در تحقیق جدیدی که در مجله گزارشهای علمی منتشر شده است، گروهی از محققان ارتباط بین شاخص توده بدنی را در مراحل مختلف زندگی و عملکرد شناختی در میانسالی بررسی کردند. این تحقیق بیش از ۴۰ سال پیگیری را در بر میگیرد و آن را به یکی از معدود تلاشهای تحقیقاتی برای بررسی چگونگی ارتباط شاخص توده بدنی در طول زندگی با عملکرد شناختی در میانسالی، تبدیل میکند.
در مقاله «بررسی شاخص توده بدنی و ارتباط آن با فعالیت بدنی و برخی خصوصیات دموگرافیک در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان»، منتشرشده در فصلنامه پرستاری، مامایی و پیراپزشکی آمده است، اندازهگیری قد و وزن، از جمله مهمترین عوامل تنسنجی است که در همه سنین کاربرد گستردهای در پایش رشد دارد و نشانگر عوامل اقتصادی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است. متخصصان از شاخص توده بدن برای تعیین ویژگیهای فیزیکی بدن استفاده میکنند.
شاخص توده بدن، رابطه مستقیمی با چربی بدن دارد و یکی از بهترین و رایجترین شاخصهای سلامتی در افراد سالم غیر ورزشکار است که با متغیرهایی مانند جنس، سن و شیوه زندگی تغییر میکند. شاخص توده بدن، مقیاسی برای اندازهگیری میزان تناسب وزن نسبت به قد فرد است و از حاصل تقسیم وزن بر مجذور قد فرد محاسبه میشود. از این شاخص بهعنوان یکی از معتبرترین مقیاسها برای اندازهگیری احتمال اضافه یا کمبود وزن استفاده میشود. سازمان جهانی بهداشت، شاخص توده بدنی زیر۱۸.۵ را بهعنوان کم وزنی یا علامت سوءتغذیه تلقی کرده و از سوی دیگر نیز شاخص بالای ۲۵ بهعنوان اضافه وزن و بالای ۳۰ چاق در نظر گرفته شده است. افراد دارای اضافه وزن یا چاق شانس بیشتری برای ابتلا به بیماریهای دیابت، قلبی عروقی، اختلالات خواب و غیره دارند.
آیا وزن بیشتر قدرت مغز را تقویت میکند؟
با توجه به اینکه پیشبینی میشود، نرخ چاقی تا سال ۲۰۳۰، بر اکثر بزرگسالان در سراسر جهان تاثیر بگذارد، درک تاثیر آن فراتر از سلامت جسمانی حیاتی است. در حالی که چاقی بیش از حد، بهطور گستردهای با بیماریهای قلبی عروقی و دیابت مرتبط شده، اثرات آن بر عملکرد شناختی کمتر مشخص است.
برخی از نتایج تحقیقات در مورد زوال شناختی هشدار دادند، در حالی که برخی دیگر مزایای غیرمنتظره را نشان میدهند. اختلال شناختی میلیونها نفر را تحت تاثیر و استقلال فردی را کاهش همچنین سیستمهای مراقبتهای بهداشتی را تحت فشار قرار میدهد. از آنجایی که شیوع چاقی در جمعیتهای مختلف افزایش مییابد، درک اینکه چگونه وزن، بر طول عمر شناختی تاثیر میگذارد، بسیار مهم است. این ابهامات نیاز به تحقیقات بیشتر برای اصلاح راهبردها و مداخلات بهداشت عمومی را برجسته میکند.
تحقیق حاضر از دادههای تحقیق گروهی طولی که نشانگرهای سلامت را از کودکی تا بزرگسالی ردیابی میکند، استفاده کرد و تجزیهوتحلیل نهایی شامل ۱۲۹۲ نفر با شاخص توده بدن کامل و دادههای شناختی در تمام دورهها بود. اندازهگیری شاخص توده بدنی در چندین ویزیت از اوایل زندگی تا میانسالی ثبت شد. ارزیابیهای شناختی نیز روی شرکتکنندگان ۴۰ تا ۵۸ ساله انجام شد.
تفاوتهای خاص جنسیتی
در حالی که مردان با شاخص توده بدنی بالاتر، عملکرد حافظه بهتری را نشان دادند، زنان، با وجود داشتن تحصیلات بالاتر، رابطه مثبت مشابهی را نشان ندادند که به تاثیرات هورمونی یا متابولیک احتمالی اشاره دارد.
شاخص توده بدنی در سه دوره رشد
شاخص توده بدنی در کودکی یا نوجوانی (چهار تا ۲۰ سال، بهعنوان صدک نشان داده شده)، اوایل بزرگسالی (۲۰-۴۰ سال) و میانسالی (۴۰-۵۸) بهطور متوسط محاسبه شد. عملکرد شناختی با استفاده از آزمونهای استاندارد شده، ازجمله حافظه منطقی (یادآوری فوری و تاخیری)، آزمون فراخنای ارقام، آزمون ساخت دنباله (الف و ب) و نمره شناختی مرکب ارزیابی شد. از مدلهای آماری رگرسیون خطی برای تجزیهوتحلیل ارتباط بین شاخص توده بدنی و عملکرد شناختی، کنترل جنسیت، نژاد و سالهای تحصیل استفاده شد. تجزیهوتحلیلها بر اساس جنسیت و نژاد طبقهبندی شدند تا تفاوتهای بالقوه را کشف کنند.
نتایج تحقیق
جمعیت مورد بررسی شامل ۵۹ درصد زن و ۳۴ درصد سیاهپوست آمریکایی بود. آمریکاییهای سفیدپوست بهطور کلی در آزمونهای شناختی در مقایسه با سیاهپوستان آمریکایی بهتر عمل کردند، اگرچه سیاهپوستان آمریکایی روابط شناختی-شاخص توده بدنی قویتری نشان دادند.
بر اساس نتایج تحقیق انجام شده در آمریکا، صدک شاخص توده بدنی دوران کودکی و نوجوانی در محدوده سالم قرار داشت، در حالی که شاخص توده بدنی اوایل بزرگسالی و میانسالی در دستههای دارای اضافه وزن و چاقی متوسط طبقه یک بود. سیاهپوستان آمریکایی در اوایل بزرگسالی و میانسالی شاخص توده بدنی بالاتری نسبت به آمریکاییهای سفیدپوست و زنان در میانسالی شاخص توده بدنی بالاتری نسبت به مردان داشتند.
آمادگی جسمانی در مقابل توده چربی
این تحقیق تایید کرد که شاخص توده بدنی بین توده عضلانی و توده چربی تمایز قائل نمیشود و نشان میدهد که تحقیقات آینده باید از اقدامات دقیقتری برای چاقی مانند سنجش تراکم استخوان یا تجزیهوتحلیل چربی احشایی استفاده کنند.
شاخص توده بدنی بالاتر در اوایل بزرگسالی و میانسالی بهطور قابلتوجهی با عملکرد شناختی بهتر در چندین حوزه، بهویژه در میان مردان و سیاهپوستان آمریکایی مرتبط بود. در مردان، شاخص توده بدنی بالاتر با بهبود نمرات شناخت و حافظه کلی مرتبط بود و با اثرات قویتری برای حافظه منطقی «I»، حافظه منطقی «II» و تشخیص حافظه منطقی «II» مشاهده شد. در میان سیاهپوستان آمریکایی، شاخص توده بدنی بالاتر در اوایل بزرگسالی و میانسالی رابطه مثبتی با نمرات حافظه منطقی «I» و «II» داشت که نشاندهنده همبستگی قویتر بین شاخص توده بدنی و عملکرد شناختی در این گروه با وجود نمرات کلی آزمون پایینتر در مقایسه با آمریکاییهای سفیدپوست بود.
این ارتباط بر اساس جنسیت و نژاد متفاوت بود. زنان باوجود داشتن میانگین تحصیلات بالاتر، همبستگی مثبت یکسانی را بین شاخص توده بدنی و عملکرد شناختی نشان ندادند که نشاندهنده تفاوتهای بالقوه در نحوه تاثیر ترکیب بدن و عوامل بیولوژیکی بر شناخت بین جنسهاست.
هیچ ارتباط معنیداری بین تغییرات شاخص توده بدنی در طول دورهها و پیامدهای شناختی یافت نشد که نشان میدهد، مواجهه انباشتی شاخص توده بدنی، بهجای تغییرات کوتاهمدت، ممکن است بیشتر به عملکرد شناختی مرتبط باشد.
این یافتهها دیدگاههای سنتی در مورد چاقی و شناخت را به چالش میکشد. در حالی که وزن بیش از حد اغلب مضر تلقی میشود، در برخی موارد، شاخص توده بدنی بیشتر ممکن است با عملکرد شناختی بهتر، بهویژه در کارهای مربوط به حافظه، مرتبط باشد، با این حال، این تحقیق ادعا نمیکند که شاخص توده بدنی بهطور مستقیم در برابر زوال شناختی محافظت میکند، تحقیقات بیشتری برای روشن شدن مکانیسمهای بیولوژیکی درگیر مورد نیاز است. این امر پیامدهای گستردهای برای سیاستهای مراقبتهای بهداشتی دارد و بهطور بالقوه بر نحوه مدیریت چاقی در جمعیتهای مختلف تاثیر میگذارد.
با درک ارتباط بین شاخص توده بدنی و شناخت، مداخلات بهداشت عمومی را میتوان برای رسیدگی بهتر به خطرات شناختی پیری در گروههای پرخطر طراحی کرد و سلامت کلی مغز را بهبود داد.
نتیجهگیری
تغییرات شاخص توده بدنی در طول زمان بهطور قابلتوجهی با پیامدهای شناختی مرتبط نبود و این ایده را تقویت کرد که مواجهه طولانیمدت با شاخص توده بدنی بالاتر، بهجای افزایش یا کاهش وزن، ممکن است بیشتر با شناخت مرتبط باشد.
بهطور خلاصه، این پژوهش بینش جدیدی در مورد رابطه پیچیده بین شاخص توده بدنی و عملکرد شناختی ارائه میدهد. شاخص توده بدنی بالاتر در اوایل بزرگسالی و میانسالی با عملکرد شناختی بهتر، بهویژه در کارهای مرتبط با حافظه، در میان مردان و سیاهپوستان آمریکایی مرتبط بود.
این یافتهها فرضیههای مرسوم درباره مضر بودن چاقی بهطور کلی برای شناخت را به چالش میکشد و نیاز به تحقیقات بیشتر با استفاده از معیارهای دقیقتر چاقی، مانند تشخیص چربی زیر پوستی از چربی احشایی را برجسته میکند.
با توجه به نابرابری در چاقی و خطرات زوالشناختی، مطالعات آینده باید مکانیسمهای بیولوژیکی و اجتماعی زمینهای را که این ارتباطها را هدایت میکنند، بررسی کنند. عواملی مانند ژنتیک، سطح فعالیت بدنی و عادات غذایی میتوانند در شکل دادن به روابط مشاهده شده نقش داشته باشند. درک این پویاییها میتواند مداخلات بهداشتی متناسب با هدف حفظ عملکرد شناختی در بین جمعیتهای مختلف باشد.
این یافتهها پیامدهای گستردهای دارند و تغییر در نحوه درک چاقی و سلامت شناختی در بحثهای بهداشت عمومی در سراسر جهان را ترغیب میکنند.
انتهای پیام
نظرات