به گزارش ایسنا، اختلال شخصیت خودشیفته شامل ویژگیها و رفتارهایی همچون خودنمایی، خیالپردازی، خود بزرگبینی، نیاز به تحسینشدن، فقدان همدلی، خودفریبی و فقدان عزت نفس است.
در روایات معصومان(ع) خودشیفتگی با واژههایی همچون تکبر، فخرفروشی، عُجب، تعصب و غیرت کاذب مطرح و بحث شده است. این صفات بروز رفتارهایی همچون خیالپردازیهای بیانتها، خودستایی و خودفریبی، درکنکردن واقعیت، انتقادناپذیری، رشد نیافتگی، فقدان روابط اجتماعی، حسادتورزی و طلبکاری را موجب میشود که همپوشانی زیادی با شخصیت خودشیفته از دیدگاه روانشناسی دارد؛ ولی تفاوتهایی بین آنها وجود دارد و در روایات معصومین(ع) ویژگیها و پیامدهای آن کاملتر و دقیقتر توضیح داده شده است. علت اصلی اختلال خودشیفتگی که جهالت به خداوند و خود است.
صفات شخصیت هر کس الگوهای دیرپای ادراک ارتباط و تفکر درباره خود و دنیای اطراف هستند که در طیف وسیعی از موقعیتهای فردی و اجتماعی مشاهده میشوند. صفات شخصیتی فقط هنگامی بیانگر اختلال شخصیت هستند که انعطاف ناپذیر و ناسازگار بوده و باعث تخریب چشمگیر عملکرد فرد یا ناراحتی فرد شوند. (شولتز و شولتز).
در اختلالات شخصیت ویژگیهای زیر مشاهده میشود روشهای غیرعادی در تفسیر رویدادها نوسانات رفتاری غیر قابل پیشبینی رفتارهای بیپروای ناگهانی و بدون تفکر قبلی؛ رفتارهای دایمی و ثابت که از انتظارات جامعه فاصله زیادی دارد؛ نقص در عملکردهای اجتماعی و شغلی این رفتارها و ویژگیها ریشه در نوجوانی و اوایل بزرگسالی دارند.
اختلالات شخصیت بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به سه دسته تقسیم میشوند.نخست. اختلالات شخصیت پارانوئید اسکیزوئید و اسکیزوتایپ که رفتارهای عجیب و غریب و نامتعارف دارند مثل بددلی و کناره گیری از جمع؛دوم. اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، مرزی، نمایشی و خودشیفته که رفتارهای نمایشگرانه، آشفته و غیر قابل پیشبینی دارند مثل فیلم بازی کردن برای جلب توجه یا آزار دادن دیگران؛ سوم. اختلالات شخصیت دوری،جو وابسته و وسواسی که ویژگی مشترک آنها نگرانی و دلواپسی است.
خداوند در قرآن کریم شخصیت را با مفهوم شاکله معرفی و خود را به عنوان خالق هستی دارای آگاهانه ترین دیدگاه به شخصیتهای رشد یافته و دارای اختلال معرفی میکند. و میفرماید: بگو هر کس بر اساس نیت و عادات کسب شده خود عمل می کند و پروردگار به کسی که راه یافته است داناتر است(اسراء، ٨٤). با توجه به این که صفات شخصیت تعیین کننده افکار و رفتار افراد،است، شناخت ویژگیهای شخصیتی افراد و به خصوص افراد خودشیفته که بر اساس پژوهشهای روانشناسان بین مردم یک درصد شیوع دارد میتواند در شناخت این اختلال و چگونگی تعامل با مبتلایان بسیار موثر باشد.
آثار تخریبی این اختلال که بیشترین آثار تخریبیاش مربوط به روابط بین فردی است و بیش از خود شخص افراد مرتبط را درگیر و دچار مشکلات میسازد این افراد چون خود را از همه مردم کاملتر و بی عیب و نقص میدانند، به هیچ وجه دنبال درمان مشکل خود نیستند پس شناخت این افراد میتواند به شکلگیری ازدواج سالم و پایدار و دوام خانواده کمک کند.
چون رفتارهای همراه با غرور و تکبر این افراد ممکن است توسط دیگران تقلید شود و همنشینی با آنها یکی از عوامل انتقال به دیگران است پس لازم است این اختلال بهتر و دقیق تر شناسایی و معرفی شود. همه انسانها از جمله افراد خودشیفته باید ضمن شناخت شخصیت واقعی خود، به اصلاح و درمان ویژگیهای منفی خود بپردازند چنان که امیر مؤمنان علی میفرمایند: به درسـتـی کـه شـما به کسب ادب و [ اصلاح رفتارهای تان] محتاجتر هستید.
از نظر قرآن، برخی از امور و عوامل، زمینهساز بیماری خودپسندی هستند که از جمله مهمترین آنها میتوان بهوجود امکانات مادی و رفاه زدگی و بهرهمندی از دنیا(هود، آیه 10؛ قصص، آیه 76؛ رعد، آیه 26)، احساس غنا و بینیازی(آلعمران، آیه 181)، تزیینگری شیطان (فاطر، آیه 8؛ نمل، آیه 24؛ انعام، آیه 43)، خودشیفتگی (همان)، تجهیزات و نفرات(توبه، آیه 25؛ قصص، آیه 76)، انکار قیامت و آخرت(نمل، آیه 4) و مانند آنها اشاره کرد.
آثار تخریبی این اختلال که بیشترین آثار تخریبیاش مربوط به روابط بین فردی است و بیش از خود شخص افراد مرتبط را درگیر و دچار مشکلات میسازد. این افراد چون خود را از همه مردم کاملتر و بیعیب و نقص میدانند، به هیچ وجه دنبال درمان مشکل خود نیستند پس شناخت این افراد میتواند به شکل گیری ازدواج سالم و پایدار و دوام خانواده کمک کند.
چون رفتارهای همراه با غرور و تکبر این افراد ممکن است توسط دیگران تقلید شود و همنشینی با آنها یکی از عوامل انتقال به دیگران است پس لازم است این اختلال بهتر و دقیقتر شناسایی و معرفی شود. همه انسانها از جمله افراد خودشیفته باید ضمن شناخت شخصیت واقعـــی خـــود، به اصلاح و درمان ویژگیهای منفی خود بپردازند چنان که امیر مؤمنان علی میفرمایند: به درستی که شما به کسب ادب و [ اصلاح رفتارهای تان] محتاجتر هستید.
ریشههای خودپسندی و عُجب
از نظر قرآن، برخی از امور و عوامل، زمینهساز بیماری خودپسندی هستند که از جمله مهمترین آنها میتوان بهوجود امکانات مادی و رفاه زدگی و بهرهمندی از دنیا(هود، آیه 10؛ قصص، آیه 76؛ رعد، آیه 26)، احساس غنا و بینیازی(آلعمران، آیه 181)، تزیینگری شیطان (فاطر، آیه 8؛ نمل، آیه 24؛ انعام، آیه 43)، خودشیفتگی (همان)، تجهیزات و نفرات(توبه، آیه 25؛ قصص، آیه 76)، انکار قیامت و آخرت(نمل، آیه 4) و مانند آنها اشاره کرد.
البته ریشه همه اینها به همان جهالت نسبت به خود و خدا و نیز جایگاه انسان در هستی باز میگردد؛ زیرا اگر موقعیت خویش را در هستی به درستی درک کند، دیگر گرفتار خودشیفتگی و خودپسندی نمیشود.
چگونگیب درمان بیماری خودشیفتگی
ریشه اصلی بیماری خودشیفتگی جهالت نسبت به خود است؛ زیرا اگر انسان بداند که هر کمال و نعمتی که در اختیار اوست، دارای منشأ الهی است، دیگر گرفتار خودشیفتگی و خودپسندی نمیشود؛ زیرا کسی که به خاطر داشتن نعمت یا کمالی خود را در جایگاهی میبیند که از خودش متشکر است و شگفتزده به خود و کمالاتش مینگرد، وقتی از این حقیقت آگاه شود که هرچه دارد از خدا است: وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَه فَمِنَ اللَهِ(نحل، آیه 53)، به طور طبیعی هیچگاه گرفتار خودشیفتگی و خودپسندی نمیشود؛ زیرا داشتههای خویش را از خدا میداند و خود را فقیر محض میشمارد و باورش همان است که قرآن گفته: ای مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز ستوده است. (فاطر، آیه ۱۵)
پس هرگاه انسان به فقر هویتی و ماهیتی خویش پی برد، به این حقیقت میرسد که هرچه دارد از خدا است و اگر خدا چیزی به او داده است، به همان آسانی و سادگی که به او داده میتواند از او سلب کند و دیگران را جایگزین او سازد.(فاطر، آیه 16) پس دیگر جایی برای شگفتی نسبت به کمالاتی که در او وجود دارد، باقی نمیماند تا بدان شیفته شود و در دام خودپسندی گرفتار آید.
انتهای پیام
نظرات