به گزارش ایسنا، حنیف غفاری در یادداشتی با این عنوان نوشت: مذاکرات آتشبس در پایتخت مصر، در حالی پشت درهای بسته برگزار میشود که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نمایندهای را به این مذاکرات نفرستاده و پایبندی به توافقات قبلی را پیششرط هرگونه توافقی در خصوص پایان دادن به جنگ غزه عنوان کرده است. فراتر از آن، با توجه به ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و شهید فؤاد شکر از اعضای ارشد حزبالله لبنان، دیگر جایی برای سخن گفتن از آتشبس با دشمن صهیونیستی باقی نمانده است. در این مذاکرات، نمایندگانی از قطر، مصر، امریکا و رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیستی حضور دارند. در خصوص مذاکرات قاهره نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه این گفتگوها قاعدتاً باید با هدف پایان دادن به ۱۰ ماه جنگ نابرابر و نسلکشی وقیحانه صهیونیستها در نوار غزه و متعاقباً بازگرداندن اسرای صهیونیست به اراضی اشغالی صورت میگیرد. رژیم اشغالگر قدس و امریکا در تنظیم این معادله، با قدرت میدانی و فرامتنی حماس مواجه شدهاند. از یک سو حماس تأکید کرده که هرگز خلع سلاح خود از طریق آزادی همه اسرای صهیونیست (آن هم در ازای آتشبس موقت) را نمیپذیرد و از سوی دیگر، اگر جنگ در همین نقطه به پایان برسد، صهیونیستها به واسطه دست نیافتن به اهداف سهگانه یعنی آزادی اسرا بدون آتشبس، نابودی حماس و اشغال کامل نوار غزه بازیگر شکست خورده میدان تلقی میشوند. بنابراین، کلیت حضور واشینگتن و تلآویو در مذاکرات قاهره، منبعث از ضعف و ناتوانی میدانی آنها و تشدید مخالفتهای جهانی با جنگ غزه و موجودیت رژیم صهیونیستی است.
دوم اینکه واشینگتن تلاش میکند خود را نه به عنوان یکی از طرفهای جنگ، بلکه به مثابه یک «واسطهگر» یا «میانجی» در مذاکرات قاهره معرفی کند. واقعیت این است که کاخ سفید و رژیم صهیونیستی کمترین تفاوتی در این معادله با یکدیگر نداشته و هر دو در یک جبهه (در کسوت قاتلان مردم غزه) قرار دارند. واشینگتن به لحاظ تبلیغاتی میکوشد خود را نه به عنوان شریک جرم مطلق صهیونیستها در جنگ غزه، بلکه به عنوان بازیگری که خواستار آتشبس دائمی در غزه است، به نظام بینالملل معرفی کند. اما این تصویرسازی کاذب محکوم به شکست است. همگان به یاد دارند که جو بایدن، رئیسجمهور امریکا بارها مانع از انعقاد توافق آتشبس دائمی در شورای امنیت سازمان ملل شد و در عرصه میدانی، امنیتی و اطلاعاتی نیز نقش حامی مستقیم و علنی صهیونیستها را ایفا کرد. اعزام کشتیهای جنگی، زیردریاییها و هواپیماهای جنگی ایالات متحده به منطقه در حمایت از جنایات رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه، گویای آن است که تفکیک واشینگتن- تلآویو یک خطای محاسباتی و راهبردی بزرگ در مذاکرات قاهره محسوب میشود.
نکته سوم و پایانی، معطوف به خروجی مذاکرات قاهره است. بدون شک، هرگونه تصمیم و نتیجهای که مبتنی بر آتشبس واقعی در غزه، پایان مطلق جنایات رژیم اشغالگر قدس و بازگشایی گذرگاه رفح نباشد، برای حماس و جبهه مقاومت محلی از اعراب نخواهد داشت. اختلافات جاری در مذاکرات شاکله حضور نیروهای صهیونیست در غزه، توالی آزادی اسرای صهیونیست و محدودیت دسترسی به شمال غزه است. بدون شک حماس در هر یک از این موارد، خطوط قرمز پررنگ و غیرقابلمصالحهای دارد که هرگز از آنها عبور نمیکند.
انتهای پیام
نظرات