• شنبه / ۲۹ دی ۱۴۰۳ / ۱۶:۴۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1403102921054
  • خبرنگار : 71631

از «کافکا» چه بخوانیم؟

از «کافکا» چه بخوانیم؟

«فرانتس کافکا»، رمان‌نویس اتریشی ـ چکی و یکی از برجسته‌ترین نویسندگان داستان کوتاه اوایل قرن بیستم است که به خاطر داستان‌های کابوس‌وار که روایتگر انزوا، بوروکراسی و پوچی انسانی‌اند، مورد تحسین قرار گرفته است. سبک نوشتاری او که دارای رئالیسم و ‌گروتسک است، بر ادبیات مدرن تأثیر گذاشته و مسیری را ایجاد کرده است که اصالتاً متعلق به اوست. در این گزارش به معرفی فهرست منتخبی از آثار این نویسنده که توسط «فوربس» گردآوری شده است، می‌پردازیم.

به گزارش ایسنا، «فرانتس کافکا» مانند بسیاری از نویسندگان که به مضامین خاصی در قالب هنری تسلط دارند، توانست مفهوم پوچی را بپذیرد و آن را برای خواننده معمولی جذاب کند. کافکا در اوایل دهه ۲۰ زندگی خود شروع به نوشتن کرد و بعداً سبک منحصر به فردی را ایجاد کرد که مشخصه آن ترس وجودی، بیگانگی و مبارزه برای آزادی فردی در برابر نیروهای سرکوب‌گر داخلی و خارجی بود. او بیشتر به خاطر رمان «مسخ» و رمان «محاکمه» ‌ که داستان مردی متهم به جنایتی ناشناخته را روایت می‌کند، مشهور است.

«فوربس» نوشت، در مجموع سه رمان مهم و مجموعه‌ای از حدود ۴۰ داستان کوتاه در زمان حیات و پس از درگذشت «کافکا» ‌ به قلم او منتشر شد. کافکا خشن‌ترین منتقد خودش بود و طبق گزارش‌ها از کار خودش بسیار ناراضی بود تا جایی که چندین نسخه دست‌نویس خود را از بین برد. اما پس از مرگ او، دوستش «ماکس برود» برخلاف میل «کافکا» که می‌خواست دست نوشته‌هایش نابود شود، پس از مرگ «کافکا» ‌چندین داستان او را منتشر کرد.

این فهرست با توجه به تحسین منتقدان، اهمیت ادبی و تأثیر آنها بر نسل‌های نویسندگان و خوانندگان، پنج مورد از مشهورترین آثار کافکا را شامل می‌شود. (فهرست از انتها به ابتدا است)

۵. «مجموعه داستان‌های فرانتس کافکا» (۱۹۷۱)

در حالی که «کافکا» بیشتر به خاطر آثار طولانی‌ترش مشهور است، «مجموعه داستان‌های فرانتس کافکا» ‌ به همان اندازه برای درک نبوغ او مهم است. این کتاب مجموعه‌ای از تمام داستان‌های کوتاه کافکا است، به جز سه رمان و سایر آثار منثور کوتاه‌تر و سایر قطعات ناتمام آثار او. این داستان‌ها تسلط کافکا بر فرم کوتاه داستان را نشان می‌دهد و هر داستان، روایت‌های مشوش‌کنننده‌ای را به گونه‌ای ارائه می‌دهد که سبک دقیق «کافکا» است.

۴. «آمریکا» (۱۹۲۷)

«آمریکا» که با نام اصلی «مردی که ناپدید شد» نوشته شد، نخستین رمان ناتمام «کافکا» است. این داستان عجیب و غریب یک نوجوان ۱۶ ساله را روایت می‌کند که پس از باردار شدن خدمتکار خانه به آمریکا تبعید می‌شود. تجربه آمریکایی کارل با برخوردهای عجیب و غریبی روایت می‌شود که دیدگاه کافکا در مورد جامعه آمریکا را منعکس می‌کند و تأکید آن بر موفقیت مادی و انطباق است. رمان «آمریکا» از عشق کافکا به سفرنامه‌ها و خاطره‌نامه‌ها الهام گرفته شده و او هرگز به خارج از اروپا سفر نکرده بود. خواندن و تخیل او تأثیر زیادی بر شکل‌گیری رمان «آمریکا» داشت و باعث شد رمان او به یک روایت سفر نزدیک شود.

۳. «قصر» (۱۹۲۶)

در آخرین رمان کافکا به نام «قلعه» یک نقشه‌بردار زمین به نام «کی» به دهکده‌ای می‌رسد و تلاش می‌کند تا به قلعه معروف متعلق به «گراف وست» دسترسی پیدا کند. او از این روندی که بی‌پایان و بوروکراتیک به نظر می‌رسد، نامید می‌شود. داستان این کتاب انعکاسی از شیفتگی خاص کافکا به اثرات غیرانسانی نهادهای سرخورده‌کننده و مبارزات علیه پوچ است. «قصر» نیز یکی از آثار ناتمام کافکا است.

۲. «محاکمه» (۱۹۲۵)

«محاکمه» داستان «جوزف ک» افسر بانکی است که به دلیل جنایتی ناشناخته دستگیر و زندانی می‌شود که برای «جوزف» و مخاطبان نامعلوم باقی می‌ماند. «کافکا» در حالی که جوزف با ماهیت خاص «کافکیایی» سیستم حقوقی دست و پنجه نرم می‌کند، به طرز درخشانی فضایی از پارانویا و ترس ایجاد می‌کند.

۱. «مسخ» (۱۹۱۵)

«مسخ» مشهورترین اثر «کافکا» است. این رمان داستان «گرگور سامسا» را روایت می‌کند که یک روز صبح از خواب بیدار می شود و خود را می‌بیند که به یک حشره وحشتناک تبدیل شده است. «مسخ» برای هر عاشق ادبیات مدرن پیشنهاد می‌شود.

در این زمینه بیشتر بخوانید:

«مسخ» چطور جاودانه شد؟

درباره «کافکا»

«فرانتس کافکا» یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن ۲۱ روز سوم جولای سال ۱۸۸۳ در یک خانواده‌ یهودی آلمانی‌زبان در پراگ، ‌پایتخت جمهوری چک، متولد شد. او بزرگ‌ترین فرزند از جمع شش فرزند خانواده بود و زبان اولی که فراگرفت، آلمانی بود اما بعدها توانست زبان چکی را نیز بیاموزد. علاقه‌اش به زبان فرانسه، او را به آموختن این زبان کشاند.

کافکا پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه آلمانی «چارلز فردیناند» در پراگ رفت و در ابتدا به تحصیل شیمی پرداخت اما بعد از دو هفته رشته‌اش را به حقوق تغییر داد و در سال ۱۹۰۶ موفق به کسب دکترای حقوق شد.

تا هنگام مرگ، آثار و سبک نگارش کافکا توجه کمی را جلب می‌کرد. او پیش از مرگ، از دوست نزدیک و مدیر برنامه‌های ادبی‌اش، «ماکس برود» خواست تا تمام دست‌نوشته‌هایش را از بین ببرد.

«دورا دیامانت» که «کافکا» به او علاقه‌مند بود، تا حدودی این درخواست را اجرا کرد اما حدود ۲۰ یادداشت و ۳۵ نامه‌اش را نگه داشت که البته در سال ۱۹۳۳ میلادی به دست گشتاپو افتاد. هرچند هنوز تحقیقات برای یافتن دست‌نوشته‌های «کافکا» در حال انجام است.

تمام آثار منتشرشده‌ کافکا به‌ جز چند نامه‌ای که او در چک به «میلنا جنسکا» نوشت، همگی در آلمان نوشته شدند. کافکا سبک نگارشی منحصر به فردی داشت و البته این مسأله شاید به خاصیت زبان آلمانی برمی‌گردد که این امکان را به او می‌داد تا از جملات بلند استفاده کند؛ جملاتی که برخی مواقع حتی به یک صفحه می‌رسید.

دو مساله مهم که دائما ذهن «کافکا» را به خود مشغول می‌کرد و او را تحت فشار قرار می‌داد، رابطه‌ نابسامان او با پدرش و مذهب یهودیت بود. ارتباط او با پدرش در بسیاری از آثارش تاثیر گذاشته است و امروزه هم از مشخصه‌های بارز این نویسنده برای روانکاوی ذهن او به کار می‌رود. یهودی بودن کافکا هم از دیگر عواملی بود که موجب می‌شد بیشتر داستان‌های او حول محور موضوع بیگانگی به نگارش درآیند.

منتقدان بسیاری سعی کرده‌اند تا آثار «کافکا» را در قالب‌های فکری و عقیدتی خاصی قرار دهند، از جمله مدرنیسم و رئالیسم جادویی، و برخی تأثیر مارکسیسم را در آثار او مانند «قصر»، «محاکمه» و یا «در تبعیدگاه» آشکار می‌دانند. برخی دیگر اگزیستانسیالیسم یا آنارشیسم را سبک مورد استفاده‌ «کافکا» می‌دانند.

شرح‌حال‌نویسان معتقدند «کافکا» همیشه فصل‌های ابتدایی کتابی را که در حال نوشتنش بود، برای دوستان صمیمی‌اش می‌خواند. «میلان کوندرا» بر این باور است که نویسندگان زیادی مانند «گابریل گارسیا مارکز» و «کارلوس فوئنتس» شوخ‌طبعی سوررئالیستی کافکا را در آثارشان استفاده کرده‌اند. «ژان پل سارتر» و «آلبر کامو» دو نویسنده‌ نامداری بودند که بیش از همه تحت تاثیر سبک ادبی خالق «مسخ» قرار داشتند.

«کافکاییسم» (Kafkaesque) اصطلاحی است برای توصیف موقعیت‌های سوررئال، مانند آن‌چه در رمان‌های کافکا رخ می‌دهد و وارد زبان انگلیسی شده است.

با این حال، خوانندگان آثار این نویسنده برای انتخاب یک اثر از او، باید توجه کافی به تاریخ چاپ کتاب داشته باشند؛ چراکه «کافکا» پیش از آن‌که بتواند برخی نوشته‌هایش را برای چاپ آماده کند، درگذشت. بنابراین، رمان‌های «قصر»، «محاکمه» و «آمریکا» همگی توسط مدیر کارهایش «مکس برود» منتشر شدند.

فشارهای اجتماعی و افسردگی‌های کافکا موجب شد تا او به بیماری‌های متعددی مانند سل، میگرن و بی‌خوابی مبتلا شود. وضعیت وخیم او این اجازه را به او نمی‌داد تا بتواند به اندازه‌ کافی غذا بخورد و از آن‌جایی ‌که آن زمان درمان داخل وریدی هنوز کشف نشده بود، هیچ راهی برای تغذیه‌ او نبود، تا این‌که سرانجام در سوم ژوئن ۱۹۲۴ میلادی در آسایشگاهی در منطقه‌ کرلینگ نزدیک وین درگذشت.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha