منوچهر آتشي: عرفان مثل يك عامل ژنتيكي وارد خون ما شده است
ايرانيان از آن جهت كه هم فلسفه و هم عرفان را پذيرفتهاند و نيز به اين دليل كه فلسفه در تربيت ما نقش داشته و همچون يك عامل ژنتيكي وارد خود و توارث ما شده است، حالتي را در ما ايجاد كرده كه ناخودآگاه به طرف شور و شوق خدايي برانگيخته ميشويم و از آن جهت كه خداوند را در درون خود داريم، خداي درونيمان ما را به طرف امر خير حركت ميدهد و اين حركت يعني اشراق.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، منوچهر آتشي ـ شاعر معاصر ـ با اشاره به اين مطلب عنوان كرد: فلسفه و عرفان اشراق از دو جنبه قابل بررسي است؛ به اين معنا كه در يك سويه اين مفهوم فلاسفه و عرفا قرار ميگيرند و سويه ديگر هم تحقق اجتماعي و عاميانه است. ما پرورده خداپرستي و پرورده انديشههاي زيبايي هستيم كه ايثار و قرباني شدن را در ذات ما قرار داده است و زماني كه يك بحران اجتماعي شكل ميگيرد، مثل جنگ تحميلي، با شور و اشتياق پيش ميرويم، علت آن هم دين، مذهب و فلسفه اشراق است؛ فلسفهاي عملگرا و سرشار از عشق به قول مولانا: «پاي استدلاليان چوبين بود // پاي چوبين سخت بيتمكين بود»
وي با اشاره به اينكه عرفان يك خط فكري مشخص و محدود نيست و دامنه گستردهاي دارد كه هم فلسفه را در بر ميگيرد و هم از آن تغذيه ميكند، اظهار داشت: زماني افلاطون عنوان كرد كه واقعيتي در زمين وجود ندارد، ما انسانهاي غارنشين هستيم و حقيقت خارج از روزنه اين غار است. بنابراين از عالم ماوراء و فراواقعيت نيز سردر نميآوريم و تنها سايهاي از آن را بر ديوارهاي غار ميبينيم؛ اما ميپذيريم كه چنين چيزي وجود دارد و سايهها و نيز وجود خود ما نشان دهنده اين است كه واقعيت اصلي و ذات واقعي وجود دارد. پس از آن تفكر افلاطون در اسكندريه با فلسفه اسلامي در هم آميخت كه عنوان فلسفه اشراقي و شهودي گرفت؛ يعني سالك و طالب حقيقت بايد مراحلي طولاني را طي كند و به مرحلهاي برسد كه ذات باري را لمس كند. اين انديشه در ايران مراحلي را طي ميكند و شعبات مختلف و متفاوتي به خود ميگيرد.
وي در ادامه با اشاره به فلسفه ويژه شيخ اشراقي به ستاد خبري همايش عرفان، اسلام، ايران و انسان معاصر گفت: بسياري از فلاسفه عناصر فلسفي خود را از اساطير يونان و... جستوجو كردهاند؛ اما شيخ اشراق اين عناصر را از «نور» ميگيرد. ما خود نيز در قرآن ميخوانيم كه خداوند نورالانوار است و سهروردي بر اين نور تكيه ميكند. آن زمان فكر ميكردند كه او كفر ميگويد، تا آنكه شهيدش كردند؛ اما حالا ميفهميم كه شيخ شهاب خيلي ظريف و زيبا از باري تعالي سخن به ميان آورده است.
آتشي در پايان با اشاره به اينكه خود يك شاعر كهنسال است، عنوان كرد: به هر حال، هم براي من و هم براي ساير شاعران واجب است كه تمام آثار ادبي و انديشهيي گذشته را بخوانيم و من هم در حد خودم چنين مطالعهاي داشتهام.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات