به گزارش ایسنا، در دنیای امروز، علیرغم تلاشهای بسیاری که برای کاهش گرسنگی و تأمین امنیت غذایی در کشورهای مختلف صورت گرفته، همچنان بخش بزرگی از جمعیت جهان با مشکل کمبود غذا و سوءتغذیه دستوپنجه نرم میکنند. طبق آمارها، حدود ۱۱ درصد از مردم جهان از سوءتغذیه رنج میبرند که به معنای نداشتن دسترسی کافی به منابع غذایی و انرژی مورد نیاز است. علاوه بر این، بخش بزرگی از جمعیت جهان به دلیل کمبود مواد معدنی و ویتامینها از سوءتغذیه با ریزمغذیها رنج میبرند. این چالش جهانی باعث شده که تأمین امنیت غذایی بهخصوص در مناطق در حال توسعه که با رشد جمعیت و تغییرات محیطی مثل سیل و خشکسالی مواجه هستند، اولویت بیشتری پیدا کند.
با توجه به افزایش تقاضای جهانی برای غذا و کاهش بهرهوری محصولات کشاورزی، یکی از نگرانیهای بزرگ، افزایش قیمت مواد غذایی و تأثیر آن بر دسترسی خانوارهای فقیر به منابع غذایی است. پیشبینی میشود که با رشد جمعیت جهان، نیاز به مواد غذایی تا سال ۲۰۵۰ بهشدت افزایش یابد و این مسئله کشاورزی را بهعنوان یکی از بخشهای کلیدی برای تأمین امنیت غذایی جهانی مورد توجه قرار میدهد. بنابراین، سرمایهگذاری در تحقیقات کشاورزی و گسترش فناوریهای نوین برای افزایش بهرهوری، بهخصوص در کشورهای در حال توسعه، امری ضروری به نظر میرسد.
در این راستا، فاطمه عسکری بزایه، پژوهشگر بخش تحقیقات اقتصادی و اجتماعی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان، به همراه دو همکار خود، پژوهشی را درباره آثار اقتصادی فعالیتهای پژوهشی در بخش کشاورزی انجام دادهاند.
این تحقیق با هدف بررسی بازده اقتصادی برخی از پروژههای پژوهشی انجامشده در گیلان طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ صورت گرفته است. نتایج این تحقیق بهطور خاص بر بازده اقتصادی این فعالیتها و تأثیرات آنها بر تولیدات کشاورزی منطقه متمرکز بوده است.
در این پژوهش، محققان از روشی به نام «تحلیل مازاد اقتصادی» استفاده کردهاند. این روش به بررسی تغییرات منحنی عرضه محصولات کشاورزی پس از اجرای پژوهشهای علمی میپردازد. به بیان سادهتر، محققان بررسی کردهاند که چگونه یافتههای علمی و پژوهشی میتواند باعث افزایش تولید و کاهش هزینههای کشاورزی شود و در نتیجه، به بهبود بهرهوری کشاورزی و اقتصاد منطقه کمک کند.
یافتههای این تحقیق نشان میدهند که فعالیتهای پژوهشی در مرکز تحقیقات گیلان از بازده اقتصادی خوبی برخوردار بودهاند. نرخ بازده داخلی این فعالیتها بیش از ۴۹ درصد بوده که در محدوده استاندارد جهانی قرار دارد. با این حال، نسبت فایده به هزینه بهدستآمده از این پژوهشها، در مقایسه با سطح جهانی بسیار کمتر است. این نسبت در مرکز گیلان بهطور متوسط ۷.۶ ریال بوده در حالی که در سطح جهانی این عدد به ۳۲ دلار میرسد.
بهطور کلی، نتایج پژوهش نشان میدهند که اگرچه فعالیتهای پژوهشی مرکز گیلان توانستهاند تأثیرات مثبتی در بهبود بهرهوری کشاورزی منطقه داشته باشند، اما همچنان نیاز به بهبود در زمینههای مختلف وجود دارد. پیشنهادهایی همچون تقویت نهادهای ترویج کشاورزی و افزایش سطح علمی آنها میتواند به افزایش بازده اقتصادی این پژوهشها و همچنین بهبود وضعیت کشاورزی و رفاه بهرهبرداران این دستاوردها کمک کند.
یکی از نکات مهم در این تحقیق، تفاوت بازده اقتصادی پروژههای مختلف است. برخی پروژهها بازده بالایی داشتهاند و برخی دیگر بازده کمتری داشتهاند. این تفاوت ممکن است به دلیل نوع فناوریهای مورد استفاده، میزان پذیرش فناوری توسط کشاورزان و شرایط محیطی و اقتصادی منطقه باشد. به عنوان مثال، تحقیقات در حوزه دامپروری بازده بسیار بالایی داشته، در حالی که تحقیقات مرتبط با بخشهای خاک و آب و فنی و مهندسی بازده کمتری را نشان دادهاند. این امر میتواند به دلیل هزینههای بالای فناوریهای مورد استفاده در این حوزهها و دشواریهای انتقال آنها به کشاورزان باشد.
شایان ذکر است، این یافته های علمی در فصلنامه «اقتصاد کشاورزی و توسعه» منتشر شده اند که وابسته به مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی است. این نشریه همواره بهعنوان یکی از منابع معتبر در حوزه تحقیقات کشاورزی و اقتصادی شناخته میشود. پژوهشهای منتشرشده در این نشریه میتواند به سیاستگذاران، کشاورزان و سایر ذینفعان بخش کشاورزی در تصمیمگیریهای کلان کمک کند.
انتهای پیام
نظرات