به گزارش خبرنگار ایسنا، در این مراسم که عصر امروز، دوشنبه ۲۱ خرداد در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، حسن نمکدوست تهرانی و مهناز رونقی، دو تن از استادان ارتباطات و فرهنگ درباره او سخن گفتند.
نمکدوست با بیان نکاتی درباره موهبت اندوه بر اساس کتابی به همین نام، افزود: با از دست دادن مجید، همه دچار اندوه شدیم ولی حالا همهی چیزهایی که از او به یاد میآوریم، سراسر خوبی است. لحظات خوش و دوستیهایی که به ما عطا کرده و حالا این خاطرات، جای از دست دادن او را پر میکند.
او اضافه کرد: مجید خوبیها و مهربانیهایی به ما بخشید که خیلی گرانبهاست و حالا بیش از همیشه قدر او را میدانم. او همچون نسیمی فرحبخش بود و ما جز صمیمیت و دوستی و به اشتراک گذاشتن شادی، چیزی از او به یاد نمیآوریم.
نمکدوست با اشاره به درگذشت ناگهانی این روزنامهنگار یادآور شد: چقدر آرام و صبور رفت. کاش همه ما چنین بودیم.
این استاد ارتباطات به بیان نظریهای در باب روزنامهنگاری ایران پرداخت و با انتقاد از برخی نگرشهای نادرست درباره سطح کیفی کار روزنامهنگاری، توضیح داد: نگرش غلطی درباره کار روزنامهنگاری مرسوم است به این معنا که برای کم اعتبار کردن یک مطلب آن را با عبارت ژورنالیستی توصیف میکنند. در حالیکه روزنامهنگاری عمق دارد و به همین دلیل به مطالب اعتبار میبخشد. مجید نیز چنین روزنامهنگاری بود. او میتوانست به موضوعات اعتبار ببخشد.
دکتر نمکدوست ادامه داد: مجید حتی در توصیف تابلوی نقاشی هم نگاهی انسانی و اجتماعی داشت. در روزگاری که مفاهیمی مانند عشق و دوستی و شجاعت گم شده، باید پیش از اینکه در اشک غرقه شویم، از موهبتهایی که مجید به ما بخشید، از جمله دوستی و صمیمت، بهره ببریم.
در ادامه، مهناز رونقی، استاد راهنمای مجید فروغی در دوره دکتری، درباره او یادآور شد: سال ۱۴۰۰ گروه بسیار خوبی را برای دکترای ارتباطات پذیرفتیم که فروغی یکی از آنان بود. آنچنان ساکت مینشست که زمانی طولانی گذشت تا متوجه او بشوم. گویی دوست داشت ناپیدا باشد.
او با ابراز تاسف از درگذشت ناگهانی فروغی اضافه کرد: مرگش مرا دچار چالش کرد و خیلی زمان برد که آن را درک کنم و برای ناعادلانه بودن زمان مرگ پاسخی بیابم.
دکتر رونقی افزود: من که برای دوستان و دانشجویان بحثهای جدلی راه میاندختم، مدتها با خودم در جدال بودم تا مرگ او را بپذیرم تا اینکه بعد از گذر زمان، به این نتیجه رسیدم که شاید مرگ او درگیری بغرنج مرا با زندگی و مرگ کاهش دهد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بودن و نبودن صِرف چیزی را حل نمیکند. برخی از آدمها، حتی بعد از مرگشان به اندازه تمام سالهایی که با هم بودهایم، حضور دارند ولی در مقابل، عده دیگری در بودنشان هم حاضر نیستند.
رونقی با بیان اینکه خود بودن در این جهان راحت نیست، اضافه کرد: امروز مطمئن شدم با مرگ چیزی عوض نمیشود. این دنیا آنچنان بیحساب و کتاب نیست. مرگ او مرا بسیار متاثر و در عین حال امیدوار کرد که هنوز اخلاق در این جهان بی در و پیکر وجود دارد.
او که به عنوان استاد راهنمای فروغی در نگارش پایانه نامه دکترایش با او همکاری داشته است، با اشاره به موضوع این پایان نامه افزود: فکر میکردم زیباییشناسی و مرگ چگونه به هم میرسند. تمام دغدغهاش درباره ویرانی هنر بود و دنبال این بود که ببیند در این فضای رسانهای، برای هنر چه اتفاقی میافتد.
رونقی در پایان سخنان خود افزود: برای ما معلمان بهترین چیز دیدن دانشجویان در مکانهای گوناگون است و بدترین چیز، شنیدن خبر مرگ یکی از آنان. تصویر او در روز نمایش فیلمم که به درِ تالار شهناز خانه هنرمندان تکیه داده بود، هرگز مرا رها نمیکند.
در این مراسم چند قطعه تصویری در گفتگو با دوستان فروغی پخش شد.
سپس فاضل جمشیدی، خواننده و از دوستان فروغی، دو قطعه موسیقی به یاد او اجرا کرد.
در این برنامه که با حضور محمد خراسانیزاده، مدیرکل هنرهای تجسمی، برگزار شد، دوستان و همکاران مجید فروغی همچون محمود نورایی، محمد طباطبایی، مریم سجدهای، مختار شکریپور، امیر علامهزاده، سعید فلاحفر نکاتی را درباره او بیان کردند.
اجرای این مراسم را سعید اسلامزاده بر عهده داشت که بخشهایی از فیلمهای مرتبط با مجید فروغی توسط او ساخته و روایت شده بود.
در بخش پایانی برنامه، رحیم فروغی برادر بزرگتر مجید فروغی، با قدردانی از حاضران و دوستان او، شعری را که در رثای او سروده بود، خواند.
انتهای پیام
نظرات