محمدعلی بصیری درباره دلایل شکلگیری انقلاب اسلامی ایران اظهار کرد: آن چیزی که در انقلاب اسلامی رخ داد در واقع ادامه سه نهضت قبل بود که هر سه این نهضتها با شکست مواجه شده بود. نهضت انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت و قیام ۱۵ خرداد اراده ملی مردم ایران را با خود داشت و رهبران آزادیخواه آن این نهضتها را هدایت میکردند و مشکل اصلی را در این میدانستند که استبداد داخلی و استعمار خارجی کشور را عقب مانده و تحت سلطه قرار داده است، بهطوری که استقلال لازم را ندارد.
وی افزود: انقلاب مشروطه برای تقابل با این دو مقوله رخ داد، اما در نهایت به نتیجه مطلوب نرسید و آخرِ آن به جای نفی استبداد قاجاری، استبداد رضاخانی آمد و سپس استعمار انگلیسی و آمریکایی در نهضت ملی نفت و کودتای ۲۸ مرداد ظهور کرد و سرانجام با سرکوب قیام ۱۵ خرداد این دو هدف محقق نشد تا در نهایت در بهمن ۱۳۵۷ این مهم تحقق یافت. شعار رهبران این جنبش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود و در واقع شعار استقلال، نفی استعمار خارجی را میخواست و شعار آزادی، نفی استبداد داخلی را طلب میکرد.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در پاسخ به این سؤال که تفاوتهای انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای جهان در چیست؟ ادامه داد: چند تفاوت را میتوان برشمرد گرچه تعریف انقلابها مشابه یکدیگر است و بیشتر به یک حرکت مردمی با ایدئولوژی منسجم و با یک رهبری کاریزماتیک تعبیر میشود که با خشونت، یک نظام دیگر سر کار میآورد که انقلاب اسلامی ایران با انقلاب اکتبر روسیه، انقلاب کمونیستی چین و انقلاب فرانسه در این شاخصها مشترک است، اما اگر بخواهیم تفاوتهای انقلاب اسلامی را با دیگر انقلابها بیان کنیم باید بگوییم که مبانی و اصول این انقلاب خودجوش بود به این معنا که وارداتی نبود، چراکه بسیاری از انقلابها از دیگر انقلابها روبرداری میکنند مانند انقلاب کوبا یا انقلاب الجزایر.
بصیری در گفتوگو با ایسنا به دیگر تفاوتهای انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلابهای جهان اشاره و تصریح کرد: انقلاب اسلامی نظامی را سرنگون کرد که هیچ تحلیلگری باور نمیکرد نظام شاهنشاهی ایران با انقلاب سرنگون شود، چراکه از نظر داخلی و خارجی بسیار مستحکم جلوه میکرد و به جزیره ثبات شهره شده بود. همچنین اراده قدرتهای شرق و غرب با تحقق و تثبیت انقلاب اسلامی همراه نبود؛ تا فروپاشی شوروی هر دو قطب با انواع سیاستهای کودتا و براندازی در صدد سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، بودند.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی مشابه دیگر انقلابهای ماتریالیستی قرن بیستم نبود و در واقع ایده معنویت و متافیزیکی محور براندازی نظام شاهنشاهی بود، در حالی که بسیاری از انقلابهای قبلی از ایدئولوژی و نظریههای ماتریالیستی و پوزیتیویسمی انقلاب کبیر فرانسه نشأت گرفته بود. همچنین انقلاب اسلامی تنها انقلابی بود که در آن تمام اقشار جامعه به صحنه آمدند، در حالی که در دیگر انقلابها طبقات خاصی به میدان میآمدند مانند بورژواها، پرولتاریا و...، اما در انقلاب اسلامی اقشار مختلف جامعه به صحنه آمدند که از مهمترین وجه تمایزهای این انقلاب با دیگر انقلابها است.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در پاسخ به این سؤال که فکر میکنید دلایل پایداری نظام جمهوری اسلامی تا کنون چه بوده است؟ گفت: این انقلاب گرچه ۴۶ سال از عمر آن میگذرد، اما ریشههای انقلاب اسلامی به ۱۵۰ سال قبل باز میگردد. درختی که ریشههای آن دو یا سه برابر تنه و شاخه عمر داشته باشد به این راحتیها قابل قطع کردن و از زمین در آوردن نیست. انقلاب اسلامی دارای ریشههای عمیق فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... است که سبب پایداری آن شده است. مردمی بودن این انقلاب از دیگر دلایل پایداری آن است و علیرغم اُفت و خیزها و نارضایتیهایی که وجود دارد چون انقلاب اسلامی ریشه در باور اکثریت مردم ایران داشته است این اکثریت هنوز پشت انقلاب هستند و از گردبادهای زیادی آن را به سلامت عبور دادهاند. بسیاری از انقلابهای دیگر که این عقبه مردمی را نداشتهاند به راحتی پس از مدتی شکست خوردهاند.
بصیری درباره خطراتی که امروز نظام جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند، اظهار کرد: این انقلاب اگر از اصول و مبانی اولیه خود که همان جمهوریت و اسلامیت است فاصله بگیرد و از مغز تهی شود به طوری که مردمی بودن خود را از دست دهد بدون شک با شکست مواجه خواهد شد. دومین مسئله این است که اراده مردم و خواستههای اکثریت ملت از سوی نظام اسلامی نادیده گرفته شود؛ مردمی بودن نظام در این است که اراده اکثریت در مسائل مختلف در نظر گرفته شود که اگر از این موارد غفلت شود آسیبهای آن غیرقابل جبران خواهد بود.
وی افزود: خطر دیگر حکمرانی ناکارآمد است به این معنا که سیستم مرتب مدیران غیرمتخصص و ناتوان را به کار گیرد که این حکمرانیِ سوء سبب ناترازی در بخش اقتصاد، فرهنگ، صنعت، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل و ... میشود که این خطر میتواند انقلاب و نظام را زمینگیر کند. مسئله بعد عدم شناخت بازی قدرت در نظام جهانی و عدم مدیریت سیاست خارجی و تعامل با نظام بینالملل و اقتصاد و تجارت بینالملل است که اگر این موارد درست شناسایی و مدیریت نشود موضوع توسعه پایدار را که از شعارهای انقلاب اسلامی بوده است در بخشهای مختلف با بحران روبهرو خواهد کرد. آفت و تهدید دیگری که میتواند انقلاب را زمینگیر کند جریانهای نفوذ ضد نظام هستند که در چهره نیروهای دلسوز و ارزشی ظاهر میشوند.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، ادامه داد: آخرین تهدیدی که جمهوری اسلامی را تهدید میکند بحث شاخصهایی است که حکومت در این شاخصها باید با دیگر کشورها رقابت کند که اگر در این شاخصها نظام اسلامی کمکاری کند با تهدید جدی روبهرو میشود. امروز در جهان بحث هوش مصنوعی بسیار جدی است و ما اگر بخواهیم در عرصه بینالمللی با دیگر کشورها از این منظر رقابت کنیم باید زیرساختها و توان آن را داشته باشیم که اگر این توانایی را نداشته باشیم نظام اسلامی با تهدید مواجه خواهد شد. در بحث جنگ شناختی و معرفتی اگر توانایی لازم را نداشته باشیم با مشکل جدی روبهرو میشویم که این موارد برنامه بلندمدت را میطلبد.
بصیری گفت: همچنین عدم اجماع و وفاق و انسجام ملی بین جریانهای وفادار به نظام و انقلاب و خنثی کردن هم سبب هدر رفتن منابعِ ارزشمند کشور میشود که این معضل هم میتواند جمهوری اسلامی را با لطمات زیادی مواجه کند.
وی در خصوص اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، اظهار کرد: اصولی که در بحث استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی ثابت است، عمدتاً موضوع حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و البته اسلامی بودن آن است. بحث نفی استبداد و نفی یک دست شدن قدرت از اصول انقلاب اسلامی است که اگر به این سمت برود به انقلاب ضربه وارد میشود. عدم بها به نیازهای اساسی جامعه و رها کردن معیشت و تأمین نکردن نیازهای اساسی مردم که قانون اساسی بر عهده حکومت گذاشته از مواردی است که اصول انقلاب را خدشهدار میکند. کوتاهی در حقوق اساسی مردم بدون شک اصول اولیه انقلاب را بیاعتبار میکند و برای کشور خطرناک است. هرچه شکاف بین فقر و غنا در جامعه بیشتر شود از اصول انقلاب بیشتر فاصله میگیریم.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، افزود: در یکسری اهداف که بلندمدت تحقق مییابند میتوان با کم رنگ کردن آن اهداف به اولویتهای اصلی ورود کرد. برای مثال بسیاری از سختگیریها در حوزه فرهنگ از قبیل پوشش زنان، موسیقی، آواز و سختگیری در تفریحات جوانان موضوعاتی هستند که نیاز به فرهنگسازی در بلند مدت دارد و در شرایطی که اولویت اصلی کشور دستیابی به استقلال در بخشهای مختلف و ارتقای معیشت مردم است، پرداختن به آن اولویتهای بلندمدت حاصلی جز نارضایتی مردم و خسارت دیدن نظام در بر ندارد. سانسورهای نابجا در اطلاعرسانی و گفتمانهای سیاسی و اجتماعی و برخورد خشن و افراطی با نخبگان و احزاب اولویت اصلی مملکت و انقلاب نیست و برای کشور آفت است.
بصیری در پاسخ به این سؤال که ویژگی دهه فجر امسال چیست؟ گفت: شوک ناشی از تحولات منطقه مهمترین ویژگی دهه فجر امسال است که برای دولت و مردم حالت بُهت و تأمل ایجاد کرده و تحریمهای حداکثری و به تبع آن تحولات ناشی از هفت اکتبر و متأثر شدن جبهه مقاومت، دهه فجر را بسیار تحتالشعاع قرار داده و با سایر دهه فجرها متفاوت کرده است. با تجربه ۴۶ سالهای که داریم باید تلاش کنیم چالشها و کمبودهایی که سبب نارضایتی مردم شده است را در سیاست داخلی و خارجی خود جبران کنیم و درباره نقاط قوتی که رقبا و دشمنان ایران در منطقه دارند باید طوری برنامهریزی کنیم که ضربات غیرقابلجبران نخوریم.
انتهای پیام
نظرات