این نشست تخصصی در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با حضور بهرام کلهرنیا (دبیرکل هفدهمین جشنواره تجسمی فجر )، جمشید حقیقتشناس (عضو شورای سیاستگذاری جشنواره تجسمی فجر) و سعید اسلامزاده (کارشناس و منتقد هنرهای تجسمی) همراه بود و هر کدام به بیان نقطهنظرات خود درباره روند برگزاری جشنوارههای تجسمی فجر با تمرکز بر جشنواره ۱۴۰۳ پرداختند.
در ابتدا بهرام کلهرنیا ـ هنرمند باسابقه کشورمان در عرصه هنرهای تجسمی ـ توضیحاتی را درباره علت پذیرش دبیرکلی جشنواره تجسمی فجر ارائه کرد و گفت: ما هنرمند هستیم و در جهان هنر زیستهایم. بنده به ارزشهای هنری آگاهیهای کوچکی دارم و این موضوع باعث میشود نسبت به پدیدههای مختلف هنر وفاداری داشته باشم و نتوانم از برخی نکات به سادگی گذر کنم. روزی که از من خواسته شد تا این سمت را بپذیرم بسیار غافلگیر شدم؛ چراکه رفته بودم تا در یک جلسه با خانم نادره رضایی ـ معاون هنری ـ مراتب اعتراض خود را نسبت به وضعیت صنفهای مختلف هنری اعلام کنم اما پس از طرح نظراتم متوجه شدم که علت حضور بنده اساسا چیز دیگری بوده است. پس از پیشنهاد این مسوولیت به بنده، با دوستانم مشورت کردم، برخی تشویق کردند و البته انتقادات و اخطارهایی هم دریافت کردم. در نهایت با این دلیل این سمت را پذیرفتم که بتوان در این روزگار برای جامعه هنری کاری انجام داد.
دبیرکل هفدهمین جشنواره تجسمی فجر خاطرنشان کرد: پذیرش بنده صفآرایی نوینی از ارتباطات عتیق به شکل جدید در برابرم شکل داد؛ برخی به این انتخاب اعتراض داشتند و میگفتند تو دولتی شدهای که البته اندیشه و گفتار آنها بسیار مورد احترام است و باید اعتراض آنها را درک کنم. اما خیلیها هم از این اتفاق خوشحال شدند و تبریک گفتند که در این بخش هم نباید فکر کنم تایید دوستان به فریبی برای من تبدیل شود که فکر کنم حتما کار درستی انجام میدهم و دیگر به سایر جوانب فکر نکنم و این موضوع مرا دچار چالش کند.
او نیاز به شالودههای منطقی اندیشه و طرز فکر را موضوعی ضروری خواند و ادامه داد: جشنواره فجر سنت و سابقهای دارد و ۱۶ سال پیش از این، گروههای متعدد کوشیدند و گاهی کارهای بسیار حرفهای و گاهی نیز کارهای غلطی انجام شده است و باید همه این موارد را کنار یکدیگر دید و تعریف کرد.
در این زمینه تماشا کنید:
جشنواره تجسمی فجر چه نقاط ضعفی دارد؟
بهرام کلهرنیا جشنواره تجسمی فجر را فاقد سناریو و سیاستگذاری روشن و از پیش تعیین شده دانست و تاکید کرد: با جابهجا شدن افراد، سناریو به هم ریخته و کار از نو آغاز میشود که این یعنی بیتوجهی به سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی. جشنواره هنرهای تجسمی فجر نتوانسته آییننامههای اجرایی و اصول و مقررات خود را از روزهای نخست تعریف کند.
او در بخش دیگری از سخنان خود شناسنامهای که برای جشنواره هنرهای تجسمی تعریف شده است را غلط توصیف کرد و افزود: این شناسنامه صفت دولتی بودن را به این جشنواره داده است؛ درحالی که دولت وظایف دیگری دارد و وزارت ارشاد نباید جشنواره برپا کند؛ وزارت ارشاد باید مدیریت روش توسعه هنر و فرهنگ را انجام دهد و ساز و کار قانونی توسعه و خیز برداشتن به سمت آینده را شکل دهد و نباید چون میخواهد یک پرچم را با موضوعاتی با رایحه حکومتی در دست بگیرد، متولی برپا کردن جشنوارهها شود. این شناسنامهها در برابر کنشهای فرهنگی و هنری اشکال دارند.
دبیرکل هفدهمین جشنواره تجسمی فجر با تاکید بر لزوم مردمیسازی این جشنواره، اظهار کرد: باوجود موانعی که در مسیر وجود دارد بازهم میخواهیم جشنواره را به میان مردم ببریم؛ بنابراین به دنبال هنر فاخری که سلطهجویی میکند نیستیم، ما به دنبال هنر مردمی و اجتماعی میگردیم. از این رو در مثلث میان مردم، سیاستگذار و هنرمند، باید نقش مردم بسیار پررنگتر شود.
حمایت میکنیم اما جایزهبگیری تعطیل!
او درباره روند برگزاری هفدهمین دوره جشنواره تجسمی فجر توضیح داد: جشنواره امسال تمام محرکههای بده و بستان مالی را به شکل آگاهانه کنار گذاشته است تا خالصتر، تراشخوردهتر و با اهداف واقعی برگزار شود. در عین حال هنرمند مانند یک ورزشکار نیست که به دنبال رکورد زدن باشد. هر اثر هنری در جایگاه خود اثر منحصربه فرد خود را دارد؛ بنابراین اول و دوم و سوم شدن معنی ندارد و این ایده مطلقا غلط است که «جایزهبگیری» را ایجاد کرده است. ما در جشنواره تجسمی فجر جایزهبگیر نمیخواهیم، اما پشتیبانی از افراد با روشهای مبتنی بر ارزشهای هنر و اندیشه، تعهد جشنواره است و پای آن ایستادگی میکنیم.
چه خبر از بخش بینالمللی؟
کلهرنیا درباره برگزاری بخش بینالملل جشنواره تجسمی فجر، اظهار کرد: بر حسب برخی ارتباطات طرف استقبال هنرمندان کشورهای مختلفی قرار گرفتیم و بخش بینالملل را با عنوان «دوستانِ ما» برگزار خواهیم کرد. با رایزنیهای صورت گرفته هنرمندانی از ملیتهای مختلف مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس، شرق آسیا، آسیای میانه در این بخش حضور دارند و گمان میکنم این بخش بسیار شاخص و پرقدرت باشد. درعین حال آثاری که در این بخش به دستمان برسد بر اساس معیارهای ما و ارزشهای خالص هنری مورد ارزیابی قرار میگیرند تا آثار ارزشمندی به نمایش دربیاید که بتوانیم با افتخار کنار آنها قرار بگیریم؛ بنابراین چون هنرمندان بیگانه هستند به سادگی برایشان فرش قرمز پهن نمیشود.
ارزشهای موزه هنرهای معاصر زیرسوال نمیرود
او در پاسخ به پرسشی درباره نگاهش به استفاده از ظرفیت موزه هنرهای معاصر در هفدهمین جشنواره تجسمی فجر، گفت: اصلا به موزه کاری نداریم. موزه، موزه است. موزه باید بر اساس تعریف واقعی خود زندگی کند؛ درحالیکه شاید جشنواره فجر مزاحم برخی پدیدهها شود چون ارزشهای موزه برای جامعه هنری تعریف شده و دقیق است و نمیخواهیم به این ارزشها آسیبی وارد کنیم. در بعضی دورهها موزه مورد استفاده غیرحرفهای قرار گرفته است اما در دوره هفدهم چنین مبنایی نداریم و شاید تنها یک نشست مطبوعاتی یا یک مهمانی دیدار در موزه هنرهای معاصر برگزار کنیم.
ماجرای یک اشتباه اساسی
در ادامه جمشید حقیقتشناس ـ هنرمند نقاش ـ نیز با بیان اینکه یک غلط اساسی در آغاز راه تاسیس جشنواره تجسمی فجر اتفاق افتاده است، در این زمینه توضیح داد: میخواستند جشنواره برگزار کنند ولی هنرمندان، برگزاری نمایشگاه را بلد بودند؛ بنابراین همان نمایشگاه را باشکوهتر برگزار کردند و کسی فکر نکرد که اساسا این جشن چرا دارد برگزار میشود؟ بنابراین عدهای از مردم در زمانی خاص، یک انتخاب کردند و حداقل چیزی که لایق آن انتخاب است، برگزاری یک جشن است که ربطی به هیچ دولتی هم ندارد و مستقیما مربوط به مردم است، این آثار را هم مردم تولید میکنند؛ یعنی هنرمند هم از دل مردم خارج شده، آموزش دیده و زبان تجسمی را بلد است اما متاسفانه حالا نه مردم وجود دارند و نه هنرمند و تنها آثار هنری و مصرفکنندگان وجود دارند.
او با انتقاد نسبت به فقدان مکانی مشخص برای برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی، گفت: با توجه به اینکه تاکید داریم این هنرها مردمیتر شوند، در نظر گرفتن یک مکان یا کاخ ثابت برای این جشنواره باعث میشود مردم هم عادت کنند که کجا و چگونه به دنبال هنرهای تجسمی بگردند. در پی این اتفاق ، از دیگر سو تمام آییننامهها و نقشه راه جشنواره هم شکل میگیرد.
حقیقتشناس فقدان انسجام آثار را عاملی برای شکلگیری یک کلیتِ پراکنده خواند و افزود: کتاب ادوار جشنوارههای تجسمی فجر را که مرور میکنیم با یک گزارش کار بسیار پراکنده از همه رشتهها مواجه میشویم؛ بنابراین برای برگزاری دوره هفدهم تصمیمهای جدیدتری گرفتیم که هرچند کار را سختتر کرده است اما به یکپارچگی برگزاری کمک میکند تا با کنار گذاشتن محدودیتها به دنبال یک معنای واحد باشیم که از درونِ آن همان واژه «جشن فجر» استخراج شود.
خبری از خرید آثار برگزیده نیست
عضو شورای سیاستگذاری جشنواره هفدهم تجسمی فجر با اشاره به اینکه قصدی برای خرید آثار برگزیده در جشنواره را ندارند، گفت: قطعا وقتی هنرمندان در یک جشنواره شرکت میکنند، هدفشان پول درآوردن نیست. وقتی طراحی یک سیستم اشکال داشته باشد (هر نوع سیستمی) افراد به دنبال پول درآوردن میروند و این یک بیماری میشود. این گزاره اساسا غلط است که هنرمندان جایزه بگیرند تا در یک جشنواره شرکت کنند تا برای مثال مدتی از این طریق بتوانند گذران زندگی کنند.
سعید اسلامزاده، کارشناس و منتقد هنرهای تجسمی نیز در بخشی از این نشست جشنوارههای فجر را نهادی فرهنگی و دولتی معرفی کرد و گفت: حتی تعجب میکنم چرا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمانی به نام سازمان جشنوارههای فجر تاسیس نشده است تا مدیریت یکپارچه این نهاد را برعهده گیرد که جشنوارههای فیلم، موسیقی، تئاتر و ... به جزایر جدا افتاده از یکدیگر تبدیل نشده و کارکردهای درستی داشته باشند.
او افزود: تعریف اولیهای که برای جشنواره تجسمی فجر ارائه شده است مدام دستخوش تغییراتی شده است که کارکردهای اصلی این جشنواره را از آن گرفته است به همین دلیل اکنون احساس میکنیم تا واژه «جشنواره فجر» به میان بیاید احتمالا اول سینما، موسیقی و ... به ذهن افراد میرسد چون عادت به فیلم دیدن دارند اما عادت تماشای یک اثر هنری را به واسطه اینکه مبلمان شهری از هنرهای تجسمی خالی است را ندارند.
به گزارش ایسنا، لزوم درنظر گرفتن فضایی ثابت برای برگزاری دورهای نمایشگاههای تجسمی و در نهایت جشنواره هنرهای تجسمی فجر، هشدار نسبت به عدم همکاری سایر نهادهای مرتبط برای برگزاری جشنواره، تاکید بر مردمیسازی جشنواره تجسمی فجر، اهمیت توجه یکسان به تمامی جشنوارههای فجر از سوی سیاستگذاران، تعریف جایگاه هنر و هنرمند و بررسی برخی از مشکلات صنفی این هنرمندان و ... از دیگر نکاتی بود که حاضران در این نشست به گفتوگو و مباحثه پیرامون آنها پرداختند که گزارش مفصل مکتوب و تصویری آن در روزهای آتی منتشر خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات