• چهارشنبه / ۱۵ آذر ۱۳۸۵ / ۱۰:۱۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8509-06537.48285
  • منبع : نمایندگی خراسان رضوی

محمدمهدي ناصح: فرهنگ‌شناسان دنيا فرهنگ جهاني را بدون فردوسي نمي‌شناسند

محمدمهدي ناصح: 
فرهنگ‌شناسان دنيا فرهنگ جهاني را بدون فردوسي نمي‌شناسند
فرهنگ‌شناسان بزرگ دنيا، فرهنگ جهاني را بدون فردوسي نمي‌شناسند. محمدمهدي ناصح ـ عضو هيات علمي دانشکده‌ي ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد ـ در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان رضوي، در پي مخدوش شدن حريم منظري آرامگاه فردوسي، با بيان اين مطلب افزود: فردوسي از شاعران بزرگ و حکماي آگاه است. وي ادامه داد: فردوسي متوجه يک نکته‌ي ظريفي شده بود و آن اين‌که در احياي فرهنگ خودي اهتمام کند، تا اين‌که مردم را به‌نوعي خودشناسي واقف سازد. به اين دليل، فردوسي در حقيقت يک شناسنامه‌ را براي ايرانيان نوشت و با 30 سال زحمتي که کشيد، هويت ايرانيان را به ابديت پيوند داد. ناصح افزود: شاهنامه‌ فردوسي مانند برخي از آثار معدود و محدود دنيا در حکم آموخته‌هاي ملي و قومي است، که کم‌تر كشوري به چنين توفيقي مي‌رسد و اگر چنان‌چه به چنين کيفيتي برسد، معني‌اش اين است که يک وضع کمال‌يافته و برتري در سير دانش دارد. وي ادامه داد: ما با خواندن شعر فردوسي يک‌بار ديگر خودمان را مي‌يابيم و فردوسي را آينه‌ي تمام‌نماي آن نکته‌ها مي‌دانيم که در ذهن و روح و روان ما هستند. زندگي واقعي، معنوي و فرهنگي ما به اين وابسته است که ايران و ايراني در جهان امروز، اگر با زبان فرهنگ بخواهد سخن بگويد، در مرتبه‌ي‌ اعلاي فرهنگي قرار دارد. اين پژوهشگر تاکيد کرد: مرکز فرهنگ ايراني، فردوسي است که اثر بزرگ او شاهنامه است؛ ‌بنابراين هيچ قومي و حتا خود ما نمي‌توانيم، درباره‌ي فرهنگ، تاريخ و ميراث‌مان سخن بگوييم، بدون اين‌که کتاب فردوسي را زير چشم داشته باشيم. او اضافه کرد: فردوسي کاري کرده است که ما تاريخ و هويت ملي خود را که با عنوان گذشته‌ها، تاريخ و فرهنگ، آداب و رسوم و سنت‌ها، اجداد و پدران و وقايع و سوانح حيات اين قوم است، با او و با نقل و قول‌هايش مي‌شناسيم؛ چون آثار پيش از فردوسي در دوره‌هاي قبل از اسلام از ميان رفته‌اند و فردوسي به‌عنوان يک امانت‌دار بزرگ، آن‌چه را لازم مي‌دانسته به‌درستي نقل کرده است. وي افزود: فردوسي نماينده‌ي کل فرهنگ مردم ايران از گذشته‌هاي دور تا عصر خود است و ما او را يک قائم‌مقام در شناخت خود و شناخت ايران در پهنه‌ي‌ جهان هميشه ماندگار مي‌دانيم. اين مدرس دانشگاه تصريح کرد: متاسفانه به دلايلي شناخت فردوسي با آن کيفيتي که خود او مطرح کرده، نيست؛ چون به دوره‌هاي پيش از اسلام مربوط مي‌شود و مردم و جوامع با آن مسائل به‌طور مستقيم مانوس نيستند؛ ولي شاعراني مانند مولوي و حافظ به عصر ما نزديک‌ترند، يعني فرهنگ عصر ما را گفته‌اند و آن نيازهايي را که مورد نياز ما هستند، مثل عرفان و معرفت و نيازهاي روحي، مطرح کرده‌اند. ناصح با اعتقاد بر اين‌که در حقيقت فردوسي يک شناسنامه است، گفت: چيزهايي که مولوي و سعدي و حافظ مي‌گويند، شرح حال و احوال ماست و عوالم روحي و رواني موجود ما؛ از اين جهت درک فردوسي نسبت به برخي از شاعران ديگر مشكل‌تر است و اين دليل بر حجيم بودن اثرش است. وي همچنين يادآور شد: شکي نيست که مولوي از عارفان بزرگ جهان بشري است و شکي نيست که حافظ از بزرگ‌ترين و ظريف‌ترين شاعران است، ولي مقام فردوسي از باب مسائل فرهنگي چيز ديگري است، که ما در آن‌جا حماسه را مي‌بينيم. وي رسيدگي‌هاي لازم و فراهم شدن وسايل لازم را براي جهانگردان، سياحان و ابزار تحقيق را براي محققان، از عوامل جذب توريست در توس دانست و افزود: اين کار بايد به سبکي صورت پذيرد که افراد در آن‌جا به راحتي رجوع کنند و جايي براي استراحت محققان و دانشمندان مهيا و وسايل گردشگري و رفاه عمومي نيز تا حدي فراهم شده باشد. ناصح اضافه کرد: در واقع نمي‌شود کسي به ايران بيايد و فردوسي را نبيند، چون غالبا در جهان اسم فردوسي و اسم ايران با هم‌اند و اين يعني ايران را بدون فردوسي و فردوسي را بدون ايران نمي‌شناسند. همچنين کشورهاي همسايه ما نيز به فردوسي نياز دارند، زيرا کاري که فردوسي کرده است، سرگذشت پدران همه‌ اقوام ما در ايران است و بنابراين هيچ فرهنگي را بدون کار فردوسي نمي‌شود شناخت. وي درباره رويکردي که نسبت به آثار تاريخي در کشور ما نسبت به ديگر کشورهاي جهان است، گفت: ما به مسائل تاريخي، چنان‌چه بايد و شايد، اهميت نمي‌دهيم و گاهي تاريخ را از ياد مي‌بريم، چون خودمان را نيز ممکن است از ياد ببريم و حتا ندانيم که کجاي تاريخ قرار داريم و در چه وضعي هستيم و چه مقامي داريم. او ادامه داد: ما از وجود بزرگ‌ترين شاعران عالم برخورداريم و کم‌تر توجهي به اين‌ها مي‌کنيم و شايد به اين دليل باشد که با اين‌ها مانوس شده‌ايم و به دليل اين‌که اين مسائل پيش چشم و دست ما هستند، کار فرهنگي کم‌تر کرده‌ايم و ديگران را به اين مفاخر بزرگ فرهنگي کم‌تر التفات داده‌ايم. شايد هم در انتخاب روش‌ها اشتباه کرده‌ايم. وي تاکيد کرد: در قديم رسم بود اگر يک آدم سياست‌مدار و بافضيلتي در يک مشکل نمي‌دانست که چه کند، کتاب کليله و دمنه را برمي‌داشت، مي‌خواند، تا ببيند آن‌جا مشکل چگونه حل شده است و يا بوستان را مي‌خواند تا ببيند سعدي در بوستان در اين باب چه گفته و چه بايد کرد، در حالي‌که امروز مردم خبر ندارند که به چنين کتاب‌هايي مي‌شود رجوع کرد و راه حلي را که آن‌ها مطرح کرده‌اند، مي‌توان برگزيد. ناصح ادامه داد: اين غرب‌زدگي در بعضي جاها ناشي از همين است که ما با فرهنگ خودي کم‌تر آشنايي داريم و علت اين امر انس نداشتن و غريبه بودن با مسائل است. ناصح اظهار داشت: قضايايي چون مخدوش شدن حريم منظري توس، ميدان نقش جهان اصفهان، بيستون و ... ناشي از کارشناسي نشدن مسائل است. او همچنين متذكر شد: اگر روزي فرد مسؤولي به اين موضوع واقف شود، بعد از چند صباحي شخصي ديگر مي‌آيد و او هم تبحري ندارد و اين موضوع به علت مشورت نكردن با کارشناسان مدام در حال تکرار است. قطعا اگر مي‌دانستند، چنين نمي‌کردند؛ در واقع اين اتفاقات ناشي از آن است که باورشان نيست که چنين کيفيتي هست. وي ابراز داشت: نهادينه کردن نيازمند پرسش‌هاي عميق فرهنگي است. براي نمونه کساني که مسوول امور فرهنگي کشور هستند، بايد به تجربه ثابت شود که‌ آيا فرهنگي هستند و از فرهنگ سررشته‌اي دارند و داراي روح فرهنگي هستند، يا نه. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha