سيدعلي ميرباذل: شعر ما نميتواند پستمدرن باشد غزل پستمدرن از وقتي به ادب گذشته بيتوجه شد، به هذيانگويي افتاد
شعر ما نميتواند يك شعر پست مدرن يا ايسم گراي ديگر باشد؛ زيرا ما گذر از كلاسيسم را نداشتهايم.
سيدعلي ميرباذل - شاعر - با بيان مطلب بالا به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ادامه گفت: مدرنيته تكساحتي است و به يك جنبه واقعيات تمايل نشان ميداد كه در كنار آن وضعيت پست مدرن به وجود آمد. هر كدام از اين دو مانيفست خاص خود را دارند و شعر ما نميتواند يك شعر پست مدرن باشد؛ زيرا از كلاسيسم عبور نكرده تا مثلا به رمانتيسم يا مدرنيسم برسد، درواقع شعر ما متصل به خود است.
وي تصريح كرد: شعرهايي كه امروز به نام پست مدرن ارايه ميدهند، شعر نيستند و به نظر ميرسد يك هذيان گويي است كه به آن نام پست مدرن را دادهاند. پست مدرن در چند شكل تغيير ماهيت داده؛ تا به پست مدرن حقيقي رسيده، پست مدرن حقيقي به دو بخش راست و چپ تقسيم شده كه قسمت راست آن جنبه استعمار گرايي داشت كه بيشتر به ترويج فساد ميپرداخت، اما پست مدرن چپ كارهاي مثبت فراواني انجام داد، ازجمله احياي آرمانهاي از دست رفته در آمريكاي لاتين، ايجاد گروهها و احزاب فرهنگي و...
اين شاعر با اعتقاد بر اينكه ما مؤلفههاي پست مدرنيسم را در شعرمان رعايت نميكنيم، افزود: چندآوايي، ساختارشكني، معناگريزي و... در مانيفست پست مدرن است؛ اما اين چيزها در شعر ما به گونه ديگري استفاد ميشود كه با معناي اصلي آن تفاوت دارد. اين روزها يكسري شاعران جوان با تئوريهاي وارداتي و درست تاويل نكردن آنها شعر پست مدرن ميگويند. بايد توجه داشت پست مدرن مؤلفههايي دارد كه نميتوان بدون اجراي مؤلفههاي مدرن در آن، اجرايش كرد.
وي همچنين گفت: شعر پست مدرن چندين مشخصه دارد كه اگر شاعر ما بخواهد بر صرف آن موازين شعر پست مدرن بگويد، نميتواند. ما حتا شعر مدرن هم نداريم؛ البته ما شعر مدرن مختص به خود را داريم، مثل اشعار فروغ فرخزاد؛ اما پست مدرن را اصلا نداريم.
ميرباذل با يادآوري اين نكته كه شاعران جوان امروز فكر ميكنند كه هر شعري كلمات پيچيده و دور از ذهن داشته باشد، پست مدرن است، اظهار داشت: اينجا از مؤلفههاي پست مدرن برداشت اشتباهي شده؛ مثلا فكر ميكنند معناگريزي يعني اينكه از معنا بگريزيم، در حالي كه اين مؤلفه، يعني اينكه از يك معنا به معناي ديگري گريز كنيم. اينجا فقط در شعر به يكسري بازيهاي مندرآوردي روي آوردهاند، اما بايد دانست كه اين چيزها در چارچوب اصول پست مدرن قابل اجرا بوده و غير از آن هذيان است.
وي معتقد است: در هر شعري با هر سبكي، بايد به گذشته ادب فارسي توجه داشت. ما در گذشته هوشنگ ايراني را داشتيم كه با تئوريهاي وارداتي ميخواست به جايي برسد؛ ولي چون به شعر كهن ما بيتوجه بود، راه به جايي نبرد. شعر ما روند تكاملي دارد، شعر غرب هم همين طور، شايد پست مدرن در غرب تكاملي براي شعر آنها باشد؛ ولي براي ما كاري دست مالي شده بوده و حتا ميتواند مخرب ادبياتمان باشد.
ميرباذل در ادامه درباره غزل پست مدرن گفت: يكسري شاخصهايي كه در اوايل غزل پست مدرن وجود داشت، با برخي شاخصهاي پست مدرن مطابقت داشت. اشعار كساني چون محمدسعيد ميرزايي يا هادي خوانساري از آن جمله بود و دانسته يا نادانسته اين مطابقت را دارند؛ اما آنها پس از مدتي، به قول شمس لنگرودي، از آن طرف بام افتادند.
وي با تاكيد بر اينكه اين عده ميتوانستند پست مدرن را ايرانيزه كنند، ادامه داد: خيلي از شاخصهاي پست مدرن، از جمله تكثرگرايي، نشانهگرايي و... در غزلهاي بعضي شاعران پست مدرن وجود داشت. درواقع غزل پست مدرن اوليه شايد از سر تصادف با شاخصهاي پست مدرن مطابقت داشت، اما بعد از آن، غزلي را نديدم كه اين نكات را رعايت كند.
ميرباذل غزل پست مدرن را بدعتي در غزل دانست و تصريح كرد: اگر اين جريان به خوبي جلو ميرفت، ميتوانست در غزل تحولي به وجود آورد؛ چراكه اين غزل علاوه بر ساختار به بعضي شاخصههاي پست مدرن از جمله غزل كلاسيك، نئوكلاسيك و مدرن و... وابسته بود، به اين دليل اوايل خوب پيش ميرفت؛ ولي از وقتي كه ديگر به ادب گذشته نگاه نكردند، در بيراهه و هذيان گويي افتادند.
وي در پايان متذكر شد: اگر اين جريان ميتوانست اصالت خود را حفظ كند، به جاهاي خوبي ميرسيد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات