رضا چهرقانی در گفتوگو با ایسنا با بیان این موضوع که ادبیات پایداری و ادبیات مقاومت به یک موضوع اشاره دارند که از یک واژه در ادبیات فارسی و از دیگری در ادبیات عرب استفاده میشود، اظهار کرد: ادبیات مقاومت در جهان عرب پیشینهای دارد که از مقاومت فلسطین آغاز میشود و ترجمان فارسی آن پایداری است و نیز میتوان حماسه را بخشی از ادبیات مقاومت و پایداری دانست.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) ادامه داد: درواقع در مورد اینکه ادبیات پایداری دقیقاً چه چیزی است تشتت آرا وجود دارد، مصادیق آن البته از دیرباز وجود داشته ولی نظریهپردازی و دستهبندی در خصوص آن به زمان معاصر بازمیگردد.
وی با بیان این موضوع که ادبیات پایداری به آثاری اطلاق میشود که در مواجهه با اعمال قدرت نامشروع خلق شده باشند، توضیح داد: ادبیات پایداری میتواند در خصوص ظلمستیزی در شکلهای مختلف شکل بگیرد، از جمله اینکه میتواند در خصوص استبداد داخلی، حمله و نبرد از خارج و یا غصب سرزمین باشد و زمانی که این تعریف را میپذیریم تکلیف دو جبهه مشخص میشود، برای مثال زمانی در ایام جنگ بعثیها هم ادعا داشتند که در موضوع ادبیات پایداری اثر خلق کردهاند ولی این پذیرفته نیست چرا که جبهه متخاصم مشخص بود.
چهرقانی گفت: سخن گفتن در مورد هر نوع ستیزی را نمیتوان ذیل ادبیات پایداری دستهبندی کرد، ما در خصوص اعمال قدرت نامشروع صحبت میکنیم و نباید آن را با آنارشی اشتباه بگیریم و فراموش نکنیم هر نوع اعمال قدرتی که خارج از قوانین داخلی و بینالمللی باشد و یا خارج از رفتارهای فطری انسانی باشد میتواند موضوع ادبیات پایداری قرار بگیرد.
وی افزود: وقتی در خصوص ادبیات پایداری صحبت میکنیم در باب مواردی نظیر ادبیات اعتراضی، ادبیات جنگ، ادبیات مهاجرت، ادبیات زیرزمینی و ادبیات سیاسی حرف میزنیم و حماسه هم بخشی از اینهاست از این جهت که در مورد دلاوری و جنگآوری صحبت میکند.
چهرقانی اظهار کرد: در حال حاضر و در مواجهه با اتفاقاتی که در غزه در حال رقم خوردن است هر قشری با رفتار خود میتواند حمایت خود را نشان دهد و در ادبیات شاعران و نویسندگان هستند که میتوانند به موضوع ورود داشته باشند، گروهی هستند که میگویند ادبیات از هر چیز خارج از خود فارغ است و به اصطلاح هنر را تنها برای هنر میدانند و کاری ندارد در دنیا چه اتفاقی در حال روی دادن است و تنها وظیفه خود را خلق زیبایی می داند.
وی افزود: دیدگاه دیگری هم وجود دارد که میگوید ما انسانیم و انسان مسئول است، اتفاقاً شاعر و نویسنده به دلیل درک عمیقتری که از مسائل دارد مسئولیت سنگینتری بر دوش دارد، در همین دیدگاه هم گروهی میگویند ما فقط وظیفه داریم که موضعگیری داشته باشیم و عده قویتری هم هستند که به ادبیات به چشم سلاح نگاه میکنند.
این استاد دانشگاه با حمایت از ادبیات متعهد ادامه داد: اگر شاعر، شاعر سلیمی باشد و به قول دکتر زرین کوب شاعر بیدروغ و بینقابی باشد باید در جبهه حق بایستد. خیلی از شعرا در طول تاریخ آلوده به خیلی از مشکلات بودهاند ولی در بزنگاهها و پیچهای تاریخی در جبهه حق ایستادهاند و این برآمده از فطرت سلیم افراد است که حق را تشخیص داده و نسبت به آن موضع بگیرد.
وی بیان کرد: شاعر و نویسنده در بزنگاههای تاریخی که حق و باطل مشخص میشود باید حرف حق را بزند چون همین جاست که انسان باید جوهر خود را نشان دهد، چرا که میتواند حرف اثرگذار بزند و میتواند موجب بسیج اجتماعی شود و افکار عمومی را برانگیزد که در برابر غاصب بایستند.
عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) در پایان تصریح کرد: هم اکنون هر فعالی که ذرهای تعهد و انسان دوستی داشته باشد برابر ظلم آشکاری که در فلسطین در جریان است جبههگیری میکند.
انتهای پیام
نظرات