حجت گفت: "ما هر روز در هنرهاي رزمي، انرژي هستهيي، شاهد موج نويي از جوانان هستيم كه با قابليت فوقالعاده ظاهر ميشوند، حالا چه ايرادي دارد كه در مجسمه هم اين اتفاق بيافتد؛ همهي پيشكسوتها تاج سر ما هستند، اما وقتي حتا پيشكسوتان مجسمهسازي كشور، بدون آشنايي با اسامي افراد داوري ميكنند و افراد جوان و ناشناخته بالا ميآيند، بهطور يقين براي كشور ما افتخار است؛ هيچ جاي گلايهاي هم وجود ندارد و آنها حتما ميتوانند در آينده، كارهاي بسيار بهتر از اينرا نيز انجام دهند."
برگزاركنندگان نخستين سمپوزيوم تهران نمايشگاهي از برگزيدههاي ماكتهاي منتخب داوران اين مسابقه را برپا كردند. در اين نمايشگاه پنج ماكت از آثار هنرمندان ايراني و 15 ماكت خارجي، عرضه شده كه با داوري پرويز تناولي، سيدمهدي حجت، غلامحسين ابراهيمي ديناني، عباس كيارستمي و محمدحسين حليمي انتخاب شده و قرار است نيمهي اسفندماه سال جاري در مقياس بزرگ براي شهر تهران ساخته شوند.
سيدمهدي حجت - بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي در ايران - معتقد است كه استفاده از امكان مناسب هنر مجسمهسازي براي تلطيف فضاي شهر در رساندن پيامهاي ارزشمند معنوي و اخلاقي كه در جامعهي ما وجود دارند، بهراحتي ميسر است.
او در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به تشريح استدلالهاي خود از چگونگي داوري حدود 400 اثري پرداخت كه از سراسر دنيا در اين سمپوزيوم شركت داده شدهاند.
وي گفت: مجسمه رسانهاي است كه هيچكدام از آثار هنري ديگر نميتوانند كاري را كه توسط آن صورت ميگيرد، انجام دهند. اين هنر با جمع بسيار كثيري از مردم مواجه است و در درون خود ميتواند بسياري از ارزشهايي اخلاقي، معنوي و اعتقادي را مطرح كند؛ كه متاسفانه تاكنون جامعهي ما از چنين ظرفيت خوب هنري استفاده نكرده است و اكنون سمپوزيوم ميتواند گام اول و كار ارزشمند و مناسبي باشد كه راه را براي اين قضيه باز ميكند.
اينكه چقدر ارزش دارد كه كشور ما در صحنهي بينالمللي، مجسمهسازهاي دنيا را دعوت كند و آثار هنري آنها را در چارچوب موازيني كه در جمهوري اسلامي مطرح است، مورد بهره برداري قرار داده و در اختيار جامعهي ايراني گذاشته شود، نكتهي ديگر مورد اشارهي بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي در ايران است كه بهزعم وي قابل توجه و محل بحث است.
به اعتقاد حجت، آثاري است كه به سمپوزيوم عرضه شدند، خوشبختانه با اينكه هنرمندان ايراني سابقهي زيادي در اين زمينه بهطور وسيع نداشتند و معدود هنرمنداني در حوزهي مجسمهسازي بودند، ولي تقريبا تعداد آثاري كه از ايران عرضه شد، نزديك به آثار ديگر كشورهاي مختلف دنيا بود؛ از سويي ديگر شركت كشورهاي مختلف هم بسيار قابل توجه بود. بهگونهاي كه تقريبا از عمدهي كشورهايي از شرق و غرب عالم كه در حوزهي مجسمهسازي حرفي براي گفتن دارند، در اين سمپوزيوم شركت و حقيقتا از نظر كمي و كيفي شانه به شانهي آثار بينالمللي حركت كرده بود.
او در عين حال اذعان داشت: بهخاطر سابقهي طولاني و آشنايي كشورهاي مختلف با زبان، بيان مجسمه خود به خود آنها قدري جلوتر و دقيقتر از ما عمل كرده بودند.
وي با اشاره به تركيب متنوع هيات داوران اظهار كرد: از شخصيتهاي مختلف، اعم از هنري صرف، شرقشناس، جامعهشناس، كارگردان سينما، آرشيتكت، در جمعي حضور داشتند كه يك كيفيت خوبي را براي هيات انتخاب بهوجود آورده بودند كه از ميان 400 اثر، بايد 15 اثر خارجي و پنج اثر ايراني با دقت و طي جلسات متعددي انتخاب ميكردند.
حجت توجه به اين نكتهي بهزعم خود خيلي مهم را ضروري دانست كه تمام كار داوري، توسط هيات انتخاب به اتفاق آرا و با رضايت تكتك اعضا انجام شده است.
به اعتقاد او معمولا در قضاوت آثار هنري، دستيابي به چنين مرحلهاي كار بسيار دشواري است و هيات داوري توانسته است با روش بسيار دقيقي كه در انتخاب آثار اعمال كرده، به آن دست يابند.
وي بارديگر تاكيد كرد: همهي شش نفر اعضايي كه در جمع داوري حاضر بودند، با كمال رضايت اعلام نظر كردند و همهي قوانين كاملا رعايت شد و از آنجا كه دامنهي موضوع ارايه شده - علم، معنويت و هنر- بهمجسمهسازان خيلي وسيع بود، طبيعتا داوري نيز گستره ميشد، ما يك اين نكته را كه مخاطبان ايراني را در شهرهاي ما با موضوع مجسمه آشنايي ندارند نيز درنظر گرفتيم. بنابراين ممكن بود كه مجسمههاي خيلي ارزشمندي باشند، ولي بهقدري در افق مجسمهسازي قرار گرفته باشد كه نتواند با مخاطبش رابطهي دقيقي برقرار كند. از نظر شكل و محتوا و چه از نظر نوع و سبك كار، تلاش كرديم مجسمههايي را انتخاب كرديم كه بتواند رابطهاي با مخاطب ايراني برقرار كند و در طول زمان 20 روزي كه براي ساختن ابعاد واقعي، كه در كارگاه تهران قابل ساخت باشد.
او با يادآوري اينكه در كارنامهي حرفهيي 30 سالهي خود، سابقهي داوري مسابقات مختلفي را ثبت كرده، اظهار داشت: با وجود اينكه در 30 سال گذشته، خيلي كار داوري، چه در حوزهي معماري و چه در حوزههاي ديگر هنري اعم از سينما، تئاتر و نقاشي داشتم، از اين مورد كاري كه انجام دادم، بسيار راضيام و فكر ميكنم با برنامهي بسيار دقيقي مواجه بود.
حجت توضيح داد: آن مجسمههايي كه در نهايت بيرون ميآيند كه البته هيات داوران آن را داوري خواهند كرد، از لحاظ كيفيتي در سقف قرار دارند. انجام اين سمپوزيوم، روش كار آن، انتخاب داوران و نتايج آن روايتكنندهي كيفيت سطح بالاي همهي مجسمهها نميتواند باشد، و اين به بضاعت مجسمهسازان بستگي پيدا ميكند.
او با اذعان بر اينكه خيرالموجودين را انتخاب كردهاند، تصريح كرد: دليلي ندارد كه اينها سقف درخواست ما در حوزهي مجسمهسازي باشد؛ اميدوارم در سالهاي آينده حركات هنري ارزشمندي اتفاق بيافتد تا بتواند نتايج بهتري را بهوجود آورد.
وي افزود: مطمئنم كه اين مجسمهها، مجسمههاي قابل قبولي هستند و مردم با آنها ارتباط برقرار ميكنند و هرچند كه در سقف هنر مجسمه و مسجمهسازي نيست، ولي براي شروع قدم خوبي است.
بهگفتهي اين عضو هيات انتخاب، بسياري كساني كه در اين سمپوزيوم شركت كرده بودند، شايد توقعي كه ما از خلاقيت، سادگي، وابسته بودن به فرهنگ ايراني، مناسب بودن براي فرهنگ ايراني و مخاطب ايراني را داشتيم، برآورده نكرده بودند. شايد كار آنها براي يك موزه بسيار زيبا باشد، ولي وقتي شما ميخواهيد با تمام معيارها چيزي را در سطح شهر بگذاريد و مردم با آن ارتباط برقرار كنند، موضوع متفاوت است؛ شايد آثار پيكاسو تابلوهاي بسيار خوبي باشند، اما من فكر نميكنم آن تابلوها آنقدر مناسب باشند كه آنها را در سطح شهر خود قرار دهيم، چون با مخاطب خود ارتباطي برقرار نميكند. بنابراين اين انتخاب ما يك نوع داوري هنري صرف نبوده، كه فقط به ارزش آكادميك هنري به اين آثار نگاه كنيم، بلكه ديد اجتماعي را نيز مورد توجه داشتيم.
او با تاكيد بر اينكه هيات انتخاب، مقيد بر اين موضوع بوده كه آثار بهصورت 5 ايراني و 15 خارجي انتخاب شوند عنوان كرد: مجسمهسازان غيرايراني از ما جلوتر هستند و آنها سالهاي سال است كه اين هنر را ميشناسند. بسياري از ارزشهاي انساني، اخلاقي، الهي و اجتماعي ميتواند توسط آنها در اختيار مردم قرار گيرد. از اين ديدگاه تفاوت خيلي زيادي بين آثار سطح بينالمللي و ايراني وجود ندارد.
حجت بهعنوان نمونه گفت: ممكن است در مقابل شما مجسمهاي را بگذارند كه وقتي به آن نگاه ميكنيد متوجه شويد كه عدالت چيز بسيار خوبي است. آن اثر را كه ممكن است شخصي در آرژانتين، چين و يا ايران طراحي كند، اما از آنجا كه اين ارزش بهقدري ارزش اصيل و انساني است كه همهي انسانها در اين حوزه از آن استفاده ميكنند و چون در مجسمهسازي استفاده از مسائل، ظاهري فرهنگي نيست و ميتواند بهصورت خالص اين معنا را بيان كند.
به اعتقاد او اگر به مجسمههاي انتخاب شده در اين سمپوزيوم به معناي واقعي نگاه كنيم، متوجه خواهيم شد آثاري را كه ارزشهاي عميق انساني در آن مطرح است، از ميان آنها آثاري را كه حرفي براي گفتن دارند، گزينش شدند.
وي به ايسنا گفت: ما انتخاب زياد ديگري نداشتيم. اما اگر آثار را ببينيد متوجه تراز ميان آثار ايراني و خارجي ميشويد. ما اول همهي آثار را ديديم و يك تراز عمومي از سطحي كه اين مسابقه ميتواند داشته باشد در ذهنمان جاي گرفت. اگر ميخواستيم بيشتر از پنج اثر انتخاب كنيم كار ما مشكل ميشد و اگر تراز بينالمللي آثار را به تراز ايراني برميگردانديم، هنوز پنج عدد از اين آثار بهراحتي ميتوانستند با بهترين آثار خارجي دوشادوش حركت كنند.
او با اشاره به توقف مجسمهسازي باعنوان پيكرهسازي در ايران، اظهار كرد: پيكرهسازي در تفكر ديني ما مذموم و متروك بوده است و در موارد بسياري با اين نكته كه يك كالبد، ميتواند يك پيام را توسط خودش بيان كند، آشنا نيستيم.
حجت بهعنوان نمونهاي ديگر توضيح داد: يك ترازو كه فرشتهي عدالت دستش ميگيرد با مقياس بزرگ وسط يك ميدان با كفههاي پر آب آويزان است؛ همهي اين ترازو را شيشهاي تصور كنيد. يك قطره آب در يكي از اين كفهها ميافتد، اين كفه آرام پايين ميآيد و شروع به نوسان ميكند. يك قطره در كفهي ديگري ميافتد و آن سر جاي خود باز ميگرداند و اين تعادل برهم ميخورد. اكنون به مردمي كه هر روزه اين صحنه را ميبينند، ميتوان گفت كه هر قطرهاي ميتواند تعادل را برهم زند و به آنها يادآوري ميكند كه در برابر هر عملي كه ميكني مسووليتي داري و بايد عملت، صحيحي باشد؛ "و منيعمل مثقال ذره شر يره". امروزه مجسمه از طريق بدنهي خود يك پيام انساني را به مخاطب منتقل ميكند كه نبايد از پتانسيل فوقالعادهاش در ايران غافل باشيم.
بهگمان او، بهدليل مسائل تاريخي كه وجود داشته است، جوانان ما به اين سمت گرايش پيدا نكرده بودند. اما اكنون دريچههاي اين زمينه در حال باز شدن است. البته اينگونه مجسمهسازي به اين شكل در عالم همه مسابقهي طولاني ندارد. ولي امروز كه اين دريچه باز شده و ما ميتوانيم اين همه پيامهاي زيبايي را كه از نظر معنوي در ايران وجود دارد را توسط آثار خود به منصهي بروز نگذاريم. مسابقههاي زيادي هم نداريم و آرام آرام بچههاي ما متوجه ميشوند كه ميتوانند حرف خود را توسط مجسمه هم بگويند. همين مشكل در 20 سال پيش دربارهي نقاشي هم بود و جوانان ما آرام آرام آمدند و نقاشي را فهميدند و امروز آثار را در سطح بينالمللي مطرح ميكنند. من مطمئنم كه اين گام و گامهاي بعدي ميتواند راه مجسمهسازي را در ملمكت ما باز كند و آيندهي خيلي خوبي داشته باشد.
مهدي حجت دربارهي ادامه روند حركت برگزاري سمپوزيومها و برگزاري جوايز جهاني كه در بسياري موارد با پايان نخستين دورهي برپايي به پايان خط ميرسند، اظهار كرد: چينيها ميگويند كار را كه كرد، آنكه شروع كرد. اين روندي كه اتفاق افتاده نتايج مطلوب بسياري در اين فاصلهي كوتاه دارد. اگر اين مجسمهها ساخته شوند در ميادين قرار گيرند، ديگر كسي نميتواند جلوي آن را بگيرد، حتا اگر شهردار و مديريت عوض شود.
وي گفت: آن موقع كه سازمان ميراث فرهنگي را بنيان گذاشتم و آن را بهجلو بردم، با همين اعتقاد حركت كردم كه ديگر بعد از آن هر چقدر هم كه بخواهند كج خلقي كنند، تنها ميتوانند آن را بد اداره كنند، اما نميتوانند نابودش كنند.
اين مدرس دانشگاه كه سوابق مديريتي مختلفي را در كارنامهاش ثبت كرده، با ارايهي پيشنهادي عنوان كرد: اگر كه اين كار بهدرستي تا انتها ادامه پيدا كند، و آثار را ببرند و در ميادين بگذارند و مردم با آنها ارتباط برقرار كنند، كه ميتواند ظرف يكي دو سال آينده اتفاق بيافتد بسيار خوب است. اما پيشنهاد من كه در جمع هيات انتخاب آثار نيز مطرح شد، اين است كه بهجاي اينكه اين تعداد مجسمه را متفرق كنيم، يك قسمتي از شهر را كه پيشنهاد من از جلوي دانشگاه تهران ميدان انقلاب، پارك شهر و جلوي تالار وحدت، پارك دانشجو، تئاترشهر است، در محوطهاي بهصورت متمركزتر اين 15،20 اثر را بگذارند و مبلمان شهري ويژهاي را نيز براي آنجا در نظر بگيرند و كمي هم به آن برسند مثلا از ميدان انقلاب تا مهار راه كالج كه اين كه مسير كه مركز كتاب هم هست و همهي دانشجويان وافراد اهل مطالعهي ايران ميآيند، با اين مجسمهها فضايي را بسازند كه مردم بتوانند آن را بفهمند، چون يك مجسمه وسط يك ميدان مثلا در شيراز واقعا تاثير زيادي را نميتواند بگذارد.
حجت افزود: بعد ازاينكه اين حرف بهصورت جدي با شهر گفته شود، اين تقاضا بهوجود ميآيد كه ميدانهاي ديگر نيز خواستار مجسمه هستند؛ ولي اگر حتا اين كار هم نشود و مجسمهها، تكتك در مكانهايي گذاشته شوند و اين راه با همين دقتي كه شروع شده ادامه پيدا كند، مسلما افراد ديگر و يا شهرداريهاي ديگر هم كه دشمن شهر نيستند و اين كار بسيار راحت و همخوان با خطوط سياسي و بهنوعي خدمت به مردم است؛ مطمين هستم كه هر كسي ديگري هم كه در اين سمت قرار گيرد، مطمئنا از اين كار حمايت و آن را تقويت ميكند و اين كار را ادامه ميدهد و من بسيار به اين قضيه خوشبينم و اميدوارم اين افراد بتوانند فاز يك اين كار را بهانجام رسانند.
وي در پايان عنوان كرد: همهي هيات انتخاب از پيشنهاد من استقبال كردند، اما ضروري است كه شوراي شهر شهرداري تهران كه متوليان اصلي اين امر هستند حاضر باشند و سرمايهگذاري جدي بر اين بخش صورت گيرد.
انتهاي پيام
نظرات