چرا جاذبههاي گردشگري گيلان ناشناخته ماندهاند؟
مسالهي عقبماندگي و پسرفت اقتصادي و سياسي گيلان در سالهاي اخير علاوه بر اينكه موضوعي براي بحث و تبادل افكار صاحبنظران و نيز در برههيي از زمان از جمله روزهاي آستانهي انتخابات مجلس ششم شوراي اسلامي، بحث روز و حل آن، شعار تبليغاتي كانديداها و دستاندركاران امور سياسي بوده، به يكي از دغدغههاي اصلي اهالي فكر و فرهنگ استان تبديل شده و دستاندركاران امور فرهنگي و اجتماعي استان، از جمله نويسندگان و پژوهشگران گيلاني، در قوالب مختلف از جمله انتشار كتاب، مصاحبه و سخنراني يا مقالاتي، بحث عدم توسعهى اقتصادي سياسي استان را مطرح كردند و عوامل اين پسرفت و عقبماندگي را به نقد كشيدهاند. به ياد دارم كه مدتي پيش، كتابي ميخواندم از محمد تقي پوراحمد جكتاجي با عنوان "گيلان، استان آخر" كه در آستانهى سفر سيد محمد خاتمي، رييسجمهورى به گيلان منتشر شده بود.
به گزارش ايسنا، كوروش ضيابري در يادداشتي مينويسد: درست است كه گيلان به دليل عوامل متعدد، نتوانسته از لحاظ فرهنگي و اقتصادي و سياسي، به جايگاه اصلي خود در كشور، به عنوان يكي از فرهنگيترين استانهاي ايران كه داراي مردمي فهميده و اهل فكر هستند برسد اما ركود و سكون گيلان نه تنها در زمينههاي اقتصادي و سياسي بلكه در برخي زمينههاي صنعتي منجمله توريسم نيز بوده است و عقبماندگي و پسرفت گيلان، تنها به يك يا دو زمينهى خاص محدود نشده است.
خوشبختانه استان ما اين مزيت را دارد كه كه از آن به عنوان يكي از زيباترين استانهاي كشور از لحاظ جاذبههاي طبيعي و ظاهري ياد ميشود و همين قضيه و طبعيت بكر گيلان نيز سبب ميگردد كه سالانه چند ميليون نفر گردشگر همزمان با ايامي مثل آغاز سال نو و نيز فصل تابستان رو به گيلان بياورند و به هر صورت در دفتر اشتغال و درآمدزايي براي استان، برگ سبزي را ورق بزنند اما با وجود پتانسيلهاي غني گيلان، بايد گفت هنوز هم اين ميزان پيشرفت، درخورشان چنين استاني نيست و جاذبههاي گردشگري ديار ما هنوز هم ناشناخته ماندهاند.
به وضوح ديده ميشود كه جذابيت گيلان، هر جا كه بحث از مسافرت و گردش باشد، باعث ميشود تا مسافران از هر نقطهى كشور، نيمنگاهي به شمال و شهرهاي زيباي گيلان داشته باشند و سفر به گيلان، يكي از الويتهاي انتخابي آنها براي مسافرت به شمار رود، اما با وجود حضور مسافراني كه هر سال به صورت گسترده به گيلان ميآيند، هنوز هم نميتوان با اطمينان و قاطعيت گفت كه گيلان كاملا به مردم ايران شناسانده شده است. براي مثال تقريبا همهى نوجوانان و جوانان ايراني ميدانند كه جاذبههاي گردشگري استاني مثل اصفهان، شامل سيوسهپل، عاليقاپو، پل خواجو، هشتبهشت، چهلستون، ميدان نقش جهان و... مىشود اما مطمئنا اگر از يك نوجوان ايراني بخواهيم جاذبههاي گردشگري و آثار باستاني و تاريخي گيلان را نام ببرد، او نميتواند با سرعت عمل و حضور ذهن، به خيل عظيم بناهاي ديدني و جاذبههاي طبيعي گيلان اشاره كند و آنها را برشمرد.
عدم موفقيت گيلان در جذب گردشگر به مانند ساير استانهاي كشور مثل اصفهان، فارس و خراسان عوامل متعددي دارد كه بسياري از اين عوامل ريشهى تاريخي دارند و بايد در اسناد و كتابهاي تاريخي به دنبال آنها گشت، اما عوامل فعلي كه اين دستاورد تلخ را براي گيلان به ارمغان آوردهاند، بي شمارند و پرداختن به آنها، نياز به تحقيق و تفحص در سطح گسترده دارد و در اين مقال و امثال آن نميتوان آنها را به صورت جامع شرح داد، اما مطمئنا اين تفكر مورد استقبال خواهد بود كه پرداختن به علل عدم آشنايي مردم ايران با جاذبههاي گردشگري استان، ميتواند راه حلهايي براي حل اين دست مشكلات، جلوي پاي مسوولين اجرايي استان قرار دهد، به خصوص كه در فصل تابستان به سر ميبريم و ماههاي گرم سال، ايامي هستند كه به واسطهى تعادل هوا و چند شاخصهى ديگر، خيل عظيمي از مسافران از سراسر ايران و دنيا، به گيلان ميآيند.
يكي از عواملي كه باعث شده تا مسافران عازم گيلان، آنطور كه انتظار ميرود گسترده نباشند و هرساله جميعت مشخص و معدودي به گيلان سفر كنند، كمكاري خود گيلانيها در فراهم ساختن امكانات پذيرايي از ميهمانان است.
اگر به شهرهايي مثل مشهد يا تهران سفر كرده باشيد، خواهيد ديد كه هتلهاي گوناگون و سالنهاي ميهمانپذير، چندصد متر به چندصدمتر در سطح شهر مشاهده ميشوند و دست يك مسافر براي انتخاب محل سكونت خود كاملا باز است و ميتواند از هر هتلي براي اقامت استفاده كند.
اين مساله، ضمن اينكه عامل درآمدزاي مناسبي است تا ضمن ايجاد فرصتهاي شغلي در اين شهرها، منابع مالي استاني نيز تقويت گردند، آرامش خاطر مسافر را فراهم مِيآورد تا بتواند در مدت دلخواه، در شهر اقامت داشته باشد و از جاذبههاي ديدني نيز به موقع ديدن كند اما در استان ما، جمعا چند هتل وجود دارد و ظرفيت اين هتلها تا چه اندازه هست؟ مطمئنا مسافري كه كه به شهري مثل لاهيجان ميآيد تا در اين شهر اقامت موقت داشته باشد، دست خود را در انتخاب محلي براي اسكان، باز نميبيند و به ناچار، روي به چادر زدن در كنار پاركها ميكند. اين قضيه ضمن اينكه ظاهر نامناسبي به شهر ميدهد، به اقتصاد شهرهاي استان هم ضرر ميزند. چرا كه اگر يك گيلاني به شهري مثل اصفهان برود، مطمئنا براي اقامت به يك هتل ميرود و براي آن شهر سودآوري مالى ميكند، در حالي كه مسافري كه به رشت يا انزلي مىآيد، به دليل معذوريتهاي اقامتي، چند روزي را بيشتر اينجا سپري نميكند و اين قضيه باعث ميشود تا جاذبههاي اصلي گردشگري استان، ناشناخته بمانند و نيز از لحاظ مالي و اقتصادي، به استان ضرر وارد شود.
ديگر عاملي كه شايد بسيار مهم است، تبليغات به شمار ميرود. براي مثال، در يك كشور خارجي، جايي مثل تخت جمشيد و پاسارگاد يا ميدان نقش جهان به عنوان نمادهاي ايران در رسانهها، بر روي پوسترهاي تبليغاتي و از سوي نشريات و خود مردم معرفى ميشوند در حالي كه مثلا قلعهرودخان گيلان، بلندترين برج سنگي ايران است كه چندان شناختهشده نيست و مسافران، به ميل خود براي بازديد از آن ميروند. در حالي كه ميزان تبليغات براي جاذبههاي گردشگري استانهايي مثل فارس و كرمان و اصفهان آنقدر زياد است كه مسافر فارس، خود را مجاب ميبيند در بدو ورود به شيراز، حتما از تخت جمشيد و يا پاسارگاد، ديدن كند. در صورتي كه جاذبههاي گردشگري و بناهاي تاريخي گيلان، از قديميترين بناهاي دنيا هستند و در ميان آنها واقعا عجوبههاي بينظيري را يافت.
ما حتي شاخصههاي طبيعي بسياري در استان خود داريم كه در جهان بينظير هستند. به عنوان مثال سوسن چلچراغ رودبار و داماش، گياهي است كه در سراسر دنيا فقط در گيلان رويش ميكند، در صورتي كه جوان و نوجوان غيربومي گيلاني، اين اعجاز تاريخ گياهشناسي در گيلان را نميشناسد.
تپهها و كوههاي طبيعي گيلان، تالابها و جنگلها و درختان گيلان كه بسياري از آنها در دنيا بينظيرند، تنها به دليل عدم وجود تبليغات و معرفي صحيح از سوي رسانهها به مردم ساير استانها ناشناخته ماندهاند و اكثر مردم كشور، گيلان را به سواحل درياي خزر آن ميشناسند.
همچنين ديگر عاملي كه باعث ميشود رغبت مردم براي حضور در گيلان و استفاده از جاذبههاي گردشگري آن، به حد مطلوب و دلخواه نباشد، اين است كه ما براي علاقهمند كردن و جذب گردشگر به استان، فعاليت چنداني نميكنيم. در نظر بگيريد، هر ساله با آغاز تابستان، جشنوارهى تابستاني در جزيرهيي مثل كيش آغاز ميشود كه تبليغات آن به صورت تلويزيونى، بيلبوردهاي شهري و آگهيهاي روزنامهيي به مدت طولاني انتشار مييابد و برگزاركنندگان جشنواره براي جذب گردشگران بيشتر، انواع امكانات خود از جمله هتلهاي مدرن و آنچناني، تخفيفهاي چندده درصدي براي خريد از بازار، امكانات تفريحي رايگان مثل باغ وحش و پارك آبي و قرعهكشي براي مسافران كيش با جوايز واقعا هنگفت را به رخ ميكشند و گردشگر را به سوي اين شهر ميكشانند و اين اقدمات نيز تنها با صرف مقداري هزينه و عزمي راسخ صورت ميگيرد كه ما در صورت تمايل به پيشرفت، بايد داشته باشيم.
در هر صورت، شناساندن جاذبههاي طبيعي و گردشگري استان گيلان به مردم ايران و فراهم آوردن امكانات رفاهي و تفريحي براي مسافر كه باعث شود تا او از حضورش در شهر و استان ما لذت ببرد، و به تبع همهى اينها، پيشرفت اقتصادي اجتماعي گيلان و ايجاد دورنماي روشني از آيندهى اين استان، نيازمند يك عزم همگاني و ارادهيي است كه تنها با همياري همهي دستگاههاي رسانهيي و اداري استان صورت ميگيرد و كمكاري هر كدام از ما مساوي با شكست در اين روند است. اي كاش اقداماتي از اين دست كه براي توسعهى صنعتي اقتصادي و جذب توريست در گيلان از جمله ساخت راهآهن
رشت – قزوين، صورت ميگيرند و دورنماي بهتري از آيندهى گيلان را ترسيم ميكنند ادامهدار باشند و همواره مداومت يابند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات