به گزارش ایسنا به نقل از فضای مجازی، محمد ایمانی روزنامهنگار در صفحه شخصیاش به تحلیل عملیات تروریستی در لبنان پرداخت و نوشت:
۱) این ضربه با وجود اهمیت بالای آن، واکنش از سر نگرانی و ترس است و نه ابتکار عمل. ضمنا بیش از آن که روی تلفات انسانی تکیه داشته باشد، برای عملیات روانی دو منظوره اجرا شد: تضعیف روحیه در جبهه مقاومت و لبنان، و متقابلا احیای روحیه بشدت آسیب خورده در عمق رژیم صهیونیستی.
جبهه مقاومت در این ۱۱ ماه، از عملیات مستقل حماس در هفت اکتبر، به عملیات پنج ضلعی ترکیبی و دسته جمعی رسید که نمونه های مهم آن را می توان در عملیات وعده صادق ایران، عملیات اربعین حزب الله، و حمله مقاومت یمن به قلب تل آویو با موشک هایپرسونیک دید. هر کدام از این عملیات ها، هیبت بازدارنده نه فقط اسرائیل بلکه متحدانش را فرو ریخته و مسیر حملات قدرتمند تر را هموار کرده اند. اسرائیل و آمریکا هنوز از شوک اصابت موشک ها و پهپادهای ایران به دو پایگاه نظامی و امنیتی مهم بیرون نیامده بودند که حزب الله در روز اربعین، شبیه آن را به اجرا گذاشت و مقر اصلی موساد و امان را در گالیلوت در هم کوبید؛ سپس، هایپر سونیک یمن ظرف ۱۱ دقیقه به تل آویو اصابت کرد. همه این تحولات در کمتر از ۵ ماه روی داده و آینده بسیار تیره و تاری را پیش چشم رژیم جنایتکاری ترسیم کرده که ۵۰ هزار انسان بیگناه را در غزه قتل عام کرده است. اسرائیل هرگز تصور نمی کرد ترور فرمانده ایرانی یا لبنانی، به عملیات های تحقیر آمیز و هیبت شکنی در تراز وعده صادق و یوم الاربعین منتهی شود. ضربه به گالیلوت، تحقیر بی سابقه اسرائیل بود؛ منطقه ای در ۱۵۰۰ متری تل آویو و امنیتی ترین و حفاظت شده ترین منطقه اسرائیل.
نفیسه کوهنورد، خبرنگار بیبیسی امروز خبر داد: «علت اقدام دیروز اسرائیل این است که حمله حزبالله به مرکز اطلاعاتی ۸۲۰۰ کاملا موفق بوده و حتی اسرائیلیها در آن عملیات کشته شدند، اما دولت اسرائیل با اعمال شدید سیاست سانسور، این تلفات را پنهان کرد». پیش از این هم اخباری مبنی بر هلاکت ۲۲ صهیونیست و مجروحیت ۷۶ نفر دیگر در حمله حزب الله به گالیلوت منشر شده بود.
۲) اسرائیل از جنگ گسترده مخصوصا روی زمین می ترسد، چرا که می داند در نبرد رویارو بازنده است. بنابراین با این اقدامات سعی می کند حزب الله و جبهه مقاومت را درباره حمله برنامه ریزی شده اش به تل آویو به تردید بیندازد. ترس در دولت اسرائیل به سر حد جنون رسیده است؛ تا بدان حد که مجبور می شوند مرتکب هزینه بسیار بالا شوند، سرمایه نفوذ اطلاعاتی خود را بسوزانند و دستور انفجار پیجرها را صادر کنند، اقدامی که بار روانی در آن، بر تلفات و خسارات میدانی غلبه دارد. که چه بشود؟ که با این شوک، تمرکز اضلاع جبهه مقاومت برای ضربت قریب الوقوع (وعده داده شده) به اسرائیل به هم بریزد و شاید از این طریق، عملیات جبهه مقاومت را با اختلال و تاخیر مواجه کند. سند این ادعا، گزارش دیروز روزنامه هاآرتص است که نوشت: «نهاد امنیتی اسرائیل تخمین می زنند که حزب الله، قصد دارد عملیات نظامی انجام دهد و سرویسهای امنیتی اسرائیل، اخیراً نشانههایی از آمادگیهای غیرعادی در جنوب لبنان را شناسایی کردهاند».
۳) نکته سوم، درباره نسبت آمریکا با عملیات تروریستی دیروز است. این نکته بدیهی را نباید از ذهن دور داشت که اسرائیل به تنهایی، قادر به عملیاتی مانند ماجرای دیروز یا اقدامات تروریستی در سوریه و ایران نیست. قطعا پنتاگون و سیا و دیگر نهادهای اطلاعاتی آمریکا (در کنار برخی سرویس های اروپایی)، به دولت اسرائیل خدمات ویژه ارائه می دهند؛ همان گونه که در ماجرای انتقال یک دهه قبل ویروس استاکس نت به تاسیسات نطنز، اتفاق افتاد. متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجۀ آمریکا دیشب درباره ماجرای انفجار پیجرها گفت: «آمریکا در این حمله نقش نداشت و از قبل از این رویداد مطلع نبود». آمریکا اگر متهم همیشگی نباشد، اصلا چرا باید تکذیب کند؟ این واکنش هم، از سر نگرانی است، چنان که واشنگتنپست نوشت: «مقامات آمریکایی بهطور غیرمستقیم با ایران در تماس بودند تا تأکید کنند که واشنگتن هیچ نقشی در حمله نداشته است». اما سخنگوی آمریکایی دروغ گفت، چنان که وبسایت عبری "والا" امروز خبر داد: یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل، دقایقی قبل از انفجار پیجرها، با وزیر دفاع آمریکا تماس تلفنی برقرار کرد و از اجرای قریبالوقوع عملیات در لبنان خبر داد.
۴) سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا همچنین در واکنش به مجروحیت سفیر ایران گفت: «ما هر کشوری را در منطقه یا خارج از منطقه تشویق میکنیم تا در تلاش برای تنشزدایی نقش مؤثری ایفا کند. از ایران میخواهیم تا از حادثه مجروحیت سفیر ایران در بیروت، برای ایجاد بیثباتی بیشتر و تشدید تنشها استفاده نکند». این موضع، هر چند که به اصطلاح "فرار به جلو" محسوب می شود اما رافع مسئولیت آمریکا و تاوانی که باید بپردازد، نیست. دولت آمریکا کاملا در جریان اقدامات تروریستی اسرائیل قرار دارد و در بسیاری از آنها پشتیبانی و مشارکت هم می کند. اما حتی اگر بی اطلاع محض هم بود، باز هم مسئولیت اقدامات جنایت ها و شرارت های اسرائیل با واشنگتن بود. اسرائیل در طول هشت دهه گذشته، به عنوان سگ زنجیری و به نیابت از آمریکا، مشغول اشغالگری و جنایت و ترور در منطقه بوده است. دولت بایدن در همین ۱۱ ماه گذشته، ضمن شارژ کامل نظامی و اطلاعاتی و اقتصادی، به اسرائیل اجازه داد بی دریغ جنایت و ترور کند؛ بنابراین شریک و متهم اول این جنایات است و نمی تواند در حاشیه بایستد و بدون پرداخت هزینه، از یک طرف کاملا حمایت کند و طرف دیگر را به پرهیز از تنش فرا بخواند. جنگ مدتهاست آغاز شده و جنگ افروزان، اگر به دغلبازی خود پایان ندهند، حتما آتش آن، دامنگیرشان خواهد شد.
۵) اکنون حزب الله، ایران و دیگر اضلاع جبهه مقاومت در یمن و عراق و سوریه باید دو کار را در دستور کار قرار دهند: نخست، مجازات اسرائیل، فراتر از وعده صادق و یوم الاربعین. این مجازات باید دردناک تر از ضربات نواتیم و گالیلوت باشد و در کنار خسارات، تلفات سنگین روی دست نتانیاهو بگذارد. هر بار که صهیسونیست ها تلفات انسانی داده اند، آتش اعتراضات داخلی به دولت نتانیاهو شعله ور تر شده است. نکته دوم، هزینه ای است که کارفرمایان آمریکایی باید به عنوان مسئولان جنایات تروریستی رژیم اسرائیل بپردازند. عملیات علیه نیروها و پایگاه های آمریکا در منطقه که چند ماه قبل بنابر ملاحظاتی متوقف شده بود، مجددا باید از سر گرفته شود. بازدارندگی سگ هار اسرائیل، نه فقط از تل آویو -که حتما باید ضربه ای درناک را متحمل شود- بلکه از واشنگتن آغاز می شود. در حالی که سگ زنجیری، از همه خطوط قرمز حقوقی و دیپلماتیک و انسانی عبور کرده، دلیلی وجود ندارد که اتباع و اماکن و ناوهای آمریکا در منطقه، امنیت سابق را داشته باشند. دولت دموکرات ها کدام جنایت را مرتکب نشده که قرار است ترامپ مرتکب بشود؟ پرهیز از تله تنش و ادعای ترجیح دولت بایدن بر ترامپ، توهم محض است و همین بدفهمی و خویشتنداری یکسویه، جرئت اقدامات جنایتکارانه را با چراغ سبز آمریکا می دهد و دولت بایدن نیز همین حملات را در انتخابات فاکتور می کنند. مقاومت باید در میدان نشان دهد که این جنگ ترکیب شده با جنایت و ترور، نمی تواند برای آمریکا بی هزینه بماند و فقط سود و عایدی داشته باشد؛ بلکه آمریکا هم ناچار است هزینه های گزاف متقابلی را بپردازد است. هزینه های سنگین شکست در جنگ ویتنام و افغانستان و عراق، همچنان خاطره ای سیاه برای حاکمیت و افکار عمومی آمریکاست.
*پیجر (پیجو)، دستگاه گیرنده رادیویی برای دریافت یکطرفه پیام است و از آن برای دریافت پیامهای متنی (حرف و عدد) و صوتی با کمک امواج رادیویی استفاده میشود. اما اکنون با ماجرای تروریستی اخیر، پیجر را باید از حالت یکطرفه دریافت پیام خارج نمود و با ضربت کاری متقابل، آن را دو سویه (پیامرسان) کرد.
انتهای پیام
نظرات