/گزارش مشروح گفتوگو با مهدي حجت/1/ به دوستان كميسيون فرهنگي مجلس ميگويم: « هر وقت ماهي را از آب بگيريم، تازه است »
ده سال از جواني دكتر مهدي حجت از - 32 تا 42 سالگي - در سازمان ميراث فرهنگي كشور گذشته است. پس از آن هم تحصيل و امروزه، تدريسش در اين باره است. فكر و ذكر او ميراث فرهنگي است، معتقد است: همه آن غرور از دست رفته ايرانيها را ميتوان با ميراث فرهنگي بازگرداند.
در عين حال ميگويد: گروههاي متعددي وجود دارند كه به استناد شرع، قوانين گذشته، برخي آشناييها و وابستگيها يا به استنباد جهالت و ناآگاهي، نسبت به موضوع ميراث فرهنگي كشور، اقدام به حفاري و قاچاق اشياي عتيقه و ميراث فرهنگي كشور ميكنند.
بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي كشور در گفت و گو با بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به تفصيل، از صدمات و لطمههايي سخن گفت كه ميراث فرهنگي كشور با آن مواجه است.
دكتر مهدي حجت با تاكيد بر اينكه بايد در ايران، در اين باره كه اشيا و ميراث فرهنگي ارزشمند بوده و بايد با هر صدمهاي كه خروج از كشور هم يكي از اين صدمات است، بدون هيچ ابايي به توافق برسيم، توضيح داد: افرادي كه مبادرت به خروج آثار و اشياي ميراثي از كشور ميكنند، اشخاص با نفوذ و قدرتي بوده ، گاهي بخشي از قدرتشان ناشي از بعضي از وابستگيهاست. هرچند در حال كلي، اتهام بيربطي است؛ اما ممكن است همچون قضيه فروش تابلوها كه بدون آنكه به جايي برسد، يك افتضاح بينالمللي براي ما حاصل كرد، كسي نتواند آن ذهنها را پاك كند و آبروي از دست رفته را بازگرداند.
حجت با اذعان بر اينكه هم در گذشته بودهاند - بوده يعني از چند هزار سال پيش تا امروز مخصوصا در رژيم گذشته ـ و در نظام اسلامي هم كساني هستند كه اموال فرهنگي را قاچاق ميكنند، گفت: برخي از اين افراد نيز به دلايلي، صاحب قدرت هستند؛ اما بيشترين و نخستين گروه آنها كسانياند كه به جهت مالي، داراي قدرت بوده و با پولي كه در اختيار دارند، قادرند بسياري از راهها را باز كنند.
حجت دسته دوم را مرتبطان با قدرتمندان و دسته سوم را گروهي خواند كه به دليل جهالت و ناآگاهي نسبت به اين مقوله اقدام ميكنند.
نخستين رييس سازمان ميراث فرهنگي كشور، گفت: در زمان مسووليت من در سازمان ميراث فرهنگي، تقريبا 80 درصد از تعرضات به ميراث فرهنگي كشور، محصول جهالت نسبت به ارزش ميراث فرهنگي بوده است.
حجت گفت: شخصيتهايي كه از نام بردنشان بسيار تعجب ميكنيد، دستخطشان وجود دارد كه دستور دادهاند فلان تپه مشهور تاريخي را حفاري كنند و اگر طلا، نقره يا هر چيزي پيدا كردند، بياورند. پس از آنكه با آن برادران عزيز صحبت ميكردم و توضيح ميدادم كه لايههاي تپه تاريخي مضطرب ميشوند و نبايد اشيا اين گونه خارج شوند، اذعان ميداشتند كه علم و اطلاعي در اين باره نداشته و ناآگاه بودهاند.
او با اشاره به وجود برخي قواعد مدني و فقهي درباره دفينه و گنجينه تصريح كرد: برخي از اشخاص به اتكا به آن دستورات و قوانين اقدام به قاچاق و حفاري ميراث فرهنگي ميكنند.
به گفته او در رژيم گذشته مجوز حفاري در اداره باستان شناسي اعطا و با نام حفاري تجاري انجام ميشد.
حجت در ادامه از محدوديتهايي سخن گفت كه در زمينه ارايه و انتشار اخبار مربوط به حفاريهاي غيرقانوني وجود دارد. وي دليل آن را در معرض خطر قرار گفتن يكصد هزار تپه تاريخي ديگر عنوان كرد و اظهار داشت: ما براي آگاهي، خبري را اعلام ميكرديم، در حاليكه عمل ضدآگاهي در پي داشت؛ چرا كه قدرت كنترل نداريم. بنابراين خون به جگرمان ميشود، كتمان هم ميكنيم تا آن را اشاعه ندهيم و اين موضوع تا زماني كه قدرتي به دست آوريم ادامه دارد.
حجت با اذعان بر اينكه نسبت به موضوع حفاري و قاچاق اشياي عتيقه، نوعي بيتفاوتي در مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي كشور وجود دارد، به خبرنگار ايسنا گفت: ديگر حوصلهام سر رفته، به روشني ميگويم و اعتقادم اين است كه از وقتي از سازمان ميراث فرهنگي بيرون آمدم، سازمان يك قدم جلو نيامده است. خريد چند كامپيوتر و راهاندازي سايت، پيشرفت نيست.
او همچنين ادامه داد: ما در فضاي جنگ، سازمان ميراث فرهنگي را راه انداخته، قوانين آن را تصويب و سازماني را مستقر كرديم؛ درحاليكه در دوره سازندگي و بعد از آن كه ميتوان دوره انقلاب فرهنگي و سياسي ناميد، فضا بسيار بيشتر براي ميراث فرهنگي باز شده و جريانات امروز با آن موقعي كه ما التماس مي كرديم و توجهي نميشد، تفاوت دارند.
او در ادامه از همزماني روز جهاني بزرگداشت ميراث فرهنگي با روز جنگ (فتح خرمشهر) ياد كرد و گفت: يكي از بزرگترين مشكلات ما در زمان جنگ و حتا پس از آن، اين بود كه از دو روز قبل تا سه روز پس از روز بزرگداشت ارتش، احدي حاضر نبود در هيچ رسانهاي، حتا يك كلمه درباره ميراث فرهنگي بگويد. تا اين كه بالاخره تصميم گرفتيم روز بزرگداشت ميراث فرهنگي را با روز بينالمللي موزهها جابهجا كنيم؛ شايد هنوز هم فضا به گونهاي نباشد كه در آن روز خاص بتوان 80 درصد از ارتش و 20 درصد از ميراث فرهنگي گفت.
به اعتقاد اين كارشناس ميراث فرهنگي، استخدام تواناييهاي موجود در جامعه براي تعرض به آنچه كه در زير زمين هست، سابقهاي طولاني دارد.
او اضافه كرد: ابن خلدون در مقدمه كتابش آورده است: عدهاي صاحب منسب همچون قضات و واليان ايالات را پيدا ميكنند و نيروي او را براي آنچه كه خودشان ميگويند، استخدام كرده، تا از اين راه ممري براي خود درست كنند.
حجت در ادامه با تاكيد بر اينكه بايد براي مردم توضيح داده شود كه شما هرگز نميتوانيد با شكافتن زمين هفت خم خسروي طلا مدفون در زمين را بيابيد و اساسا رفتن به سراغ تپهها به اعتبار وجود گنجي نميارزد، گفت: پنجاه سال است كه در مملكت ما حفاري ميشود و ما هرگز به يك خم خسروي سكه برخورد نكردهايم؛ گرانترين جام پيدا شده، جام حسنلو و آثار مارليك بوده است.
وي گفت: معمولا وقتي آن كسي كه حفاري ميكند و اشيايي نيز به دست ميآورد را پيدا ميكنيد، حيفتان ميآيد او را زندان بياندازيد. بنده خدايي كه از سر و پايش خاك ميريزد، همچون موش كوري در تپهها ميچرخد و غالبا اين مسائل را پيگيري ميكند. پس از او كه اشيا را خارج ميكند، رديف دومي وجود دارد كه اگر خيلي همت كنند، به قيمت ماده اصلي يا شبه آن ميخرد. ردههاي دوم، سوم، چهارم حتا تا رده ششم در مملكت ما وجود دارند. كساني كه هيچ گاه دست عدالت به آنها نميرسد.
او ادامه داد: همه آن كساني كه اشيا را ميخرند و از كشور خارج ميكنند، تمام رد پاي آن شيء را گم ميكنند، بنابراين به يك شيء بيشناسنامه تبديل و يكباره با نزول ارزشي فرهنگي مواجه ميشود.
به گفته مهدي حجت با وجود 1000 كيلومتر مرز آبي و مرزهاي غربي كه دائما در حال جنگ و نظاير آن هستند، كنترل مرزها كار سادهاي نيست.
نخستين رييس سازمان ميراث فرهنگي كشور عنوان كرد: روزي با رييس گمرك درباره انتقال اشيا صحبت ميكردم، گفت 200 تا 200 تا گوسفند از مرز خارج ميشود، تو ميگويي به دنبال آن بگردم كه جامي در اندازه يك تخم مرغ را كسي در جيب بغل خود گذاشته يا نه؟ من در آن مقياس كنترل ندارم چه برسد به اين.
حجت افزود: روزي اختلاف ارز آنقدر بود كه هر كسي را تحريك ميكرد كه شيئي را خارج كند و ده هزار دلار پول به دست آورد و تا آخر عمر خوشبخت باشد.
به اعتقاد مهدي حجت آنچه امروز درباره قاچاق ميراث فرهنگي رخ ميدهد، يك دهم آنچيزي نيست كه در رژيم پهلوي اتفاق ميافتاد. آن دوره تاراج اموال فرهنگي سازمان يافته و برنامهريزي شده بود. شهرام پهلوي مسؤوليت انجام معاملات قاچاق را برعهده داشت. با هواپيماي C130 كارها انجام ميشد. اما امروز در گوشه و كنار و زيرزميني شده است.
وي گفت: من در اين باره كم نميدانم ميتوانم 15 - 10 ساعت تنها درباره افراد و موارد قاچاق توضيح دهم كه چه كردهاند؛ اما به شما ميگويم قريب به اتفاق آنها محصول اين بود كه طرف نميفهميده ارزش فرهنگي يك اثر يعني چه؟
او سپس به خاطره اي اشاره كرد و گفت: شخصي از افراد صاحب نام در اين كشور با ماشين ضد گلوله براساس نسخهاي كه از يك رمال دريافت كرده بودند به يكي از كارخانههاي صنعتي داراي زمين وسيعي رفته، با كاسه آب، هفت قدم به جلو و چپ و راست ميرفتند، وسط را خط كشي كرده، حفاري كردند. پس از دو روز تعطيلي كارخانه، آخرش هم هيچ. او در يك يادداشت خصوصي به من نوشت كه تا آخر عمر معذرت خواه شما خواهم بود، گول خوردم و نميدانستم. او را قانع كرده بودند كه زمين خداست، ميكنيم، اگر بود، ميبريم، نبود، چيزي نشده، پنج هزار تومان به كارگر دادهايم.
وي گفت: اگر تنها بفهمد كه اين لايههاي رسوبي موجود در تپه با ضربه مضطرب ميشود و همه سابقه هزاران سال تاريخي كه در خود دارد را از دست ميدهد، شايد چنين نكند. برغم آنكه بسياري از اوقات به كاهدان ميزنند، اما همين اقدامشان اساسا حيثيت تپه را از بين ميبرد و اگر كسي بخواهد به شواهد تاريخي موجود و آن تپه استناد كند نميتواند صددرصد بگويد اين گونه است.
او به عنوان نمونه، به يك حفاري اشاره كرد و گفت: تابوت فلزي ارجان را باز كرديم، جاي مانده استخوانهايي كه روي كف نقش گذاشته شده بود، بر تابوت مانده بود، با حلقهاي در دست (در نقوش تخت جمشيد معمولا آن قديسي كه پشت سر پادشاه حركت ميكند، آن حلقه قدرت را در دست ميگيرد)، به قدري با دقت حفاري صورت گرفته بود كه حلقهي قدرت كه در دست او قرار داشت، پس از باز كردن در تابوت هنوز در دست او به جا مانده بود. يعني جاي آن بر سايه استخوان باقي بود. اگر تنها دو ميليمتر سر تابوت بالا ميرفت، ديگر به قطعيت نميتوان گفت كه اين همان آدم پشت سر پادشاه است. چرا كه ميتوانستند ادعا كنند اين حلقه را به جهت تبرك بالاي سر او در تابوت قرار دادند، بنابراين از حيثيت علمي خارج ميشد.
وي توضيح داد: در دوره رياست سازمان ميراث فرهنگي، جرياني براي مبارزه با اين قاچاق اموال فرهنگي راه انداختيم (پس از آن هم سريال شد و از تلويزيون پخش شد)، به دنبال اين قضيه بوديم كه اگر وضعيت مملكت به جايي برسد كه سنگ نقشدار تخت جمشيد را ببرند و خارج كنند، ما بايد سازمان را تعطيل كنيم؛ براي چه حقوق ميگيريم؟ برويم تا هر كس هر كاري خواست بكند. در آن زمان اين قضيه دكتر حبيبي را بسيار تحريك كرد و نامههاي محكمي به وزارت اطلاعات و وزارت كشور نوشت و آنها پيگيري كردند و ما سنگ را پيدا كرديم و پيرو پيدا شدن سنگ وزير اطلاعات فعلي - كه آن موقع دادستان بود -، دستور محكمي داد كه اجازه داريم هر كس در اين ارتباط است را پيگيري كرده و خانهاش را جستوجو كنيم، حدود 100 نفر گرفتار شدند.
حجت اظهار كرد: در پي آن جستوجوها حدود 80 - 90 موزه شيء بهدست آورديم. يعني ميتوانستيم با آثار مكشوفه 80 - 90 موزه مستقل - موزه پارچه، موزه سنگ، موزه چرم، موزه خط و موزه چوب و ... راهاندازي كنيم.
او با با اين عنوان كه در حال حاضر در ريز قضاياي مربوط به سازمان ميراث فرهنگي نيستم تا ببينم چه رخ ميدهد، تصريح كرد: اما به طور قطع هم آنها كه قدرت اقتصادي دارند، هم آنها كه قدرت اقتصادي و كمي حمايت صاحبان نفوذ (سياسي) را به دنبال خود دارند، وجود دارند و باز هم هنوز جهالت هست كه يك نفر از عمق نميفهمد كه يك تپه تاريخي يعني چه؟ و چرا يك شيء بايد توسط يك باستانشناس از زمين بيرون بيايد؟
به اعتقاد وي تنها اين موضوع مطرح نيست كه شيء را از زمين بيرون ميآورند، بلكه بحث آنجاست كه هر شيء حاوي اطلاعات بسيار وسيعي است كه وقتي نابهجا از زمين بيرون ميآيد، آن اطلاعات از بين ميرود و همچون آتش زدن يك كتاب خطي منحصر به فرد است.
به گفته حجت: حفاري قاچاق، نسخه نويسي و اطلاعات مربوط به كشور در اختيار مشتريان آخري اين اشيا وجود دارد. چند روش دارد، يا آن اطلاعات را دست عدهاي ميدهند و شروع به تحقيق و تفحص ميكنند؛ خود را به شكل درويش و فقير در ميآورند، به روستاها ميروند، در قهوهخانهها مينشيند و اطلاعات مردم شناسي منطقه را بهدست ميآورند. اطلاعات را يادداشت ميكنند و آن را با خطي كه به خط شجره معروف است تركيب ميكنند، كمي هم گنگ مي نويسند. درنهايت نسخهها را به عموم مردم ميفروشند؛ قيمتها هم متفاوت است. از چند هزار تومان تا چند ده هزار تومان است.
وي عنوان كرد: به دوستان ما در كميسيون فرهنگي مجلس كه با يكي دو خبر تحريك شدند و فكر كردند كه لازم است اقدامي كرد، عرض ميكنم: هر وقت ماهي را از آب بگيريم، تازه است. كافي است كه مسوولان امر قدري خود متوجه حساسيتها شده ، به اين مسائل بپردازند. من فكر ميكنم هيچ مانعي ندارد كه وعاظ ديني ما، كساني كه هر سال تربيت ميشوند تا در ماههايي خاص براي تبليغ به شهرهايي سطح كشور بروند، و درباره حلال و حرام صحبت كنند، يك بار هم بگويند آن چيزي كه از زمين در ميآوريد، انفال است. حكمي همچون نفت و چوب جنگل دارد.
پايان بخش نخست ...
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات