حافظه، پدیدهای است که مدت مدیدی دانشمندان و روانشناسان را مجذوب خود کرده و البته همچنان پازلی با پرسشهای بیپاسخ است. نتایج منتشرشده از مقاله علمی جدید، بینش تازهای در مورد اینکه چرا برخی تجربیات حفظ میشوند را ارائه میکند.
محققان برای دریافت پاسخ، به این مورد میپردازند که چرا برخی تجربیات به یاد ماندنی میشوند به همین دلیل سه مورد چه چیزی، کجا و چه زمانی را در حافظه مورد بررسی قرار دادند. آنان مطالعات موجود را ارزیابی کردند تا درک جامعی از چگونگی اهمیت عاطفی، ارتباط شخصی و تفاوتهای فردی شکلدهنده حفظ حافظه ایجاد کنند و تأکید کردند که حافظه عمیقا ذهنی است.
آنان گفتند: حافظه پدیده واحدی نیست. آنچه برای یک فرد به یاد ماندنی خواهد بود، ممکن است برای دیگری کاملاً فراموش شده باشد که با توجه به پیشینه منحصر به فرد و اولویتهای شناختی اوست و همانطور که گفته شد، محققان این مطالعه را در سه حوزه اصلی چه چیزی، کجا و چه زمانی دستهبندی کردند. رویدادهای مهم عاطفی، تجربیات شخصی مرتبط و توجه متمرکز بهعنوان عواملی حیاتی در شکل دادن به یادآوری ظاهر شدند. بهعنوان مثال، افراد به احتمال زیاد رویدادهایی را به خاطر میآورند که با طنین عاطفی آغشته شدهاند یا جزئیاتی را که آگاهانه روی آنها تمرکز میکنند. علاوه بر این، شرایط فردی مانند تفاوتهای فرهنگی، شناختی و شخصی، سیال بودن نحوه حفظ تجربیات را بیشتر نشان میدهد.
این بررسی اهمیت در نظر گرفتن ذهنیت و زمینه را در تحقیقات حافظه برجسته میکند. با در نظر گرفتن این متغیرها، میتوانیم ابزارهای تشخیصی دقیقتر و مداخلات مؤثرتر را توسعه دهیم. محققان همچنین بر اهمیت محل وقوع رویدادها تأکید کردند. مفهوم حافظه فضایی که اغلب در حیوانات مورد مطالعه قرار میگیرد، به شدت به تجربیات انسانی نیز مرتبط است. محیطهای جدید در مقایسه با تنظیمات معمولی و آشنا، توجه بیشتری را میطلبد و آثار قویتری بر حافظه میگذارند.
علاوه بر این، زمان یک رویداد بر حفظ حافظه تأثیر میگذارد. انسانها تمایل دارند که رویدادها را ترتیب و انتقالها را تشخیص دهند که به یادآوری کمک میکند. رویدادهای خاص اغلب به قسمتهای مجزا تقسیم میشوند و به خاطر سپردن آنها آسانتر میشود.
محققان میتوانند با گنجاندن ذهنیت و زمینه در طرحهای آزمایشی، ابزارهای تشخیصی دقیقتر و مداخلات شخصی ایجاد کنند. این مورد میتواند منجر به درمانهای موثرتری برای اختلالات مرتبط با حافظه مانند زوال عقل و زوال شناختی شود.
این بررسی همچنین تاکید کرد، چگونه حافظه بر تصمیمگیری تأثیر میگذارد. تجارب به یاد ماندنی اغلب بهعنوان نقاط مرجع شناختی عمل کرده که افراد را در هنگام مواجهه با موقعیتهای مشابه راهنمایی میکنند. بهعنوان مثال، خاطرات احساسی مهم میتوانند تصمیمگیری را در زمینههایی مانند روابط، تنظیمات حرفهای و حتی سناریوهای پرمخاطره مانند انتخابهای مراقبتهای بهداشتی شکل دهند.
به نقل از ارث، محققان پیشنهاد کردند، درک این ارتباطات میتواند منجر به کاربردهای عملی شود، مانند بهبود چارچوبهای تصمیمگیری یا طراحی مداخلات هدفمند که به افراد کمک میکند تا انتخابهای آگاهانهتری بر اساس الگوهای منحصربهفردشان برای یادآوری داشته باشند.
پیشرفت در علوم اعصاب و فناوری، ابزارهای جدیدی را برای مطالعه یادآوری انسان در اختیار محققان قرار میدهد. تکنیکهایی مانند تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی و یادگیری ماشینی به تجسم نحوه کدگذاری، ذخیره و بازیابی خاطرات کمک میکنند. این ابزارها محققان را قادر میسازند تا الگوهای حفظ و یادآوری حافظه را با دقت بیسابقهای شناسایی کنند. ادغام این فناوریها در مطالعات شناخت انسان میتواند به پیشرفتهای قابل توجهی در تشخیص و درمان بیماریهایی مانند بیماری آلزایمر منجر شود.
علاوه بر این، برنامههای آموزشی شناختی شخصیشده که از این بینشها بهره میبرند، میتوانند راهبردهای حفظ را، بهویژه برای جمعیتهای مسن یا افراد با چالشهای شناختی، افزایش دهند.
بر اساس نتایج مقاله «نگاهی به حافظه و فراموشی در روانشناسی»، حافظه بهعنوان یکی از استعدادهای خدادادی برای ثبت و ذخیره اطلاعات و در صورت لزوم، یادآوری آنهاست اما در بسیاری از مواقع مطالب را به یاد نمیآوریم و فراموش میکنیم. هرچه قدر موارد آموختنی، بیشتر باشد زمان به یادآورن مطالب به صورت تصاعدی افزایش مییابد و فراموشی در ساعات اولیه یادگیری بیشتر اتفاق میافتد یعنی بعد از ۲۰ دقیقه ۴۲ درصد از موارد فراموش میشوند.
برای ثبت و ضبط اطلاعات در ذهن، در ابتدا مطالب رمزگذاری و در زمان نیاز بازیابی میشوند و البته برخی از مطالب به علت تداخل مطالب و یا مواردی مانند زوال عقل به یاد نمیمانند. برای جلوگیری از فراموشی، باید به مواردی مانند داشتن هدف، آمادگی، انگیزه، فعالیت، دقت، تمرکز، تمرین، تکرار و موارد دیگری توجه داشت.
انتهای پیام
نظرات