به گزارش ایسنا، انسان تنها موجود صاحب اراده و اختیار در زمین است. داشتن اراده و اختیار برای او حقوق و مسئولیتهایی را ایجاد میکند که باید به آن پایبند باشد. این مسئولیت به صورت توامان دو بعد زندگی شخصی و اجتماعی انسان شامل میشود. حضور در انتخابات یکی از این مسئولیتهایی است که انسان برعهده میگیرد. رای دادن به معنای انتخاب به شمار میرود آن اشخاص با رای اکثریت سرنوشت جمعی را در اختیار شخص یا اشخاصی دیگر واگذار میکنند.
انتخابات، حق و تکلیف
دنیای مدرن بر خلاف دنیای ماقبل مدرن که تکلیف مدار بود بر حقوق تاکید بسیار دارد.مطابق آموزههای قرآنی و اسلامی حق و تکلیف، در مولفه جدا نشدنی است که پیوند ناگسستنی با هم دارند. هر جایی حقی است در پی آن تکلیف و مسئولیتی نیز وجود دارد.
اندیشمندان علوم سیاسی انتخابات را حق طبیعی و عقلانی و عقلایی میدانند چون هر جا سخن حقوق به میان بیاید تکلیف و مسئولیت انسانی نیز با آن همراه میباشد.
اگر بپذیریم اراده و اختیار انسان ریشه و خاستگاه انتخاب وی است، باید بپذیریم که انسان با هر انتخابی در حقیقت خود را میسازد و تکلیف و مسئولیت خود را در قبال خود و خدا در آفرینش انجام میدهد؛ زیرا خداوند انسان را با اراده و اختیار آفریده است تا بتواند به عنوان خلیفه دارای اراده در هستی، اعمال خلافت نماید و در مقام ربوبیت عبودی، هستی را به کمال لایق برساند. البته رسیدن به مقام خلافت کلی و مطلق چنان که گفته شد بسیار سخت و دشوار است، زیرا شخص میبایست همه اسمای الهی را که وی به ودیعت سرشته شده به فعلیت رساند و آن گاه است که میتواند به عنوان یک متاله یعنی انسان خدائی در زمین خلافت کند و مدیریت و پروردگاری همه چیز را به عهده گیرد.
انسان با هر کاری که به انتخاب خویش انجام میدهد خود را میسازد و اسمی از اسمای جلالی و یا جمالی خدا را در خود تحقق و فعلیت میبخشد. اگر انسان بر اساس آموزههای وحیانی قرآن به عنوان راهنمای بیرونی، و عقل به عنوان راهنمای درونی عمل کند میتواند امید داشته باشد که همه اسمای سرشته را به شکل درست فعلیت بخشیده و خدایی شده است. در این حالت است که در مقام ربوبیت عبودی میتواند در نقش خلافت ظاهر شده و دیگران از انسان و غیرانسان را به کمال لایق و شایسته خودشان برساند.
از سوی دیگر همان گونه که انتخاب برای انسان یک حق است برای وی یک مسئولیت و تکلیف است که بازخواست و پاداش و کیفر در آن، امری طبیعی است. بنابراین کسانی که به عنوان یک انسان دست به انتخاب میزنند هم به حق خویش دست یافتهاند و هم آنکه به مسئولیت انسانی خود به عنوان خلیفه الهی عمل کردهاند.
بنابراین میتوان هر انتخاب از جمله انتخابات سرنوشت سازی را که انسانها در آن آینده جمعی خود و دیگران را در دست کس و یا کسانی قرار میدهند، به عنوان امری مهم ارزیابی و تحلیل کرد. هر انتخابی را میتوان گامی به سوی متاله شدن و رنگ خدایی گرفتن و یا سقوط و هبوط دانست. کسی که به انتخاب درستی دست زده است در حقیقت خود را به درستی ساخته و بستر و فضای مناسبی نیز برای رشد اجتماعی خود و دیگران فراهم آورده است و اگر در این میان انتخاب شایسته و درستی نداشته باشد گام در سقوط فردی و جمعی گذاشته است.
خداوند در آیاتی چند از جمله آیه 53 سوره انفال میفرماید: ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرࣰا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَیٰ قَوۡمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۙ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمࣱ.خدا هرگز تغییردهندۀ نعمتی که بر قومی ارزانی داشته، نبوده [و نیست] تا آنکه راه و روش خود را دگرگون کنند [و زمینۀ دگرگونی آن فراهم سازند] و قطعاً خدا شنوای داناست. و آیه 11 سوره رعد به توانایی انسان برای تغییر سرنوشت و دگرگون سازی آن به سوی بد و خوب اشاره میکند. إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ . خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند.
انتهای پیام
نظرات