي ادبي تازه و داستان ايران معاصر با حضور علي معلم، محسن سليماني، فيروز زنوزي جلالي، كاووس حسنلي و صابر امامي بهعنوان مدير جلسه برگزار شد. البته بنا بر اعلام قبلي، اين نشست قرار بود با حضور قيصر امينپور، احمد تميمداري و فاطمه راكعي هم همراه باشد.
در اين نشست، معلم دربارهي اينكه چرا شعرهاي او را جزو محكمترين و اولين شعرهاي انقلاب ميدانند و عامهپسند و خاصپسند بودن آنها، گفت: آنچه پيش روي ماست، كفايت ميكند. ادبيات بهمعناي حقيقي قطعا موضوعي است كه به خواص مربوط ميشود و خيلي نبايد در قيد اين بود كه شنوندگان بسياري مخصوصا حول و حوش عنوان شعر بهمعني شعر، يعني انواعي كه از گذشتههاي دور ميشناسيم، باشد. رودكي همين امروز هم مثل روزگار خودش قطعا دوستان معدود و محدودي دارد و يا مولانا و حافظ و حتا استاد شهريار. پس اين وسوسه كه شعري بگوييم كه همه دوست داشته باشند و بيايند و بشنوند، همان اولين قدم، خلاف قصهي حقيقي شعر است، كه پيام شعور آدمي را دارد؛ در حاليكه ترانه و تصنيف را همه ميپسندند، چون كلامي آسانتر و بديعتر از شعر است. من هر دو اين كارها را براي اهلش تجربه كردهام. براي برخي از شعرها اصلا در زمانهي خودمان مشتري نميشناسم. اما ترانهها را براي مردم همين روزگار گفتهام؛ در حاليكه شعر اين نوعي نبوده و نيست. هم مشتريانش اندكاند و هم برگزيده و انتخاب شده است.
در ادامه، زنوزي جلالي دربارهي ويژگي قصه در سالهاي ابتدايي انقلاب گفت: پارهاي از دوستان نوقلم بودند و نوع ادبيات بهوجودآمده، شعاري و احساسزده بود. در آن دوران ما با اين جنس ادبيات روبهروييم كه بيشتر شبيه بيانيههاي سياسي بود. اما آن نسل خيلي از نامهربانيها را تحمل كرد. واقعا آن اوليها كه از دل انقلاب جوشيدند، الان كجا هستند و ما الان در چه دورهاي هستيم؟
حسنلي نيز دربارهي نوآوري در شعر بعد از انقلاب گفت: اين شعر تحولاتي داشته است كه از دورهي اول و آغاز جنگ با آن همراه بود؛ مثل مهيج بودن، تپنده بودن، شعاري و با ريتم تند و وزن كوتاه همراه بودن، كه ضرورت آن روزها بود. اما آرامآرام شعر هم دروني شد و شاعران بيشتر بهسمت وزنهاي بلندتر و آرامتر با مضامين درونيتر روي آوردند و مضمونها هم اغلب به برخي از گلهها تبديل شدند؛ به گلههايي كه شاعران به آرمانهايشان نرسيده بودند، و شعر بهسمت توجه به فرم و تكنيك پيش رفت. با اين حال شاخصهي بارزي براي جدا كردن شعر انقلاب با شعر غيرانقلاب نداريم.
همچنين سليماني با ذكر خاطراتي از همكاريهاي ترجمهيي با طاهره صفارزاده گفت: از نظر من همهي آثاري كه پس از انقلاب خلق شدهاند، رنگ و بويي انقلابي دارند و بايد به بررسي وسيع اين ويژگيها بپردازيم. متاسفانه پس از انقلاب با اينكه آثار بسياري در حوزهي داستاني خلق شدهاند، اما با نوعي داستانترسي روبهرو شدهايم و نميدانم چرا از داستان ميترسيم. از اينرو مميزي در داستان بسيار پررنگ شده است و تكليف نويسندهها بهخاطر روشن نبودن بسياري از معيارها مشخص نيست.
او همچنين يادآور شد: خيلي از اقشار جامعه علاقهمند مميزي در داستان هستند و همين نويسندهها را دچار دردسر ميكند. دولتها نيز چون سليقهيي عمل ميكنند و دستورالعمل مشخصي براي مميزي كتاب وجود ندارد، همواره نويسندگان را دچار دردسر ميكنند. در حاليكه امروزه تصوير از كلمه بسيار ترسناكتر است، اما در جامعهي ما همواره ترس از كلمه وجود دارد.
در پايان آخرين نشست اين همايش كه از 23 بهمنماه آغاز، و در بخشهاي مختلف هنري برگزار شد، برخي از حاضران پرسشهاي خود را مطرح كردند.
همچنين عنوان شد، برگزيدگان در نشستي ديگر معرفي خواهند شد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات