• چهارشنبه / ۲۵ خرداد ۱۳۸۴ / ۱۴:۳۱
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 8403-10065

دكتر بهزادفر: سرويس‌هاي بهداشتي عمومي تيپ‌بذير نيستند... تنها، واژه‌ي هويت را بلغور مي‌كنند... هر فرد روستايي و شهري مي‌داند كه جاي سرويس بهداشتي كجاست

دكتر بهزادفر: 
سرويس‌هاي بهداشتي عمومي تيپ‌بذير نيستند... تنها، واژه‌ي هويت را بلغور مي‌كنند... هر فرد روستايي و شهري مي‌داند كه جاي سرويس بهداشتي كجاست
دكتر مصطفي بهزادفر، استاديار و عضو هيات علمي گروه شهرسازي دانشگاه علم و صنعت ايران و عضو جامعه مهندسان شهرساز ايران است. وي دانش‌آموخته دكتري طراحي شهري (طراحي محيطي خيابان) دانشگاه سيدني استراليا بوده و در حال حاضر به عنوان رييس يك دفتر مشاوران، مسؤوليت پروژه احداث شهر بم را در دست اجرا دارد. خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي مقولاتي چون مجاورت، كاركرد كاربري‌ها، مكان‌يابي، هويت تاريخي معماري شهر تهران، تعبيه المان‌هايي چون سرويسهاي بهداشتي، سقاخانه‌ها، با مكان‌يابي‌هايي به زعم كارشناسان غيراصولي، اجراي پلان‌هاي تيپ سرويس هاي بهداشتي در 60 نقطه از شهر تهران و... با بهزادفر گفت‌وگو كرد. وي توضيح داد: ضرورت موضوعات مختلفي اعم از مسائل روزمره خدمات شهري گرفته تا مسائلي كه به سياستهاي كلان ملي بر مي‌گردد، رابطه مستقيم و غير مستقيم با شهرسازي دارد. يكي از موضوعات، روابط بين كاركردهاست. به گفته وي روابط كاركردهاي مختلف كه در شهر تبلور فيزيكي يا غير فيزيكي دارند، موضوع كار شهرسازي است كه در مبحث فني‌اي به نام سازگاري كاركردها يا كاربري‌ها شناخته مي‌شود. بر اين اساس، براي شهرساز، ماتريسي متصور است كه دو جهت آن‌را نوع كاركردها و كاربري‌ها تشكيل مي‌دهد و با اتكا به اين ماتريس، چگونگي سازگاري با يكديگر توضيح داده مي‌شود. او با تاكيد بر اينكه سرويس‌هاي بهداشتي در همه كاربري‌ها موجوديت دارد، بحث سازگاري يا عدم سازگاري سرويس‌ها را در متن كار قابل طرح دانست نه در خارج از متن كاربري و گفت: بديهي است هر نوع كاركردي اعم از مسكوني، آموزشي، فرهنگي و بهداشتي نياز به سرويس دارد. به گمان بهزادفر مقوله سرويس‌هاي بهداشتي به عنوان يك عنصر خدماتي در فضاي شهري مي‌تواند با همه كاربري‌ها مجاور باشد و با همه آنها در هم بياميزد. بنابراين مجاورت يك كاربري به نام سرويس با كاربري عمومي و مسكوني در كليات مردود و قابل تقبيح نيست؛ چراكه به بعضي از عناصر كاركردي در همه كاربري‌ها نياز است، اما چگونگي جزئيات مجاورت حايز اهميت است. وي با تاكيد بر اينكه نحوه‌ي بيان اين مساله بيشتر بيان معمارانه يا به زبان ديگر معماري شهري است، اظهار كرد: معماري شهري به اجزا و روابط كاربري‌ها مي‌نگرد، يعني كمي از شهرسازي با نگاه دقيق‌تر نگاه مي‌كند؛ حال آنكه نگاه تخصصي شهر سازي عام، به موضوع طراحي شهري باز مي‌گردد. بهزادفر گفت: اگر به اين اجزا توجه شود، كاركردي مثل سرويس‌هاي عمومي، با همه كاربري‌ها سازگاري دارد و مي‌تواند با همه كاربري‌ها مجاورت داشته باشد. مهم اين غاست كه تاسيسات زيرساختي آن سرويس تامين شده باشد. پس وقتي صحبت از قرارگيري يك سرويس در جايي مي‌شود، بحث اصلي اين است كه چگونه با توده معمارانه و فضاي وابسته به توده درگير و تلفيق شود. لذا نوع توده و كاربري ايجاب مي‌كند كه هر كاربري يك توده‌ي خاصي را معرفي ‌كند. وي درباره چگونگي تركيب سرويسهاي بهداشتي عمومي با فضا تصريح كرد: سرويس مي‌تواند در فضاي باز به دل زمين برود و با فضا درگير شود. اين كار تكنيك - طراحي است. طراح بايد اين قابليت را داشته و بفهمد كه مثلا در فضاي سبز سرويس مي‌تواند به دل فضا برود. اگر فضاي سبز يك سطح و سرويس توده است، فضاي داخلي مي خواهد. اين فضاي داخلي مي‌تواند زير زمين برود. وقتي زير زمين مي‌رود، توده در فضا گم مي‌شود، در حالي كه به فضاي اطراف هم سرويس مي‌دهد. بهزادفر در عين حال متذكر شد كه اين واقعيت هم وجود دارد كه ما در ايران هستيم؛ جايي كه اصولا سرويس‌هاي عمومي جزو مواردي است كه مورد بي‌توجهي قرار مي‌گيرد. موضوعاتي مثل سرويس‌هاي عمومي، تعمير و نگهداري در فضاي شهري پاركينگ، موضوعات فراموش شده است. به همين دليل تا كنون در بيشتر فضاهايي كه در كشور ما ايجاد شده، تنها به تك فضا توجه شده است و به اين نكته كه در فضاهاي عمومي سرويس بهداشتي ضرورتي دارد يا نه، توجه نشده است. به گمان مدرس و عضو هيات علمي دانشگاه علم و صنعت ايران، مهمترين مطلب سرويس در ارتباط با مردم در مراكز عمومي، ميادين، پاركها و مترو و مانند آن است. نبود سرويس عمومي در مجموعه مترو نه تنها تعجب آور است، بلكه براي مجري‌ و معماري كه طراحي مي‌كند، مضحك است. مگر مي‌شود بنايي را طراحي كرد كه سرويس نداشته باشد؟ مؤلف كتاب محيط‌هاي پاسخ‌ده با تاكيد بر اينكه در مخيله هيچ طراح تحصيل كرده‌اي كه فكر تكنوكراتيك دارد، نمي‌گنجد كه يك بناي توقفگاهي بدون سرويس بهداشتي عمومي باشد، تصريح كرد: اين امر حتا مي‌تواند مبين اين باشد كه ما در كشورمان متخصص نداريم يا حتا ممكن است در طراحي سرويس را تعبيه كنيم، اما مجري تصميم گرفته كه اجرا نكند كه اين هم فاجعه است؛ در حالي كه اگر طراحي و برنامه ريزي شهري مطلوب باشد، اين نياز فراهم مي‌شود. اين كارشناس و طراح شهري معتقد است: در يك سازمان‌دهي فضايي مطلوب در حوزه‌هايي كه مناسب دسترسي پياده در مقياس انساني باشد، تا مسافت حدود 500 تا 700 متر، كانون‌هاي خدماتي مثل فضاي سبز پيش بيني مي‌شود كه وجود سرويس‌هاي همگاني در آنها جزو بديهيات است. بنابراين عابراني كه در فضاي شهري حركت مي‌كنند، هر جا نياز به استفاده از سرويس عمومي پيدا كنند، يك فضاي سبز، يك سرويس محله و كانون فرهنگي در مركز محله، مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد كه البته ضروري است كه اين فضا به روي عموم مردم و همگان باز باشد. او در عين حال افزود: اما از آنجا كه اصولا در كشور و شهرهاي ما الگوي طراحي شهري، الگوي سامان يافته‌اي وجود ندارد، نمي‌توانيم در مركز محلات به طور منظم فضاي سبز، فرهنگي و مانند آن را مشاهده كنيم. وقتي مركز فرهنگي محله نداشته باشيم، به طور طبيعي و خودكار عدم وجود سرويس هاي بهداشتي هم عادي است. وي گفت: در شرايطي كه به سرويس‌هاي بهداشتي احتياج داريم، هر جا كه امكان داشته باشد، بخش عمومي بايد بتواند زميني را تملك و سرويس عمومي را تامين كند. اين كه بخش دولتي شهر ما، يعني شهرداري، در شرايط امروز به اين موضوع فكر كرده، نكته قابل ارج نهادني است. بهزادفر با اذعان بر ضرورت توجه به تامين سرويس‌هاي بهداشتي از سوي كارگزاران و مجريان شهري و شهرداري اين نكته را كار مثبتي دانست و افزود: بعضي از شهرداري‌ها فكر مي‌كنند بايد كاري كنند كه بعد بگويند چه كار مهمي كردند؛ ولي سرويس عمومي كار مهمي نيست؛ بنابراين در چشم مردم نمي‌آيد و گروه و تيم اداره كننده شهر با آن معروف نمي‌شود. همين كه اين تيم چنين كاري كرده، نگاه مثبتي است. اما اين نگاه مثبت كافي نيست؛ چراكه اگر مي‌دانستيم چگونه عنصري را در فضا قرار ‌دهيم، كاري همچون ميدان ونك و عكسخانه انجام نمي‌داديم. وي بررسي اين اين مساله را توجه ضروري به دو نكته، يكي اين كه مجريان تا چه ميزان از طراحان كمك گرفته‌اند و ديگر اينكه مراحلي براي اجرا پروژه از قبيل تعريف، طراحي، اجرا، نظارت و تعمير و نگهداري پروژه داريم و استمرار آن براي باز تعريف پروژه جدي است، ضروري دانست و تاكيد كرد: به نظرم اين گونه پروژه‌ها با طراحي مشخصي صورت نگرفته؛ چرا كه پروژه بي‌اهميت جلوه داده شده و محتمل است كه طراحي براي آن منظور نشده باشد. به گفته او معمولا وقتي پروژه تعريف مي‌شود، سايت پروژه و مكان آن طرح مشخص مي‌شود؛ سپس طراح توده و عرصه‌اي را كه براي آن طرح مورد نظر دارد، از بعد طراحي شهري، منظرآرايي و معماري با آن مكان هماهنگ مي‌كند. بهزادفر معتقد است: مكان‌يابي همراه با طراحي در ساخت و اجراي سرويس‌هاي بهداشتي، صورت نگرفته است. البته گناه اين مساله پيش از آنكه به شهرداري باز گردد، به طراحان آن سايت‌ها باز مي‌گردد. وي درباره‌ي ادعاي شهرداري مبني بر اينكه در طراحي اين سرويس‌ها از نظرات پنج معمار استفاده كرده است، با صراحت تاكيد كرد: اين كار از نظر من كار معمار نيست. طراحي تك فضا كار معمار است، در حالي كه اين فضا معماري تك فضا نيست. اگر شهرداري به واقع از پنج معمار براي طراحي اين سرويس‌ها استفاده كرده، معماراني كه اينها را طراحي كرده‌اند، بايد پاسخگو باشند؛ چراكه قرارگيري عناصر و تنظيم هماهنگي روابط بين فضاها اهميت دارد. صاحب امتياز نشريه تخصصي ساخت شهر افزود: معماري يك حرفه‌ي خالص نيست كه محاسبات و آجر روي آجر گذاشتن باشد؛ بلكه خلاقيت و هنر است و يكي از مهمترين وجوه اين هنر، هماهنگ سازي عناصر با يكديگر است. بايد از معمار پاسخ خواست كه چرا به سازگاري عناصر فضا و هماهنگي روابط بين فضا توجه نكرده است؟ هرچند ممكن است مورد توجه هم قرارداده باشد، اما در اجرا بدان توجه نشده باشد. بهزادفر همچنين خاطرنشان كرد: حتا ممكن است شهرداري از عده‌اي خواسته باشد كه براي سرويس‌هاي عمومي طرح تيپ بدهند؛ ليكن بايد گفت كه سرويس عمومي به دليل اينكه قرار است در فضاي عمومي قرار بگيرند، نمي‌توانند طرح تيپ را بپذيرند. لذا نخستين ايراد به معمار و سازمان مجري اين است كه سرويس‌هاي بهداشتي عمومي طرح تيپ‌پذير نيست. چون هر كدام از اين طرح‌ها در مكاني قرار مي‌گيرند كه شرايط متفاوتي از بعد طراحي طلب مي‌كنند. وي گفت: هر جا كه يك هكتار زمين پيدا كرديم صاف بود، اطرافش هم ساختماني نبود، مي‌توان پلان تيپ سرويس بهداشتي را گوشه‌اي از زمين اين ساختمان قرار داد، ولي در شرايط موجود بايد تيپ با واقعيت‌ها سازگار باشد. به طور مثال در كشورهاي توريست‌پذيري چون كانادا، نيوزيلند، استراليا، فضاي بين راهي گسترده‌اي وجود دارد كه تيپ فضاي هماهنگ است.كنار جاده پارك بزرگي از فضاي سبز نيمه مصنوع وجود دارد و طبيعت نسبتا بكر حفاظت‌شده‌اي پيش‌بيني كرده‌اند كه رهگذران جايي براي اطراق داشته باشند. لذا براي طراحي تيپ چنين سرويس‌هايي بايد اولا به انعطاف‌پذيري تيپ و ثانيا مكان استقرار آن توجه داشت. بنابراين نبايد پلان تيپ را در جايي مثل عكاسخانه قديم شهر، با آن ساختمان خاص قرار داد، بلكه يا بايد در دل ساختمان برود و به گونه‌اي از ديد عمومي پنهان باشد و يا از نماهاي اصلي ساختمان فاصله گيرد و يا چنان با حجم ساختمان در هم آميزد كه نتوان آن‌را ديد. تدوين‌گر كتاب هويت شه رو بيش‌از 50 مقاله علمي با انتقاد از اظهارات و تصريح اخير مسؤولان شهرداري مبني بر اين كه تهران هويت معماري ندارد، گفت: هويت موضوع مستقلي است. نه تنها برخي از مجريان بلكه برخي از متخصصان هم مفهوم درست واژه هويت را نمي‌دانند. بعضا از مسؤولان شنيده مي‌شود كه اصطلاحا فلان چيز هويت دارد و فلان چيز بي‌هويت است، در حالي كه اين اصطلاح‌ها اصولا گزاره‌هاي غلطي هستند. هويت واقعيت انكارناپذير براي همه چيزهاست. هويت اين‌هماني همه چيزهاست. همه چيز هويت دارد؛ حتا سنگ، خاك، شهر و انسان. صفت، ويژگي شاخصه انكارناپذير يك چيز است؛ صفت‌هايي كه يك چيز را از وجوه ديگر متمايز مي‌كند. بنابراين نمي‌توان گفت معماري تهران هويت ندارد؛ اين گزاره، گزاره‌ي غلطي است. آن كسي كه مي‌گويد معماري تهران هويت ندارد، شايد مي‌خواهد همه بگويد كه در تهران بنايي با آن الگو طراحي معماري كه او انتظار دارد وجود ندارد. اما اگر انتظارش برآورده نشود، همان هم هويت است. بهزادفر اضافه كرد: ما بناهاي با ارزشي در تهران داريم و نمي‌توانيم بگوييم هويت ندارند. بناهاي تاريخي در تهران وجود دارد كه اين شهر را داراي هويت تاريخي مي‌كند؛ ميدان حسن‌آباد، ميدان راه‌آهن، سر پل تجريش، بازار تجريش، ساختمان‌هاي خراب منطقه 17 يافت‌آباد و تك بناهاي معاصري مثل موزه هنرهاي معاصر. بنابراين وقتي بنايي را در كنار بقيه بناها قرار مي‌دهيم كه مطلوبيت ذهني و بصري دارد، اين‌هماني آن بنا را هر چه كه مي‌خواهد باشد، خدشه‌دار كرديم. وي با اشاره به مقوله دموكراسي در شهرسازي گفت: در همه شرايط بايد دموكراسي شهري را در نظر گرفت؛ در جايي بناي شهرمان شهر ضعيف و ناتواني است و ارزش ندارد. در مقابل عناصر هويتي مثبت فراواني در شهر داريم. عناصر هويتي خنثي هم داريم. او به عنوان نمونه‌هاي عيني و شاخص اين روزها در شهر به سقاخانه‌ها و المان‌هاي شهري اشاره كرد. بهزادفر توضيح داد: يكي از عناصر هويتي شهر ايراني اسلامي بقعه‌ها و سقاخانه‌هاست؛ بنابراين ضروري است به دركي كه سقاخانه‌ها از طريق تصور ذهني مردم به جامعه القا مي‌كنند، توجه كرد؛ اينها خود عناصر هويت‌اند، اما اگر از همين عنصر هويتي اگر خوب استفاده شود، به عنوان «نشانه شهري» حركت و روابط را در شهر معني‌دار كند. متاسفانه استفاده‌اي كه از اين عنصر هويتي خيلي قوي شده، استفاده ابزاري است. نتيجه اين مي‌شود كه عنصري مثل سقاخانه را جايي مي‌گذاريم كه جايش نيست يا فرمي را انتخاب مي‌كنيم كه زيادي عاميانه و عوام‌گرايانه است. وي با انتقاد از عملكرد اجرايي مجريان در طراحي و ساخت چنين المانهاي شهري‌اي، گفت: چه كسي گفته عينا همان سقاخانه را با همان فرم كپي كنيم كه بگوييم سقاخانه است؟ پس زمان در معماري چه مي‌گويد؟ جاهاي پيش‌بيني شده مانند كنار راه‌ها حاكي از آن است كه تنها فكر كرده‌اند كه از عنصري كه در ذهن مردم وجود دارد، استفاده ابزاري شود. اما مشاهده مي‌كنيم كه در گذشته سقاخانه به عنوان عنصر وابسته به توده و فيزيك بناهاي مذهبي مطرح بوده است. اين محقق و پژوهشگر حوزه معماري و شهرسازي همچنين با ابراز تاسف از اينكه در ميادين از نوشته‌هايي استفاده مي‌شود كه در ذهن مردم مقدس است، ولي چون به طور مناسب بيان نمي‌شود، فضا را تخريب مي‌كند، افزود: اگر كسي با مفاهيم معماري آشنا باشد، مي‌داند كه فضاي پرمعنا و واجد هويت تاريخي، اگر بار ساماندهي فضاي مطلوب داشته باشد، مي‌تواند حتا با نامي كه بر آن نهاده مي‌شود تصوير ذهني خوبي بر جاي گذارد. وي سپس به نمونه هاي درشهر تهران اشاره كرد كه تك بناهايي است كه تصوير بدي از خود به جاي مي‌گذارد. به عنوان نمونه به ساختماني در ميدان گلها اشاره كرد و گفت: گويا طراح مي‌خواهد بگويد هستم؛ اما من موجود بدي هستم؛ موجود نابه‌هنجاري هستم؛ هويت دارم، اما ويژگي‌هاي صرف من منفي است. حتا براي هويت شهري نيز صفات منفي‌اي تعريف مي‌كنند. مدرس دانشگاهاي تهران همچنين اظهار كرد: در تبليغات شهري هم از ادبياتي و كلماتي استفاده مي‌كنند كه به گونه‌اي سخن گفتن خودماني است كه هم در نحوه اجرا هم ادبيات، لمپنيسم را رواج مي‌دهد. عضو جامعه مهندسان شهرساز در باره اين ادعاي مجريان سرويس هاي بهداشتي نسل نوين مبني بر اينكه براي هر متر مربع اين بناها 350 هزار تومان هزينه شده است، خاطرنشان كرد: رقم 350 هزار توماني رقم بالايي است در ساخت و ساز حتا ساختمانهايي كه با متري دو ميليون تومان به فروش مي‌رسد، بالاترين رقمي كه براي آن با بهترين كيفيت دكوراسيون داخلي هزينه مي‌شود، متري 550 تا 500 هزار تومان است. الان براي چنين تاسيساتي در حد نصف اين قيمت يعني 175 هزار تومان مي‌توان صرف كرد؛ اما اگر بگوييم از تجهيزات ويژه، كاشي ويژه و كيفيت اجرايي ويژه‌اي استفاده مي‌كنند، حداكثر 250 هزار تومان را مي‌توان پذيرفت. استاديار شهرسازي دانشگاه علم و صنعت ايران اين كه گفته مي‌شود كه وقتي مسافر به شهر وارد مي‌شود بايد بتواند به راحتي بنا را تشخيص دهد، را به جرات نگاهي عوامانه‌اي دانست كه حداكثر مي‌تواند براي شهرهاي كوچك مصداق داشته باشد؛ كساني كه وارد شهرهاي بزرگ مي‌شوند، با هدف و برنامه خاص مي‌آيند. اگر از مردم آن شهر نباشند، به راحتي مي‌توانند از طريق فرم فيزيكي آن‌را بيابند. هر فرد روستايي و شهري مي‌داند جاي سرويس بهداشتي كجاست و در فضاي همگاني به دنبال سرويس مي‌گردد. اين سرويس هر جاي خيابان نيست، جايي است كه ارزش همگاني بودن دارد. وي اضافه كرد: در دنياي امروز سرويس را با علايمي نشان مي‌دهند كه حتا نوشته صرف هم نيست، بلكه تصويري و نوشتني است. اين پژوهشگر حوزه شهرسازي كه مجري 18 طرح تفصيلي، 14 طرح جامع شهري بوده است، بحث ديگر وارد در اين مقوله را اندركنش اجتماعي خواند و گفت: دنياي امروز دو نكته را با هم تركيب مي‌كند و مي‌گويد كه بگذاريد مردم با هم حرف بزنند، ‌از هم سؤال كنند و بپرسند سرويس عمومي كجاست. هر جا كه طرف سؤال مي‌كند، اين انتظار وجود دارد كه حداكثر با طي 500 تا 700 متر مي‌تواند به سرويس عمومي برسد. بهزاد فر در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، اظهار كرد: در شهري مثل تهران، ‌در جايي مثل ونك كه زمين از ارزش بالايي برخوردار است، اصلا معنا ندارد كه به دليل اينكه امكان احداث بنا را در زير زمين نداريم، به توجيه روي آوريم؛ در طبقات پايين‌تر از سطح زمين مي‌توان بنا را ايجاد كرد و در مقابل مي‌توان براي معلولان هم رمپ با درجه و شيب مناسبي پيش‌بيني كرد. مطمئنا اين مساله هزينه‌اي بالايي به همراه نخواهد داشت. اختلاف اين قيمت حداكثر ده تا 20 هزار تومان است كه در مقايسه با خدمات اجتماعي چشمگير نيست. بهزادفر گفت: در توجيه عملكرد اجرايي دستگاه مجري ساخت سرويسهاي بهداشتي نوين با توجه به ضرورت كتمان نشدني آن اظهار كرد: اگر بخواهيم بگوييم كه اينها به بخشي از نيازهاي جامعه پاسخ مي‌دهند، توجيه دارد. اما اگر بخواهيم بگوييم براي آنكه نيازهاي جامعه را تامين كنيم به هر شلكي كه دلمان بخواهد، مي‌توانيم عمل كنيم، به اشتباه افتاده‌ايم. وي با تاكيد بر اينكه به نياز جامعه پاسخ دادن اصل مهمي است، گفت: اما بايد به چگونه پاسخ دادن توجه داشت؛ طرح‌هاي ناكام گذشته مانند ويترين كتاب خان كتاب، كتاب دردسترس؛ شهر كتاب و... را كه در گروه كاري جديد شهرداري بدان توجه نمي‌شود، نبايد از ذهن دور داشت. مدرس دانشگاه علم و صنعت ايران، در پايان اين گفت‌وگو افزود: اگر روال گذشته ايجاد تجهيزات و تاسيسات تكرار شود، بايد تاسف خورد. لذا انتظار مي‌رود كساني كه براي تاسيسات شهري و نگهداري آن فكر كرده و زحمت كشيده‌اند، هر چند براي ساخت آن با نارسايي‌هاي زيادي مواجه شده‌اند، ولي بايد توجه داشته باشند كه رويه غلط گذشته را تكرار نكنند تا ‌مشكل بعدي پيش نيايد. وگرنه بديهي است كه با تغيير گروه‌هاي مختلف كاري در شهرداري اين بخش از تاسيسات شهري به فراموشي سپرده مي‌شود. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha