به گزارش ایسنا، قاسم غفوری در سرمقاله شماره امروز سیاست روز نوشت: زبان به عنوان بخش مهمی از فرهنگ یک جامعه، محله، منطقه و حتی فرد شناخته میشود بگونهای که یکی از ابعاد مهم جنگ فرهنگی را مسئله زبان تشکیل میدهد. یونسکو دوم اسفند را روز جهانی زبان مادری نامگذاری کرده است. نکته قابل توجه در باب این مسئله و این روز، برنامه سازیها و تبلیغات گسترده است که انگلیس ترتیب داده شده است. به عنوان نمونه بی بی سی به عنوان رسانه سلطنتی و حاکمیتی که رفتارهایش صراحتا میتوان برگرفته از سیاستهای دولتمردان انگلیس دانست، در گزارشهای متعددی چنین مدعی میشود که یک نهاد مستقر در لندن به مناسبت تجلیل از روز جهانی زبان مادری همایشی را برگزار کرد که در آن شماری از شاعران، نویسندگان و هنرمندان فارسیزبان اهل افغانستان، تاجیکستان، ایران و ازبکستان شرکت کردند. نکته قابل توجه آن است که رسانههای انگلیسی زبان مادری را صرفا برای کشورهای فارسی زبانی همچون ایران، افغانستان و... مطرح کرده و برآن بودهاند تا با ادعای حمایت از زبانهای بومی و قومی در این کشورها، با همان کلید واژه تکثیر گرایی، سیاست تکراری دو قطبی سازی و چند پاره سازی کشورهای هدف همچون ایران را پیگیری نمایند.
بی بی سی در ادامه مدعی شده است که:« سازمان ملل میگوید ۴۰ درصد مردم جهان به آموزش به زبان بومی خودشان دسترسی ندارند و این رقم در بعضی مناطق یه ۹۰ درصد هم میرسد و پژوهشها بر مزایای استفاده از زبان مادری در آموزش دانشآموزان، تقویت نتایج بهتر در یادگیری، عزت نفس و مهارتهای تفکر انتقادی تأکید میکند. این رویکرد همچنین از یادگیری بین نسلی و میراث فرهنگی تاکید دارد.» نکته قابل توجه آنکه رسانه سلطنتی انگلیس و برخی فارسی زبانان معاند هشتک زبان مادری و ارسال فایل صوتی ایرانیان به این رسانهها ترتیب دادهاند!!
این ژست به اصطلاح زبان دوستانه و خیرخواهانه از سوی این رسانهها در حالی گرفته شده است که نگاهی ساده به تاریخ حقایقی قابل تامل را آشکار می سازد و نشان میدهد که محور نابودسازی زبانهای مادری در جهان کدام کشور و کدام رسانهها بودهاند.
نخست آنکه نگاهی به درون آنچه سرزمین بریتانیا نامیده میشود نشان میدهد که رژیم سلطنتی انگلیس عملا زبانهای بومی در بسیاری از مناطق همچون ایرلند، اسکاتلند، ولز و... را نابود کرده و زبان انگلیسی را به همگان تحمیل کرده است.
دوم آنکه نگاهی به سرزمینهایی که زیر مجموعه حاکمیت نظام سلطنتی هستند نظیر کانادا و استرالیا بیانگر حقیقتی تلخ به نام قتل عام بومیان و زبان و فرهنگ آنان است. دهها هزار بومی استرالیایی به جرم زبان مادری به دست انگلیس محکوم به مرگ شدند. در کانادا طرح ۱۰۰ ساله انگلیس که تا ۱۹۹۶ علیه بومیان ادامه داشته به جداسازی کودکان از خانوادههای آنها برای تحمیل فرهنگ و زبان انگلیسی پرداخته که نتیجه آن گورهای دسته جمعی ۱۵۰ هزار کودک بومی کانادایی بوده است.
سوم آنکه کشورهای تحت سلطه و استعمار انگلیس نیز از این ویرانی زبان مادری دور نبودهاند که نمونه آن هند است که در زمان حضور کمپانی هند شرقی زبانهای بومی هندی و فارسی نابود و انگلیسی به زبان مرجع مبدل و تا چند سال پیش نیز ادامه داشت.
چهارم آنکه خودشیفتگی زبان انگلیسی با تبلیغات گسترده رسانهای چنان بوده است که امروز بسیاری از نسخهها و سندها و قرادادهای جهانی و مقالات علمی و دانشگاهی به زبان انگلیسی نگارش میشود و عملا کشورها حق استفاده از زبان خود را ندارند. تبلیغات انحصار گرایانه و جاه طلبانه زبان انگلیسی چنان است که امروز در کشورمان برخی کودکان در حالی که زبان فارسی را به درستی صحبت نمیکنند، به دنبال آموختن انگلیسی هستند و نظام آموزش کشور نیز گرفتار تدریس تک بعدی زبان انگلیسی است.
با توجه به این حقایق میتوان به صراحت گفت که دشمن اول زبانهای مادری در جهان رژیم سلطنتی انگلیس و رسانههایشان هستند و آنان ویرانگرانی هستند که ادعای سازندگی سر میدهند حال آنکه با بوق و کرنا کردن انحصارطلبی خودکامگانه زبان انگلیسی جنگ فرهنگی علیه سایر کشورها و زبانها به راه انداختهاند. نکته مهم آنکه رسانههای همچون بی بی سی در حالی سعی در اختلاف افکنی در ایران با واژه زبان مادری دارند که اصطلاح صحیح نه زبان بلکه گویشهای مختلف زبان فارسی در اقصی نقاط کشور پنهاور ایران است که همگان نیز در مراودات روزانه آزادانه و بدون هیچ مشکلی به کار میبرند و این خود از شیرینیهای زبان فارسی است که با گویشهای مختلف بیان میگردد و برخلاف تقلای دشمنان نه تنها عامل تکثر و چند پارگی نمیباشد بلکه شیرینی ایرانی متحد و یکپارچه را رقم زده است.
انتهای پیام
نظرات