/همايش هنر انقلابهاي دنيا در تهران/ زهرا رهنورد: همچون توجه به ميراث فرهنگي، به هنر زندهي انقلاب وفادار بمانيم
زهرا رهنورد با ابراز تاسف از اينكه به هنر انقلاب اسلامي بياعتنايي ميشود، گفت: هنر انقلاب بسيار تنها، غريب و بيكس شده است.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، وي كه در نخستين روز همايش هنر انقلابهاي دنيا سخن ميگفت، تاكيد كرد: اگر حوزهي هنر انقلاب با حفظ تمام ويژگيهاي فني و تكنيكهاي يك موزه تاسيس نشود، بهزودي شاهد مجروح و نابودن شدن آثار انقلاب خواهيم بود.
بهاعتقاد او، ضرورت دارد همانقدر كه به ميراث فرهنگي توجه ميكنيم به هنر انقلاب، بهعنوان يك هنر زنده توجه كنيم و وفاداريهاي بهتري نسبت به هنر انقلاب داشته باشيم.
وي در مقايسه انقلابهاي جهان با يكديگر گفت: هرچه به گذشته نگاه ميكنيم فقط انقلاب اسلامي ايران و انقلاب فلسطين را ميتوانيم در يك طبقهبندي هنري، مذهبي و ديني قرار دهيم؛ انقلابهاي ديگر بهلحاظ واقعيتهاي اجتماعي به سه طبقه تقسيم ميشوند؛ انقلابهايي با جنبه ايدئولوژي كمونيستي، انقلابهاي ايدئولوژيكي و اسلامي و نيز انقلابهايي همچون انقلاب كبير فرانسه كه اساسا ايدئولوژيك نيستند؛
وي سپس نتيجه گرفت: تقريبا همهي آنها نقطه اشتراكاتي با هم دارند، تمام اين انقلابها با حضور مردم را بهوجود آمدهاند، آحاد جامعه در آنها هستند، در تمام اين انقلابها رهبران را در تصوير احضار ميكنند.
وي در ادامه به تفاوت ميان انقلابهايي كه عقيدهي كمونيستي دارند، با ديگر انقلابها اشاره كرد و توضيح داد: يك نگرش طبقاتي نسبت به اين قضيه وجود دارد. ميگويند اين انقلاب يك انقلاب پوپوليستي بود، اولا پوپوليست در معناي پاپ ومردمگرا بودنش براي انقلاب حسن است.
وي در بخش ديگري از سخنانش، تصريح كرد: در هنر انقلاب اسلامي همه اقشار مردم حضور داشتند و اين يك افتخار است چون يك ايدئولوژي خاصي هم داشت كه اين ايدئولوژي در مرحله عمل بود ولي به لحاظ ايماني ايدئولوژيك نبود، من بين معرفتشناسي انقلاب و ايدئولوژيك كردنش تفاوت قايلم و هر دو هم لازم است.
اين مدرس دانشگاه همچنين عنوان كرد: انقلاب ما در آن واحد با انقلابهاي ديگر تفاوت بزرگي داشت و آن همراهي معرفت شناختي و ايدئولوژيك است. يعني انقلابكنندگان لحظه به لحظه در يك روند معرفتشناسي قرار ميگرفتند، ايمان و عقيدهشان عميقتر ميشد. هم زمان با اينكه يك نگاه ايدئولوژي در دستگاه فكري داشتند، تعريفهايي از انسان داشتند، اينها حالتهاي ايدئولوژيك آنهاست، ولي در اعماق اين ظاهر ايدئولوژيك در واقع آن نگاه معرفتشناسانه لحظه به لحظه هويدا ميشد.
وي دربارهي تشابههاي انقلابها گفت: حضور مردم و قهرمانان و رهبران شباهتهاي انقلابهاست، اما تفاوتهاي آن جنبه معرفتشناسانه دارند.
وي تاكيد كرد: فقط وقتي خودآگاهي پيدا كنيم، پرستش مفهوم الهي پيدا ميكند، وقتي عقلاني و آگاهانه وارد اين ساحت شويم، پرستش معناي عميق و والاي خودش را يافته، زيرا قضاي الهي است كه او را بپرستيد. در حالي كه ما از صبح تا شب مرتب مشغول پرستشهاي ديگر هستيم. پس اين درجات معرفت شناختي ماست كه آن پرستش و شناخت رو به ساحتهاي بسيار بالاتري از خزائن الهي ملحق ميكند و آن انقلاب كبير اسلامي ما و انقلاب عظيم فلسطين در واقع اين تفاوت را دارند.
رهنورد درباره تصوير زن در انقلابها نيز اظهار كرد: در انقلابهاي دنيا زنان حضور داشتند. حتا در سنتيترين شرايط زنان نقش پيشتازي در انقلابها داشتند. با نگاهي در هنرهاي تجسمي حضور زنان بهويژه در انقلابهاي كمونيستي بهشكل زنان انقلابي و زنان انقلابي كارگر، دهقان و زحتمكش در آثار ديده ميشود.
وي گفت: در انقلاب ايران همهي زنان از همهي قشرها پير و جوان و خرد و كلان، بدون نگاه طبقاتي حضور داشتند. در تصوير زنان در آثار هنري انقلاب هم بهندرت بدون نقش خانوادگي ظاهر شدهاند.
او با ابراز تعجب اظهار كرد كه زنها در عرصهي عمومي ظاهر ميشوند، اما پنجره حضور آنها عرصهي خانواده است.
وي گفت: مقوله مادري يكي از بزرگترين درسهايي است كه اسلام و قرآن كريم بهما ميدهد، مقصود من از مقولهي مادري اصلا مادرشدن نيست؛ چون ممكن است قسمت كسي بشود يا نشود؛ اصلا مادر شدن مهم نيست، مهم حس و ايفاي نقش است كه اسلام و قرآن ميدهد، در بالاترين شخصيتهايي كه اسلام و قرآن به ما ميدهند، حضرت مريم (ع) كه ام عيسي (ع)، او را خطاب ميكنند و يا آسيه زن فرعون. او كسي است كه مادر هم نميشود، ولي حضور و ايفاي نقش او با مادري شروع ميشود. بههمين جا هم ختم نميشود و در واقع يك انقلاب جهاني ديني با حضور نوعي از رفتار او و پرورش موسي (ع) و حفظ حياتش انجام ميگيرد. تا آنجا كه زير شكنجه شهيد ميشود و از خداميخواهد خانهاي در بهشت برايش بسازد و او را از دست فرعون و عملش نجات دهد و خداوند براي مومنان زن فرعون را مثال ميزند.
زهرا رهنورد در ادامه متذكر شد: الگوي يك مادر در اوج ايثار خودش الگوي زن در انقلاب ما بوده، آيا آنها بهشكلهاي ديگر در انقلاب نبودند؟ آيا اين همه زنان و دختران جوان در انقلاب شهيد نشدند، ولي آن چيزي كه در هنر انقلاب ظاهر ميشود، مادرها هستند. ما ميدانيم در تمام صحنههاي انقلاب همهي اقشار بودند، ولي چرا در هنر انقلاب فقط مادرها ظاهر ميشوند؟ آيا اين عيب هنر انقلاب ماست كه زنان را فقط به شكل مادر ديده يا اينكه به يك الگوپذيري خيلي باطني و عميقتري اشاره ميكند كه سراسر اسطورههاي تاريخ و تاريخ هنر را دربر ميگيرد. من نميخواهم بگويم حسن است يا عيب.
اين هنرمند نقاش گفت: زنان در انقلابها نقش داشته و دارند و اين نقش يك بنيادي است منتهي نگاه آنجا كه طبقاتي ميشود به جايگاه زن در انقلابها حالت اسطورهاي مادرانهاش ضعيفتر ميشود، اما آنجايي كه كل مردم را دربر ميگيرد حالت اسطورهيي شديد ميشود و آنجايي كه يك باور مذهبي و ديني مثل اسلام پا بهعرصه ميگذارد، مثل خورشيدي اسطورههاي كهن را بهخدمت ميگيرد.
رهنورد در پايان با اشاره به مظلوميت هنر انقلاب گفت: در يك دورهاي اين هنر سياسي، انقلابي و مذهبي بوده و اكنون وارد دوره فرهنگي و عرفاني خود شده است. يعني در واقع به يك فراز ديگري منتقل شده كه اين فراز ناشي از شرايط خاصي است كه ما الان داريم دورهاي از انقلاب بحبوحهاش گذشته الان در بهدست آوردن ارزشهاي ديگري هستيم و در اين ساحت اكنون وارد دورهي عرفاني و فرهنگ شديم و در فرهنگسازي لايههاي عميقتري را هنر انقلاب دربر گرفته است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات