حمامهای عمومی، بخش بزرگی از فضاهای مهم شهری بهشمار میرفتند که علاوه بر کاربرد در بهداشت و پاکیزگی، در ساختار و ارتباطات فرهنگی و اجتماعی نیز نقش مهمی داشتند و همانطورکه محسن بهزاد، پژوهشگر معماری ایرانی، در بخش اول گفتگوی خود با ایسنا بیان کرد، ساختار این بناها بر اصولی استوار شده و هر یک از فضاهای آنها نیز معنا و مفهوم خاصی داشته است.
بهزاد در بخش اول صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که نظافت و استحمام در ایرانِ قبل از اسلام نیز از اهمیت خاصی برخوردار بود بهطوریکه در آئینهای کهن ایران، ناهید یا ایزد پاکی و آب بسیار ستوده شده و در فارسی کهن و میانه، برای طهارت و شستشو از واژههای«پادیاو»، «پادیاوی» یا «پادیاب» استفاده میشد. او همچنین از قدیمیترین حمامهای اصفهان در دوران پیش از صفویه سخن گفت، اما عصر شکوفایی ایجاد حمامها را دوره صفویه نامید و ضمن اشاره به برخی از حمامهای دوره صفوی در شهرهای مختلف ایران، بیان کرد که در این دوره فقط در اصفهان بیش از ۲۷۰ حمام ساخته شد. این پژوهشگر معماری ایرانی سپس به برخی از حمامهای دوره صفویه در اصفهان اشاره کرد که همچنان پابرجا هستند و از تعدادی نیز نام برد که در طول زمان تخریبشدهاند. او همچنین اصولی که ساختار طراحی معماری حمامها بر آنها استوار است را توضیح داد.
حمام به بُعد جسمانی و به روح انسانها توجه داشت
این بنازاده و معمارزاده اصفهانی در ادامه به ایسنا گفت: در دوران صفویه حدود ۱۲ هزار نفر معمار قلمی در اصفهان بودند که همان مهندسین امروزی شناخته میشدند و علاوه بر طراحی، خود نیز مجری بودند و با این اصل اصفهانِ دوره صفویه ساخته شد اما تعداد این معماران در دوران قاجار به زیر ۱۰ نفر میرسند. به نقل از مرحوم پدرم، معماران و بنایانِ حمامساز در دوره صفویه افراد خاصی بودند که در زمینه ساخت حمام مهارت داشتند، چون مصالح و خصوصاً ملاطها و اندودهایی که در ساخت حمام استفاده میشد جزو ملاطهای آبی بود و با ملاطهای هوائی متفاوت بود. اکثر این معماران زیر نظر ناظر و خزانهدار و مسئول بیوتات شاهعباس (استاد محب علی بیکاله) که از اجداد و نیاکان پدری بنده بوده اند، مشغول فعالیت بودند و بنا به دستور ایشان برای ساختوساز به سراسر کشور رفتوآمد داشتند.
او اضافه کرد: گروهی دیگر از معماران در ساخت کاروانسرا و تعدادی از آنها در ساخت مسجد و تکیه مهارت داشتند که هر گرده در زمینه تخصص خود مشغول به فعالیت بودند. کسب مهارت و تخصص هر گروه از روش سینهبهسینه و با تربیت پدر و پسر و استاد و شاگردی در دانشگاههایی که شاید برای هر نفر تا استاد شدن چند دهه طول میکشید انجام میشد و معماران قدیم برای تأیید استادی افراد میگفتند «شاگردی کرده است.» بههرحال در زمان صفویه حمامهایی مثل کاروانسراها ساخته شد که به حمام صفوی مشهور است.
این پژوهشگر معماری ایرانی با تأکید بر اینکه کارکرد حمامها علاوه بر نظافت تن، محل گردهمایی اقشار مختلف جامعه بود و بهاینترتیب در گذشته نهچندان دور، حمام هم به بُعد جسمانی انسانها و هم به روح آنها توجه داشت، بیان کرد: در حمامها مکانهایی نیز جهت تعامل هرچه بهتر افراد در نظر گرفته میشد، به همین علت است که مردم و بهخصوص زنان ساعتها با رغبت در حمام به گفتگو میپرداختند. در حمامهای زنانه مراسم پسندیدن همسر برای پسران و همچنین خواستگاری اولیه توسط مادران انجام میشد. حمامها طبق آداب و سنن رایج در بسیاری موارد دیگر نیز مورداستفاده قرار میگرفت که برخی از این مراسم عبارتاند از حمام زایمان که زائو را در دهمین روز زایمان با مراسم خاصی همراه با چند نفر از بستگان و طی تشریفانی به حمام میبردند و از یکی دو روز قبل و بعد از حمام زایمان، در خانه مراسم شادی داشتند.
او که فرزند ارشد مرحوم استاد علی بهزاد، بنا و معمار چیرهدست اصفهانی است، افزود: حمام شب عید مثال دیگری است که در این خصوص حدود ۱۰ روز قبل از تحویل سال نو و برگزاری مراسم نوروز، حمامها شبانهروزی میشد و در این زمان از سال جمعیت زیادی به حمامهای عمومی واردشده و به استحمام و نظافت میپرداختند و دستوپای خود را حنا بسته و به استقبال نوروز می رفتند؛ همچنین حمام عافیت از دیگر انواع این آدابورسوم بود که بیمار را با اجازه از پزشک معالج و بعد از معالجه بعضی از بیماریها با آداب خاصی به حمام میبردند و مواظب بودند که بیمار سرما نخورد. از دیگر مراسم، درآوردن لباس سیاه از بازماندگان متوفی بود که بعد از مراسم هفتم یا چهلم درگذشت متوفی، بستگان درجه اول و بعضاً دوم را به حمام میبردند و پس از اصلاح سر و صورت، لباس مشکی آنها را درمیآوردند. حمام روزهای خاص مانند روزهای سوگواری و روزهایی که غسلهای مستحبی توصیهشده، خاصه در مراسم تاسوعا و عاشورا نیز از دیگر موارد است که پس از انجام مراسم قمهزنی، به حمامها وارد میشدند و خود را تطهیر میکردند.
مردانه و زنانهبودن و موقعیت قرارگیری حمامها
بهزاد سپس به معرفی انواع حمامها ازنظر افراد استفادهکننده پرداخت و دراینباره گفت: حمامهایی که فقط مردانه بودند و اکثراً در نقاط تجاری شهر مانند بازارها ساخته میشدند مانند «حمام شاه اصفهان»، حمامهایی که در طول روز به حمام زنانه یا مردانه تبدیل میشدند مانند «حمام دردشت اصفهان»، حمامهایی که در طول هفته چند روز به مردان و چند روز به زنان اختصاص داشت، حمامهای متصل به یکدیگر که یکی اختصاص به مردان و دیگری اختصاص به زنان داشت مانند «حمام دوقلو» یا «حمام قاضی»، حمامهایی که حتی متصلبههم ساخته میشدند که یکی برای استفاده مسلمین و دیگری به غیر مسلمین تعلق داشت مانند «حمام چهارفصل اراک»، حمامهایی که فقط به غیرمسلمانان مربوط میشد نظیر حمامهای «پنجشنبه دین» در جویباره اصفهان و حمامهای محله جلفای اصفهان و حمام هائی که فقط مخصوص زنان بود.
او که خود کارشناس مهندسی ساختمان است، گفت: «حمام مردگان» که با نام «حمام آخرت» بر سر زبانها بود که جدیداً کاربرد نام دیگر آن غسالخانه، متداول شده و در گذشته زنانه و مردانه نبود و بهمحض نیاز، زنانه یا مردانه میشد. این حمام اغلب در کنار هر محله یا در کنار قبرستانها (آرامستانها) یا در مساجد جامع نظیر مسجد جمعه، مسجد شاه و مسجد آقانور اصفهان و یا در کنار یا داخل پلهای قدیمی مثل خواجو ساخته میشد و جزو مکانهای ضروری شهر و مساجد جامع بهحساب میآمد و به «حمام مردهشورخانه» مشهور بود، اما ساختارمعماری آنها با ساختار معماری حمام زندگان متفاوت بود. همچنین استفاده اجباری از آنها نیز با استفاده اختیاری زندگان تفاوت داشت، البته این اجبار در زمان وقوع بلایای طبیعی و قحطیها برداشته میشد و دیگر قابلاستفاده نبود. اخیراً به علت افزایش جمعیت و تمرکز آرامستانها بهصورت جداگانه (زنانه و مردانه) ساخته میشود و غسالخانههای قدیمی داخل شهر عملاً کارایی ندارند.
این معمار اضافه کرد: موقعیت قرارگیری حمامها با توجه به توپوگرافی منطقه به نحوی انتخاب میشد که فاضلاب با چرکاب آنها بهصورت ثقلی از حمام خارج و از محل دور شود. فاضلاب برخی از حمامها که در مجاورت آبهای جاری قرار داشت به آنها میریخت که کمکم این کار نیز نهی شد و در کنار حمامها چاههایی بهمنظور چاه فاضلاب حفر شد؛ اما در بعضی از حمامها مانند حمام بازارچه دردشت اصفهان محلهایی به نام منجلاب وجود داشت که پس از ورود فاضلاب حمام به آنجا خودبهخود و در مجاورت هوا بهطور طبیعی تصفیه میشد و در آنجا افرادی رفتوآمد داشتند که در زمینه حملونقل و فناوری کودهای انسانی فعالیت میکردند. به هر صورت حمامها اغلب در گذرگاههای عمومی، راستهبازارها، در کوچههای اصلی محله و اغلب نزدیک مساجد، مدارس و کاروانسراهای شهری بنا میشدند.
بهزاد درباره لوازم مورداستفاده در حمامها نیز توضیح داد: لوازم حمام خانمها عبارت بود از بقچه سفید و تمیزی که به «بقچه حمام» معروف بود و در آن علاوه بر حولههای متعدد، پارچهای به شکل قالیچه نیز وجود داشت که به آن «دم فرشی» میگفتند و برای نشستن در سربینه استفاده میشد. گاهی نیز یک سینی مسی برای نشستن روی آن در گرمخانه با خود میآوردند، لوازم دیگری مانند دولچه، پیدان، آیینه، شانه، سفیدآب، سنگپا، عطر و گلاب، صابون پیچ، کیسه و لیف، سدر و گل ختمی، مورد، گل سرشور، کتیرا، حنا و داروهای تقویتکننده مو و داروهای معطر و لطیف کننده پوست و چند قلم لوازمآرایشی دیگر داخل بقچه حمام وجود داشت. مردان نیز بعضاً لنگ خشک با خود همراه داشتند، اما اکثراً از لنگها خشک و تر در حمام استفاده میکردند که این کار بسیار غیربهداشتی بود. در حمام نیز وسایلی مانند کوزه یا کوزه زن جهت جمعآوری گلولای ته خزینه وجود داشت. حمام خانمها اغلب بین ۶ تا ۱۰ ساعت در فصول مختلف طول میکشید به نحویکه اکثراً دست و پای آنها در مجاورت آب چین و چروک پیدا میکرد و میگفتند «پیر شده است.»
توصیف فضاهای داخلی حمامهای عمومی
این پژوهشگر معماری ایرانی که در زمان کودکی و دایر بودن حمامهای عمومی، با پدر و مادر استحمام در حمامهای «دردشت»، «شیخ بهایی»، «شاه علی»، «قائلی»، «حمام قاضی»، «نم نبات» و «میرزا» را در اصفهان تجربه کرده است، با اشاره به فضاهای داخلی حمامها گفت: در خصوص فضاهایی که در اکثر حمامها طراحی و ساخته میشد میتوان به برخی موارد اشاره کرد؛ ورودی که بیرون بنا را به داخل آن مرتبط میکند، هشتی که فضای مکث یا اصطلاحاً ایستگاه سرپوشیدهای است که بلافاصله بعد از سردر قرار میگیرد و قاعده آن میتواند به شکلهای مختلف ساخته شود. سربینه بهعنوان محلی برای رخت کندن یا لباس درآوردن و محل گذاشتن موقت لباسهای کثیف و تمیز و محل استراحت، خوردن و آشامیدن و همچنین صحبت کردن که بعد از مدخل و قبل از گرمخانه قرار میگیرد. راهپله که برای خشککردن لنگها در فضای باز و رفتن به روی سقف حمام استفاده میشد. میاندر که فضایی بین گرمخانه و سربینه است که آن دو را از هم جدا میکند و از تبادل حرارت بین آنها میکاهد، مستراح یا توالت که قبل از گرمخانه و اغلب در فضای میان در ساخته میشد. محل ازاله موهای زائد که به نورهکش خانه معروف بود و در میاندر ساخته میشد. گرمخانه که محل اصلی استحمام و جای مشتومال بود، خزینه بهعنوان اتاق کوچکی در گرمخانه که بر روی تون یا گلخن یا آتشدان ساخته میشد و دارای مدخل کوچکی بود و آب آن بسته به نوع حمام، هرچند روز تعریض میشد و در بعضی حمامها خزینه آب سرد و ولرم نیز وجود داشت.
بهزاد ادامه داد: تون، گلخن یا آتشدان، مکانی در حمام بود که کوره در آن است و اصولاً در زیر خزینه قرار داشت و در آن در محلی غیر از ورودی حمام دیده میشد و ازآنجا سوخت که چوب، هیزم و مواد سوختنی غیر قابل استفاده بود به محل تون آورد میشد و فردی که در این قسمت فعالیت میکرد و آتش را جهت گرم شدن آب روشن میکرد تونتاب نام داشت. خلوت نیز فضاهایی بود که در کنار گرمخانه تعبیه میشد و مخصوص استحمام خواص و بزرگان بود مثل خلوتِ «حمام شاه» یا «حمام علیقلی آغای اصفهان». فضای چالحوض که در برخی حمامها وجود داشت و حوضی بزرگ و نسبتاً عمیق برای آبتنی و شنا میساختند که آب آن نیز سرد بود مانند چالحوضِ «حمام شاهزادههای اصفهان». جلوخان نیز عبارت است از فضایی روباز که در مقابل درب ورودی مکانهایی از قبیل مساجد بزرگ، حمامها، مساجد و بقاع متبرکه، کاروانسراها، خانههای بزرگان پیشبینی میشد مانند جلوخان بسیار زیبا و نفیسِ «حمام سلطان میر احمد کاشان».
او اضافه کرد: آبانبار نیز بخشی مختص ذخیره کردن آب بود که بهصورت سرپوشیده در سطح زیرزمین یا بالای زمین ساخته میشد، چاه آب، گودی استوانهای شکل که در زمین حفر میکردند و از آن آب استخراج میکردند. همچنین گاو رو فضایی طولی و شیبدار برای حرکت گاو بهمنظور کشیدن آب از چاه، حیاط نیز فضای باز محصور بناها اعم از خانه، مسجد، کاروانسرا و حمام بود نظیر حیاط حمام خان یزد و حیاط حمام فین کاشان، منبع آب مخزنی برای نگهداری و جمعآوری آب که در حمامها با مصالح بنائی ساخته میشد، جومگاه یا جامگاه نیز به فضای شیشههای نورگیر حمام (سقف) گفته میشد که شیشههایی به شکل نیمکره در آنها نصب میشد و مانع ریختن آب سرد (قطرات آب داخل سقف نورگیر) بر روی استحمامکنندگان میشود.
این معمار درباره کارگران حمام نیز توضیح داد: کارگران حمام هرکدام در کاری تخصصی داشت ازجمله کیسهکش، صابون زن مشتومالچی، سلمانی یا سر تراش - خشک بیار، پادو ، کورهچی یا تونتاب ، ختنه کن در حمامها (مردانه)، حجامت کن یا رگ زن، خالکوب، زالو بینداز که همه آنها زیر نظر استاد حمام که شاید صاحب حمام نیز بود انجاموظیفه میکردند که با بسته شدن حمامهای عمومی، این شغلها نیز به فراموشی سپرده شد و دیگر فقط در کتابها میتوان این اسامی را دید.
بهزاد گفت: با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران آدابورسوم رفتن به حمام و دیگر کارهای روزمره توسط علمای شیعه به نقل از کتاب قرآن و احادیث نبوی و ائمه اطهار در کتابهایی نظیر حلیة المتقین (علامه ملا محمدباقر مجلسی(ره) ) جمعآوری گردید و اکثر مردم این آدابورسوم را رعایت میکردند.
تأثیرات حمامها در فرهنگ و ادبیات این مرزوبوم
این بنازاده و معمارزاده اصفهانی تأکید کرد که حمامهای عمومی در فرهنگ و ادبیات این مرزوبوم تأثیرات فراوانی داشتهاند بهنحویکه با توجه به قداست آنها بسیاری از حکایتها و ضربالمثلها راجع به آنها نوشته و گفتهشده و در گفتار روزمره استفاده میشد و جزئی از زندگی مردم ما بود. او سپس بحث را با ۲ بیت از اشعار مولانا ادامه داد و گفت: «آن یکی پرسید اشتر را که هی/ از کجا میآیی ای فرخنده پی/ از حمام گرم کوی تو/ گفت خود پیداست از زانوی تو» این دو بیت مولوی نشان از اهمیت حمام و استحمام در ایران آن زمان دارد.
بهزاد که خود پژوهشگر معماری ایرانی است، افزود: حمامهای عمومی محلی برای قهر و آشتی، خواستگاری و وصلت، جمعآوری پول برای نیازمندان، تصمیمات مهم اجتماعی، ملاقات و مذاکرات سران حکومتی، گردهماییهای خانوادگی، جشن حمام عروس و داماد، جشن حمام زالون یا حمام زایمان جشن ختنه کنان، دعوا و مشاجره، سرودن و خواندن اشعار و نیز خواندن شاهنامه، کارکردهای بهداشتی درمانی نظیر رگ زدن، حجامت و بادکش، ختنه، گرفتن قولنج و مشتومال، جا انداختن دستوپا، ازاله موهای زائد بدن، سر تراشیدن و حنا بستن بود.
او همچنین درباره آدابورسوم حمام رفتن نیز توضیح داد: حمامها نیز مانند دیگر پدیدههای اجتماعی مثل زورخانه و مسجد دارای آدابورسومی نظیر سلام کردن، تعارف آب حمام به آشنا و غربیه، احترام به بزرگترها، اظهار ادب و احترام با مشتومال، آداب روزهای استحمام، ناشتا و سیر حمام رفتن، پوشش سر هنگام خروج از حمام، دعاها و اذکار حمام رفتن و از حمام بیرون آمدن، صحبتهای اشخاص بیرون آمده از حمام با دیگران، آنچه در حمام نباید کرد و آنچه تجویزشده است، آداب و فضیلتهای شستن سر، فضیلتهای دارو کشیدن و آداب آن، حنا مالیدن و آداب آن آداب غسل جمعه و دیگر غسلها، خواندن قرآن و دیگر اذکار و غیره بودند.
بهزاد تصریح کرد: با ورود فناوریهای جدید و ساخت حمام در خانهها و اسراف شدید آب در آنها و عدم معرفی حمامها و آدابورسوم گذشتگان و فرهنگ استفاده از آنها و نیز بسته شدن تکتک حمامهای عمومی که درنتیجه براثر انقطاع فرهنگی، رشتههای اصالت گسسته شد و نشانههای بیهویتی هویدا گشت، اما تفسیر بیتوجهی به آثار تاریخی و هویت فرهنگی ما بحث مفصلی را میطلبد که در این مختصر نمیگنجد و فقط اشاره به آن شد اما این بیهویتی، خلاءهائی در زندگی مردم ایجاد کرد که تمایل به بازگشت به خود و یافتن هویت فرهنگی نیز کمکم فزونی گرفت و به این ترتیب آثار معماری گذشته و آنچه از اصالت فرهنگی گذشته نشانی داشت محتاج بازشناسی و معرفیشده است.
این پژوهشگر معماری ایرانی با تأکید بر اینکه راه این بازشناسی و ادراک دوباره، سخت، ناهموار و پرمخاطره است و بزرگترین ناهمواری آن جدا شدن و بریدن از خود و فرهنگ نیاکانمان است که واقعیتها را برعکس جلو میدهد، بیان کرد: وقتی ما صحبت از فرهنگ و اصالت خود میکنیم که یک شبه آنها را به دست نیاوردهایم بلکه سخن از چندین هزار سال زندگی و مرگ، دقت، مراقبت و بی دقتی، فداکاری، جان نثاری و از خود گذشتگی، سختگیری، شادی و افسردگی، گذشت، وحدت و پراکندگی، شکست و پیروزی، عبرت، ارتباط، تسلط، تمرکز و بی توجهی، موفقیت، ترس، شادی و سرور، غم وعزا، شکایت، کار و عمل، مهربانی، زشتی و زیبائی، درد و رنج، جنگ، بی مهری، عشق و علاقه، هنر و معماری، صرفه جوئی، کشف، فقر و فنا، جان فشانی، شهادت، رسیدن به کمال و عبادت و... است که بعضاً با توجه به عدم شناخت به فراموشی سپردهشده است؛ که امروز در وضعیتی قرارگرفتهایم که لزوم شناخت و معرفی و انتشار آثار تاریخی و فرهنگی و آدابورسوم گذشتگان بیش از هر زمان دیگر نیاز است، امید است با کمک و یاری پروردگار روزی تمام آثار گرانبها و میراث غنی گذشتگان ما همچنین آداب و رسوم اجتماعی آنها که در سراسر سرزمین پهناور ایران پراکنده است بهطور شایسته و در شأن آنها و بهصورت صحیح شناخته و معرفی شود تا چراغ راهی برای آیندگان این مرزوبوم شود.
انتهای پیام
نظرات