• سه‌شنبه / ۱۰ آبان ۱۳۸۴ / ۱۶:۱۸
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8408-04761
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

* جنبش دانشجويي، ديروز و امروز * ـ مجيد حاجي‌بابايي: 13 آبان معلول تحولات انقلابي بود ـ محمدرضا مرداني: جنبش دانشجويي در مساله‌ي هسته‌يي پرچم‌دار است

دانشجويان ايراني در 13 آبان نگاه جهان را به حركت خود جلب كردند، همچنان كه در مقاطعي مانند 16 آذر سال‌هاي قبل از آن و دوم خرداد سال‌هاي بعد از آن در حوزه‌ي سياسي بسيار تاثيرگذار ظاهر شدند. چهار فعال دانشجويي و يكي از معاونان وزير علوم در گفت‌وگو با ايسنا به بررسي وضعيت فعلي فعاليت سياسي دانشجويان و ميزان تاثيرگذاري آن پرداختند كه حاصل آن در پي مي‌آيد.

عضو سابق دفتر تحكيم وحدت:

جنبش دانشجويي در 13 آبان معلول تحولات انقلابي بود

تاثيرگذاري دانشجويان در خرداد 76 بيش از 13 آبان بود

يك عضو سابق دفتر تحكيم وحدت، علل كاهش تاثيرگذاري جنبش دانشجويي را در تحولات سياسي كشور متوجه عامل دروني، بيروني و بين‌المللي دانست.

«مجيد حاجي‌بابايي» در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي ايسنا افزود: از عوامل داخلي مي‌توان به ضعف تشكيلات، عدم توجه به زيرساخت‌هاي كار تشكيلاتي و سازماني و بيشتر پرداختن به امورات سياسي اشاره كرد و به‌ويژه اين‌كه پس از دوم خرداد شرايطي پيش آمد كه جنبش دانشجويي وارد معادلات قدرت شد، به گونه‌اي كه براي انتخابات شوراي شهر و يا مجلس شوراي اسلامي، كانديدا ارايه دادند و ساير موارد سياسي و تقريبا شرايطي به وجود آمد كه جنبش دانشجويي شكل حزبي به خود گرفت كه اين كاركرد، كاردكرد ويژه‌ي جنبش دانشجويي نبود و با توجه به اين‌كه هر جرياني براي تاثيرگذاري بايد كاركرد ويژه‌ي خود را داشته باشد و از مزيت نسبي خود استفاده كنند.

وي در ادامه با بيان اين‌كه «مزيت نسبي جريان دانشجويي نيز حركت در جامعه‌ي مدني و فاصله گرفتن از قدرت و بازگشت به دانشگاه و بدنه‌ي دانشجويي است»، تصريح كرد: اگر جنبش دانشجويي اين موارد را دارا باشد مي‌تواند در عرصه‌ي جامعه تاثيربگذارد، اما زماني كه از اين موارد غفلت كرده و وارد ساختار سياسي و حزبي شد، طبيعي است كه با مشكل مواجه شود و متاسفانه اين مساله در بعد داخلي براي جنبش دانشجويي به وجود آمد و در طي اين سال‌ها فعالان جنبش دانشجويي كمتر به مسايل تشكيلاتي پرداختند. به‌علاوه وقتي به مناسبات قدرت وارد شدند، اين مناسبات باعث شد كه جبهه‌بندي‌ها از حالت اصيل دانشجويي خارج شده و معطوف به مناسبات قدرت بيروني شد و منجر به رو در روي هم قرار گرفتن جريان‌هاي مختلف دانشجويي شد كه به جاي آنكه با فضاي بسته مبارزه كنند يا كاركرد ويژه‌ي خود را داشته باشند، روي آوردند به سمت خنثي كردن يكديگر.

اين عضو سابق دفتر تحكيم وحدت با تاكيد بر اين‌كه «در پنج سال اخير عمده‌ترين اهداف فعاليت‌هاي جنبش دانشجويي منجر به تضعيف فعاليت‌هاي يكديگر شد»، افزود: عوامل بيروني نيز زماني به وجود آمد كه مشاهده كردند جنبش دانشجويي تا اين حد تاثيرگذار است و مي‌تواند تحولي مانند دوم خرداد را به وجود بياورد، نسبت به تضعيف و يا در اختيار گرفتن آن طمع كردند. هم‌چنين فضاي بين‌المللي نيز يكي ديگر از عوامل موثر بود، اين فضا در واقع دو تاثير دارد؛ يكي از لحاظ ارزش‌هايي در ارتباطات بين‌المللي و درك دنياي بيرون و هم‌چنين پارادايم بين‌المللي كه همواره بر جنبش دانشويي تاثير داشته ديگر فضاي مبارزه‌ي انقلابي نيست. يعني در دهه‌ي 60 ميلادي يا دهه‌ي 40 و 50 شمسي، فضا معطوف به زندگي و دنبال كردن زندگي بهتر بود كه باعث مي‌شود كمتر به دنبال تغييرات ساختاري سياسي باشند.

حاجي‌بابايي فضاي جنبش دانشجويي را در سال‌هاي ابتدايي انقلاب، به دو فضا تقسيم كرد و گفت: دو فضا را مي‌توان در آن سال‌ها براي جنبش دانشجويي تصور كرد؛ پيش از انقلاب فرهنگي و پس از آن. پيش از انقلاب فرهنگي فضاي سياسي دانشگاهي متكثرتر بود و گرايش مختلفي در آن فعاليت مي‌كردند اما پس از آن با پديده‌اي مواجه شديم كه بنا بر شرايط خاصي كه در كشور وجود داشت و هژموني كه از سوي انديشه‌اي به وجود آمد، آن تفكر تفكر غالب شد و قدرت را در اختيار خود گرفت، طبيعتا مايل بود كه در دانشگاه انديشه‌هاي خود را ساري و جاري كند و اين وضعيت تا سال‌هاي پاياني دهه‌ي 60 ادامه پيدا كرد كه پس از آن عوامل مختلفي باعث شد كه جنبش دانشجويي مسير و راه خود را عوض كند.

وي ادامه داد: دو مساله در اين‌جا قابل تأمل است؛ از جمله اين‌كه جنبش دانشجويي، همواره در ديالكتيك با محيط پيرامون خود فعاليت مي‌كند. يعني در خلاء و در انتزاع نيست بلكه همواره از تحولات پيرامون خود تاثير مي‌پذيرد و تاثير مي‌گذارد كه در واقع مي‌توان آن را نوعي كشش دوجانبه دانست. طبيعي است كه پس از فوت امام خميني(ره) و تحولاتي كه در حاكميت به وجود آمد و آن جنبش دانشجويي كه با آن ويژگي‌هاي خاص در قالب تحكيم وحدت بوده، پس از تغيير در معادلات سياسي و شيفتي كه در حاكميت از نيروهاي چپ به نيروهاي راست پديد آمد، باعث شد رويكرد اين جريان داراي نوعي وجهه‌ي اعتراضي شود.

حاجي‌بابايي با تاكيد بر اين‌كه «رويكرد جنبش دانشجويي صرفا يك تغيير رويكرد نقدپذير تئوريك و انديشمندانه نبود»، گفت: بلكه اين رويكرد، كاملا در تعامل با نيروهاي سياسي قرار داشت و اين نكته‌ي مهمي است كه برخي از آن غفلت كرده و گمان مي‌كنند كه جنبش دانشجويي به صورت تئوريك و معرفتي از وضعيت بسته و هژموني يكجانبه به سمت تفكرات تكثرگرا گذر كرد اما مساله اين است كه اين گذر، صرفا معرفتي نبود بلكه كاملا پراگماتيسمي بعضا روانشناختي بود، به اين معنا كه در برابر برخي تخريب‌ها و سركوب‌ها واكنش نشان مي‌داد. البته مساله‌ي تغيير نسل را نيز نبايد فراموش كرد، نسل تغيير كرده و نيروهاي جديد آمادگي براي پذيرش انديشه‌هاي جديد را داشتند.

اين عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه)، هم‌چنين بيگانه‌ستيزي و استقلال‌خواهي را جزئي از ذات جنبش دانشجويي خواند و افزود: كساني كه بيگانه‌پرستي كرده به استقلال كشور اصالت نمي‌دهند و عقيده دارند كه آزادي مقدم بر هر چيزي حتي بر استقلال و تماميت ارضي كشور است، درصد بسيار كمي بوده و جايگاه آن‌چناني نه در جهان دارند و نه در هيچ نقطه‌اي از ايران در جنبش دانشجويي؛ چرا كه ايرانيان با پشتوانه‌ي غني فرهنگي، ريشه در تاريخ دارند.

وي هم‌چنين در ادامه درباره‌ي فراگيري و تاثيرگذاري جنبش دانشجويي گفت: 13 آبان يك جريان نادر بود كه كمتر تكرار مي‌شود. به هر حال جريان دانشجويي مناسب با آن فضاي انقلابي، واكنشي نشان مي‌دهد كه مورد پذيرش قرار مي‌گيرد. يعني به عبارت بهتر جنبش دانشجويي معلول تحولات انقلابي بوده است نه علت و خود به بخشي از تحولات عمل كرده و با آن حركت كرده است و در واقع به نظر من اين پذيرفته نيست كه بگوييم جنبش دانشجويي در آن مقطع تاثيرگذار بوده؛ چرا كه تاثيرگذاري زماني است كه جنبش دانشجويي فاعل باشد.

حاجي‌بابايي ادامه داد: اتفاقا به نظر من تاثيرگذاري جنبش دانشجويي در 2 خرداد 76 به مراتب بيشتر از 13 آبان 58 بود؛ چرا كه در 2 خرداد 76 نقش علتي داشت و مي‌توانست به عنوان عامل پديدآورنده‌ي فضا قلمداد شود، هرچند تنها عامل نبود.

رييس سازمان بسيج دانشجويي:

جنبش دانشجويي در دوره‌ي فترت و انتظار است

جنبش دانشجويي در مساله‌ي هسته‌يي پرچم‌دار است

رييس سازمان بسيج دانشجويي، اظهار داشت: جنبش دانشجويي در مساله‌ي هسته‌يي پرچم‌دار است و با يك رويكرد بلوغ‌مدارانه و درك عميق از وضعيت كشور، پتانسيل خود را به مسائل استراتژيك و بين‌المللي معطوف كرده است و توانسته نقش آفريني خوبي داشته باشد.

«محمدرضا مرداني» در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: بخشي از جريان دانشجويي كشور به دليل استفاده‌ي ابزاري از سوي برخي جريانات دچار آسيب شده و آسيب اين طيف نيز به جنبش دانشجويي آسيب زده است. اما جنبش دانشجويي كاركردهاي خود را در حوزه‌هاي آرماني ديگري و نه صرفا سياسي منتقل كرده است كه شايد مورد توجه برخي نباشد.

وي افزود: جنبش دانشجويي هنوز منتظر اقدامات و تلاش از سوي كساني است كه متولي ساماندهي جريانات سياسي جديد هستند. با توجه به اينكه دولت جديد شعارها و برنامه‌هاي عدالت‌خواهانه‌اي در جهت تحقق مطالبات مردم بيان كرده است جريان دانشجويي اين شعارها را در جهت آرمان‌هاي انقلاب مي‌داند و قائل به فرصت دادن به مجريان براي نشان دادن عملكردشان است.

رييس سازمان بسيج دانشجويي، با بيان اينكه «استقلال از آرمان‌هاي بلند جنبش دانشجويي است»، گفت: جنبش دانشجويي با تكيه بر اين آرمان حركت خود را ادامه داده است. واقعه‌ي شانزده آذر و سيزده آبان حركاتي است كه در دفاع از استقلال كشور توسط دانشجويان انجام شده است. جنبش دانشجويي هميشه با ابراز نگراني از دخالت‌هاي بيگانگان در كشور به اين مسائل حساسيت ويژه‌اي نشان داده است. هم‌چنين حضور فعال دانشجويان در ميادين نبرد دوران دفاع مقدس پاسخ جدي‌اي براي دفاع از استقلال كشور بود.

وي هم‌چنين اضافه كرد: مسائلي كه شايد كمتر مورد توجه ديگران باشد اين است كه جنبش دانشجويي در استقلال صنعتي و فناوري و سلول‌هاي بنيادي نيز پيشتاز بوده است. مخالفت با حضور بيگانگان در منطقه و دخالت آنها در كشورهاي مسلمان نشات گرفته از روح استقلال‌طلبي دانشجويي است.

مرداني تصريح كرد: جنبش دانشجويي همواره سعي كرده با آگاهي و بيداري نخبگان را به بدنه‌ي اجتماعي گره بزند. جنبش اصيل دانشجويي پس از انقلاب خود را با انديشه‌هاي امام راحل و ارزش‌هاي انقلاب گره زده و صيانت از آنها را در برگ زرين تاريخ خود در اين سال‌ها دارد. جنبش دانشجويي همواره با آرمان استكبارستيزي و آزادي‌طلبي در تمام صحنه‌ها حضور داشته و در حوزه‌هاي اساسي ايفاي نقش كرده است.

رييس سازمان بسيج دانشجويي، درباره‌ي ميزان تاثيرگذاري دانشجويان در شرايط فعلي، گفت: شرايط سيزده آبان 58 با شرايط فعلي قابل مقايسه نيست. در آن زمان وضعيت ويژه‌اي داشتيم و جنبش دانشجويي توانست به عنوان پرچم‌دار حركت‌هاي مردمي اين حركت را كه مورد امام(ره) نيز بود نه تنها در ايران كه در سطح جهاني انجام دهد و منشا تحولات بنياديني شود.

وي اضافه كرد: اكنون جنبش دانشجويي در جريان دفاع از حق هسته‌يي بسيار خوب عمل كرده است و شاهد حركت‌هاي عمومي با پرچم‌داري جنبش دانشجويي هستيم و اگر شرايطي به وجود بيايد كه نيازي به حضور مردم در صحنه باشد قطعا جنبش دانشجويي پيشتاز خواهد بود.

رييس سازمان بسيج دانشجويي، در ادامه درباره‌ي عواقب انفعال در جنبش دانشجويي گفت: افتادن در دام برنامه‌هاي احزاب و جريانات سياسي و تبعات منفي در فضاي دانشگاه از عواقب انفعال جنبش دانشجويي است. مقام معظم رهبري بر سياسي بودن و نه سياسي كاري در دانشگاه تاكيد كردند، شايد با انفعال دانشجويان و اساتيد، سياسي بودن كمرنگ شود كه به نفع كشور نخواهد بود.

مرداني گفت: با انفعال جنبش دانشجويي شايد جنبه‌ي نظارت و پرسش‌گري كه دانشجويان به دنبال آن بوده‌اند نيز مورد سوال قرار بگيرد و بخشي از كساني كه خطا كرده‌اند مورد مصونيت قرار بگيرد. البته معتقد نيستم كه جنبش دانشجويي دچار انفعال شده بلكه اين دوره دوره‌ي فترت و انتظار است.

معاون وزير علوم:

دانشجويان هر گاه كه لازم بوده موضع گرفته‌اند

دانشجويان با حمايت از اصولگرايان نقش مهمي در انتخابات داشتند

معاون حقوقي پارلماني وزير علوم اظهار داشت: دانشجويان در انتخابات اخير با حمايت از نيروهاي اصولگرا توانستند نقش موثري در انتخابات اخير داشته باشند. البته شايد اين حركت مثل تسخير لانه‌ي جاسوسي ظهور و بروز نداشت اما نقش تعيين كننده‌اي در اجتماع داشت.

‌دكتر «سيدمحمد حسيني» در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: به نظر نمي‌رسد تاثيرگذاري دانشجويان در فضاي سياسي كمرنگ شده باشد، دانشجويان در مقاطع مختلف تحركاتي از خود بروز داده‌اند، به ويژه در سال‌هاي اخير تحت عنوان جنبش عدالتخواه نقش موثري داشته‌اند.

وي افزود: دانشجويان در مساله‌ي انرژي هسته‌يي تابه حال نقش بسيار مهمي ايفا كرده‌اند، آنها همواره منافع و مصالح كشور را چه در سطح بين‌المللي و چه داخلي در نظر گرفته‌اند و هر گاه كه لازم بوده است نسبت به آن موضع گرفته‌اند.

حسيني با بيان اين كه «فعاليت‌هاي سياسي دانشجويان فراز و نشيب داشته است» تصريح كرد: شايد اين مساله كه مي‌گويند حضور دانشجويان در صحنه‌ي سياسي كم شده به اين علت باشد كه برخي احزاب و جريانات سياسي مي‌خواستند دانشجويان را ابزار و سكوي پرش خود براي رسيدن به مناصب قدرتي قرار دهند و دانشجويان دچار نوعي زدگي در فعاليت‌هاي سياسي شدند، اما اين به معناي عدم حضور دانشجويان در صحنه‌ي سياسي نيست.

عضو انجمن اسلامي دانشجويان اميركبير:

جنبش دانشجويي ما روزنامه‌خوان شده است

دانشجويان زبان روشنفكري را به عامه نزديك كنند

يك عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير اظهار داشت: نبايد از جنبش دانشجويي انتظار مادام‌العمر بودن داشت، جنبش دانشجويي بايد در دوره‌هايي نيز به سكوت و بازتوليد و مسائل صنفي بپردازد، اين درست نيست كه دانشجويان هميشه در بازي‌هاي سياسي مهره باشند.

«توحيدعلي اشرفي» در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: از سال 1376 تا 1380 از نظر فعاليت سياسي دانشجويان روند صعوي داشتيم، بعد از انتخابات دور دوم خاتمي روند نزولي و الان كم كم روند صعودي خود را پيدا مي‌كند. مشكل جنبش دانشجويي در ايران اين بوده كه هيچ وقت جنبش دانشجويي به معناي واقعي و فراگير نبوده، عده‌اي دانشجو دور هم جمع مي‌شدند كه از نهادهاي مالي تغذيه مي‌شوند.

وي افزود: جنبش دانشجويي بايد دو رابطه را برقرار كند، يكي ارتباط با بدنه‌ي دانشگاه و ديگري ارتباط برقرار كردن با روشنفكران است تا بتواند مفاهيم روشنفكري را كه در آن دوران با مفاهيم اصلاح‌طلبانه نمود پيدا كرده به بدنه‌ي دانشجويي منتقل كند، الان رابطه‌ي جنبش دانشجويي با روشنفكران خوب است.

اين فعال دانشجويي گفت: عده‌اي از روشنفكران با مفاهيم اصلاح‌طلبان به دنبال بهره‌گيري از دانشگاه‌ها هستند تا از دانشجو به عنوان ابزار قهريه و واكنشي خود استفاده كنند؛ چيزي كه باعث شد در چند سال دوره‌ي خاتمي دانشجوها با احتياط به سراغ روشنفكران بروند، از طرفي هم چون بدنه‌ي دانشجويي احساس كرد وسيله قرار گرفته شده، اعتمادش را به جنبش‌هاي دانشجويي از دست داد.

وي در ادامه فراگيرترين جنبش دانشجويي در ايران را طيف علامه‌ي دفتر تحكيم خواند و ابراز عقيده كرد: بقيه‌ي جريان‌هاي موازي براي انحراف اين جريان هستند كه زير تعريف جنبش دانشجويي قرار مي‌گيرد، هيچ وقت هم نتوانستند با بدنه‌ي دانشگاه‌ها ارتباط برقرار كنند.

علي‌اشرفي گفت: جنبش دانشجويي در دوره‌اي فهميد كه نبايد توسط گروه‌هاي مختلف وسيله قرار گيرد، به همين خاطر دوري از قدرت را مطرح كرد، هرچند هزينه‌بر بود. حتي برخي اصلاح‌طلبان وقتي ديدند اينها ابزار دستشان نيستند، بر عليه آنها صحبت مي‌كردند. اين باعث شد جنبش دانشجويي به سمت شكل‌دهي قالب خود پيش رود.

عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير گفت: از طرفي جنبش دانشجويي نمي‌خواست تأثيرگذاري اجتماعي خود را از دست بدهد از طرفي هم نمي‌خواستد آلت دست قرار بگيرد، به همين دليل تصميماتي كه اوايل گرفتند آرمان‌گرايانه بود كه كم كم به سمت خردگرايي پيش مي‌رود. اين عقل‌گرايي باعث مي‌شود برآيند جنبش دانشجويي بتواند استقلال خود را با ظرافت بيشتري تأمين كند. هر وقت جنبش دانشجويي ما استقلال پيدا كرد مي‌تواند رابطه‌ي خود را با بدنه‌ي دانشجويي‌اش ترميم كند و آن وقت است كه مي‌تواند مفاهيم روشنفكري مدني نوين را از روشنفكران اصيل بگيرد و به بدنه‌ي دانشجويي منتقل كند و اين اعتماد وجود داشته باشد كه مفاهيمي كه از طريق فعالان دانشجويي به آنها منتقل مي‌شود، به جامعه منتقل كنند كه در آن صورت جنبشي پديد مي‌آيد.

وي همچنين درباره‌ي ويژگي استقلال‌طلبي دانشجويان اظهار كرد: استقلال خط قرمز همه‌ي افراد در مسأله‌ي مليت و هويت ملي است. در حقيقت استقلال هدفي مورد اشتراك است، اما اينكه چطور يك كشور مستقل را اداره كنيم، جاي بحث است. چطور استقلال دروني قواي مستقل از همه داشته باشيم؟ خوشبختانه اين به سمت خوبي پيش مي‌رود و بحث‌ها باعث مي‌شود شكاف‌ها بيشتر روشن شود و عده‌اي براي پركردن و از بين بردن آن، از منافع خود كوتاه مي‌آيند و عده‌ي ديگري پا را فراتر مي‌گذارند.

علي‌اشرفي در ادامه دانشجويان را چشم و گوش ملت‌ها دانست و گفت: يكي از ويژگي‌هاي اصلي دانشجويان اين است كه آرمان‌گرا هستند و اهل مصالحه نيستند و صريحا مسائل را ابراز مي‌كنند. آنها دوست دارند حكومت‌ها اصلاح شوند و براي همين سريعتر نقاط ضعف و قوت را شناسايي مي‌كنند.

اين فعال دانشجويي اظهار كرد: نقش اصلي جنبش دانشجويي آگاهي‌بخشي است چراكه ابزار ديگري ندارد. به نظر من نقش دانشجويان به عنوان پل ارتباطي بودن ميان روشنفكران و جامعه كاملا بديهي است و بايد ادامه پيدا كند اما اصلاحاتي بايد در آن انجام شود. يكي اين است كه دانشجويان بتوانند زبان و ادبيات روشنفكري را به زبان عامه نزديك كنند و در فرآيندي كه فعالان روشنفكر و سياسي دانشجويي مفاهيم را از روشنفكران جامعه مي‌گيرند تا آن را به بدنه‌ي دانشجويي خود منتقل كنند و بدنه‌ي دانشجويي نيز آن را به مردم و جامعه منتقل كند، بايد ساده‌سازي انجام شود.

وي افزود: ادبيات روشنفكري نمي‌تواند مورد پذيرش جامعه قرار بگيرد، همانطور كه در انتخابات اخير ديديم. به نظر من مفاهيم و ادبياتي كه از روشنفكران گرفته مي‌شود بايد بين دانشجوها بحث شود و اشكالات آن گرفته شود. يكي از معضلات هم همين است كه جنبش دانشجويي ما روزنامه‌خوان شده، در حالي كه قبلا در دوران 1376 تا 1380 كتاب‌خوان بود. روشنفكران طبقه‌ي خاص اجتماعي هستند اما دانشگاه‌ها معمولا مشتمل از دانشجوياني از طبقات مختلف اجتماعي است.

علي‌اشرفي اظهار داشت: به نظر من جنبش دانشجويي قوي آن جنبشي است كه در آن اختلاف و نقد يكديگر وجود داشته باشد. اين دوران، دوران بازسازي فكري است و نقد داخلي جنبش دانشجويي از ويژگي‌هاي آن است و اينكه چند طيف يا فراكسيون هستند، زياد مهم نيست.

اين عضو انجمن اسلامي دانشجويان درباره‌ي انفعال در جنبش دانشجويي اظهار داشت: اينكه جنبش دانشجويي در هر مسأله‌اي موضع‌گيري كند و نقش فعال داشته باشند در طولاني‌مدت امكانپذير نيست. اكنون نيز جنبش دانشجويي دچار انفعال نشده است و اين نوعي خودسانسوري و بازگشت به درون است. انجمن‌هاي اسلامي در شرايط كنوني بيشتر به حركت‌هايي مي‌پردازند كه بدنه‌ي دانشجويي را در دانشگاه تقويت كند؛ گروه‌هاي مطالعاتي تشكيل دهد تا بار مطالعاتي اعضاء بالا برود.

وي افزود: اين دوران دوران خوبي براي نقد گذشته‌ي خود، پرداختن به مسائل صنفي دانشجويي، بازسازي تشكيلاتي و محكم كردن ارتباط با بدنه‌ي دانشجويي است. با اين اقدامات بدنه‌ي دانشجويي‌شان قوي‌تر مي‌شود و آن وقت پتانسيل‌سازي مي‌شود و با توپ پر وارد ميدان مي‌شوند. در اين دوران دانشجويان به احساس نياز به استقلال‌گرايي دست پيدا مي‌كند.

توحيد علي‌اشرفي همچنين گفت: جامعه تغيير كرده است، نيازهاي نسل دانشجويان متفاوت شده و فردگرايي بيشتر شده است، پويا بودن جنبش دانشجويي به اين است كه بتواند نيازهاي اين نسل را تشخيص دهد نه بر اساس نياز سال‌هاي قبل اقدام كند. جنبش دانشجويي الان به جايي رسيده كه هويت مستقلش در حال شكل‌گيري است و اين هويت مستقل نيازمند زمان، هزينه، مطالعه، تفكر و عدم دخالت در بازي‌هاي بزرگ سياسي است.

وي در پايان گفت: اينكه ما مدت‌هاست تصميم گرفته‌ايم كه در انتخابات ليست ارائه نكنيم امر مباركي است و نتيجه و سودي است كه از تجربه و حافظه‌ي تاريخي جنبش دانشجويي حاصل شده است. اين يك نقد دروني است و باعث مي‌شود بر تجربه‌ي تاريخي جنبش دانشجويي افزوده شود.

دبير انجمن اسلامي دانشگاه گيلان:

13 آبان مختص فضاي انقلابي آن زمان بود

اكنون بايد فراگيري را در حلقه‌ي رابط نخبگان و توده بازيافت

دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه گيلان با بيان اين‌كه «دوم خرداد 76 اوج تاثيرگذاري جنبش دانشجويي در حيطه‌ي سياسي و اجتماعي و ايجاد حركتي به نام اصلاح‌طلبي بود»، گفت: اما پس از آن اتفاقي براي سردمدار جريان دانشجويي تحت عنوان دفتر تحكيم وحدت افتاد كه نهايتا در اين سال‌ها منجر به وضعيت فعلي جريان دانشجويي شد.

«امير حبيب‌دوست» در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) افزود: دلايل اين اتفاقات را مي‌توان به چند دسته تقسيم كرد؛ ابتدا وضعيتي بود كه فعالان سياسي براي دفتر تحكيم وحدت به وجود آوردند و باعث شد تاثيرگذاري اين فضاي سياسي براي مردم مشخص شود. بنابراين دو رويكرد براي دفتر تحكيم وحدت يعني اين هسته‌ي تاثيرگذار، قابل پيش‌بيني بود يا حذف چنين مجموعه‌اي با چنين قدرت و كاركردي و يا استفاده از اين قدرت. عده‌اي به دنبال مورد اول و عده‌اي به دنبال مورد دوم بودند كه هر دو تا به حدي به خواسته‌هاي خود رسيدند اما نهايتا منجر به همان نتيجه‌ي اول يعني حذف كاركرد و قدرت دفتر تحكيم وحدت شد.

وي در ادامه با بيان اين‌كه «اصلاح‌طلبان براي پيشبرد اهداف سياسي خود، جريان دانشجويي را به پياده‌نظام تبديل كردند»، نظريه‌ي فشار از پايين و چانه‌زني از بالاي حجاريان را نمونه‌ي بارزي از اين عملكرد دانست و افزود: در واقع گروهي كه به دنبال استفاده از قدرت بودند غالب و اكثريت آنها اصلاح‌طلبان بودند اما از طرف ديگر اشتباه استراتژيك خود دفتر تحكيم وحدت نيز عامل ديگري محسوب مي‌شد، از جمله در سال 78 ارايه‌ي ليست در انتخابات‌هاي مختلف و ضمنا ورود فعالان خود دفتر تحكيم وحدت به جريان‌هاي قدرت و شوراهاي شهر كه به نظر من اين دو دليل باعث شد دفتر تحكيم وحدت از جريان و تاثيرگذاري خود منحرف شود، به هر حال ارتباط مستقيم با فعالان سياسي و تاثيرپذيري از آنها و وارد شدن به صف‌هايي از قدرت بسيار تاثيرگذار بود.

حبيب‌دوست با تاكيد بر اين‌كه «مشكلات به وجود آمده در دفتر تحكيم و حدت باعث كاهش اثرگذاري جنبش دانشجويي شد»، ادامه داد: دليل اصلي از بين رفتن قدرت دفتر تحكيم وحدت و در حقيقت جنبش دانشجويي، نزديكي آنها به لايه‌هاي قدرت و لمس آن بود كه باعث شد از شاخصه‌ي جريان دانشجويي كه يكي از آنها عدم منفعت‌طلبي است دور شدند. وقتي اين مساله وارد جريان دانشجويي شد، عملا مردم و پياده‌سازي ايده‌هاي آنها و ضمنا وظيفه‌ي ايجاد حلقه‌ي رابط ميان نخبگان و توده‌ي مردم عملا حذف شد و در نتيجه جريان فكري‌اي كه نمونه‌ي بارز يك جنبش دانشجويي است طبيعتا ضعيف شده و كاركرد اصلي خود را از دست داد.

دبير انجمن اسلامي دانشگاه گيلان در ادامه به وقايع تاثيرگذار از سوي جنبش دانشجويي در ابتداي انقلاب از جمله 13 آبان اشاره كرد و گفت: مساله‌ي 13 آبان گذشته از اين‌كه عقلاني بوده يا نه و چه تاثيري به روابط بين‌الملل ايران اعم از خوب يا بد بودن آن، گذشته است و نبايد آن فضا را با الان مقايسه كرد؛ چرا كه آن فضا، فضايي انقلابي بود كه تحركات و موضع‌گيري‌هايي انجام مي‌شد كه مختص فضاي انقلابي آن زمان بوده اما به نظر من اوج كاركرد جنبش دانشجويي و بهترين وظيفه‌اي كه توانست به آن عمل كند 2 خرداد 1376 بود. شايد تا پيش از آن برخي موضع‌گيري‌هاي انجام شده به اين اندازه تاثيرگذار نبود اما 2 خرداد 76 نقطه‌ي عطف تاثيرگذاري اين جريان بود. اما پس از 2 خرداد 76 بنا بر مشكلات و معضلات و موضع‌گيري‌هايي كه نسبت به دفتر تحكيم وحدت شد، عملا تاثيرگذاري آن كاهش يافت تا الان كه بسياري از اين تاثيرگذاري كاهش يافته است.

حبيب‌دوست در ادامه افزود: اگر بخواهيم در فضاي فعلي به گونه‌اي ايده‌آل در رابطه با جريان دانشجويي بحث كنيم، نه لازم و نه عقلاني است كه دانشجويان به همان شدت سال‌هاي ابتدايي انقلاب بتوانند تاثيرگذار باشند؛ اين انتظار بسيار غيرمنطقي است. در چنين فضايي كه كشور به ثبات رسيده و بسياري از حيطه‌ها مشخص و مسير خود را پيدا كردند، فراگير بودن و تاثير جنبش دانشجويي با آن شدت چندان جايگاهي ندارد. اما جنبش دانشجويي مي‌تواند در حيطه‌اي كه در حال حاضر براي دانشجويان تعريف شده يعني همان حلقه‌ي رابط بين نخبگان و توده‌ي مردم كه در حال حاضر كاهش پيدا كرده تاثيرگذار و فراگيري خود را مجدد باز يابد.

وي در ادامه كاهش ارزش جريان دانشجويي و حذف اين جريان را از سوي توده، از عواقب انفعال در جنبش دانشجويي دانست و افزود: چيزي كه در حال حاضر به وجود آمده و ديگر خريداري در ميان توده ندارد، تاثيرگذاري است كه كاهش پيدا كرده است. بنابراين گم شدن اين حلقه‌ي رابط باعث شد كه بسياري از ايده‌ها و تاثيرگذاري‌هايي كه نخبگان دارند به راحتي به توده‌ي مردم انتقال پيدا نكند.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha