به گزارش ایسنا، دکتر قدرتالله قربانی استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی در این میزگرد گفت: دو تلقی از فلسفه وجود دارد که یکی نگاه حرفهای و شغلی و دیگری نگاه بنیادیتر به عنوان افق فکری است.
قربانی افزود: امروز ما از یک طرف با رشد علم در بخشهای مختلف اعم از فیزیک، پزشکی، ریاضیات، علوم تجربی و ... که نتیجه فناوری جدید است مواجه هستیم. از طرف دیگر با علوم انسانی جدید از جمله جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی، علوم سیاسی و... هم مواجه هستیم. کارکرد فلسفه در اینجا این است که به پرسشهایی که علوم جدید برای انسان مطرح میکند و به پرسشهایی که فناوری جدید برای انسان پیش میآورد نگاه فلسفی داشته باشد.
وی افزود: این یعنی فیلسوف میتواند به دستاوردهای نجوم، پزشکی، فیزیک، شیمی و ... نگاه فلسفی داشته باشد. مثلاً به چالشهای هوش مصنوعی، علم سیاست، جامعه شناسی و... توجه کند. اگر فلسفه نتواند اینها را تحلیل کند و نگاه فلسفی نداشته باشد نتیجه آن بی خانمانی انسان خواهد بود.
قربانی با بیان اینکه انسان جدید تنهاست؛ خاطرنشان کرد: در گفتمان سنتی با هم دیالوگ داشتیم ولی امروز همه سرشان در گوشی است. این یعنی انسان تنهاست. انسان کنونی دچار تنهایی شده و میخواهد از آن فرار کند. به همین دلیل است که در فلسفه سیاسی میگویند مهمترین کارکرد دولت، ایجاد رفاه است چون میخواهد انسانها را از این رنجها رها کند.
وی با بیان اینکه دنیای جدید متوجه شده که چارهای جز درگیری تخصصی فلسفه با حوزههای مختلف ندارد؛ گفت: فلسفه امروز میتواند با همه علوم گفت و گو کند و به پرسشهای آنان نگاه فلسفی داشته باشد. مثلاً امروز فلسفه هوش مصنوعی و سایبر در حال شکلگیری است.
جای خالی فلسفه در هنر و سینمای ایران
در ادامه این میزگرد دکتر روحالله سوری استادیار گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی گفت: جهانبینی و معانی فلسفی به ما برای مدیریت بهتر چالشها کمک میکند.
سوری درباره کارکردهای فلسفه در زندگی انسان، خاطرنشان کرد: فلسفه قرار نیست تکنولوژی بسازد بلکه قرار است تکنولوژیساز را بسازد. به بیان دیگر فلسفه به انسانی که همه این تکنولوژیها را میسازد سازمان میدهد.
وی در ادامه به اهمیت ورود فلسفه به حوزه هنر اشاره کرد و گفت: امروزه بسیاری از فیلمهای هالیوودی در واقع فلسفی است. مانند فیلم ماتریکس که براساس عرفان بودایی ساخته شده است. ما در این زمینه ورود نکردهایم و دانشجویان فلسفه باید به این سمت بروند.
این استاد فلسفه دانشگاه خوارزمی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از موضوعات مهمی که باید به آن توجه کرد بحث داستان فلسفی است. مثلاً ابن سینا با آن تخصصی که در طب دارد به بیان داستانهای فلسفی هم پرداخته است. چرا یک فیلسوف دغدغهمند باید داستان بنویسد چون همه حوصله خواندن و فهمیدن مفاهیم عمیق فلسفی را ندارند به همین دلیل باید با داستان مضامین عمیق فلسفی را در سطوح پایینتر و خوشفهمتر به جامعه عرضه کنیم. سنت داستان نویسی امروز در میان اهل فلسفه بسیار کم رنگ شده است.
انتهای پیام
نظرات