• چهارشنبه / ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ / ۱۴:۱۲
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1403111007271
  • خبرنگار : 71625

«علیرضا اسپهبد» بی‌اعتنا از انسان و رنج‌های او نمی‌گذشت!

«علیرضا اسپهبد» بی‌اعتنا از انسان و رنج‌های او نمی‌گذشت!

این روزها نمایشگاهی از ۴۰ اثر علیرضا اسپهبد به کیوریتوری ماهور زهرایی در دو طبقه گالری «سهراب» برپا شده است. این نمایشگاه فرصت مغتنمی است تا نسل جدیدی از هنرمندان جوان با آثار این هنرمند فقید آشنا شوند و دوستان قدیم اسپهبد در غیاب او دور هم جمع شوند و با آثار دیدار و خاطره بازی کنند.

به گزارش ایسنا، فریدون آو (نقاش و مجسمه‌ساز) درباره علیرضا اسپهبد گفت: من و اسپبهد با هم دوست بودیم و یکی از نقاشی‌های مجموعه کلاغ‌های او را دارم. او یک پرتره هم از من براساس عکسی که در هند گرفته بودم کشیده است.

او افزود: از اواخر دهه ۵۰ در آثار اسپهبد تلخی خاصی را شاهد هستیم. در مجموعه کلاغ‌های او با این که کلاغ خودش نوعی بدبینی را به یاد بیننده می‌اندازد، شاهد وسعتی هستیم که این وسعت نوعی خوش بینی را به یاد آدم می‌اندازد. چیزی که در نقاشی‌های دوره‌های بعدی اسپهبد سراغ ندارم.

آو ادامه داد: نمایشگاهی که گالری سهراب برای علیرضا اسپهبد ترتیب داده است، نمایشگاه مهمی است؛ چون بار پژوهشی بالایی دارد و مخاطب را به فکر و جست و جو در دوره‌ای از تاریخ هنر معاصر ایران وا می‌دارد.

این هنرمند شناخته شده ادامه داد: این روزها تعداد هنرمندان و نمایشگاه‌هایی که برپا می‌شود بسیار زیاد است و ما نباید اجازه بدهیم که خیلی از نام‌ها فراموش شوند. من همواره در نمایشگاه‌های گروهی که برپا می‌کنم، تلاش می‌کنم آثار هنرمندانی که دیگر در میان ما نیستند را هم به نمایش بگذارم و اسپهد یکی از این هنرمندان است.

«علیرضا اسپهبد» بی‌اعتنا از انسان و رنج‌های او نمی‌گذشت!

نکاتی درباره آثار و زندگی اسپهبد

جواد مجابی که دوستی دیرینه‌ای با اسپهبد دارد درباره او می‌گوید: من با علیرضا اسپهبد به واسطه نمایش مجموعه کلاغ‌هایش در گالری سیحون آشنا شدم و با تماشای همان مجموعه دریافتم که با هنرمند جدی و مهمی روبرو شده‌ام.

او افزود: در دهه ۵۰ فضای ایران امنیتی بود و اسپهبد به نوعی با خلق مجموعه کلاغ‌ها، با زبانی نمادین به این موضوع اشاره داشت. پس از آن نمایشگاه دوستی میان ما شکل گرفت و تقریباً پس از آن تمام آثاری را که خلق کرده است در همان زمان و در آتلیه خودش دیده‌ام و با هم درباره‌اش بحث و گفت وگو کرده‌ایم.

مجابی ادامه داد: تابلوهای کلاغ‌ها در نیمه دهه ۵۰ به دنبال خاطره کودکی اسپهبد و خصوصیت این حیوان؛ یعنی مزور بودن، انعکاس زیادی میان هنرمندان و مطبوعات داشت و برداشت‌های سیاسی، اجتماعی و هنری متعددی به دنبال داشت و او را به عنوان هنرمند معترض مطرح کرد.

مجابی در ادامه با اشاره به حلقه دوستی که میان او، اسپهبد و چند تن دیگر شکل گرفت، گفت: پس از آن که شاملو رفت خانه دهکده، ما هر هفته با حضور شاملو و حلقه ادبی و هنری که راه انداخته بودیم، در آتلیه علیرضا اسپهبد جمع می‌شدیم و درباره هنر و ادبیات و مسائل روز گفت وگو می‌کردیم.

این منتقد هنری افزود: علیرضا اسپهبد انسان بسیار صمیمی، باهوش، با سواد و آگاهی بود و در آثارش پلی میان ادبیات، نقاشی و گرافیک‌زده است و زمانی که در مجله تماشا کار می‌کرد شانس این را داشت که با بسیاری از هنرمندان آن روزگار آشنا شود و آثار بسیار متعددی هم خلق کند.

مجابی در ادامه به حلقه دوستی که با اردشیر محصص و اسپهبد داشته اشاره کرد و گفت: در این دوران نامه‌های متعددی با هم رد و بدل کرده‌ایم که این نامه‌ها از جنبه‌های مختلف بسیار ارزشمند هستند و در این نامه‌ها به خوبی دغدغه‌های انسانی اسپهبد مشهود است.

به گفته مجابی، هنرستان و دانشکده هنرهای تزیینی و تحصیل در رشته گرافیک نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری شخصیت هنری اسپهبد داشت. اسپهبد به کمپوزیسیون و میزانسن بسیار اهمیت می‌داد و در آثارش هندسه متناسب با خطوط مشهود است.

مجابی ادامه داد: اگر به آثار اسپهبد نگاه کنیم بیشترشان پس‌­زمینه هندسی بسیار دقیقی دارند. خطوط راست گوشه و قائم که همدیگر را قطع می‌کنند. در آثار اسپهبد، پشت نرمش‌ها و ریزش‌ها و حرکت رنگ‌ها، حجم دقیق ریاضی و هندسی وجود دارد که بسیار محکم و استوار کمپوزسیون را نگه می‌دارد.

این شاعر و طنزپرداز با اشاره به سفر اسپهبد به لندن در سال ۵۴ به انگیزه ادامه تحصیل اشاره کرد و گفت: در آستانه انقلاب ۵۷ چند حادثه در توجه اسپهبد به مسائل انسانی مؤثر واقع می‌­‌شود. اول، زندگی با همسری که او را دوست دارد و عشق در آثارش مطرح می‌­‌شود و چون آن زمان آتلیه مشخصی نداشته و در آپارتمان کوچک لندن زندگی می‌­کرد، کارها به سمت پاستل و مداد رنگی با قطع کوچک می‌­‌رود. بازدید از موزه بریتیش لندن و دیدن مومیایی‌­‌های مصری، مسأله انسان باندپیچی شده را برای او مطرح کرد و البته مرگ پدرش بر گرایش جدید او در نقاشی اثر گذاشت؛ یعنی موضوع عشق و رابطه انسانی، مرگ و مومیایی شدن انسان مدرن امروز در آثارش بروز می‌کند. مرحله بعد کارهای اسپهبد حضور المان­‌های خاص مثل کودک، خروس، بازی و بادکنک و چیزهایی که نوعی آزادی، آگاهی، معصومیت و... را نمایندگی می‌­‌کند.

مجابی خاطر نشان کرد: در دوره‌ای اسپهبد آثاری با فیگورهای انسان-حیوان خلق کرد؛ انسان حیوان همواره در هنر و ادبیات ایران مورد توجه بوده و در ذهن انسان ایرانی تبدیل انسان به طبیعت و بازگشت از طبیعت به صورت انسانی امری بدیهی است. اسپهبد از نقش حیوانات در ترکیبی با انسان به منظور بروز خصوصیات حیوان در روح و نگاه انسان پرداخت تا خوی حیوانی و منش و روش و بینش حیوانی برخی انسان‌ها را نشان دهد و این رویکرد انتقادی زیرکانه‌ای بود.

این منتقد هنری ادامه داد: اسپهبد برخلاف بسیاری از هنرمندان که اطلاعات کمی دارند و کم سواد هستند با سواد و باهوش بود و خود را متعهد به این می‌دانست که بی‌اعتنا از انسان و رنج‌ها و دگریسی او نگذرد.

او با اشاره به مجموعه آثاری که اسپهبد در دوره دانشجویی خلق کرده است، گفت: در این دوره چون او آتلیه نداشت و در فضای خانه‌اش کار می‌کرد، آثارش را در ابعاد کوچک خلق کرده و به نظرم این مجموعه، به همراه مجموعه کلاغ‌ها و مجموعه شره رنگ‌ها که نوعی ریزش را تداعی می‌کنند و به نوعی رنگ سفید می‌آید و بخشی از تابلو را می‌پوشاند به نوعی به محو شدن فضاها اشاره دارد وایده‌های دقیق اجتماعی دارند و اتفاقاً از بهترین مجموعه‌های اسپهبد به شمار ‌می‌روند.

«علیرضا اسپهبد» بی‌اعتنا از انسان و رنج‌های او نمی‌گذشت!

اسپهبد نقاش چیره دستی بود

مهرداد متین دفتری (عکاس) هم گفت: اسپبهد عموماً شاگرد نمی‌پذیرفت و من شانس این را داشتم که طراحی را با او شروع کنم. البته یک دوره کوتاه مدت هفته‌ای یک بار پیش او می‌رفتم و در همین مدت کوتاه شانس این را داشتم که از دانش او بهره‌مند شوم.

او افزود: اسپهبد اطلاعات دقیقی درباره انواع چاپ دستی داشت و گرافیست و نقاش چیره دستی بود. او خیلی دوست داشت که من پس از طراحی دوره رنگ روغن را شروع کنم اما من بنا به کار و دغدغه‌هایم تمایل نداشتم که نقاشی رنگ روغن یاد بگیرم و دیگر کلاس‌ها را ادامه ندادم.

این عکاس پیشکسوت در ادامه با نقش اسپهبد برای آشنایی و دیدار با احمد شاملو گفت: اسپهبد در دوره‌ای که من مشغول عکاسی از بزرگان فرهنگ و هنر ایران بودم به همراه خشایار شهریاری زمینه آشنایی من را با شاملو فراهم کرد و من توانستم در دیدارهایی که با شاملو داشتم برای مجموعه‌ام عکاسی کنم.

متین دفتری درباره آثار اسپهبد گفت: چون همواره به آتلیه او رفت و آمد داشتم؛ بیشتر آثارش را دیده بودم. او هنرمند پرایده و پرکاری بود و به نظرم نقاشی با قلم فلزی و مداد رنگی کار دشواری است و کمتر هنرمندی با این تکنیک‌ها نقاشی می‌کنند و به نظرم اسپهبد با خلق برخی از آثارش با این تکنیک‌ها، به ما یادآور می‌شود که نقاش چیره دستی است.

«علیرضا اسپهبد» بی‌اعتنا از انسان و رنج‌های او نمی‌گذشت!

اسپهبد استاد من بود

حسین ماهر (نقاش و مجسمه‌ساز) هم درباره علیرضا اسپهبد گفت: من از نزدیک با اسپهبد در محافل خصوصی آشنا شدم و بیشتر گفت و گوهایی که میان ما شکل گرفت بر پایه هنرهای تجسمی بود و بخشی هم ادبیات.

او افزود: اسپهبد به ادبیات علاقه خاصی داشت و با آقای شاملو رابطه بسیار نزدیکی داشت. او ذهن خلاق و تحلیگری داشت و همیشه از گفت وگو با او لذت می‌بردم. با این که من هیچ وقت شاگرد اسپهبد نبودم اما همواره در گفت وگوهایم از او به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرده‌ام. دوستی با او باعث شد تا جهان بینی و نگاهم را اصلاح کنم و این بسیار ارزشمند است.

به گفته این نقاش پیشکسوت در آثار علیرضا اسپهبد خلوتی خاصی به چشم می‌خورد و در شکل‌گیری آثارش رویکرد گرافیستی او مشهود و مهم است. او به مدد گرافیک برای فضاسازی آثارش بهره گرفته و در آثار او محور توجه روی سوژه است و با همین رویکرد است که می‌توان گفت همه عناصر در نقاشی‌های او تلاش می‌کنند تا سوژه اصلی دیده شود.

او افزود: اسپهبد نقاش بسیار چیره دستی بود که از چاپ و گرافیک به نفع نقاشی بهره برد من همواره از او به عنوان یکی از نقاشانی یاد می‌کنم که هر بار به آثارش نگاه می‌کنم چیز جدیدی برای یاد دادن دارد.

ماهر ادامه داد: اسپهبد همواره من را به یاد دیوید هاکنی می‌اندازد. در آثار او مثل اسپهبد، نگاه گرافیکی و بازیگوشی زیبایی‌شناسی مشهود است.

این نقاش پیشکسوت درباره نمایشگاه علیرضا اسپهبد گفت: به نظرم این نمایشگاه از رویدادهای خوب این روزهای ماست. من اصولاً از نمایشگاه‌های که فرصت مرور آثار هنرمندان را فراهم می‌آورند لذت می‌برم. کیوریتور برای برپایی این جنس نمایشگاه‌ها دست به انتخاب جالبی می‌زند و فرصتی فراهم می‌کند تا مجموعه‌ای از آثار یک هنرمند را با رویکرد متفاوتی ببینیم. این گونه بهتر می‌توان به دنیای یک هنرمند نزدیک شد و مسیری که او برای خلق آثار دوره‌های بعدیش را طی کرده را نیز مرور کرد.

«علیرضا اسپهبد» بی‌اعتنا از انسان و رنج‌های او نمی‌گذشت!

اسپهبد بر زندگی هنری من تاثیر بسزایی گذاشته است

میترا ابراهیمی نقاش و همسر علیرضا اسپهبد هم گفت: من با اسپهبد هم دانشگاهی بودم و سال ۱۳۵۵ پس از پایان تحصیلاتم از دواج کردیم و برای ادامه تحصیل راهی لندن شدیم و نمایشگاهی که در گالری سهراب برپا شده، جز مجموعه آثاری است که در لندن تحصیل می‌کرد خلق کرده است.

او افزود: علیرضا اسپهبد در دوران دانشگاه نیز نقاش حرفه‌ای و جدی‌ای بود و در ۲۴ سالگی نمایشگاه کلاغ‌هایش را برپا کرد که بازتاب بسیار خوبی داشت. من و او در طول زندگی هنری‌مان بی‌شک از هم تأثیر گرفته‌ایم و بی‌شک تأثیرپذیری من از او بیشتر بوده است.

ابراهیمی ادامه داد: برای اسپهبد نظر من خیلی مهم بود و هر زمان که نقاشی‌اش کامل می‌شد می‌خواست من اولین نفری باشم که نظرم را درباره کارش می‌دهم و با هم نقاشی‌اش را بررسی کنیم.

او افزود: اسپهبد هنرمند پرکاری بود و همیشه مشغول طراحی کردن بود. او هنرمند بسیار دغدغه‌مندی بود و انسان موضوع اصلی کارهای او بود. او بی‌اعتنا به مردم و جامعه‌اش نبود و این موضوعات همواره در آثار او نمود داشتند. همان گونه که همواره خودش می‌گفت آثارش غمگین و تفکربرانگیز محسوب می‌شوند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha