به گزارش ایسنا، بازگشت هنرمندان به ایران یکی معضلات لاینحل چند دهه اخیر فرهنگ و هنر کشور محسوب میشده است؛ چنانکه بخشی از مصاحبههای هنرمندان خارجنشین، به حسرت بازگشت به وطن اختصاص داشته است. بخشی از هنرمندان داخلی هم بارها و بارها راوی علاقه این هنرمندان برای بازگشت به ایران بودهاند و رسانهها نیز با آب و تاب آن را بازتاب دادهاند.
در کنار این موارد، اگرچه بعضا محدودیتهایی برای بازگشت برخی هنرمندان به کشور وجود نداشته اما کمتر کسی به یاد دارد که مدیران یا مسئولان به صراحت در اینباره از تریبون رسمی (و به دفعات) سخن بگویند چرا که شاید نه دغدغه آن وجود داشته است و نه هماهنگیهای لازم برای این امر، بین ارگانهای فرهنگی و امنیتی انجام شده بود؛ اتفاقی که به نظر میرسد بالاخره در حال انجام است.
البته این مساله را هم باید در نظر گرفت که وابسته و منحصر کردن موضوع کلانی مانند تسهیل رفت و آمد و یا بازگشت ایرانیان مقیم خارج از کشور به بازگشت برخی هنرمندان، میتواند شرایط را باز هم مانند چند دهه قبل پیچیده کند و در سکوت فرو ببرد؛ اتفاقی که به نظر میرسد حداقل در ذهن برخی از مخالفان، به صورت پررنگی وجود دارد و این مساله که میتواند از جنبههای امنیت ملی و سرمایهگذاریهای اقتصادی تبعات زیادی داشته باشد، تا حد بازگشت چند هنرمند تنزل پیدا کرده است.
بحثی که اینبار با بیضایی و وثوقی باز شد
موضوع بازگشت هنرمندان به کشور در چندماه اخیر با نصرالله معین پیگیری میشد تا اینکه رئیس سازمان سینمایی دو اسم جدید روی میز گذاشت.
محمد خزاعی در ویژه برنامه سال تحویل تلویزیون گفته است که «در چارچوب قانون همه میتوانند باز گردند و کار کنند. من دیدهام مطرح شد که استاد بیضایی دوست دارند فیلم بسازند و میخواستم دعوت کنم بیایند ایران و فیلمشان را اینجا بسازد. هنرمندان قبل از انقلاب هم همینطور است، اخیرا خیلی از هنرمندان درخواست کردند برگردند. آنها درخواست میدهند و بررسی میشود شرایط و اگر در چارچوب قانون بخواهند کار کند فضا باز است. برای مثال آقای بهروز وثوقی میتواند برگردد و کار کند از لحاظ سازمان سینمایی و وزارت ارشاد ممانعتی وجود ندارد.»
البته این صحبتهای خزاعی برای او بدون تبعات نبود؛ چون اول از همه، بعضی رسانهها از عدم علاقه بهرام بیضایی خبر دادند و در ادامه هم گروههای مختلف به بهانههای متفاوت، کل موضوع را به باد انتقاد گرفتند! برخی معتقد بودند بازگشت فردی مانند بهروز وثوقی، بازگشت به ارزشهای رژیم پهلوی است و برخی دیگر نیز که تا چند سال قبل از حسرت بازگشت هنرمندان و لزوم توجه به آنها سخن میگفتند، حالا در قامت یک مخالف تمام عیار ظاهر شدهاند و این موضوع را نیز به یک کشمکش سیاسی و جناحی تبدیل کردهاند.
هرچند رییس سازمان سینمایی در گفتوگو با ایسنا تاکید میکند که قانون در زمینه امکان بازگشت هنرمندان با توجه به فعالیت دهههای اخیر آنها، حرف آخر را میزند.
اولین پالسهای مثبت و توافق قوای سهگانه
اولین پالسهای مثبت بازگشت بدون مشکل ایرانیان خارج از کشور در دولت سیزدهم را ابراهیم رئیسی در نشست خبری خود نشان داد که البته روندی مسبوق به سابقه توسط اغلب روسای جمهور است. اما نکته مهم، پیگیری این موضوع در دولت و به ویژه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ به شکلی که خبرگزاری برنا، در گزارشی که اسفندماه ۱۴۰۲ منتشر کرده، نوشته است که قوای سهگانه برای اولین بار به توافقی مهم برای بازگشت هنرمندان به کشور رسیدهاند.
این توافق سهجانبه باعث شده است که موضوع بازگشت ایرانیان مقیم خارج از کشور به ادبیات مشترک سخنگویان و افراد موثر سه قوه تبدیل شود. به شکلی که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان به صراحت تاکید میکند که «هیچ ایرانیای ترس از بازگشت به ایران نداشته باشد و بداند که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این مسئله را تضمین میکند».
ذبیحالله خداییان سخنگوی وقت قوه قضاییه هم آذرماه ۱۴۰۰ گفته بود «هر ایرانیای که دلش برای کشورش میتپد، میتواند به کشور بازگردد و هیچ منعی برای ورود این افراد وجود ندارد». البته دیماه ۱۴۰۲ هم رئیس قوه قضاییه گفته بود که «خیلی از ایرانیان خارج از کشور تمایل به بازگشت دارند، اما اعتماد ندارند لذا باید سازوکارهایی تعبیه شود که این اعتماد متقابل در طرفین ماجرا ایجاد شود.»
فداحسین مالکی عضو هیئترئیسه فراکسیون ایرانیان خارج از کشور مجلس شورای اسلامی هم تاکید میکند که «بسیاری از این گروه افراد که هموطن ما هستند، مشکلی برای رفتوآمد یا سرمایهگذاری در داخل ندارند اما موانعی وجود دارد که میتوان برداشت».
بازگشت ایرانیان خارج از کشور، موضوعی کلانتر از هنرمندان
همانطور که در ادبیات سیاستمداران سه قوه بارها و بارها تاکید شده است، موضوع مورد بحث فقط بازگشت هنرمندان به کشور نیست؛ بلکه موضوع بسیار کلانتر است و به تمام ایرانیهایی است که وطن خود را به هر دلیلی ترک کردهاند باز میگردد؛ اما از آنجا که معمولا موضوع هنرمندان بازتاب رسانهای بیشتری دارد، گاهی کل ماجرا را تحتشعاع قرار میدهد و حتی برای اصل موضوع، مسالهساز میشود.
عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دیماه ۱۴۰۲ در اینباره گفته است: «متاسفانه هر وقت این بحث مطرح میشود، مثلا یک نفر مصاحبه میکند و میگوید خب میخواهید در را باز کنید همه ایرانیان بیایند فلان هنرپیشه هم بیاید؟ اصلا موضوع را در پایینترین سطح مطرح میکنند. تصمیمات کلان کشور متاسفانه در گروی برخی برخوردهای موردی و مقطعی که اصلا محلی از اعراب ندارد، قرار میگیرد. بعد یک عده سوال میکنند اگر فلان هنرپیشه مشهور به کشور آمد حالا چه میشود؟ هیچی نمیشود. اصلا قرار نیست چیزی شود. قرار است درهابه روی میلیونها ایرانی باز شود تا با امنیت و به راحتی به داخل کشور بیایند.»
فضای رسانهای یک سال اخیر حول محور تسهیل رفت و آمد ایرانیان خارج از کشور نشان داده است که حل مشکلات موجود میتواند ابعاد بسیار گستردهای داشته باشد. بر همین اساس است که به نظر میرسد شکست پروژه تسهیل بازگشت ایرانیان خارج از کشور (به ویژه هنرمندان) گاهی به سرخط رسانههای فارسیزبان تبدیل میشود. همین امر نیز سبب میشود که فرصت بررسی دقیق و بیان و رفع انتقادات احتمالی این پروژه توسط کارشناسان و رسانههای داخلی، سخت و یا حتی غیرممکن شود!
چه کسانی برای بازگشت به ایران مشکلی ندارد؟
چندی قبل و به دنبال داغ شدن موضوع بازگشت ایرانیان خارج از کشور، مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضائیه درباره اینکه چه کسانی میتوانند بدون هیچ مشکل به ایران بازگردند، گفته بود: «عدهای در داخل و خارج از کشور برای دور شدن هرچه بیشتر ایرانیان خارج از کشور از وطنشان در حال هراسافکنی و تلاش مضاعف هستند. مقامات مسئول با ایجاد فضای مناسب به صراحت میگویند ایرانیانی که خارج از کشور هستید، اگر مرتکب جرمی نشدید و تعرضی نکردید و خیانتی به مصالح کشور نکردید، بیایید و حضور پیدا کنید اما در مقابل این تفرقهاندازان تلاش مضاعف میکند که اینها نیایند. چرا؟ چون آنها میدانند که اگر ظرفیتها در سراسر جهان بیایند و حضور پیدا کنند، کاسبیهای این تفرقهاندازها کساد میشود.»
انتهای پیام
نظرات