/پاياننامه/ رويكردهاي ذهن در شاخههاي تصويري عكاسي
محبوبه عظيمفر در شهريورماه سال 1377 براي كسب درجه كارشناسي عكاسي از دانشكده هنرهاي تجسمي و كاربردي دانشگاه هنر، با راهنمايي دكتر محمد ضيمران در پاياننامه خود به موضوع رويكردهاي ذهن در شاخههاي تصويري پرداخت.
به گزارش بخش پژوهش فرهنگي هنري خبرگزاري دانشجويان (ايسنا)، در اين پاياننامه آمده است: پرداخت به رويكرد فرانمايي، تحليل تجربهاي است كه از ملاقات با عكس سر ميزند و طبق نظريات پيرس، زماني كه ذهن به سوي آگاهي از چيزي حركت ميكند و آن چيز او را به اين آگاهي سوق ميدهد، نشانه است پس اعتبار نشانه، ذهن است و اگر ذهن در توجه خود به اين واقعيت ذهني به دنبال معنا نباشد، ويژگي نشانه بودن آن از بين ميرود. اگر توجه ذهن به عكس به منظور رسيدن به معنا نباشد ميتواند به دنبال لذت كيفي از آن نيز باشد، حتا با لذت بردن از عكس نيز نميدانيم كدام حالت با ويژگي درون آن، عكس را لذتبخش ميسازد؛ اما واكنش ما به عنوان بيننده هميشه كسب احساس لذت نيست، گاهي نياز داريم به واكنش خود آگاه شويم و در مورد تجربهاي در ملاقات با عكس حرف بزنيم؛ البته حرف زدن و شنيدن واكنش بيننده ازسوي عكاس، خود انگيزهاي پيچيده دارد.
اين پايان نامه ميافزايد: زماني كه ميخواهيم به كشف فرانمود احساس هنرمند در ديد او نايل آييم، نخست به سراغ ميزان صميميت هنرمند در فرانمايي احساسش در اثر ميرويم كه همه در رابطه عكس با عكاسش قرار ميگيريد و هم در رابطه عكس با بينندگانش، گاه هنرمند در پي آن است كه تنها، مفهوم ساخته شده در ذهن هر آنكه در مقابل اثرش ميايستد را تخريب كند.
گاه فرد مقابل خود را مخاطب قرار ميدهد و قصد رساندن پيام دارد و زماني كه در پي آن است نامفهوم جديدي بسازد، فرد مقابل او بيننده نام دارد. آن زمان كه عكاس ميخواهد ذهن بيننده را در تماس با يك پيام و يك داده، در معرض دريافت قرار دهد، بيننده همان منتقد است. عكاس نيز در دريافت خود از طبيعت، منتقد بوده است. به هر حال در اين رويكرد، اثر، بيننده يا مخاطب خود را به يك نوع احساس آشنا ميكند؛ احساسي كه خالقش تجربه كرد و آن را خلق كرده است و اتمسفر عكس از همدلي با خالق خود خبر ميدهد؛ به طوريكه مخاطب يا بننده بيواسطه، و بدون تعليم و آموزش به اين همدلي نايل آيد.
اين پايان نامه همچنين در بخشي ديگر آورده است: عكاسي انتزاعي در جوامعي كه مخاطبان عام دارد، سهم زيادي براي اين اشتراك ندارد، به طوريكه او در يك حالت درك و دريافت تامل آميز باقي ميماند و به تحليل نيازمند. در عكس ا نتزاعي نميتوان گفت اگر هنرمند فقط صميميت داشته باشد، در انتقال بيان احساسهاي فردي خود موفق است.
ممكن است عكس، واجد صميميت عكاس باشد؛ اما عواطفي كه در بيننده ميبايد ناآگاهانه و شهودي انجام گيرد، انجام نگيرد. تعداد زيادي از عكسهاي انتزاعي “مانيور وايت” را ميتوان مثال زد. در عكس “كله آدم” او نميدانيم بايد با قوه تخيل خود عكس را درك كنيم يا با انگيزش احساس. احتمال دارد مانيور وايت به هنگام عكاسي اين عكس به درك خود، آگاهي نداشته و تنها به ذهن خود صميمانه تكيه كرده باشد. اين نوع عكس نميتواند ما را به تجلي بيروني شيء مادي موجود در عكس، متوجه سازد و آنكه در مقابل عكس او قرار ميگيرد بيننده نام دارد. تنها ميماند ويژگي بيان كننده درعكس او؛ صرف نظر از آنكه در پي تطابق ذهن مانيور وايت و واقعيت خارج از ذهن او باشيم، چنين رويكردي تنها به فرانمود احساس عكاس تاكيد ميكند و به واقعيت بيرون از ذهن؛ و در تلاقي با ذهن عكاس، حتا مهم اين كه عكس او بيان كننده دقيق احساس او باشد، مشكل است. در فرانمايي هرگز نميتوان نوع دقيق احساس عكاس را شناخت؛ بلكه فقط ميتوان به آن نزديك شد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات