اگرچه بسیاری از مؤلفههای جهان عاری از خشونت در برداشت انسانها از این مفهوم مشترک است، اما هر یک از انسانها بسته به ملیت، فرهنگ، جنسیت، سن و بسیاری از ویژگیهای خود، فهم متفاوتی از جهان عاری از خشونت دارند؛ فهمی که شناخت آن میتواند یاریگر دولتمردان و مسئولان در برنامهریزی و تدوین سیاستهای کلی باشد.
بر این بنیاد تلاش برای ایجاد فهمی فراگیر، جهان فهم و نه ایدیولوژیک از این مقوله ارزشمند باید در دستور کار قرار گیرد تا کنشگران کشورمان در دهههای آینده بتوانند کشور را براساس واقعگرایی مبتنی بر عقلانیت اداره کنند.
جنگ و خشونت از ابتدای تاریخ جهان همواره همزاد بشر بوده و کشمکشها و خونریزیهای بسیاری را با خود همراه کرده است. پیامبران الهی و اندیشمندان بزرگ در جریان تاریخ بشر برای جلوگیری از تجاوز و ستمها تلاشهای بسیاری به عمل آوردهاند اما قدرتطلبی و منفعتجویی جوامع انسانی را در کابوس شوم جنگهای ویرانگر فرو برده است.
در مقابل جنگ، جهان برخوردار از صلح بر پایه احترام به حقوق انسانها و توجه به کرامت و آزادی آنها بنا شده و در آن تحمل و بردباری به همراه تعامل، دوستی و احترام متقابل ضروری قلمداد شده است. شنیدن صدای دیگران و مشارکت در گفتوگویی سازنده و برابر از ابزارهای اولیه جهان مبتنی بر صلح محسوب میشود.
مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد حسن روحانی رئیس جمهوری سابق ایران را درباره «جهان علیه خشونت و افراطی گری» با اجماع همگان تصویب کرد. روحانی در نخستین سخنرانی خود در مجمع عمومی نسبت به خطرهای حاصله از جنگ و افراطیگری هشدار داد و اظهار کرد که باید افق جدیدی به روی بشر گشوده شود تا صلح بر جنگ و عدالت بر ستمگری و آزادی بر استبداد و پیشرفت بر عقبماندگی چیره شود. در تحقق این اهداف بزرگ، وی پیشنهاد کرد که مجمع عمومی اقدام های عملی برای اتحاد علیه خشونت و افراطیگری اتخاذ کند. قطعنامهای که در ۱۸ دسامبر به تصویب مجمع عمومی رسید پاسخ مناسبی به این هشدار و درخواست ریاست جمهوری ایران بود و بدین گونه با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۷ آذر به عنوان «روز جهان عاری از خشونت و افراطیگری» تعیین شد.
باید در دیدگاه دوری از خشونت هیچ زوری در کار نباشد
یک دکترای علوم سیاسی در نشست ایسنا با موضوع فوق، اظهار کرد: دستیابی به یک جهان عاری از خشونت آرزوی زیبایی بوده و اینکه این موضوع دست یافتنی باشد، به طور قطع فطرت انسانی و فلسفه خلقت انسان درباره رسیدن به این جایگاه و تحقق این موضوع است اما عدم دسترسی به جهان عاری از خشونت خارج از قاعده انسانی است.
دکتر امیر کردکریمی گفت: اگر جهان یک پهنه جغرافیایی بزرگ در نظر گرفته و تمدن انسانی به آن گره زده شود، دارای قواعد خاصی برای زندگی است بنابراین زیست در این جهان و پهنه جغرافیایی تابع قواعد بسیاری مختلفی خواهد بود و نوع حکمرانی و قواعد حاکم در این پهنه جغرافیایی نیز در این زمینه اثرگذار است و می تواند سازوکارهایی ایجاد کند که برای رسیدن به این صلح و سازش و دوری از خشونت حرکت کنیم یا حکمرانی استبدادی باشد و ما را به مسیر خشونت سوق دهد.
وی با بیان اینکه باید در دیدگاه دوری از خشونت هیچ زوری در کار نباشد اما اعمال زور یکی از قواعد اصلی زیست موجودات زنده بوده و زیست انسانی و حیوانی متفاوت هستند و انسان صاحب تعقل و تفکر بوده و باید در جوامع انسانی به لحاظ تسلط او و قوه تعقل خشونتی وجود نداشته باشد، افزود: فطرت انسان ها به هم نزدیک بوده و خشونت یک پدیده جهانی است و خاص یک سرزمین نیست و این پدیده جهانی می تواند خسارت های زیادی را به مجامع انسانی و مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وارد کند.
کردکریمی با بیان اینکه از دیدگاه روانشناسان خشونت به سه دسته خشونت خودگردان، خشونت بین فردی و خشونت اجتماعی تقسیم می شود، اضافه کرد: در خشونت خودگردان یا خشونت خود هدایتشده فرد به خود صدمه وارد می کند و کسی که خشونت به صورت ژنتیکی در آن وجود داشته باشد مستعد ایجاد و بروز خشونت در رده های بعدی زندگی است و در خشونت اجتماعی افرادی که با هم مرتبط هستند باعث سرایت موضوع به یکدیگر شده و خشونت اجتماعی به یک خشونت جمعی تبدیل می شود؛ مانند حکمرانی های استبداد گونه ای که درصدد سرکوب یکسری از افراد هستند مانند مسلمانان ساکن میانمار که اقلیت بودایی به واسطه اعمال زور و خشونت به آنها صدمه وارد می کردند.
این دکترای علوم سیاسی با بیان اینکه خشونت فیزیکی، جنسی و روانی موارد دیگری است که در حوزه خشونت قرار می گیرد، یادآور شد: خشونت خودگردان، بین فردی و جمعی قابلیت تسری دارند و در نهایت ختم به خشونت در مقیاس بزرگتر و خشونت جهانی می شوند و امروز خشونت از نوع جمعی است و مسائل سیاسی را تحت تأثیر خود قرار می دهد بنابراین خشونت یک اختلال رفتاری یا یک آسیب اجتماعی است که جوامع فارغ از آن نیستند و امروزه خشونت سفره گشوده ای برای دولت هایی مانند ایالات از هم گسسته است که از آن نفع می برند و نان سر سفره آنها از ایجاد خشونت و تفرقه است.
وی با بیان اینکه قوانین مجازات بازدارنده نیست و اگر خودسازی فردی وجود نداشته باشد قابلیت تعمیم به جمع را پیدا نمی کند و همین خصوصیات به بدنه عمومی جامعه نفوذ پیدا کرده و در حد بزرگتر ایجاد مشکل می کند بنابراین اگر خشونت فردی به هر شکل ممکن در کسی نهادینه شده باشد می تواند سبب تسری خشونت در جمع بزرگتر شود، ادامه داد: دخالت در امور دیگران به عنوان مبارزه با خشونت افراطی گری است و ایالت از هم گسسته در امور سایر کشورها دخالت می کند و نمی توان نفع مردم و مملکت و حد و مرز جغرافیایی را به حقوق مملکت های دیگر براساس بی احترامی و با عنوان فطرت انسانی گره زد.
کردکریمی با طرح این سوال که آیا نظم در عراق به واسطه حمله آمریکا به این کشور در راستای ایجاد نظم بینالمللی ایجاد شد؟ مگر مبنای لشگرکشی ایالات از هم گسسته به کشوری مانند افغانستان ایجاد نظم و برقراری قواعد بین المللی نبود آیا طالبان این مفاهیم و قواعد را در ساختار سیاسی و حقوقی را اجرا می کند؟ خاطرنشان کرد: عدم دخالت آمریکا می توانست اتفاقات دیگری را در افغانستان رقم بزند و امروزه آمدن و رفتن حکمرانان کشورهای مختلف را به قدرت استعماری آمریکا گره زده شده است.
هر جا نتوانیم باهم گفت و گو کنیم خشونت حکمفرما خواهد شد
وی با بیان اینکه در دولت قبلی اصلاحات نیز بحث گفتوگوی تمدن ها مطرح شد و این نشان دهنده این است که این موضوع بر مبنای تمدن مردم ایران است و در هر سرزمینی با هر رویه قانونی هر جا نتوانیم باهم گفت و گو کنیم خشونت حکمفرما خواهد شد حتی در سطح یک خانواده، گفت: وقتی این پیشنهاد مطرح شد ۱۹۰ رأی موافق بدون مخالف داشت و همه خواهان رسیدن به دنیایی دارای صلح هستند اما عامل نیستند و سفره ای گشوده ای شده برای منفعت طلبان و منافع آنها اجازه نمی دهد در خاورمیانه صلح برقرار شود.
وی با بیان اینکه اگر سازمان ملل متحد بر مبنای فطرت ها و توجه به فطرت انسانی پایه گذاری شده پس حق وتو در کجای این سازمان قرار می گیرد؟ و چرا این سازمان کارایی ندارد؟ اضافه کرد: ایرانیان یک پیشینه و عقبه تمدنی و فرهنگی دارند که به آن می بالند و همواره در قالب گفت وگو و رساندن دنیا به صلح و صفا تلاش می کنند و به هیچ پهنه جغرافیایی حمله نکرده و آغازگر جنگ نبودهاند اما همیشه مورد هجوم قرار گرفته بنابراین وقتی این خواست بین المللی از سمت ایران مطرح شد که جایگاه و وجهه لازم برای این موضوع را داراست و این قابلیت را دارد که به عنوان رأس هرم این موضوع جهان عاری از خشونت را پیگیری کند اما سایر کسانی که از حقوق بین المللی یا گاهی ایجاد صلح و ثبات و آرامش در کشورهای دیگر صحبت می کنند اصلا در این جایگاهی نیستند که بتوانند در این زمینه اظهار نظر کنند.
کردکریمی با بیان اینکه یکی از ارکان ششگانه تحت منشور سازمان ملل، شورای امنیت است و پنج کشور عضو آن حق وتو دارند و چرا بخشنامه اخیر در بحث غزه وتو شد؟ آیا مصداق های بین المللی درباره این موضوع صدق نمی کند؟ تصریح کرد: در حمله های وحشیانه به غزه بیش از هزاران نفر شهید، مجروح و آواره شدند، سازمان های بین المللی کجا هستند؟ در زمینه اوکراین به محض شروع جنگ تمام دنیا اعلام کردند که این خشونت علیه مردم اوکراین است و حال چرا از غزه دفاع نمی کنند؟
کردکریمی با بیان اینکه فضای بسته سازمان ملل اجازه ورود قدرت های جدید به عرصه ظهور و قدرت رسیدن سایر کشورها را نمی دهد و سازمان ملل متحد، سازمان واحدی است که قرار است جمع را ببیند، اظهار کرد: استادی از دانشگاه بیروت بعد از جنگ اخیر غزه گفت من باید از دانشجویان خودم عذرخواهی کنم از این جهت که تا الان در عرصه حقوق خصوصی و حقوق بین الملل هرچه برای آنها تدریس کردم چیز بیهوده ای بوده و واقعیت ها در دنیا چیز دیگری است و حقوق خصوصی و بین الملل بر مبنای حقوق و احترام متقابل بوده و نگاه از بالا به پایین کشورهای قدرتمند به سایر کشور ها به معنای ایجاد خشونت است.
این دکترای علوم سیاسی با بیان اینکه سیاستمداران آمریکایی با صراحت می گویند آمریکای امن برابر با خاورمیانه ناامن است و اکثر اتفاقات دارای خشونت در خاورمیانه رخ می دهد، تصریح کرد: قضیه ۱۱ سپتامبر بهانه ای بیش نبود و چرا چین بعد از درخواست ایالات متحده برای قرار دادن یک پایگاه نظامی در پهنه جغرافیایی خاورمیانه اعلام موافقت نکرد و چین یک بازار کلی و منطقه امن برای تأمین و فروش اقلام تولیدی خود می خواهد و از سمت دیگر به بازارهای گسترده تر مانند آفریقا و آسیا نیاز دارد؟ برای اینکه بتواند با رشد اقتصادی در سالهای بعد آمریکا را اشغال کند.
وی با بیان اینکه دولت های مستبد زیادی در این پهنه جغرافیایی هستند که با خشونت رفتار کرده و اجازه بروز هنجارهای اجتماعی مطلوب را نمی دهند، گفت: کشورهای عربی که در منطقه حضور دارند دارای فقر فرهنگی هستند و علت ظهور اسلام در شبه جزیره حجاز این بود که هیچ نقطه ای بدتر از آنجا وجود نداشت و اسلام در آنجا ظهور کرد تا اتفاقات بد فرهنگی را پاک کند همچنین منافع قدرت های استعماری در انرژی بوده و نفت در خاورمیانه است و باید آشوب ایجاد شود تا هزینه برای آنها به حداقل برسد و مجموعه سردمداران آمریکا بعد از اتفاقات سوریه در حال سرقت و غارت نفت آنجا هستند و این ناشی از عدم دخالت سازمان ملل متحد است، چرا دخالت نمی کند؟
عدم سازش دولت ها در منطقه خاورمیانه؛ باعث نفوذ منفعتطلبان
کردکریمی با بیان اینکه عدم سازش دولت ها در منطقه خاورمیانه یک نکته اساسی دیگر است که باعث نفوذ منفعت طلبان در این منطقه می شود، افزود: سیاست دولت سیزدهم اجماع منطقه ای و ایجاد رابطه خوب است و رسیدن به آن کار بسیاری دشواری است و ما یک ایدئولوژی داریم و برمبنای آن آرمان تدوین کردیم که در حوزه جمهوری اسلامی به آن تمدن نوین اسلامی گفته می شود و معتقدیم مسیر درست بوده و هدف این است که جنگ را ریشه کن کرده و نظم در این پهنه جغرافیایی برقرار شده و مردم به حق خودشان برسند اما آنها به دنبال یارگیری، یارکشی، اضافه کردن محدوده مرزی و جغرافیایی و توسعه ایدئولوژی هستند.
وی بیان کرد: در گذشته کار خوبی که در وزارت امور خارجه انجام می شد رایزنی فرهنگی بود که متأسفانه دیگر انجام نمی شود و یکی از مواردی بود که می توانستیم گفت وگو را که عامل از بین بردن خشونت است، به دنیا معرفی کنیم و این فرهنگ ناب و اصالت ایرانی و اسلامی به ایرانیت قوام داد و تلفیق خوبی ایجاد شد و الان آن را صادر می کنیم که در این صادر کردن ممانعت ها و سنگ اندازی هایی وجود دارد که سبب ایجاد خشونت می شود.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه دایره سازمان ملل متحد بسته است و باید این فضای بسته شکسته شود و سازمان ملل متحد هر وقت به نفعش باشد ورود می کند در غیر اینصورت کاری انجام نمی دهد، گفت: چرخش قدرت در کشورهای منطقه خاورمیانه به سختی اتفاق می افتد یا این چرخش قدرت با خشونت همراه است و تا زمانی که رژیم جعلی اشغالگر قدس در منطقه وجود دارد نه منطقه ای که دستخوش اتفاقات بسیار پیچیده ای است، رنگ صلح و آرامش را خواهد دید و نه آرامش به جهان برخواهد گشت. در سال ۱۹۴۰ یهودیان اروپا از دست هیتلر فرار کردند به این پهنه جغرافیایی پناه آوردند و حال خود را متعلق به آنجا می دانند و ما اگر بتوانیم و سعی کنیم غاصب بودن آنها را به دنیا معرفی کنیم بزرگترین کمک را به فلسطین کردیم و دیگر نیازی به حضور نظامی و سرمایه گذاری مالی نیست.
وی با بیان اینکه مجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی، اجتماعی، شورای قیمومت و دیوان بین المللی دادگستری و دبیرخانه سازمان شش ارکان اصلی سازمان ملل متحد هستند که شورای امنیت پنج عضو اصلی و ۱۰ عضو غیر اصلی دارد که آن اعضای اصلی دارای حق وتو هستند و اعضای غیراصلی به صورت انتخابی هر دو سال تغییر می کنند، ادامه داد: آمریکا دور از دسترس است و یک تیر به سمت آن انداختن هزینه زیادی دارد و بعد از جنگ جهانی دوم اروپا با خاک یکسان شد و مجبور بودند به لحاظ اقتصادی به ایالات از هم گسسته متصل شوند و مقروض آن شدند و به این علت آمریکا پیشرفت کرد و قدرت برتر جهانی شد اما اکنون ابهت آن ریخته شده است.
کردکریمی با بیان اینکه عده ای با بیان اینکه کلمه جهاد در قرآن زیاد تکرار شده و این نشانه سوق دادن و حرکت به سمت خشونت است، سعی دارند وجهه اسلام را مخدوش کنند در صورتی که اسلام دین رحمانی است و خشونت را رفع می کند و سردمدار آن نبی مکرم اسلام است، اعلام کرد: سازمان های بین المللی باید بر مبنای احترام رفتار کنند و نگاه از بالا به پایین نداشته باشند. اسلام دین رأفت است و قرآن برای تمام سلیقه ها برنامه دارد، اگر تفسیر به رای نشود و در غیر این صورت اسلام طالبانی و الجزایری و داعش ایجاد می شود و مسیر جمهوری اسلامی درست بوده اما گاهی عملی که توسط ما به عنوان فاعل انجام می شود درست نیست و سال ۲۰۷۰ به پیش بینی غربی ها دین اسلام به عنوان دین رحمانی بیشترین پیروان را در سطح جهان خواهد داشت.
برای جهان عاری از خشونت باید داعیه داران تعدیل شوند
وی تصریح کرد: برای جهان عاری از خشونت باید داعیه داران تعدیل شوند و این تعدیل حول سازمان های جهانی باید اتفاق بیفتد و اساس و مراتب را بر مبنای احترام و فهم متقابل پیش ببرند و اگر غیر از این باشد زور و اجبار بوده و خود ایجاد خشونت است و جمهوری اسلامی ایران نسبت به قبل خودش دارای رشد فاحش است و مردم اگر مسائل رشد و اقتصاد را به صورت عمومی بیان کرده و صرفا به مسائل اقتصادی گره نزنند این رشد را مشاهده خواهند کرد. در نقد باید انصاف رعایت شود، در یک عرصه هایی رشد و پیشرفت خوب و قابل قبولی داشتیم و در صه هایی اصلا کار انجام نشده است و اگر می خواهیم به آن حد برسیم باید به طور متوازن در آن عرصه ها تلاش کنیم و بی توجهی به بعضی از مسائل بی اعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشگاه بوعلیسینا نیز با حضور در نشست ایسنا با موضوع «روز جهانی عاری از خشونت و افراطیگری»، با بیان اینکه ۲۷ آذرماه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان روز جهانی عاری از خشونت و افراطیگری به مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد شد و مورد تصویب قرار گرفت، اظهار کرد: دنیا بعد از جنگ جهانی اول یک حالت آرمانگرایی یا ایدهآلیسمی پیدا کرد و با تأسیس جامعه ملل متحد مردم در سراسر جهان به این نتیجه رسیدند که دیگر جنگی ایجاد نمیشود و خیلی آرمانی به موضوع نگاه میکردند و جنگ به تاریخ گورستان حقوق بین الملل پیوسته تا اینکه جنگ جهانی دوم شکل گرفت و در واقع دنیا حالت افسردگی و غم شدیدی را در دل خود فرو برد مبنی بر اینکه جنگ هیچوقت خاموش نخواهد شد چراکه جنگ جهانی دوم با وسعت بیشتری شکل گرفت تا اینکه مردم به این نتیجه رسیدند که باید به صورت رئالیسمی (واقعگرایی) به موضوعات پرداخته شود و ایدهآلیسمی(آرمانگرایی) معنی ندارد و باید واقعیتها را دید.
مهمترین هدف تأسیس سازمان ملل متحد، حفظ صلح و امنیت بینالمللی بود
دکتر میثم نوروزی با بیان اینکه واقعیت جامعه بینالمللی این است که ما با سازمان های بینالمللی روبرو بوده و امروز با دولت ها سروکار داریم، افزود: بعد از جنگ جهانی دوم سازمان ملل متحد را تأسیس کردند و مهمترین هدف آن را حفظ صلح و امنیت بین المللی قرار دادند برای اینکه بتوانند جنگها را کنترل کنند و البته باید به این مسأله توجه کرد که بین خاموش کردن مطلق و کنترل جنگها تفاوت زیادی وجود دارد و با یک مثال میتوان آن را به این صورت تشریح کرد که آتشنشانی برای این ایجاد نشده که دیگر آتش به وجود نیاید و از نطفه خاموش شود بلکه وظیفه آتشنشانی این است که از بروز آتش به سایر مناطق جلوگیری شود به همین علت سازمان ملل متحد تأسیس شد تا اینکه از بروز جنگها در آینده جلوگیری کند و تا حدودی نیز در این موضوع در عرصه رئالیسمی موفق بوده است.
وی با بیان اینکه دنیا بعد از پایان جنگ جهانی دوم تنها اندکی را در حالت صلح کامل به سر برد و بعد از آن همیشه جنگ بوده و این روند ادامه خواهد داشت همانطور که امروزه جنگ بین صهیونیست و غزه بوده و قبل از آن نیز حمله روسیه به اوکراین و حمله ائتلاف عربستان به یمن وجود داشت و بعد از اتمام اینها جنگ دیگری آغاز خواهد شد، اضافهکرد: صدام در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ به ایران حمله و بعد از آن نیز به کویت حمله کرد بنابراین جنگ همیشه وجود خواهد داشت اما سازمان های بینالمللی مانند سازمان ملل متحد باید دنیا را به سمت صلح حرکت دهند و این صلح نسبی است و صلح مطلق را نمیتوان یافت و هر چه سازمانهای بینالمللی برنامههای خود را مدون کرده و اهداف خود را ضمانت کنند، باز هم صلح مطلق در دنیا دیده نخواهد شد.
با افزایش مجازات ها، جرم ها بیشتر خواهند شد
این حقوقدان با تأکید بر اینکه با افزایش مجازات ها، جرم ها بیشتر خواهند شد چراکه مجازات هیچگاه بازدارنده مطلق جرائم نبوده بلکه تشدیدکننده جرائم است، بیان کرد: زمانی در ایتالیا جیب بری بسیار زیاد بود و مردم دائم دست در جیب هم می کردند، برای حل این مشکل تصمیم گرفتند جیب برها را اعدام کنند و هنگامی که مردم برای اعدام دونفر از جیب برها جمع شده بودند بازهم جیب بری می کردند بنابراین برای کاهش جرائم به جای ایجاد مجازات های سنگین و جدید باید مسائل اقتصادی، فرهنگی و ... مورد توجه قرار گیرند اما امروزه در برخورد با جرائم معلول درمان شده و علت ها فراموش و رها می شوند که نتیجه آن افزایش جرم و جنایت در جامعه خواهد بود.
وی با بیان اینکه قانون مجازات کشورها با یکدیگر متفاوت است، گفت: هر جامعه ای مستلزم حقوق بوده و هر حقوقی نیز مستلزم همان جامعه است که ایران در زمان پهلوی قانون خاصی داشته و اکنون آن حقوق قابلیت اجرا در جامعه را ندارد به همین علت تمام دنیا بر سر این قضیه به تفاهم می رسند که با قانون مدنی و مجازات و آیین دادرسی مدنی و کیفری و تجارت و ... هر کشوری کاری نداشته باشند اما تمام کشورها در موضوع حفظ صلح و امنیت بین المللی همفکر هستند بنابراین کنفرانس های متعددی برگزار شد و همه بر منشور سازمان ملل متحد اتفاق نظر داشتند چرا که تمام قواعد و اصول و اهداف آن مبتنی بر فطرت و طبیعت انسان است و هیچ ربطی به دین و مذهب و آیین خاصی ندارد.
نوروزی با بیان اینکه انسان فطرتاً خواستار صلح بوده و این نشأت گرفته از مکتب حقوق فطری و طبیعی است، افزود: در همین راستا جمهوری اسلامی ایران در ۲۷ آذر موضوع روز عاری از خشونت و افراطیگری را مطرح کرده برای اینکه بتواند خشونت های ناشی از افراطی گری های دینی، قومی و ملی را خنثی کند و این موضوع را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد می دهد تا دنیا با جمهوری اسلامی ایران در زمینه صلح و امنیت بین المللی همگرا و همفکر باشند.
آرمان گرایی در عرصه حقوق بین الملل اصلا معنایی ندارد
وی با بیان اینکه آرمان گرایی در عرصه حقوق بین الملل اصلا معنایی ندارد، گفت: بین دو دیدگاه ایدهآلیسمی و رئالیسمی باید تفاوت قائل شد و این موضوع که با وجود سازمان ملل متحد هیچ جنگی در جهان ایجاد نشود، بسیار آرمانی است و در دنیا واقعیت ها را می بینیم و به سمت آرمان ها حرکت می کنیم نه اینکه برای رسیدن به آرمان ها واقعیت ها را نادیده بگیریم؛ روزی در دانشگاههای آمریکا و اروپا دادگاه های نمایشی با حضور افرادی در نقش وکیل، دادستان و صدام برگزار می شد و همه می خندیدند که مگر می شود صدام را محاکمه کرد و کم کم جرقه ایجاد و دیوان بین المللی کیفری برای محاکمه سران مرتکب به جنایات علیه بشریت، نسل کشی، جنایات جنگی و جرم تجاوز تأسیس شد.
وی ادامه داد: با تمام ضعف ها، نقص ها و بی عدالتی ها اگر سازمان ملل متحد نبود جنگ ایران و عراق هنوز ادامه داشت و سازمان ملل متحد یک هفته بعد از جنگ ایران و عراق قطعنامه صادر کرد که قطعنامه مدنظر ایران نبود و هشت سال بعد دوباره قطعنامه ای صادر و نتیجه آن قطعنامه ۵۹۸ شد و هر دو کشور را به پشت مرزهای بین المللی برگرداند و این موضوع که قدرت های بزرگ حق وتو نداشته باشند و جنگی نیز در جهان رخ ندهد بسیار آرمانی بوده و اما واقعیت ها در دنیا به شکل دیگری دیده می شوند.
نوروزی با بیان اینکه طبق گفته پروفسور مارسل بوازار اسلامشناس سوئیسی، اگر حقوق به عنوان منع توسل به زور، منع تجاوز، رفع ظلم و ستم و رفع خشونت درنظر گرفته شود، پیامبر اسلام نخستین مدبر حقوق بین الملل بوده و تمام رگه ها و ریشه های حقوق بین الملل در تمام منابع حقوق اسلام یافت می شود، اضافه کرد: مبنای سازمان ملل متحد به صورتی تدوین شده تا فطرت انسان ها در یک سازمان بین المللی برای ایجاد صلح و امنیت در جهان تجلی کند و سازمان ملل متحد در عرصه رئالیسم وظایف خود را انجام داده اما در عرصه ایدهآلیسم به وظیفه خود عمل نکرده است و این سازمان نسبت به واقعیت ها برای اینکه بتواند دنیا را به صلح نزدیک کند، موفق است و کشورهای قدرتمند دنیا در این سازمان جمع شدند و سلاح های نظامی خود را کنار گذاشتند تا برای صلح و امنیت بین المللی تلاش کنند و به آنها حق وتو داده شد که اگر این حق را نداشتند، بلایی که سر جامعه ملل متحد آمد بر سر سازمان ملل متحد حتما ایجاد می شد چراکه قدرت های بزرگ حقی برای خود در سازمان ملل متحد نمی دیدند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: با افزایش همبستگی بین کشورها در عرصه سازمان های بین المللی و ارتقاء سطح دموکراسی در امور داخلی کشورها و همچنین افزایش گفت و گو میان ملل و جوامع مدنی با هدف کاهش سوءبرداشت و پیشروی به سوی تفاهم و همکاری بیشتر و سعی و تلاش برای گسترش یافتن آموزش همگانی با استفاده از روشهای تربیتی با هدف ایجاد صلح، تفاهم و مدارا در جهان و گسترش همکاریهای فرهنگی، اقتصادی برای افزایش روند مبارزه با خشونت و افراطیگری در جهان می توان خشونت جهانی را کاهش داد.
انتهای پیام
نظرات