به گزارش ایسنا، برنز، استیل و آهن از عشق گفتند؛ تاب داده شدند و پیچ خوردند و صیقلی شدند. اینجا اما عشق پر زرق و برق با برنز، استیل و آهن به عنوان نمادی از دوران معاصر، از درون به سردی میزند. چرا که از سردی و سختی، نستعلیقِ دفرمه و رهایِ عشق، متولد شده است؛ عشقی که از ابتدای تولد بشر، قرار شد دل آدمی به آن گرم شود.
«عشق»های ساخته «هادی روشنضمیر» در گالری سهراب جا گرفتند؛ در غروبِ نیمه دیماه، حوالی خیابان سمیه. عشق اینجا از زوایای متفاوتی دیده شده؛ از جنسی سخت بیرون آمده اما مانند آنچه که حقیقت «عشق» است، در چهارچوب جا نگرفته است؛ سرکش، رها و گاه عصیانگر است. عشق اینجا گاهی اسیر، گاهی در کرشمه و ناز، و گاه در تمنّا و نیاز است و از هیچکدام باکی ندارد. عشق نمیترسد اما با جسارت، تسلیم هر آنچه هست خواهد شد؛ گاه سردی را در جان خویش در آغوش خواهد کشید و گاه گرمی را.
آثار هادی روشن ضمیر در این نمایشگاه با عنوان «به عشقِ تو ز جان برخیزم» در معرض دید قرار داده شده است. ۱۹ اثر حجمی این نمایشگاه از نظر متریال و موضوع، تفاوتی با دیگر آثارش دارند؛ او برای اولین بار در این نمایشگاه، مجسمههایی از جنس استیلِ دستساز ارائه کرده است و هنرمندانی همچون پیمان پیروی، مجید ملانوروزی، سعید نقاشیان، جواد بختیاری، الهه خاتمی، احمد فلسفی، مرتضی اسدی، احمد آریا منش، کوروش قاضی مراد، علی خسروی، فرزانه اسعدی، علی اشرف صندوق آبادی، رسول مرادی، محمد علی سبزه کار، بیژن بیژنی، حسن ریاحی و ... برای بازدید از این آثار حاضر شدند.
هادی روشن ضمیر که سالهایی از فاصلهاش با نقاشیخط گذشته، فقط به «عشق» پرداخته و مجسمههای برنزی و آهنی عشق را در حراجها و نمایشگاههای داخلی و خارجی عرضه کرده است؛ مبنای این آثار نیز، کلمه عشق است که با توجه به تسلط روشن ضمیر بر خوشنویسی، اغلب بر پایه نستعلیق ساخته شده. البته او در این نمایشگاه چند مجسمه گرافیکی هم ارائه کرده است.
تمامی این ۱۹ مجسمه این نمایشگاه، جدید و مربوط به دو سال اخیر بودند.
مجید ملانوروزی، نقاش و پژوهشگر تاریخ هنر و از روسای سابق موزه هنرهای معاصر تهران درباره تسلط روشن ضمیر بر خوشنویسی گفت: «همچون بسیاری از هنرمندانِ عرصه خط، خوشنویسی را از کلاسیک نویسی شروع کرد و با رموزِ این هنر ملی و اصیل به صورت کامل و تمام آشنا شد؛ اما روحیه هنری او شاید همه آفرینشگری را در قالب خوشنویسی ساده، بسنده نبود و بعدها به نقاشیخط روی آورد.»
او معتقد است «عشق» در دوره خلق آثار نقاشیخطِ روشنضمیر، دستمایه اصلی پردههایش قرار گرفته است.
او گفت: عشق را بر ترکیبات بسیار نوشت و از این کلمه، تصاویر و ترکیبات بسیار آفرید؛ چیزی بیشتر از یک کلمه و یک معنای متداول.
این پژوهشگر هنر درباره مجسمههای برنزی، آهنی و استیل این هنرمند افزود: چند سالی شده که روشن ضمیر کلمه عشق را در فضای سه بعدی و حجم و با متریال و مواد مختلف تجربه کرده است. کلمهای سه حرفی که با نازکای خیالِ هنرمند آمیخته و هر بار به صورتی نو و بدیع فرم و شکلی نو یافته است. کلمه از صورت تعریفِ صِرف، به فضای فرامتنی و معانی نو بدل شده است. همه حسهای گوناگون عشق و عاشق و معشوق و گاه به هم تنیدگی و گاه تجرد و فراغ را در آثار اخیرِ او میتوان دید، آثاری که دیگر چند حرف و یا یک کلمه و خوانش فارسی نیست؛ میدانی است از تخیل و احساس و زیباشناسیِ این هنرمند که با این سه حرف میدانی بزرگ از معنی میآفریند.
ملانوروزی در پایان آثار روشن ضمیر را با سخنی از شمس به پایان رساند و گفت: عرصه سخن تنگ است و عرصه معنی فراخ؛ از سخن پیشتر آی تا وسعت بینی و فراخی یابی.
گالری سهراب در خیابان سمیه، بین مفتح و رامسر، شماره ۱۴۲ برپاست و تا ۲۵ دی ماه، هر روز به جز یکشنبهها می توان از این نمایشگاه بازدید کرد.
انتهای پیام
نظرات