به گزارش ایسنا، شاید باور نکنید حسینیه سادات اخوی که توسط حاج سید ابراهیم تقوی معروف به «اخوی» در زمان فتحعلی شاه قاجار بنا شده، امروز هم چراغش در تهران روشن است. عزاداران حسینی مانند 200 سال گذشته عزادارای میکنند. وارثان این حسینیه خوش داشتند میراث نیاکان بر همان شکل و شمایل با سنتهای باقیمانده برگزار شود.
تکیه سادات اخوی در تهران مانند اوراق کهنه کتابهای تاریخ عاشقان خاص خود را دارد. امروزه محل نام نشانی نام امروزی خیابانی که حسینیه سادات اخوی تهران در آن بینا شده بود نام مصطفی خمینی، کوچه افشار است. این تکیه بیش از دو قرن است که مهمانان گوناگون را دیده است. اما همه این افراد یک عشق مشترک داشتند. آنچیزی جز محرم و عزاداری سالار شهیدان نبود. چه کودکانی که در آغوش مادر با نوا حسینی آشنا شدند و بعد مادران به تنش آن در محرم رخت سیاه میپوشاندند و این کودکان آرام آرام به خیل عاشقان حسینی میپیوستند.تا لحظه آخر حیات دست از این شجره طیبه بر نمیداشتند.
زمینه لاجوردی و تذهیبهایی که مختص اماکن مذهبی است از دور خودنمایی میکند و سر در شبستان با کاشی کاری که خطی خوش نوشته شده بود: حسینیه سادات اخوی ترا دعوت میکند. وجود دو عدد سکو در طرفین درب ورودی ترا به عهد قدیم میبرد و گمان میکنی دو پیرمرد از دوره قاجار با قبای یکدست سبز و کلاه نمدی و پیاله آبی ترا به داخل حسینیه دعوت میکنند. عشق امام حسین(ع) زمان ندارد از گذشته تا آینده جریان دارد. این درب برای ورود و خروج مردان استفاده میشود دالانی بین حیاط و درب ورودی است که با پارچههای قلم کار با نقشهایی برگرفته از هنر اسلامی، پوشانده شده است.
اینجا چه اشکهای که از چشمها سریز نشد. چه مادرانی که برای سلامتی و شفای فرزندان خود دست به دامان امام حسین (ع) نشده بودند. چه دلهای شکسته در این یاحسین گفتنها پیوند نخورده است.
ایوان شرقی مختص بانوان و ایوان غربی برای آقایان است و ضلع جنوبی حیاط منبر قرار دارد که کانون دید همه شرکت کنندگان است. خشت خشت حسینه با صدا و نوحههای همآواز شدند گریستند و اشک ریختند که دیگر آن صداها به ابدیت پیوستند.
شعر محتشم هنوز دلها را میلرزاند. این شور عظیم در جانها فتاده است و جان ها را با کشتی شکسته طوفان کربلا با خود میبرد به سمت تعالی میبرد. باور ندارید در و دیوار این تکیه اینک گواه، در این راه منابر واعظین فاضل و دانشمندنقش پررنگ داشت. از سید حسن شیرازی مرد صاحب نفس و مستجاب الدعوه تا کویری که به حق سخنوری توانا بود. مناقبی که در ذکر مصیبت بی همتا بود، دکتر جندقی، اعتمادزاده، عطایی،که خود از بستگان سادات اخوی بودند.
مداحانی مانند حاج سید محسن دربندی، آقا جلال و آقا کمال حشمتی، حاج محمد علامه، حاج عباس رنجی، حاج مهدی پور پاک و خیلیهای دیگر میخواندند سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است. این غم در تکیه موج میزد و مردم با چشمان اشکبار میگفتند گویا عزای اشرف اولاد آدم است. این حسینیه پایان نمیپذیرد و عشق همچنان ادامه دارد و مردم نیز میآیند و میروند.
انتهای پیام
نظرات