به گزارش ایسنا، حسن بهشتیپور، تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا در یادداشتی که در روزنامه قدس منتشر شده نوشت:
شیجینپینگ، رئیسجمهور چین تنها چند ماه پس از آغاز جنگ، سفری رسمی به مسکو داشت و در پی آن از طرحی ۱۰ بندی برای پایان جنگ رونمایی کرد اما به جایی نرسید.
حال «لی هوی» نماینده ویژه پکن در امور اوراسیا تلاش دارد برای حلوفصل بحران وارد عمل شود. این اقدام از چند منظر مهم است. نخست خستگی طرفین از نبرد طولانی است. اوکراین که حدود ۲۰درصد مساحت خود را در اشغال روسیه میبیند بهشدت خسارت دیده و به غرب وابستهتر شده است. در سوی مقابل، جنگ موجب تهدید امنیت مرزهای هزارو۵۰۰ کیلومتری روسیه است. پس میتوان گفت برنده این معادله فقط آمریکاییها هستند. روسها نشان دادهاند از آتش بس استقبال میکنند ولی هر ابتکاری را که منجر به عقبنشینی آنها از چهار استان شرق اوکراین شود، نمیپذیرند. در مقابل، زلنسکی بر آزادی تمام خاک کشورش حتی شبهجزیره کریمه تأکید میکند؛ با این وضعیت هیچ دورنمایی برای صلح وجود ندارد.
نکته دیگر، نوع مواجهه چین با این بحران است. موضع دیپلماتیک و سیاسی چینیها درباره جنگ، حمایت از روسیه بود، ولی بهگونهای که به لحاظ اقتصادی از تحریمهای ضدروسی غرب محفوظ بمانند و به صورت شرکتهای واسطهای-تجاری مناسبات اقتصادیشان را با روسها حفظ کنند. این موضع بیطرفی مثبت به نفع روسیه بود. آنها همچنین دربرابر درخواست شدید روسیه برای کمکهای نظامی مقاومت کرده و در این شرایط، خود را به عنوان کشوری بیطرف مطرح کردند.
شواهد و قرائن نشاندهنده آن است که جنگ ادامهدار خواهد بود و در این میان، چینیها تلاش میکنند بخت خود را برای کاستن از بحران بهکار گیرند. به باور برخی، پکن تاکنون از تحریم انرژی روسیه سود برده، چرا که انرژی آنها را چندین دلار زیر قیمت بازارهای جهانی میخرند. با این حال، ادامه جنگ در بلندمدت به نفع چین نیست و عملاً پروژه «یک راه یک جاده» را با مشکل مواجه کرده است. همچنین تحریمهای وضع شده غرب مناسبات تنگاتنگ اقتصادی چین و روسیه را محدود میکند.
ورود دوباره پکن به اعتبار جهانی آنها هم میافزاید، با این حال موانع بزرگی بر سر حل بحران دیده میشود مگر اینکه غربیها در نهایت از اوکراین بخواهند قید چهار استان خود را زده و پای میز مذاکره با پوتین بنشیند؛ ولی کدام مسئول و مقامی در کییف جرئت پذیرش عواقب چنین کاری را دارد؟
انتهای پیام
نظرات