محمدعلي پرتو يكي از جانبازان 70 درصد و قطع نخاعي دوران 8 سال دفاع مقدس است كه عليرغم داشتن مشكلات زياد جسمي و تنفسي موفق به ادامه تحصيل تا درجه دكتري شده است.
وي در سال 1344 در روستاي فخرآباد شهرستان مشگينشهر متولد شد و پس از طي دوران ابتدايي و با شروع فعاليتهاي انقلاب اسلامي و آغاز جنگ تحميلي با حضور در اين عرصهها و مقاومت در جبهههاي حق عليه باطل در سال 1363 در جريان عمليات بدر به فيض جانبازي نائل شد.
محمدعلي پرتو در گفتوگو با خبرنگار سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ميگويد: در زمان جنگ، از آنجا كه حضور در جبهه و حمايت از ولي فقيه را بر حضور سنگر علم و دانش واجبتر ميديدم تحصيلات خود را در مقطع دوم راهنمايي ناتمام گذاشتم تا به تكليف خود عمل كنم.
بعد از جانباز شدن، در آسايشگاه تبريز بستري بودم. در آن زمان اولين نفري بودم كه تقاضاي ادامه تحصيل را به بنياد شهيد داده و در آسايشگاه به همراه معلمي كه ميآمد تا پايان مقطع راهنمايي ادامه تحصيل دادم تا اينكه به آسايشگاه ثارالله تهران براي مداواي بهتر انتقال يافتم. در همان زمان مصادف با ازدواجم بود كه زمينه براي ادامه تحصيلاتم بيشتر فراهم شد.
بعد از سكونت در مشگينشهر از آنجا كه مدارك پايان دوره راهنمايي من در آسايشگاه تبريز گم شده بود دوباره از مقطع راهنمايي در شهرستان مشگينشهر – تحصيلات خود را شروع كردم تا اينكه در سال 1370 موفق به اخذ ديپلم شدم.
به دليل اينكه جانباز قطع نخاعي از گردن بودم هيچگونه توانايي نوشتن را نداشتم.در تمام دوران تحصيل، همسرم در امر نوشتن به من كمك ميكرد پيشرفت من در تحصيل چنان خوب بود كه مدير كل جانبازان وقت بعد از پي بردن به موضوع، ماشين تايپي را در اختيارم گذاشت كه تا حدودي از مشكلات نوشتن مرا كاهش داد.
در سال 71 موفق به قبولي در رشته علوم سياسي دانشگاه تهران شدم ولي به لحاظ اينكه لازمه تحصيل در اين رشته برخورداري از سلامتي جسمي و حركتي بود. عليرغم پيگيريهايي كه كردم اجازه تحصيل در اين رشته به من داده نشد تا اينكه در سال 72 در رشته فقه و مباني حقوق دانشگاه آزاد تبريز پذيرفته شدم يك ترم در اين رشته تحصيل كردم وچون به تحصيل در دانشگاه سراسري علاقهمند بودم دوباره در كنكور شركت كرده و در سال 73 موفق به قبولي در رشته تاريخ دانشگاه تبريز شدم.
همزمان با تحصيلم در اين دانشگاه به پيشنهاد معاون دانشجويي وقت در كميته انضباطي دانشگاه مشغول به كار شدم تا اينكه بلافاصله در مقطع كارشناسي ارشد تاريخ بدون استفاده از سهميه توانستم با كسب رتبه دوم كنكور پذيرفته شوم و در همان دانشگاه ادامه تحصيل دهم بعد از اين نيز در سال 1382 وارد مقطع دكترا شدم و هم اكنون به عنوان مدرس دانشگاه تبريز و دانشگاه امام حسين (ع) به غير از كميته انضباطي دانشگاه تبريز مشغول فعاليت هستم.
وي در مورد اهداف خود از ادامه تحصيل گفت: روزهاي اول بستري شدنم در بيمارستان، سردار شهيد ميرمحمود بنيهاشم به هنگام عيادت از من يك تابلوي عكسي از دو شهيد حميد و مهدي باكري و يك كتاب مناجات حواجه عبدالله انصاري به من داد و گفت: پرتو، از اين به بعد راه سختي در پيش داري با اينكه ماموريت شما در ميدان نبرد تمام شده است ولي بايد سعي كني براي غنا بخشيدن فرهنگ و توسعه علم در كشور گام برداري و در اين راه سخت تلاش كنيد. بنابراين حكم ماموريتي كه از اين شهيد بزرگوار دريافت كردم تصميم به ادامه تحصيل گرفتم.
وي در ادامه ميگويد: گام برداشتن ما در راه علمآموزي براي حفظ اسلام و شرافت انساني است. الان ما در يك جبهه جنگ نميكنيم بلكه در جبهههاي مختلف در راستاي مبارزه با كفر و ناداني و خدمت به جامعه اسلامي مسووليت سنگيني بر دوش داريم.
در زمان تحصيلم مشكلاتي در تهيه وسايل كمك آموزشي و اياب و ذهاب داشتم و هم اكنون نيز هزينههاي چاپ مقالات و كتابهايم را خود پرداخت ميكنم ولي متاسفانه سازمانهايي چون وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي مشكلات ما را دو چندان كرده است. اخيرا مصوب شده كه همه كتابهاي نوشته شده از قبل بايد در وزارتخانه تاييد و بعد به چاپ برسد كه اين كار در واقع يك خيانت به مملكت محسوب ميشود.
من بيش از 15 مقاله و 3 كتاب آماده چاپ دارم كه از ترس اينكه براي داوري به تهران فرستاده شود و بعد از چند سال بلاتكليفي چاپ نشود نگه داشتهام.
براي افرادي همانند من زمان خيلي ارزشمند است تا فرصت داريم دانستههاي خود را براي استفاده مردم عرضه كنيم. به نظر ميرسد هنوز ارزش بعضي كارها در كشور درك نشده باقي مانده است.
وزارت فرهنگ وارشاد به برخي كتابها مجوز چاپ داده كه يك دينار هم ارزش ندارد. امروزه بايد درغنا بخشيدن فرهنگ كشورمان تلاش بيشتري شود ولي متاسفانه در يك دورهاي، كتابهايي به بازار آمد كه نه تنها به نفع انقلاب نبود بلكه به ضرر انقلاب تمام شده است. بايد روي فرهنگي كار شود كه در آينده جواب دهد.
پرتو با اشاره به جايگاه جانبازان در كشورمان گفت: خدمت به ايثارگران و جانبازان خدمت به مملكت محسوب ميشود وقتي ما به كشورهاي ديگر كه جنگ جهاني كشته دادهاند نگاه ميكنيم شاهديم كه چگونه با افتخار با بازماندگان خود رفتار ميكنند و ارزش قائل هستند. رزمندگان اسلام، خانواده شهيد و يا جانباز كارنامه درخشان آن دوران هستند و اگر اين خانوادهها را دولت و ملت همراهي نكنند هيچ وقت فرهنگ ايثار تاثير خود را در كشور نخواهد گذاشت.
جانبازان يك روزي به خاطر حفظ اسلام و اعتقادات مردم و كشورشان از خود گذشتگي كردهاند و تبديل به يك فرهنگ شدهاند. اگر چه ما اعتقاد داريم دولت براي رفع مشكلات فرهنگي جامعه تلاش ميكند ولي همچنان فرهنگ ايثار در جامعه مظلوم است و سلايق و خواستههاي فكري برخي ما باعث شده اين فرهنگ در غربت باقي بماند.
نسبت به دوران دفاع مقدس احساس ميشود جامعه شكل ديگري به خود گرفته و خلاءهاي فرهنگي را به راحتي ميتوان لمس كرد و براي پر كردن اين خلاء ما بايد ملت ودولت پيوسته در كنار هم قدم بردارند و اين حالت هيچ فرهنگي نميتواند بر ما غالب شود.
خداوند را شاكريم كه ملت بزرگوار، ما جانبازان را هميشه از خود ميدانند و نسبت به اين فرهنگ ابراز علاقه دارند و عملي شدن آن تنها حمايت مسوولان را ميطلبد.
وي در پاسخ به اينكه تا چه ميزان در انتقال فرهنگ دفاع مقدس در جامعه موفق بودهايم گفت: انقلاب اسلامي يك مسيري است كه همه ملت ايران بايد در كنار هم باشند تا ملتهاي ديگر نيز همانند كشورهاي لبنان، فلسطين و عراق كه امروزه از انقلاب اسلامي، امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري تاسي ميگيرند، اين مسير را ادامه دهند و بر همه واجب است كه از اين راه دور نمانيم چرا كه دوري از افكار و ارزشهاي دوران دفاع مقدس دوري از واقعيتها و سعادت آينده است و هيچ زمان نميتوان گفت:تا چه ميزان در انتقال اين فرهنگ موفق بودهايم چرا كه نسبت به شرايط حاكم در هر زمان بايد اين فرهنگها را جز به جزء به مردم بازگو و روشنگري كرد.
اگر از اين روشنگريها دور بمانيم و در خدمت خانوادههاي معظم شهدا نباشيم بايد بدانيم كه در تاريكي و ظلمت به سر ميبريم و امروزه اگر بخواهيم خداي باري تعالي رحمت خود را بر ما نازل كند بايد از اين روشنگريها استفاده بهينه كرد و شهدايي كه روزي در راه اسلام و حفظ آن جان خود را در جبههها فدا كردند ما نيز در همان راه قرار بگيريم تا زمينهسازان خوبي براي ظهور حضرت بقيهالله (عج) باشيم.
اين جانباز كشورمان در ادامه به نقش همسرش در دستيابي خود به موفقيتهاي تحصيلي اشاره كرد و گفت: در تاريخ كشورمان يكي از مهمترين مسالهاي كه كمتر به آن پرداخته شده تلاش بانوان در جامعه است به خصوص نقش آنها در دوران دفاع مقدس كه در پايگاههاي مقاومت جهت تهيه لباس و آذوقه رزمندگان اسلام فعاليت ميكردند و بالاتر از اينكه مسووليت تربيت فرزندان شايستهاي را بر عهده داشتند و برادران و پدران و همسران خود را با دلي آرام و با تشويق راهي جبههها ميكردند. اگر منصفانه عمل كنيم يك سوم دوران 8 سال دفاع مقدس مال رزمندگان سالام و دو سوم آن مال زنان است كه اين چنين در جبههها حضور داشته واز خود گذشتگي ميكردند.
هنوز خيلي مانده كه اين حركتهاي با ارزش بانوان را به قلم كشيده و بنويسيم. نبايد تنها به خود جانبازان بپردازيم چون نقش همسران و مادران آنها در اين راستاآنچنان پنهان مانده است كه حتي به چشم نميآيد.
همسر من نيز همچون ساير همسران جانبازان بسياري از مسائل را تحمل ميكند تقريبا 99 درصد از امورات درماني من به عهده اوست ما جانبازان شبانه روز با مشكل دست و پنجه نرم ميكنيم بعضي از شبها شايد بيش از 20 بار به دليل مشكلات جسمي وتنفسي از خواب بيدار ميشوم كه در همه اين زمانها همسرم پرستاري از من را به عهده دارد.در تمام مطالعات و تحقيقاتي كه انجام ميدهم همسرم درنوشتن وديگر مسائل كمك حال من است كه در واقع مدرك دكتراي من مال همسرم است چرا كه بعد از خدا اگر حمايت همسرم نبود به اين مرحله نميرسيدم.
رقيه تقوي گرجي، همسر اين جانباز نيز در گفتوگو با خبرنگار ايسنا از اينكه توانسته سهم كوچكي در خدمت به جامعه ايثارگر داشته باشد خداوند راشاكر است و ميگويد: با ازدواج با يك جانباز ميخواستم دين خود را به انقلاب و جنگ ادا كنم و به خاطر اين هدفي كه دارم خداوند براي من صبر و تحمل زيادي عطا كرده است در طول زندگي با همسرم هيچ موقع احساس خستگي نكردهام و از اينكه شاهد پيشرفت همسرم هستم هر لحظه افتخار ميكنم.
در دوران تحصيل او با اينكه خطم خوب نبود ولي در نوشتن كمك حالش بودم و از اين كار لذت ميبردم.
از جانباز محمدعلي پرتو كتابها و مقالات متعددي به چاپ رسيده است كه كتاب تحولات لبنان در گستره تاريخ، استعمار كهن تا فرانو در دنيا و مقالههاي تاثير متقابل نقاشي ايران و چين در دوره مغول، و استعمار فرانسه در لبنان از جمله از آنها است.
انتهاي پيام
نظرات