به گزارش ایسنا، مراسم رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی سردار حسین باقری از مسئولان مخابرات سپاه کردستان، قرارگاه حمزه و قرارگاه نجف در دوران دفاع مقدس با حضور دکتر تقیپور نماینده مجلس و وزیر اسبق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؛ سردار علی شادمانی معاون هماهنگ کننده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (ص)، سردار مهوری معاون فناوری اطلاعات ستاد کل سپاه، سردار مظلوم مسئول اسبق مخابرات سپاه، سردار یساول مسئول اسبق مخابرات نیروی دریایی، سردار مطهری مسئول اسبق مخابرات نیروهای زمینی و جمعی از مسئولین مخابرات قرارگاههای قدس، نجف و کربلا در دوران دفاع مقدس، سردار علیمحمد نائینی رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزارشد.
در این مراسم سردار علی شادمانی با اشاره به فرماندهان شهیدی که جبهه غرب و شمالغرب پایداری و از خود گذشتگی نشان دادند، گفت: یاد شهید ناصری، آبشناسان، صیاد شیرازی، داوود کریمی، شهید کاوه، شهید پیچک، محمود شهبازی، همدانی، محسن حاجی بابا، داوودآبادی را گرامی می داریم. همه این شهدا، فرماندهان بنده بودند و در دفاع از مرزهای غرب کشور حقیقتاً بر مجموعه جعرافیای گسترده، سازمان های متنوع و تا حدودی غیرمتجانس به خوبی فرماندهی کردند.
وی متذکر شد: اگر فرماندهی شهید بروجردی که توفیق داشتم شاهد بودم یا دیگران را در یک جغرافیایی مثل کردستان ابعادش را تشریح کنم متوجه میشویم که در عین کمبود امکانات و سختی شرایط آب و هوا و اقلیم و جغرافیا و سایر مشکلات حقیقتاً فرماندهی این عزیزان از نوع عالی بود.
وی از اقدامات انجام شده در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به عنوان جهاد عظیم تبیین یاد کرد و گفت: این اقداماتی که در مرکز اسناد و تحقیقات سپاه با مدیریت برادرمان نائینی و تلاش همه دستاندرکاران در این مجموعه و همه فرماندهانی که برای این کار همت گماشتند انجام میشود، این همان جهاد عظیم تبیین است که فرمانده و امام و پیشوای ما فرمودند یک فریضه قطعی و فوری است. جهاد تبیین یک ریشه تاریخی دارد. از روزی که حضرت آدم آفریده شد خداوند بیان را به عنوان ابزار توجیه حضرت آدم مقرر فرمودند.
وی افزود: در طول تاریخ همه انبیا و معصومین کارشان تبیین بوده است. این ایام که مصادف با شهادت دخت گرامی نبی اکرم (ص)، حضرت زهرا (س) است وقتی که پیامبر اسلام رحلت کردند طوفانی از بدعتها و انحرافات برای جانشینی نبوت و امامت آغاز شد. حضرت زهرا (س) با جمعی از زنان بنیهاشم روانه مسجد پیامبر شد تا خطر این توطئه عظیم را که برای ایجاد انحراف در مسیر اسلام می رود این راه کج را گوشزد کند، تذکر دهد، نصایح کند و افشا کند.
سردار شادمانی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» در تبیین شخصیت حضرت زینب (س) میفرمایند در آن لحظهای که امام سیدالشهدا (ع) تصمیم گرفتند از مدینه به سمت مکه و کوفه حرکت کنند یک حرکت معمولی نبود. جامعه از نظر سیاسی به شدت بحرانی است. آنگونه که صحابه پیامبر و مراجع دینی بزرگ آن روز قدرت تصمیم گیری نداشتند. تنها کسی که درست تصمیم گرفت، درست حرکت کرد و درست امام و رهبر خودش را حمایت کرد زینب کبری (س) بود. در آن شرایط سخت تصمیمی عالی، و این تصمیم و این حرکت تبدیل به تبیین جهاد کربلا شد.
وی افزود: آن روزی که عاشورا اتفاق افتاد و دیگر مردها شهید شدند و حضرت زینب (س) و هشتاد نفر زن و بچه بی پناه، کودکان پدر از دست داده ماندند، که غربت با همه شدت حاکم بود زینب کبری (س) فرماندهی کرد، رهبری کرد، تا اینکه به کاخ یزید رسید و آنجا جهاد تببینی را آغاز کرد که نتیجه آن این شعر معروف شد «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود».
آثار مرکز به بیان حقایق جنگ میپردازد
سردار شادمانی با تاکید بر این که آثار مرکز به بیان حقایق جنگ میپردازد، تصریح کرد: در تاریخ هر کشوری یک اتفاقاتی میافتد، آن حوادث و اتفاقات اگر در تایخ آینده آن کشور اثرگذار باشد این حادثه را به عنوان نقطه عطف تعریف میکنند. در کشور ما انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از جمله نقاط عطف تاریخی ما هستند.
وی با تاکید بر این که اگر میخواهیم دست به قلم شویم و این جهاد عظیم را طی کنیم اگر به همین دو حادثه بپردازیم حق مطلب را ادا کرده ایم، گفت: انقلاب اسلامی با همه آن شکوه و عظمتی که دارد، دفاع مقدسی که رهبری فرمودند گنجینه عظیمی است که باید کشف شود و در اختیار نسلها قرار داده شود. امروز صحبت از به قول آن روزهای جنگ فاوا است، مخابرات است و به قول امروزیها ارتباطات و فناوری اطلاعات.
سردار شادمانی به تشریح نقش مخابرات در دفاع مقدس پرداخت و گفت: من اینگونه کار مخابرات در جنگ و پس از جنگ را اینگونه تشریح میکنم که شما رگهای یک انسان موجود را در بدن تجسم بفرمایید، تمام وجود یک بدن مملو از رگهایی است که در بدن قرار داده شده است. تا مادامی که خون در این رگ ها جریان دارد آن جسم زنده است، اگر اتفاقی بیفتد دشمن نفوذ کند اختلال ایجاد کند یک خلأیی در این جریان خون به وجود میآید، اگر نفوذ کند، از این خون با شنود دزدی کند یک خلأیی و یک اختلالی پیش میآید.
وی اظهار کرد: ارتباطات هم حقیقتاً به این صورت بود یعنی مثل خون در یک بدن جاری بود. فرمان فرماندهان از مغز به پیکره جاری میشد، حالا این پیکره یک تیم است، یک دسته است، یک گروهان است، یک گردان است، تیپ است، لشکر است، قرارگاه است یا قرارگاههای متعدد به پهنای دهلران.
سردار شادمانی در مجلس از نقش بی بدیل و سرنوشت ساز مخابرات در غرب و شمالغرب گفت و بیان کرد: قبل از حادثه پاوه، بعد از بیست و دوم بهمن که انقلاب پیروز شد بیست و پنجم، بیست و ششم، بیست و هفتم ناآرامیها در کردستان شروع شد. سپاههایی به صورت معجزه آسا بدون اینکه سپاه امکانات فناوری و ارتباطات داشته باشد یعنی هم تجهیزات هم نیروی انسانی درست شده بود. اسرار عجیبی در این تسریع اقدامات نهفته است. هیچ سپاهی بدون ارتباطات نماند. وقتی که ناآرامیها شروع شد و واحدهایی از این سپاه ها در تمام این جغرافیای گسترده ایلام، کرمانشاه، سنندج، ارومیه و حتی همدان که من بودم دارای ارتباطات بود.
وی متذکر شد: اسرار عجیبی در حکمت فرماندهان، در سرعت عمل، در اندیشه، در احساس مسئولیت نهفته است که اگر بیان شود، حقیقتاً درس آموزی های فراوانی دارد.
سینه مقدس همه بیسیمچیها مملو از اسرار جنگ است
سردار شادمانی با بیان این که به سینه مقدس همه بی سیم چیها مملو از اسرار جنگ است، تصریح کرد: یک بیسیمچی نوجوان بیست و چهار ساعت در اوج بحران دنبال متوسلیان میدود، تمام رفتار او در فکر و ذهن خودش و در این سینه اش ضبط و ثبت می کند. دنبال همت میدود، دنبال صیاد شیرازی، دنبال همه این فرماندهان تیپ و دسته و گروهان و گردان. بی سیم چی همراه فرمانده است و همه چیز را میشنود و در خاطرش می سپارد.
وی به بیان خاطره ای از دوران حضورش در گیلانغرب پرداخت و گفت: در عملیات مطلع الفجر سال ۱۳۶۰ در گیلانغرب من با شهید همدانی و شهید شهبازی مسئول نیروهای همدان بودیم، عملیات در آنجا گره خورد و از ما خواستند که از سرپل ذهاب و همدان نیرو بیاوریم وارد عمل شویم. قبل از ما بچههای مراغه بیش از حد اندازه شهید داده بودند و جبهه بسیار بحرانی بود. ما وارد عمل شدیم. بخشی از ارتفاعات تنگه کورک را گرفتیم، بعد دشمن پاتک کرد، از سه ارتفاع دو ارتفاع را گرفتند و یک ارتفاع دست ما ماند.
وی افزود: من و شهید همدانی و شهید شهباری برای چاره اندیشی پایین آمدیم. ما یک بیسیمچی به نام جوادی شعار داشتیم که هیجده سالش بود. فرمانده محور ما آنجا شهید شد. این بی سیم چی و ما سه فرمانده بودیم. خدا شاهد است که مملو از صلابت، عمق ایمان، شجاعت، تدبیر بود. تماس گرفتم ساعت ۴ بعدازظهر بود، دیگر همه بچهها شهید شده بودند یک تعداد مانده بودند، روز هم که اصلاً ما نمیتوانستیم از آن شیار بالا برویم چون تیربار دشمن در همان شیاری بود که ما باید نیرو بالا میبردیم. گفتم چه خبر؟ گفت حاج آقا ده نارنجک پیدا کردم، گفتم باشد، چه کسی هست؟ گفت خودم تنها، گفتم دیگر چه کسی هست؟ گفت تا بخواهی عراقی هست، گفتم چه کار میکنی؟ گفت صد نفر را می کشم و همینطور هم شد، حدود بیست دقیقه گذشت، بعد وقتی که گوشی میگرفت صدای عراقیها میآمد، ذرهای تزلزل در وجود او مشاهده نمیکردیم. این گوشی را می گرفت صدای انفجار نارنجکها که برای عراقیها میانداخت ما میشنیدیم. بعد از بیست دقیقه دیگر صدایش نیامد. فهمیدیم که آرپی جی زدند و بعد هم رفتیم دیدم شهید شده است.
وی با بیان این که بی سیم چیها در سخت ترین شرایط در کنار فرماندهان حضور داشتند و انجام وظیفه میکردند، گفت: بیسیمچی چیها در سخت ترین فعالیت میکردند. بی سیم چی اسلحه نداشت. شما هر رزمندهای که بخواهید تعریف کنید با اسلحهاش تعریف میکنید اما بی سیم چی ما اسلحه نداشت، یک بیسیم در کولهاش، در آن سرمای شدید باید دنبال متوسلیان و بروجردی و ناصر کاظمی و غیره و غیره بدود. بدود همپای او برود، بدود واحد را به گوش نگه دارد، بدود پیام فرمانده را به آن واحد برساند.
نقش بی سیم چی بسیار تعیین کنندهای است
شادمانی با بیان این که نقش بیسیم چی بسیار تعیین کنندهای است، اشاره کرد: در سرما، در گرما، زیر آتش شدید دشمن چه بی سیم چیهایی دیدیم که تکه پاره شده بودند دیدیم که گوشی دستشان بود. البته همه رزمندگان نقش حماسه آفرین دارند.
وی در پایان از همه خدمات همه فرماندهانی که مسئولیت برقراری ارتباطات را در آن شرایط سخت بر عهده داشتند، تشکر و قدردانی کرد و گفت: من نمی دانم این تجهیزات از کجا جمعآوری شد، نمی دانم این نیروهای انسانی چه زمانی و چگونه شناسایی شدند، سازماندهی شدند، آموزش دیدند و در واحدها توزیع شدند، بعد در هر عملیاتی تعدادی از آنها زخمی، شهید یا خدمتش به پایان می رسید بسیجی بود دوباره جایگزینی، یک روند حقیقتاً حیرت آوری رقم میخورد. بعد حالا این تجهیزات تجهیزات مدرن مثل امروز نبود، تجهیزات ارتباطی ما فرسوده، قدیمی، غیرکارآمد، تازه دشمن هم شنود میکند، اختلال هم میکند، در جغرافیای کوهستانی غرب هم که همه جا تحت پوشش ارتباطات نیست. همه این زحمات به دوش این حضرات بود و قدردان همه این عزیزان هستیم.
در این مراسم دکتر رضا تقی پورنماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اقدامات خوبی که در حوزه دفاع مقدس در حوزه های مختلف صورت گرفته است، گفت: این اقدامات مؤثر میتواند ابعاد جدیدی از این مکتب را در جامعه رونمایی، روشن و تبیین کند.
وی با اشاره به سردار حسین باقری اظهار کرد: یکی از ویژگیهای ایشان این است که بهروز هستند و با سیر سریع فناوری همراهی کردند و با این تحولات همراه شدند.
وی از ویژگیهای مهم مخابرات در جنگ را نوآوریها و خلاقیتها علیرغم همه کسریها و کمبودها مطرح و بیان کرد: در نگاه اول چون سلاح در دست نیروهای مخابرات نیست ممکن است بهعنوان یک رزمنده حضورشان خیلی ملموس نباشد ولی قول مشهوری است که میگویند «ارتباطات و مخابرات سلسله اعصاب جنگ است، سلسله اعصاب سازمان است» قطعاً بدون یک مخابرات موفق و بدون یک مخابرات مناسب هیچ جنگی و هیچ عملیاتی موفق نمیشد و این زحمات، تلاش، خلاقیتها و نوآوریهای دوستان بود که در عملیاتهای مختلف با چنگ و دندان توانستند که همراه با فرماندهان عزیز و معزز جنگ این موفقیتها را رقم بزنند.
تقی پور از آشنایی 43 ساله خود با سردار حسین باقری گفت و اظهار کرد: دوران دفاع مقدس من خدمت سردار باقری نبودم، ما دستههایمان فرق میکرد، من بسیج و جاهای دیگر بودم ایشان مخابرات بودند. به هر صورت بعد از جنگ با سردار باقری آشنا شدم.
وی سردار باقری را از پیشگامان نهضت بومیسازی و از حامیان جدی و مؤثر آن برشمرد و گفت: بحمدالله در سایه این تلاشها ما امروز شاهد شکوفایی در صنعت مخابرات و الکتریک در ابعاد مختلف هستیم، چه در زمانی که ایشان در نیروی مقاومت، چه در زمانی که در ستاد کل و در زمانی که در مسئولیت صنایع الکتریک ایران تشریف داشتند به هر صورت این برکات تداوم داشته است، امیدواریم که ان شاءالله برکت وجودی ایشان در حوزه فضای مجازی کشور پرتوافشانی کند و انقلاب اسلامی بتواند از تجربیات همه شما عزیزان که در اینها سهیم بودید بهرهمند شود.
وزیر اسبق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به بیان خاطرهای از دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: ما از بعد از سال 1364 در گروه الکترونیک مخابرات وزارت سپاه بودیم که بعد از ادغام، الکترونیک مخابرات وزارت دفاع شد. سطح علمی و فناوری صنایع الکترونیک و مخابراتمان در قبل از انقلاب اسلامی این بود که یک کارخانهای به اسم «کُما» کارخانه مخابراتی ایران، از تادیران اسراییل انتقال انرژی شده بود.
وی افزود: طبق اسناد، حتی برای کوچکترین تغییر در حد یک مقاومت در یک مدار بیسیم، اینها یکچیزی به اسم ECN داشتند، باید آن فرم را پر میکردند میبردند به آن مستشار اسراییلی میدادند، او امضا میکرد تا مثلاً این مقاومت را برمیداشتند و یک مقاومت دیگر بهجای آن در مدار میگذاشتند. این سبک فنّاوری ما ایرانیها در قبل از سال 1357 بود.
تقی پور با اشاره به پیشرفتهایی که در حوزه صنایع الکترونیک و مخابراتمان صنایع دفاع شده است، خاطرنشان شد: امروز به حول و قوه الهی و به برکت انقلاب اسلامی و تلاش عزیزانی که در جنگ حضور داشتند و انتقال دانش و فناوری، ما به شبکههای عظیم و پیچیده فرماندهی کنترل، رادار و اپتیک دستیافتهایم بهنحویکه امروز سامانه موشکی باور 373 پهپاد آمریکایی را زمینگیر و شکار میکند. این یک شاهکار است که دنیا در مقابلش سر تعظیم فرود میآورد.
وی افزود: این فقط یکی از ابعاد انقلاب اسلامی است که در این 45 سال محقق شده است که در هیاهوی تبلیغاتی دشمن هیچوقت این پیشرفتها و این تلاشها گفته نشده است.
نماینده مردم تهران مجلس اظهار کرد: در یک جمله ما در سایه این تلاشها از یک کشور وابسته محتاج واردکننده امروز در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات تبدیل به یک کشور مستقل مبتکر پیشرفته صادرکننده شدهایم.
وی با تأکید بر اینکه نتیجه این تلاش و ارادهها را امروز در جبهه مقاومت مشاهده میکنیم، اظهار کرد: مقام معظم رهبری فرمودند «ضربهای که رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی خورد بههیچوجه قابلترمیم نیست.» اطلاعاتی که در این عملیات به دست رزمندگان فلسطین افتاده است یا حتی اسرایی که بازهم طبقهبندی دارد و هنوز در اسارت رزمندگان غزه هستند، اینها همه در سایه این پیشرفتها است که بالاخره فرماندهی و کنترل یکی از مهمترین ابعاد این عملیاتها است.
در این مراسم سردار حسین باقری راوی کتاب «مخابرات غرب و شمالغرب» گفت: این نکته را باید عرض کنم که با اصرار زیاد دوستان در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بنده اهتمام به بیان تاریخ شفاهی خود داشتم درحالیکه شرایط بنده بهگونهای است که واقعاً امکان اینطور برنامهها را ندارم ولی بههرحال قبول کردم و این کتاب الحمدالله برای مخابراتیهای دوران دفاع مقدس یک سندی شد.
وی با تکریم از پدر شهید صفت الله مقدم و برادر شهید محسن فیاض یادآور شد: ما دو شهید مسئول مخابرات در کردستان داشتیم اولین شهید، شهید مقدم که مسئول مخابرات تیپ ویژه شهدای شهید کاوه بودند. ایشان از دوستان بسیار صمیمی بنده بود. من همیشه با تیپ ویژه شهدا میرفتم و خودم مسئول مخابرات در عملیاتها بودم. در مرحله اول پیرانشهر - سردشت شهید ناصر کاظمی گفتند شما بروید کردستان از آنطرف شهید مقدم بیاید کافی است. ایشان رفت و به همراه شهید ناصر کاظمی شهید شد. متأسفانه ما جا ماندیم و خوش به حال ایشان.
مسئول مخابرات سپاه کردستان در دوران دفاع مقدس افزود: شهید محسن فیاض، مسئول مخابرات سردشت بود. سردشت آن دوران تا قبل از آزادسازی فقط با هلیکوپتر قابل رفتوآمد بود. آخرین مرحله که بانه - سردشت آزاد شد شهید محسن گفت که من میخواهم از اینجا بروم. میخواهم ازدواج کنم. گفتم تنها کسی که توجیه کامل به این منطقه دارد شما هستید بگذارید سردشت - پیرانشهر هم آزاد بشود، شما بروید. آخرین مرحله آزادسازی جاده سردشت به پیرانشهر باهم داشتیم میرفتیم که بعدازآن الحاق تیپ ویژه شهدا و کردستان بود. ما برای هماهنگی با برادران ارتش رفتیم. وقتی برگشتیم کمین خوردیم این برادر عزیز در کنار دست بنده به شهادت رسید.
در ادامه سردار باقری به فرهنگ دفاع مقدس و مخابرات دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: یک بنده خدایی سه تا تئوری منفی (پ) داشت بعد ما تبدیل کردیم به سه تا تئوری مثبت (ت) که اخیر به 5 تا (ت) تبدیل کردیم. ت اول توکل، ت دوم توسل، ت سوم تلاش، ت چهارم تحمل و ت پنجم تعامل.
وی تصریح کرد: در بعد توکل آن دوران دفاع مقدس اصلاً اول بگویم منظور این توکل و توسل این بحثهای تئوری نبود. شهید مقدم خیلی از دعاها را حفظ بود اما این نکته نبود که ما در جبهه وقت داشته باشیم دعای ندبه بخوانیم. اصلاً نمیرسیدیم بخوانیم. توکل و توسل از دیدگاه ما این زیارت عاشورا بود که همیشه داشتیم و احکام که همیشه دوره میکردیم و حتماً احکام واجب در جبهه یاد میگرفتیم. یکی هم به قرآن توجه میکردیم. حتماً مجلس قرآن در مخابراتیها بود. پس توکل و توسل یک فرهنگ جدی ما در جبهه بود.
راوی کتاب «مخابرات غرب و شمالغرب» اظهار کرد: بحث بعدی ما تلاش بود. مجموعه مخابرات حتماً باید قبل از عملیات میرفت و منطقه را آماده میکرد.
وی به تفاوت فعالیتهای بیسیمچیها در جبهه غرب و شمالغرب با جبهه جنوب اشاره کرد و گفت: عملیاتها در کردستان یک خصوصیتی داشتند برخلاف جنوب و این فیلمهایی که تلویزیون از مخابرات جبهه نشان میدهد. در جنوب بیسیمچی هیچ کاری نداشت عمدتاً همراه فرمانده میرفت. شهید ناصر کاظمی در کردستان میگفت فرمانده گردان و گروهان حق ندارد پشت بیسیم بیاید. بیسیمچیها باید ارتباطشان با من باشد. برای همین از قبل همراه اطلاعات به شناسایی بروند چون در کردستان بیسیمچی هم باید میجنگید. یک بیسیم کولهاش بود، اسلحهاش بود، خشاب اضافی بود، باطری اضافه هم بود.
سردار باقری یادآور شد: عمده بیسیمچیها چون ما ریاضی فیزیک خوانده بودند و آدمهای باهوش بالا را انتخاب میکردیم. از نظر جسمانی ضعیف بودند.
وی از تحمل خانوادههای نیروهای مخابراتی گفت و بیان کرد: برخی از نیروهای ما باوجوداین که متأهل بودند شش ماه به مرخصی نمیرفتند. در این شرایط چهکاری باید میکردند. نقش بسیار جدی خانوادههای مخابراتیها چه پدر و مادر و چه همسر و بچه بسیار مهم است.
مسئول مخابرات سپاه کردستان در دوران دفاع مقدس کمبود نیروی انسانی را از مشکلات واحد مخابرات مطرح کرد و گفت: نیروی انسانی یک نفر بهجای سه نفر نگهبانی مخابراتی میداد. بدون تحمل این سختیها کار موفق نمیشد.
وی با ذکر اینکه بدون تعامل با همه، اصلاً نصرت الهی نمیآید، بیان کرد: با تکبر نصرت الهی میرود، خصوصیت ما این بود این برادران شرکت مخابرات عین خودمان در جبهه بودند. آقای حسینی در ایلام بود آقای خسروی در کردستان. ما هر وقت مشکل غذا پیدا میکردیم به شرکت مخابرات میرفتیم و میگفتیم یک غذای خوب به ما بده که انرژی بگیریم و به منطقه برگردیم. بعد آقای حسینی ایلام در عملیات مهران خودش بهعنوان رزمنده آمد حتی بهعنوان جانشین مخابرات قرارگاه نجف معرفیاش کردیم و در آنجا شبکه کاریر را آورد به همراه کادر آورد.
سردار باقری افزود: دوستان مخابراتی و عملیاتی میدانند که بیسیمهای ما شنود میشوند هر چه هم میخواستیم رسمی صحبت کنیم باز شکسته میشد؛ اما کاریر و کابل و سیم جنگی بهترین نوع ارتباط بود این کاری بود که دوستان مخابرات میکردند. ما تعاملمان با آنها و آنها با ما خوب بود. درواقع ما یک خانواده بودیم.
وی با اشاره به فعالیت و اقدامات نیروهای مخابرات در بعد از جنگ اظهار کرد: بعد از جنگ، برای اولین بار در کشور ما بیسیم بومی تولید کردیم و این بیسیمهای بومی تعامل ارتش، سپاه، ناجا و حالا فراجا و وزارت دفاع و ستاد کل همه باهم بود. ما اصلاً چیزی به نام تعصب سازمانی برایمان معنا نداشت. برای همین این (ت) تعامل که ت پنجم بود اینها میشود ت فرهنگ دفاع مقدس.
راوی کتاب «مخابرات غرب و شمالغرب» متذکر شد: این مجموعه فنی امروز نسبت به گذشته فرق کرده و پیشرفت کرده است اما این اصولی که باعث شد که ما نصرت الهی را ببینیم به نظرم این 5 تا ت بود و خدا را شاکر هستیم.
انتهای پیام
نظرات