• شنبه / ۱۹ فروردین ۱۳۸۵ / ۱۱:۴۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8501-04721

ديدار با كامران فاني؛ «رسم‌الخط از معضل‌هاي اين مملكت است» "تاسيس كتابخانه ملي، آرزويي از دوره مشروطه"

ديدار با كامران فاني؛
«رسم‌الخط از معضل‌هاي اين مملكت است» 
"تاسيس كتابخانه ملي، آرزويي از دوره مشروطه"
كامران فاني امروز اگر پزشك نشده است، اما حتما يكي از سرآمدان علم كتابداري در ايران است. او پس از سه سال تحصيل در دانشكده علوم پزشكي كه بيش‌تر با اصرار خانواده صورت مي‌پذيرد، بالاخره تصميم مي‌گيرد به علاقه اصلي‌اش يعني ادبيات برگردد؛ پس پزشكي را نيمه‌كاره رها مي‌كند و در سال 43 با كنكور مجدد، به دانشكده زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران وارد مي‌شود. خودش مي‌گويد كه از كودكي به كتاب علاقه‌مند بوده است و در سه سالي كه در دانشكده پزشكي درس مي‌خوانده، هر روز از جلو دانشكده ادبيات رد مي‌شده، و با شيفتگي، درس‌هاي استاداني همچون دكتر صفا، دكتر خانلري و مرحوم همايي را پي‌گيري مي‌كرده است؛ پس فكر مي‌كند كه بهتر است به دانشكده ادبيات كوچ كند. البته در دانشكده پزشكي هم بيش‌تر درس‌هاي مربوط به تاريخچه علم پزشكي را كه مرحوم گل‌گلاب، بويژه درباره گياه‌شناسي صحبت مي‌كرد و به دارالفنون هم اشاره‌هايي داشت، دنبال مي‌كرده است. پس از ورودش به دانشكده ادبيات، با دوست و همشهري‌اش بهاء‌الدين خرمشاهي آشنا مي‌شود كه گويا او هم مثل فاني از دانشكده پزشكي دانشگاه ملي به دانشكده ادبيات آمده بود. فاني البته مي‌گويد: وقتي ليسانس ادبيات را گرفتيم با خرمشاهي تصميم گرفتيم كه ديگر مطلقا به دانشكده ادبيات قدم نگذاريم، چون ادبيات به عنوان يك عشق و دل‌بستگي نزد ما با ادبيات به عنوان يك درس و تصوري كه از آن داشتيم فرق مي‌كرد، و اثري از آن در دانشكده ادبيات نمي‌ديديم و بيهوده هم بود؛ به دليل آن‌كه به هر حال دانشكده ادبيات بايد همان سنت را حفظ مي‌كرد و محافظه‌كار هم مي‌بود. برخلاف امروز مطلقا از ادبيات معاصر سخني به ميان نمي‌آمد. معمولا هم ادبيات كلاسيك فارسي را تا دوره جامي بيش‌تر جلو نمي‌بردند و طبيعي بود كه آن شيفتگي ما به خلاقيت ادبي و ادبيات معاصر را در دانشكده ادبيات نبايد جست‌وجو كرد و آن مقدار علاقه‌اي هم كه مانده بود، ممكن بود از بين برود. بعد تصميم گرفتيم كه برويم به سراغ رشته‌اي كه بيش‌تر با كتاب سر و كار دارد و به‌خاطر اين در سال1350 به دانشكده علوم تربيتي رشته كتابداري وارد شديم. همان موقع هم وزارت علوم، مركزي را در تحقيقات كتابداري راه‌اندازي كرده بود كه مركز خدمات كتابداري نوين در ايران به‌شمار مي‌رفت. كامران فاني در ديدار بخش فرهنگ و ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره وضعيت كتابداري، كتابخانه‌ها و رسم‌الخط در ايران صحبت كرد. به گفته اين كتابشناس، زماني كه وي به اين رشته مي‌شود، كتابداري مطلقا شناخته‌شده نبوده و كتابدار را بيش‌تر به‌عنوان انبادار يا كسي كه پشت ميز كتابخانه كتاب مي‌گيرد و مي‌دهد، مي‌شناختند و مطلقا به صورت يك رشته علمي به آن نگاه نمي‌كردند. فاني گفت: خب آن زمان هم تحصيل‌كرده كتابداري كم بود و تازه دانشكده كتابداري درست شده بود كه فقط هم فوق‌ ليسانس بود و ليسانس و دكتري نبود. به هر حال در آن سال‌ها مركز خدمات كتابداري به عنوان يك مركز پژوهشي و دانشكده كتابداري به عنوان يك مركز آموزشي كتابداري نوين ايران را پايه‌گذاري كردند. خانم‌ها پوري سلطاني، نوش‌آفرين انصاري و تفضلي از پايه‌گذاران اين مركز بودند. او افزود: چون شاگرد اول شدم، به مركز خدمات كتابداري كه تازه تاسيس شده بود، معرفي‌ام كردند. هم‌اكنون كامران فاني بيش از 30 سال است كه در عرصه كتابداري و كتابشناسي فعاليت دارد. فاني سپس درباره وضعيت كتابداري در ايران و كتابخانه‌ها سخن گفت. او عقيده دارد كه دنياي امروز جامعه اطلاعات است و سرمايه اصلي هر جامعه‌اي را اطلاعات درست مي‌كند؛ اگر اطلاعات يك مجموعه پراكنده باشد، كاربرد ندارد؛ اما نظم دادن به اطلاعات و پيدا كردن روش‌هايي كه آن‌را به‌سرعت در اختيار خواهان اين اطلاعات قرار دهد، يكي از ويژگي‌هاي اصلي تمدن مدرن است كه ايران هم به آن وارد شده و به اين اطلاعات واسطه نياز دارد كه نامش كتابداري است. وظيفه كتابدار اين است كه اطلاعات را به هر نحو كه مي‌تواند، در اختيار جامعه قرار دهد؛ بنابراين بدون ترديد جامعه‌هاي امروز به كتابداران نياز دارند؛ هرچند كه اين نياز قبلا كم‌تر احساس مي‌شد، اما حتا در دوره‌هاي شكوفايي تمدن اسلامي در ايران ما خيلي به كتابدار و كتابخانه اهميت مي‌داديم. او در يك يادآوري اظهار داشت: نياز جامعه امروز اين است كه كتابداري را با نگاه جديد بخوانند. اين نياز در ايران كم‌كم احساس شده بود. بخصوص بعد از انقلاب، كتابداري از رشته‌هايي بود كه فوق‌العاده مورد توجه قرار گرفت و شايد از نادر رشته‌هايي باشد كه فارغ‌التحصيلان آن، بلافاصله كار پيدا مي‌كنند. او در پاسخ به جايگاهي كه كتابدار در كار نشر كتاب دارد، توضيح داد: رابطه بين علوم كتابداري و نشر، رابطه‌اي است كه در ايران هنوز درست شناخته نشده است؛ ولي امروزه كم‌كم تاثيرش را مي‌بينيم. امروزه كتاب‌ها به فهرست‌نويسي قبل از انتشار ( فيپا) نياز دارند كه يكي از مهم‌ترين كارها در انتشار كتاب است. ناشران طي سال‌هاي اخير با اين ضوابط كم‌كم دارند آشنا مي‌شوند. ازسوي ديگر، گروه‌هاي ويراستار، مترجم و مولف هم به كتابداران، بويژه در بخش مرجع، نياز دارند. فاني معتقد است: آموزش كتابداري همانند مدرسه فوتبال، بايد از مدرسه آغاز شود، چون كتابداري دستياري هر نوع كاري است. وي درباره مهم‌ترين مشكل و نياز كتابداري امروز در ايران گفت: تا زماني كه كتابخانه ملي راه‌اندازي نشده بود، كتابخانه واقعي نداشتيم. البته در ايران آن‌طور كه بايد، به كتابخانه‌ها توجه نمي‌شود. هر مملكتي به يك كتابخانه ملي نياز دارد كه مظهر فرهنگ و ميراث مكتوب آن كشور است كه در كنارش نيروي انساني تحصيل‌كرده باشد. كتابخانه ملي در گذشته وضع بسيار اسفناكي داشت و سرانجام، آ‌رزويي كه از دوره مشروطيت مبني بر تاسيس كتابخانه ملي وجود داشت، در اسفند سال 83 برآورده شد. در كتابخانه ملي، بايد منابع جامع، تحقيقات با روش‌هاي نوين و شناخت ايران به جامعه‌هاي ديگر هم وجود داشته باشد كه اين‌ها به كادر ورزيده و مجرب نياز دارد. او سپس درباره رسم‌الخط صحبت كرد و گفت: رسم‌الخط يكي از معضل‌هاي اين مملكت است و راه حلش هم به دست فرهنگستان زبان و ادب فارسي است. بايد قبول كنيم كه رسم‌الخط امري قراردادي است. متاسفانه در ايران از روز اول موضوع بد مطرح شد و رسم‌الخط را به‌عنوان يك امر عقلي و منطقي شناساندند و هر كسي از ديدگاه خودش نظريه‌اي را مطرح مي‌كند. بايد قبول كنيم كه دير يا زود بايد رسم‌الخط خاصي مورد پذيرش همه قرار گيرد. نتيجه‌ اين بي‌توجهي اين شده كه حتا از گذشته هم بدتر شده واگر در گذشته دو يا سه نوع رسم‌الخط مغشوش وجود داشت، امروزه صدها رسم‌الخط پيدا شده و هر ناشر، مترجم، روزنامه‌نگار و حتا حروفچين، خودش تشخيص مي‌دهد كه چه كند و اگر هم اعتراض كني، از نظرش دفاع هم مي‌كند. او افزود: برخي نويسندگان سبك عجيب وغريب خود را دارند، اما معيار جامعه نيست. وقتي رسم‌الخط درست شود، جست‌وجو در كتابخانه بهتر مي‌شود؛ متاسفانه خود فرهنگستان هم گاهي رسم‌الخط پيشنهادي‌اش را به‌كار نمي‌برد و اين ديگر به روان‌شناسي يك ملت مربوط مي‌شود؛ ولي معتقدم دير يا زود ما به يكي از رسم‌الخط‌ها تن خواهيم داد و اين مساله بايد در چند سال آينده حل شود. او اشاره كرد كه البته زبان فارسي از رسم‌الخط هيچ آسيبي نمي‌بيند، اما از بي‌توجهي‌هاي ديگر چرا. خطري كه درباره زبان فارسي وجود دارد، بحث ورود سريع واژگان بيگانه به آن و ديگري ضعف ساختاري است. آموزش زبان فارسي هم در مدرسه‌هاي ما خيلي ضعيف است. مثلا خود كتابخانه ملي رسم‌الخطي ايجاد كرده، تقريبا شبيه رسم‌الخط فرهنگستان كه براي جست‌وجوي كتاب‌ها خيلي به كار مي‌آيد و مورد نياز بوده است. فاني در پايان درباره وضعيت دايره‌المعارف‌نگاري و فرهنگ‌نويسي يادآوري‌هايي كرد و به ايسنا گفت: همان‌طور كه هر خانواده فرانسوي يك لاروس دارد، در ايران هم به چنين دايره‌المعارفي نياز هست كه فعلا در اختيار نيست. متاسفانه دايره‌المعارف‌نويسي در ايران به قدري پيچيده، مفصل و دور از نيازها شده كه هيچ‌كس فكر نمي‌كند كارهاي كوچك‌تر را اول بايد انجام بدهيم. در ايران چندين دايره‌المعارف بزرگ الان در حال تدوين هستند كه همگي در حروف اول هستند و اين‌كه كي ما به حروف‌ آخر خواهيم رسيد، معلوم نيست؛ شايد صدها سال بعد. ازسوي ديگر، به‌خاطر اين طول زماني، فرهنگ‌ها تجديد نظر نمي‌شوند و مثلا لغت‌نامه دهخدا با همان نوشته‌ها مرتب چاپ مي‌شود و ما نياز داريم كه از كارهاي كوچك‌تر شروع كنيم كه از كارهاي بزرگ‌تر و جدي‌تر واجب‌تر است. مساله اصلي اين‌ است كه بهتر است كارهايمان متوسط تر باشد و اين آرمان‌طلبي‌ها و دورپردازي‌مان در حوزه بزرگسال و كودك درست شود و البته اين مشكل ذهن ايراني است؛ چون دايره‌المعارف ايرانيكا كه در آمريكا هم در حال تدوين است، همچنان در حروف اول است و احتمالا 60 تا 90 سال طول مي‌كشد تا كامل شود؛ پس ما به بازنگري نياز داريم و بايد واقع‌بين باشيم. كامران فاني متولد 1323 در قزوين است. او تحصيلات ليسانس در رشته‌ي زبان و ادبيات فارسي و فوق ليسانس در رشته‌ي كتابداري را از دانشگاه تهران دريافت كرده است. فاني در حوزه‌هاي مختلفي ازجمله ترجمه، تاليف و پژوهش، آثار زيادي را منتشر كرده است. از ترجمه‌هاي او به آثاري چون «مرغ دريايي» و «سه خواهر» از آنتوان چخوف، «خطابه پوشكين» داستايوفسكي، «علم در تاريخ» از جان برنارد، «سلوك روحي بتهوون» ساليوان، «زرتشت» از هنينگ، «موش و گربه‌»ي گونتر گراس و «آدم‌هاي ماشيني» كارل چاپك مي‌توان اشاره كرد. در حوزه‌ي تاليف‌هاي كتابداري نيز از «سرعنوان‌هاي موزه‌ي فارسي»، «گسترش رده‌بندي تاريخ ايران»، «گسترش رده‌بندي فلسفه‌ي اسلامي»،‌ «فهرست موضوعي قرآن مجيد» و «جنگ جهاني اول و دوم» (براي نوجوانان) مي‌توان نام برد كه كتاب آخر، در سال 64 توسط شوراي كتاب كودك برگزيده شد. در سال 79 نيز در اولين آيين بزرگداشت حاميان نسخ خطي، به‌خاطر حضور فعال در سياست‌گذاري احياي نسخ خطي از وي تقدير شد. هم‌چنين دانش‌نامه‌ي 10 جلدي كودكان و نوجوانان و دايره‌المعارف تشيع كه 22 سال پيش كار تدوين آن شروع شده و تا جلد 11 آن منتشر شده، زير نظر فاني تدوين شده است. او در حال حاضر به تاليف مجلد قرون وسطا از تاريخ فلسفه‌ي كاپلستون و تاليف دايره‌المعارف عمومي جهاني مشغول است. فاني هم‌چنين عضو هيات علمي كتابخانه‌ي ملي جمهوري اسلامي ايران از سال 51 ، عضو پيوسته‌ي فرهنگستان زبان و ادب فارسي از سال 81 ، عضو شوراي علمي دايره‌المعارف بزرگ اسلامي، عضو هيات امناي كتابخانه‌ي مجلس و عضو هيات اصلي بنياد دايره‌المعارف تشيع است. گزارش و گفت‌و‌گو از: خبرنگار ايسنا، مريم كريمي انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha